برگزیده ها
گفتمان هوو، منقل و گلابی در پایان راه/آنچه بیش از «بی‌دستاوردی» کار دست روحانی داد

مازندمجلس: اگرچه رئیس‌جمهور روحانی ترجیح می‌داد نماد دولتش گفتمان‌های دیگری باشد اما به نظر می‌رسد گفتمان هوو، منقل و گلابی پایان راه روحانی را رقم زده‌اند.

مازندمجلس:خبرگزاری فارس _ گروه سیاسی: دولت یازدهم ایران به ریاست رئیس‌جمهور روحانی در حالی درسال 92 بر اریکه اجرائیات کشور نشست که مدعای فراوانی در زمینه تحصیلکردگی، زبان‌فهمی، حقوقدانی و نان خوب خوردن داشت.

در واقع ژست بورژوازی دولت آقای روحانی تا آن اندازه بود که حتی مشاور کراواتی رئیس‌جمهور، یعنی «محمود سریع‌القلم» به زبان بی‌زبانی اینطور می‌گفت که مردم را چه به سیاستی که ما می‌فهمیم و اصلاً مردمی که کارشان لبوفروشی و رانندگی و غیره است نباید که در سیاست نظر بدهند.

این فرد، همان روزها نیز طی یادداشت‌هایی جداگانه اما متحدالمعنی در روزنامه دولتی ایران و در نشریه اصلاح‌طلب آسمان نیز به برشمردن خصائل بورژوازی رئیس‌جمهور تازه وارد پرداخته بود و اینطور القا کرده بود که مسئله‌ای به نام «جهانی‌سازی» هم نصب‌العین این دولت و این رئیس‌جمهور است.

 

*نوشتند جهانی‌سازی؛ خواندند منقل و گلابی/قضاوت مردم درباره انکار برجام چیست؟

از آن روزها گذشت اما گویا قبای ژست بالاشهری و تحصیلکردگی بر تن دولت یازدهم گشاد بود.

در واقع دولت آقای روحانی با اینکه می‌خواست مقولاتی مثل ادبیات آکادمیک، محمدجواد ظریف، عکس سلفی با مقامات کشورهای غربی و صلح طلبی نمادش باشد اما در عمل و از آنجا که ژنتیک دولت چیز دیگری بود؛ اوضاع برعکس شد...

در واقع، آنچه که مردم طی 4 سال گذشته از دولت دیدند و شنیدند نه آن معانی که «زندان»، «آتش‌به اختیاری»، «کبابی»، «درخت گلابی»، «هوو» و «منقل» بود.

مقولاتی که البته باید یک «برجام بی‌دستاورد» را هم به آن اضافه کرد که قرار بود حل‌المسائل جمیع مشکلات باشد و رفع کننده بالمرّه تمام مشکلات باشد اما نه تنها نبود که در پس آن بر گستره تحریم‌ها نیز افزوده شد و آقای روحانی هم به تازگی بحث اینکه اعتقاد داشته برجام کلید حل تمام مشاکل کشور است را کلاً منکر شد.

البته اینکه مردم در مواجهه با «گفتمان هوو و منقل و گلابی» چه قضاوتی داشته باشند در انتخابات ریاست‌جمهوری مشخص خواهد شد اما پر واضح آنکه نظر عمومی جامعه‌ای که از آقای روحانی تصور دیگری داشت اما حالا مجبور است چنین ادبیات و اقدامات سخیفی را تحمل کند؛ حتما مثبت نخواهد بود.

 

*آنچه بیش از «بی‌دستاوردی» کار دست روحانی داد/وعده‌هایی که در بهشت هم محقق نمی‌شدند...

در کنار این آشکار شدن باطن دولت یازدهم و نحوه نگاه آن به مقولات مختلف، البته باید به بی‌دستاوردی رئیس‌جمهور روحانی هم اشاره کرد.

بی‌دستاوردی محرزی که آبشخور آنرا باید در وعده‌های رنگارنگ برجامی رئیس‌جمهور و اصلاح‌طلبان به مردم جستجو کرد و البته حجم عظیم خوشبینی دولت یازدهم به برجام و کم‌کاری کابینه اعتدال را نیز به آن افزود.

همین 3 مقوله کافی بود که مثل باروت در بشکه بی‌دستاوردی‌های روحانی عمل کند و کار را به جایی برساند که آقای روحانی حتی مجبور به کتمان همه آنچه به مردم گفته بود نیز بشود.

البته مشکلات و طبیعت و باد و باران و حتی «ابر برجام» هم انگار دست به دست هم داده‌اند تا دولت را بیش از این به مردم معرفی کنند تقاص خوش‌شانسی‌های پیاپی روزهای ابتدایی دولت یازدهم در سال 92 را از روحانی بستانند.

در وجود مشکلات برای تمام دولتی‌ها شکی نیست اما چه کسی مقصّرتر از شخص آقای روحانی که نه تنها در اوائل دولت، خودش را بیگانه با مشکلات مردم جلوه داد بلکه وعده‌هایی به افکار عمومی داد که حتی در بهشت هم محقق نمی‌شوند!

حالا آقای روحانی مانده است و یوم‌الحسابی که باید در آن، بیش از کارنامه کم‌دستاورد خود؛ به علت آنهمه وعده‌های بی‌پایه، توافقات بیدستاورد و خوشبینی‌های بیجا پاسخ بدهد.

پاسخ دادنی که البته گویا روحانی ترجیح داده است به جای آن به پروژه انکار و دستاوردسازی روی بیاورد و از تئوری «تا چه پیش آید!» و ریسک حضور در انتخابات استفاده کند...

 

*گفتنیست، رئیس‌جمهور روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود پس از ثبت نام در وزارت کشور، طی اظهاراتی از این گفته بود که هووهایی که دنبال کشتن برجام بودند نمی توانند صاحب این فرزند باشند.

سایر عبارات و کنایه‌های طرح شده در متن نظیر آتش به اختیار، منقل و غیره نیز تماماً وام‌گرفته از اظهارات رئیس‌جمهور و سایر مقامات دولتی بوده است.

 

روحانی رئیس‌جمهور برجام البته مشکلات یازدهم گلابی بی‌دستاوردی اینکه باشند وعده‌هایی وعده‌های دیگری مجبور عمومی انتخابات انکار بورژوازی تحصیلکردگی گفتمان اینطور روزها ادبیات مقولاتی دولتی مقامات