در حالي كه بررسيها نشان ميداد زن فوت شده دقايقي قبل از حادثه با شوهرش درگيري داشته است مأموران تحقيقات خود را درباره راز اين سقوط مرگبار آغاز كردند.
برادر زن فوت شده در ادعايي گفت: من همراه خانوادهام در شهرستان زندگي ميكنيم، اما خواهرم با شوهر و دو فرزندش در تهران زندگي ميكرد. چند روز قبل دختر خواهرم تلفني خبر سقوط مادرش را به من اطلاع داد و من هم بلافاصله به تهران آمدم كه متوجه شدم خواهرم با شوهرش درگير شده و او هم خواهرم را از بالكن به پايين پرتاب كرده است.
در حالي كه دختر زن فوت شده هم حرفهاي دايياش را تأييد ميكرد، ايرج به عنوان مظنون حادثه تحت تعقيب مأموران قرار گرفت تا اينكه متهم شامگاه يكشنبه 27 فروردينماه دستگير شد. متهم صبح ديروز براي تحقيقات به دادسراي امور جنايي منتقل شد.
وي در بازجوييها جرم خود را انكاركرد و گفت: من و همسرم مانند ديگر زن و شوهرها اختلاف داشتيم و گاهي هم با هم درگير ميشديم، اما هرگز قصد قتل او را نداشتم.
وي درباره روز حادثه گفت: چند روز مانده به عيد نوروز همراه همسرم براي خريد به بازار رفتيم. در بازار او مانتوي گرانقيمتي را انتخاب كرد كه من مخالفت كردم. من دوست داشتم او مانتوي ارزان قيمتي بخرد، اما او قبول نكرد به همين دليل با هم مشاجره لفظي كرديم. پس از اين او با من قهر بود تا اينكه روز حادثه وقتي به خانه آمدم، ديدم او هنوز به خاطر اينكه مانتو نخريده است، ناراحت است. به او گفتم كه چرا ناراحت هستي كه دوباره با هم مشاجره لفظي كرديم.
وقتي درگيري ما بالا گرفت او به اتاق رفت و در اتاق را قفل كرد. در اتاق آنقدر نازك بود كه وقتي هل دادم، شكست. به داخل اتاق رفتم كه ديدم همسرم پشت پرده داخل بالكن پنهان شده است. وقتي پرده را كنار زدم او خودش را از بالكن به داخل حياط پرتاب كرد.
در حالي كه متهم سقوط همسرش را انكار ميكرد، دختر دانشجوي وي به عنوان تنها شاهد ماجرا مدعي شد كه پدرش درباره حادثه دروغ ميگويد.
وي گفت: من و برادرم هميشه شاهد درگيري و كتك زدن مادرمان بوديم. مادرم بارها به من گفته بود كه به خاطر من و برادرم طلاق نميگيرد تا اينكه ما ازدواج كنيم و خوشبخت شويم. او چندين سال است سختي و كتكهاي پدرم را تحمل ميكند.
صبح روز حادثه پدرم با مادرم درگير شد، اما خيلي زود از خانه رفت تا اينكه چند ساعت بعد دوباره به خانه برگشت و با مادرم به خاطر خريد روز عيد دوباره مشاجره كرد. وقتي درگيري آنها بالا گرفت پدرم مقابل چشمان من مادرم را به شدت كتك زد به طوري كه مادرم از ناحيه قفسه سينه آسيب ديد. در حالي كه مادرم درد ميكشيد به اتاق رفت تا پدرم او را دوباره كتك نزند كه پدرم دوباره به سمت اتاق رفت و در اتاق را با لگد شكست. مادرم از ترس به بالكن رفته بود كه پدرم به سمت او رفت و مادرم را به پايين هل داد. مادرم به داخل حياط سقوط كرد، اما پدرم با بيخيالي به پذيرايي آمد و تلويزيون نگاه كرد. من شوكه شده بودم و با صداي بلند گفتم مادرم را كشتي، اما او حرفي نميزد تا اينكه به بيرون رفتم و از همسايهها درخواست كمك كردم و همسايهها هم با اورژانس تماس گرفتند.
وي در پايان گفت: من درخواست دارم براي اثبات حرفهايم از همسايهها تحقيق شود.
در پايان متهم با قرار بازداشت موقت براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع: روزنامه جوان
110