این مرد به مأموران گفت: چندماهی در ایران نبودم، هنگامی که برگشتم، مرد جوانی مقابل خانه‌ام آمد و خود را مأمور معرفی کرد. او گفت تحت تعقیب هستم و باید چند سؤال بپرسد. در همان حین دو نفر دیگر از همراهانش وارد خانه شدند، بعد از این از خانه‌ام دو سکه کامل، چهار نيم‌سکه ، یک میلیون تومان پول نقد، ١٢ هزار دلار، هزارو ٧٠٠ یورو و ٧٠٠ پوند را همراه با یک فقره چک ٢٥٠میلیون‌تومانی که از زن(ليلا) برای احداث پمپ‌بنزین گرفته بودم، برداشتند. سپس با تهدید چاقو به زور من را سوار ماشین و در خیابان‌های تهران رها کردند..
در پی شکایت احمد، مأموران با چک‌کردن دوربین همسایه‌ها یکی از مأموران قلابی را شناسایی و بازداشت کردند. با دستگیرشدن یکی از آنها، دو همدست دیگر او نیز شناسایی و بازداشت شدند.
یکی از آنها به مأموران گفت: مدتی پیش با زنی به نام لیلا آشنا شدم. او به من گفت احمد برای کاری از او ٢٥٠ میلیون تومان چک گرفته است اما با اینکه کار انجام شده است، چک را به من پس نمی‌دهد. با مشخص‌شدن ماجرا، احمد به مأموران گفت: مدتی پیش تصمیم گرفتم پمپ‌بنزینی احداث کنم، در همین حین با لیلا آشنا شدم، او خود را وابسته به یکی از سازمان‌های دولتی معرفی کرد و گفت در سازمان‌های دولتی نفوذ دارد. برای انجام این کار از من ٢٥٠ میلیون تومان پول گرفت و یک چک ٢٥٠میلیون‌تومانی به من داد که اگر کارم درست نشد، پولم را به من پس بدهد.
به‌این‌ترتیب با شکایت احمد و با توجه به سایر مدارک موجود، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٥ دادگاه کیفری ارسال شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند. قضات در پایان دادگاه سه مأمور قلابی را به دلیل مشارکت در آدم‌ربایی و سرقت همراه با آزار به پنج سال و شش ماه حبس به دلیل جعل عنوان مأمور و لیلا را به دو سال حبس به دلیل معاونت در آدم‌ربایی و سه ماه حبس به‌دلیل جعل عنوان مأمور دولتی محکوم کرد که رأی مورد تأیید دیوان‌عالی کشور قرار گرفت.
خراسان
110