محمدحسن خانیپور: دوباره انتخابات؛ دوباره غافلگیری قالیباف؛دوباره تنها ماندنش. بار اول نیست که با چنین شرایطی مواجه می شود. او بار دیگر اینحس تلخ را تجربه کرده است؛ آن هم درست در نزدیکترین زمان ممکن به برگزاری انتخابات.
خیلی ها با قالیباف همراه نشده اند؛ چهره هاییاز اصولگرایان که شاید او تصورش را ندشت. خواسته اند که این تنهایی را کامل حس کند؛ شاید که این بار کنار بکشد.
از همه مهمترش جامعه مدرسین است که گویا بارایزنی های فراوان قرار بوده از میان او و رییسی کسی را به تنهایی به عنوان نامزدمورد حمایت اعلام نکند اما حالا بیانیه رسمی داده و نوشته :« با احترام، در پی درخواستهای مکرر مردم متدین وانقلابی، طلاب و فضلا، بزرگان و علمای بلاد نسبت به معرفی نامزد اصلح از سوی جامعهمدرسین حوزه علمیه قم در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران اسلامی به استحضارمیرساند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم براساس تکلیف شرعی و وظایف سیاسی، اجتماعی، فرهنگیو طبق دورههای گذشته موضوع را در دستور کار کمیسیون سیاسی این نهاد مقدس قرار دادو پس از برگزاری جلسات متعدد و ارتباط با علمای اعلام و هماندیشی با گروههای مختلفو رعایت همه جوانب و معیارها و ارائه گزارشات در جلسات شورایعالی جامعه مدرسین حوزهعلمیه قم سرانجام موضوع در جلسه مطرح و با اکثریت قاطع آراء حاضرین حضرت حجتالاسلاموالمسلمین حاج سید ابراهیم رئیسی «دامت توفیقاته»به عنوان نامزد اصلح شناخته شد که به شما ملت همیشه در صحنه نیز معرفی میگردد.»
این مساله در مورد برخی چهره های اصولگرا همصادق بوده است ، حتی مدافع سنتی او یعنی احمد توکلی هم این بار رسما اعلام کردهدیگر از محمد باقر قالیباف حماتی نمی کند . او گفته : « امروزطوری فساد رسانه ای می شود که مردم می گویند همه فاسد هستند. من خودم 2 بار از آقایقالیباف از انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردم اما با این قضایا دیگر نمی کنم.»
آن سوتر هم برخی اصولگرایان حضور دارند که اگرچه انتظار نمی رفته از قالیباف حمایت کنند اما شاید انتظار این هم نمی رفت کهاینگونه رک و صریح عدم اعتقاداشان را به او اعلام کنند . از جمله این افرادبادامچیان است که گفته :« آرای قالیباف نسبتبه سال ٩٢ کمتر است. قالیباف کارنامه بدی را برای خود به جا گذاشته است که مهمترینآن پلاسکو است. مردم ما نسبت به سال ٩٢ آگاهتر شدهاند و میدانند که به چه کسی بایدرأی بدهند و آن مردمی که با کیک و ساندیس پای صندوق رأی میکشاندیم دیگر نیستند یادورهشان تمام شده است. آقای قالیباف باید جوابگو باشد که هنوز جواب درست و منطقی دربارهپلاسکو نداده است که جای تأسف است.»
او البته درهمین جناح اصولگرایان با منتقدان سرسخت خود هم سختتر از آنچه تصور میشده روبهرو شده است. سخنان معاون هماهنگی اقشار ستاد رییسی در این موردقابل توجه است که گفته«دلم برایشان می سوزد؛هر دو به دست یک باند سوختند. قالیباف یکی از ظرفیت های این نظام بود همانطور که احمدینژاد بود. یکی بخاطر محبت بیش از حد یک باند چهارنفره سوخت و یکی بخاطر کینه همان باندچهارنفره سوخت.قالیباف از سال۸۴ تا الان در نظرسنجی ها حدود بیست درصد راي دارد و هرکاری در طول این سالیان کردو هر اقدامی کرد رای منفیش بیشتر شد و این درصد هیچ گاه بالا نیامد و نخواهد آمد دلیلش ساده است. جماعتی که این دور قالیبافرا آوردند در حقش خیانت کردند اگر او چند سال بی سر و صدا کناری میماند ممکن بود بتوانددر آینده نزدیک، طلسم بیست درصد نظرسنجی هایش را باطل کند.امان از محبت های خاله خرسی که ظرفیت قالیباف رابرای سومین بار و برای همیشه خواهد سوزاند و او را برای همیشه تمام خواهد کرد. همانطورکه ظرفیت احمدی نژاد محبوبترین دولت از مشروطه تاکنون را سوزاند.»
در این میان جبهه پایداریهم حمایت رسمی خود را از ابراهیم رییسی به امروز واگذار کرد تا در نزدیکترین زمانممکن به مناظره دوم همه بدانند که نظر این طیف به هیچ وجه قالیباف نیست و آنها درهیچ شرایطی به او نخواهند رسید.
حامیان ابراهیم رییسیالبته یک مشکل دیگر هم با قالیباف دارند ؛ آنها می گویند که سبک و روشی که قالیبافدر مبارزات انتخاباتیاش انتخاب کرده هم باعث شکست خودش می شود و هم تصویر نادرستیاز اصولگرایان به جامعه منتقل خواهد کرد. کانال اصولگرا نیوز که از رسانه هاینزدیک به ابراهیم رییسی است در مطلبی با عنوان « قالیباف انصراف میدهد یا کار را خرابتر خواهد کرد؟»دراین مورد نوشته است :« جریان روحانی یکباره بعد از حملات قالیباف روحیه گرفتند. احساسکردند دستشان پُر است. قالیباف حضورش گل به خودی بود.هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد کسی که دهها نقطه ضعف براینقد شدن در مناظره دارد، حتی به عنوان کاندیدای پوششی حاضر شود. قالیباف یک ضربه میزد، چند تا میخورد.حاج آقای رئیسیهوشمندانه با او همراهی نکردند؛ آن هم به این دلیل که اساساً این جنس منازعات را قبولنداشتند و معتقد بودند از درد مردم در اینها خبری نیست. اگر این هوشمندی نبود و رئیسیحساب خود را جدا نکرده بود، تمام ضربههایی که متوجه قالیبافشد، در واقع متوجه او نیز میشد و به مراتب بیشترآسیب میدید.احمدینژاد خروسجنگی نبود. وقتی بحث میکرد، همه مردم ایرانخود را جای او میدیدند. دردش درد مردم بود. مردم احساس میکردند او رگ گردنش برای آنهاست که بیرون زده. مسئلهمردم همان چیزهایی شده بود که او میگفت و نمایندهاش شده بود. در این مناظره نخست اما دعوا، دعوایمردم نبود. دعوای سیاسی بود و این را مردم خوب فهمیدند. مشاوران قالیباف و خود او اشتباهکردند.تنها ثمره حضور قالیباف دودل کردن حزباللهیها و ایجاد تردید و عدم قاطعیت در آنهاست برای فعالیتو تبلیغ انقلابی. تا همین الان هم رئیسی از همین نقطه ضربه خورده است و این ضربه بارسیدن موعد تبلیغات و درگیری احتمالی ستادها تشدید نیز خواهد شد. در واقع بخش عمدهای از توان حزباللهیها در این ایام مصروف بحث بر سر رئیسی و قالیبافشده است و خواهد شد. این یعنی خسران آشکار. یک عده هم کودکانه و جاهلانه این وسط نشستهاند و به جای هزینه کردن از تمام وجودشان برای اصلح،فکر میکنند با حمایت از هر دو کاندیدا حتماً اصولگرایانپیروز خواهند شد!»
این روزها حتی رییس اصولگرای مجلس نیز وعده ها و شعارهای قالیباف راغیر عملی می داند و برخی چهره های دیگر این جناح نیز رسما می گویند نظرشان محمدباقر قالیباف نیست و در همین میانه است که یک سوال اساسی مطرح می شود :«چرا تعدادمدافعان شاخص اصولگرا در اردوگاه حامیان قالیباف حتی از انگشتان یک دست هم کمتر است؟»