مازندمجلس: از همان ابتدای فصل انتخابات آمریکا در سال 2016 ؛ جمهوریخواهان متوجه غیرعادی بودن رفتار و سلوک 'ترامپ' شده بودند اما برآوردشان این بود که او در مقام رئیس جمهور رفتارش عادی خواهد بود وگرنه؛ یا خودش را تخریب خواهد کرد و یا استعفا خواهد کرد . شاید هم فردی که صلاحیت این امر را داشته باشد سرانجام مجبور شود او را از مقامش عزل کند.

من هم نظر شخصی ام همین است که ترامپ را باید مقامی ذیصلاح از سمتش عزل کند.

 برکناری ' جیمز کامی' مدیر پلیس فدرال آمریکا 'اف.بی.آی'؛ آخرین تجلی رفتارهای عجیب و غریب ترامپ است. جمع کثیری از ناظران سیاسی چپ گرا و راست گرا می گویند که از رفتار ترامپ شگفت زده اند. اما این اتفاقات در مورد ترامپ ابدا عجیب و غریب نیست . بسیاری هم در او عقلانیت جستجو می کنند در حالیکه مطلقا در او چنین چیزی دیده نمی شود . اینها همه به دنبال آن هستند که نهادهای حکومتی و یا ریش سفیدان حزب جمهوریخواه و یا دستگاه حاکم و یا از طریق استیضاح ؛ ترامپ را از مسند قدرت به زیر بکشاند 

مدافعان ترامپ در حزب جمهوریخواه می گویند که اخراج کومی یک تصمیم گیری معمول و رایج همه روسای جمهور است. چون رئیس جمهور این تصمیم را بر مبنای آنچه که مشاورانش در کاخ سفید به او عرضه می کنند چنین تصمیمی اتخاذ کرده است.

خوب حالا اگر هم فرض بر این باشد که اخراج کومی بر مبنای ادله محکم محکمه پسند و بابت عملکردش در پرونده تحقیق از ماجرای ای میل های شخصی 'هیلاری کلینتون' و فقط به توصیه معاون دادستان کل صورت گرفته باشد؛ باز هم یک چنین تصمیم گیری اشکال دارد چون از روی خشم و عصبانیت و رنجش خاطر گرفته شده است ، نه از روی عقلانیت.

اما نکته اینجاست که اخراج کومی در مقطعی اتفاق می افتد که مسئولان قضایی دارند در باره روابط پشت پرده تیم انتخاباتی ترامپ با یک قدرت خارجی تحقیق می کنند. مسلم است که اخراج کومی در این مقطع همه توجهات را معطوف به تحقیقات در مورد مسائل پشت پرده تیم انتخاباتی ترامپ خواهد کرد و ترامپ هم آنقدر احمق نیست که با علم به این مسئله دست به یک چنین کاری بزند. این اساسا یک کار غیر عقلایی و تخریب خود است.

اما موضوع این است که اصولا شخصیت روحی ترامپ اینگونه است که همه تصمیم گیریهایش غریزی و آنی است ضمن آنکه او معمولا در تصمیم گیریهایش مطلقا منافع ملی و یا حتی منافع سیاسی شخصی خود را هم نادیده می گیرد. اما موضوع این است که این تخریب خود از همان دوران انتخابات مشخص بود . جای تعجب دارد که چرا جمهوریخواهان در همان دوران به فکر نیفتادند نامزدی را که برای تخریب حریف می گفت که پدر رقیب انتخاباتی اش در کشتن 'جان اف. کندی' دست داشته است و با این صحبتها یک افتضاح به بار آورد؛ چرا در همان هنگام به فکر انتخاب یک جایگزین برای ترامپ نیفتادند.

اما برخی لیبرالها می گویند که ترامپ با یک محاسبه عقلانی کومی را برکنار کرده است.

اینها می گویند که اخراج کومی یک کار عاقلانه از نظر ترامپ بوده است چون او از تحقیق در مورد روسیه ناراحت بود چون اگر برملا می شد که یک توطئه بزرگی در کار بوده است او هرگز نمی توانست آن را پنهان کند و در نتیجه استیضاحش حتمی بود.

به هر تقدیر؛ رفتار کودکانه ترامپ کماکان می تواند به سوء استفاده از قدرت منجر شود و اخراج کومی آخرین حلقه این زنجیره نخواهد بود. لیبرالها باید قبول کنند که محکم ترین ادله بر واجد عزل شدن ترامپ از مقام ریاست جمهوری، استناد به متمم 25ام قانون اساسی است که یکی از دلائل سلب صلاحیت از رئیس جمهور را 'زوال عقل' بر می شمرد. با این حساب نه تخلفات بزرگ غیر قانونی ترامپ و نه تبانی او با روس ها بلکه؛ زوال عقلی او می تواند دلیل محکمی برای عزل وی از مقام ریاست جمهوری باشد.

ماجرای بحران برنامه تلویزیونی ترامپ و کارهایی که او انجام داد و شخصیت خود را پایمال کرد همگی می تواند ادله محکمی در این زمینه باشد. با استناد به متمم 25 ام قانون اساسی ؛ رهبران جمهوریخواهان و در راس آنها ' مایک پنس' باید برای عزل ترامپ پیشقدم شوند .

این یک کار واقع بینانه است، همان رهبران ماهها قبل در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان تصمیم داشتند علیه ترامپ موضع بگیرند اما پنس , ' پل رایان' و ' میچ مک کانل' که به خوبی از عدم تعادل روحی ترامپ آگاه بودند آمدند و با او صلح کردند .

این هم یک ادله محکم دیگر است برای اثبات عدم تعادل روحی ترامپ؛ تا همین حالا مقامات ذیربط علیه او وارد عمل شوند.