برگزیده ها

مازندمجلس: عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز معتقد است ابراهیم رئیسی حتی اگر رای هم بیاورد لطمه خواهد خورد.

مازندمجلس: بی‌پرده و صریح از دو تشکل مهم روحانیت در جریان اصولگرا انتقاد می کند، تاکید دارد جامعتین دچار سرگشتگی شده است. می گوید تشکل قم نشین جامعه مدرسین ابهت سیاسی گذشته را ندارد و تشکل تهران نشین جامعه روحانیت هم دچار استبداد درونی شده است و هرکسی حرف مخالف بزند گویی ضدنظام است.

با حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز و استاد اخلاق در روزهایی قبل از تحولات چند روز اخیر چون انصراف محمدباقر قالیباف به گفتگو نشستیم، در همان روزهایی که بازار تایید و تکذیب حمایت های جامعتین از رئیسی داغ بود. او تاکید دارد بهتر بود ابراهیم رئیسی کاندیدا نمی شد. حتی این را هم می گوید که اگر رای هم بیاورد لطمه خواهد خورد.

گلایه دارد از کلمات نپخته ای که نامزدها در تبلیغات بکار می برند، هشدار می دهد اشاعه کلمه فقر و بیکاری یک روش مارکسیستی است که به شورش فقرا هم منجر خواهد شد. شاید از همین روست که احساس خطر می کند برای نظام اگر رئیس جمهور بعدی حسن روحانی نباشد.

از او درباره رویکرد شورای نگهبان در تایید صلاحیت ها پرسیدیم، از کنار زده شدن جامعتین در تصمیمات اصولگرایان، از وعده های پوپولیستی نامزدهای اصولگرا، از جمنا و مناظرات انتخاباتی و ...

مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرانلاین با حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی را در ادامه بخوانید؛

****

*حاج اقا طباطبایی! نگاهتان به فضای انتخابات 96 چگونه است؟ فکر می کنید شباهتی بین فضای انتخاباتی این دوره با سال 92 وجود داردیا اینکه معادلات سیاسی متفاوت از سال 92 است؟

کلا هر دوره‌ای به مناسبت بعضی حوادث، پیشامدها و تصمیم گیرهایی که در هماندوره خواهد شد و می شود، همیشه تغییراتی در معادلات سیاسی پیش می‌آید. بنده ایندوره را با به هیچ وجه مشابه حتی دوره قبل هم نمی‌دانم. نه از نظر کاندیداهایی کهدر صحنه هستند، نه نوع بگومگوها و نه حتی از نظر مناظره هایی که برگزار شد شباهتیبین این دوره و دوره قبل نیست. حتی در رابطه با ثبت نام نامزدها و تایید و ردصلاحیت های شورای نگهبان، تغییرات کاملا چشمگیری وجود داشت.

*شما پیشتر نسبت به رویکرد شورای نگهبان در تائید و ردصلاحیت ها انتقاداتی داشتید، به نظر شما این دوره شورای نگهبان بهتر از دوره قبلعمل کرد یا رویه پیش را دنبال کرده بود؟

به نظر من شورای نگهبان در این دوره تا حدودی موفق بود و توانست از حواشی کمکند

*یعنی این 6 نفری که تائید صلاحیت شدند همگی رجل سیاسی بودند؟

بهرحال هرکدام از این چهره‌ها سوابقی دارند و به مناسبتی درگیر کار سیاسیبودند و هیچکدامشان دور از معرکه نبوده‌اند اما جامعیت به آن معنایی که تصور شودندارند. فقط آقای روحانی از جمیع جهات جامع است.

*حاج آقا! در این دوره از انتخابات، جامعه روحانیت و جامعهمدرسین تقریبا در حاشیه تحرکات انتخاباتی بودند، یک سکوت نصفه و نیمه داشتند وخیلی وارد سازوکار تصمیم گیری نشدند، دلیل این رویکرد متفاوت جامعتین از نگاه شماچیست؟ البته سازوکار جبهه مردمی که در این انتخابات از سوی اصولگرایان طراحی شدهبود هم تلویحا بر کنار زدن روش های سنتی تاکید داشت و جامعتین را بیشتر یک جایگاهمشورتی تعریف کرده بود تا تصمیم ساز. فکر می کنید جامعتین تن به این مدل جدیدداده؟ محافظه کار تر شده یا صلاح براین بوده که فضا دست طیف جوانتر اصولگرایانباشد.

اجازه بدهید برای پاسخ به این سوال در حد اجمال بگویم که آن جامعه مدرسینگذشته دیگر وجود ندارد، جامعه مدرسین که آن روز بود دیگر نیست. اعضا، تصمیم گیری‌هاو عظمتش در چشم مردم دیگر مثل گذشته نیست. ، حتی اگر اسم شان هم باشد ولی عملاحضور ندارند. خیلی از مدرسین رده بالا دیگر در این تشکل نیستند.

من کاملا این خطر را اعلام می کنم که اگر این دوره آقای روحانی نیاورد و هر کدام از این بزرگواران رای بیاورند، آینده سیاسی کشور یک گسل و اینده اقتصادی یک ضربه بسیار خطرناکی است ان موقع باید ببینیم باز از فقر خواهند گفت یا از تحمل مشکلات

دوم اینکه وقتی بزرگان نباشند، تصمیم گیری دست کسانی می افتد که دانش سیاسیندارند ولی قدرت و ابزار دارند. وقتی نپخته سیاسی باشند آنوقت نتیجه برخوردشان بااقشار فرق می کند، چون فرق می کند هم از این طرف و هم از آن طرف زده می شوند. یعنیهم از سوی مردم و هم از سوی سیاسیون کنار زده می شوند.

یک عبارتی آخوندها می گویند «و ضعف طالب والمطلوب» یعنی هم این طرف ضعیف است وهم آن طرف ضعیف. یعنی هم مردم آن استقبال را از آخوند و روحانیت و جامعه مدرسینندارند، هم خودِ آقایان وارد قضیه نمی شوند.

جامعه روحانیت مبارز تهران هم همینطور است، شاید چند نفر از اعضای جامعه قدیمی باشند. البته نه اینکه افرادی که هستندبد باشند اما هیچکدام نه از آن مظاهر انقلاب و نه از آن شرایط انقلاب آگاهیندارند.یعنی شرایط سیاسی جامعه روحانیت که در ذهن مردم هست را حفظ نکردند.

اگر روزنامه ها را ورق بزنید، می بینید در سه دوره قبل جامعه مدرسین چطورمیگفتند و مردم چه می گفتند. جامعه روحانیت چه حرفی می زدند و مردم چه واکنشی نشانمی دادند. بنده خودم عضو جامعه روحانیت هستم اما الان می بینم آنچه آن روز می شدبگویم را امروز نمی توانم بگویم. چون پذیرا نیستند. هم جامعه پذیرا نیست هم مردم.بنابراین هم مراجعین به جامعه روحانیت در آن شرایط گذشته نیستند و هم خود جامعهروحانیت شرایط گذشته را ندارد ضمن اینکه قدمت و سابقه هم ندارد.

اگر از 10، 20 نفر سوال کنید، می توانید متوجه شوید که چقدر با روحانیت ارتباطدارند. بنابراین اینطور بگویم که هم آقایان و جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مثلگذشته نیستند هم...

*این یعنی ابهت سیاسی گذشته را ندارد؟

نه، اصلا آدم هایش هم دیگر عضو این تشکل ها نیستند. آنهایی هم که هستند ابهتسیاسی  ندارندو هویت جامعتین راخوبنشناختند. رفتار سیاسی هم ندارند. وقتی گفتار سیاسی و اطلاع سیاسی هم ندارند چهکسی آنها را قبول می کند؟ این گفتار است که افراد را جذب می کند اما گفتارشان همآنطور جاذب نیست.

از این حرف شما می شود این نتیجه را گرفت یک دلیلی که درچند انتخابات گذشته هیچوقت کاندیدای مورد حمایت جامعتین نتوانسته رای مردم را بدستآورد نشات گرفته از همین موضوع است؟

به نظر من دلیلش این است که هم تشخیص آقایان در اینکه چه کسی خواست مردم است،ضعیف بوده، هم روش آنانی که به آقایان روی آوردند ضعیف بوده است. یعنی جامعهروحانیت به یک طرف می رفته و ملت به طرف دیگر. در گذشته روش این بود که مبادا راهیرا پی بگیریم که مردم سوی دیگری بروند اما از سال 84 به این طرف روند عوض شد.

*ولی قبل تر از آن هم بود، سال 76. یعنی انتخاب آقای ناطقدر آن مقطع کار درستی بود؟

آن زمان تقریبا باید بگویم که چاره ای جز این نبود.یعنی گروهی دیگر به ناماصلاح طلب و کارگزاران تشکیل شد که آقای خاتمی را آنها خواستند و این طرف که جامعهروحانیت و آقایان اصولگرایان بودند آقای ناطق را خواستند.

من روی علاقه ای که به اقای رئیسی داشتم دوست نداشتم وارد صحنه شوند، می دانستم که اگر وارد صحنه نمی شد، آینده درخشانی داشت. آقای رئیسی این دوره ضربه خواهد خورد. این 4 سال را نباید نگاه کنیم باید به بعد آن نگاه کنیم. آیا با 4 سال می توان درست کرد؟ نمی توان. اصلا مسئله واردات ماست که فقر را برطرف می کند. همه چیز تئوری نیست. اگر نتوانستیم صادر کنیم، چه بکنیم؟ اینها به هم وابسته است. یا مثلا فرض کنید اشتغال. اگر فقط به داخل کار داشته باشیم بعد از مدتی داشته های داخلی تمام شود آنوقت چکار کنیم؟ بیکار بمانیم؟. پس حتما باید ارتباطاتمان باز باشد.

* سال 84 چطور؟ جامعتین در حمایت از کاندیدای موردنظرانتخاب درستی کرد؟

هم تصمیم گیری شان خوب نبود، هم حرکتشان.

*الان مکانیزم تصمیم گیری در جامعه روحانیت به چه شکل است؟آیا اجماع می شود یا رای گیری می کنید؟

 روش جامعه روحانیت همیشه، روش رایگیری بوده، روش صحبت و مذاکره بوده است. البته هرچه جلوتر رفتیم، عملا حالتاستبداد غالب بر اجماع شده است. یعنی یک طوری صحبت شده که هرکس مخالفت کند، دینندارد. اینطور القاء کردند که شدنی نیست. اما آن زمان اینطور نبود.طوری شده که اگرنظرت به بعضی اقایان نزدیک نباشد جزء معاندین نظام خواهی بود

*یعنی در دوره آیت الله مهدوی کنی هم چنین شرایطی بود؟

کلا شرایط سیاسی کشور اینچنین شده بود ولی باز به شدت الان نبود و به این شکل نشده بود. از همان سال 84 هم گفته می شد کهنقش شیخوخیت کمرنگ شده است.

*الان در همین انتخابات اخیر بر روی کاندیدای خاصی رای گیریداشته اید؟ این حمایت از اقای رئیسی براساس رای گیری بود یا...

من در آن جلسه نبودم لکن شنیدم که رای گیری کردند و در رای گیری آقای رئیسیبالاتر بوده است.

ترکیب آرا را اطلاع دارید به چه نحوی بوده است؟ موافقان ومخالفان ایشان چه کسانی بوده اند؟

خب این بحث ها درون گروهی است الان نمیدانم ولی کلا قابل بیان نیست.

*با اینکه جامعه مدرسین رسما بیانیه حمایت از آقای رئیسی رامنتشر کرد اما برخی اظهارات حکایت از این دارد که رای گیری صورت نگرفته فقط اجماعبوده است. اطلاع دارید فضا در جامعه مدرسین به چهنحوی بوده است؟

جامعه مدرسین هم درگیر همین فضایی که عرض کردم هستند یعنی افراد نیت قلبی خودشرابروز نمیدهد نکند متهم شود لکن سردگمی شدید حاکم بر تصمیمات جامعتین است.

مشکلی کخ اصول گرایی دارد همین است کهشیخوخیت در اصولگرایی کم رنگ شده و همین مشکلات را ایجاد کرده است.

*یعنی همان سال 92 می شود که یک طیف نظرشان به حمایت ازروحانی نزدیک بود و ...

بله، چند نفری بودند.

از قم و دفاتر برخی مراجع شنیده می شد که مخالف نامزدی رئیسی هستند که جایگاه اخروی آستان قدس را به جایگاه دنیوی ریاست جمهوری ترجیح بدهد پس چطور جامعه مدرسین و جامعه روحانیت به سمت رئیسی می رود...

من نظرم را در بالا گفتم. اما مطمئنم برای اقای رییسی فضا را جوری طراحی کردند که ایشان احساس تکلیف کند و راهی جزء امدن به میدان برایش نباشد ولی باز هم می گویم ای کاش ایشان دامنه مشورت را باز تر می کرد و کاندیدا نمی شد. 

برخی رفتارها در درون جامعه روحانیت نشان می دهد رگه هاییاز تندرویی در این تشکل روحانی نفوذ کرده است. در جایی بیشتر از اینکه یک نهادروحانیت سیاسی باشد، جناحی عمل کرده است..

سیاسی بودن یعنی آگاه بودن از سیاست. آگاه بودن از سیاست هم مطالعه ای میخواهد، یا اقلا استاد و شاگردی می خواهد یعنی تعلیم و تعلم می خواهد اما متاسفانههیچکدامش الان در درون جامعه روحانیت نیست. نه این آقایان گوش شان بدهکار است و نهآن آقایان می شنوند و حتی اطلاعات خوب سیاسی دارند ولی قدرت تحلیل و برنامه ریزیندارند.

این مدل وعده دادن ها درباره یارانه، تحقیر مردم است ولی بله اثر گذاری هم دارد فکر میکنم مردم متوجه اصل این وعده ها و دلیلش هستند. البته از بزرگان هر جمعی در خانواده ها میخواهم برای اقوام وفامیل و دوستان خود که قدرت تحلیل کمتری دارند تبین کنند که وعده ها نشدنی است.

از این طرف هم باید بگویم عده ای صحنه گردان از سال 84 به این طرف بوجود آمدندکه صحنه گردان همیشه پشت پرده سیاست بوده اند. مثلا از کلماتی که برخی سیاسیون امروزمطرح می کنند، هرکسی آگاهی داشته باشد، می فهمد که متعلق به این آقایان نیست. دستدیگر پشت آنها و الهام دیگری در کلام آنهاست. شاید این برای خیلی ها سنگین باشدولی به نظر بنده یک سیاسی مطلع کارکشته اگر کلماتی بکار ببرد که علیه خودش باشدخیلی بد است. یا بهتر است بگویم خیلی نپخته و مقهور سیاسی است. اما از کجا معلوممی شود که این تفکر و حرف و یا حتی رفتار نتیجه عقاید و فکرش خودش نیست؟

ما روشیدر قدیم بلد بودیم که به آن سبک نویسی می‌گوییم. سبک نویسی را الان هم بلد هستم.یک مقاله که بخوانم می فهمم که تا کجایش مال این آقاست و از آن به بعد مال اونیست. درواقع این سبک او نیست. ما الان می بینیم سبک تبلیغات برخی کاندیداها مالخودشان نیست و به افراد نمی خورد. مثلا ما الان باید بگوییم اصل انقلاب ما اسلامیاست و اصلش هم اسلام است و برای عظمت اسلام است. اما برخی تبلیغات از جنس تبلیغمارکسیستی است. انفال و بخشش توصیه دین ما اسلام است. اما این شکلی که برخی آقایانصحبت می کنند و از فقر می گویند به ضرر کیست؟ اگر بگوییم مردم اینقدر فقیرهستند بهضرر کیست؟ به ضرر من یک نفر است یا کاندیدا؟ فقر از کجا آمده؟. برای چه آمده؟ چونچاپ اسکناس صورت گرفته، چاپ اسکناس چرا انجام شده؟ چون صادرات نشده است و...

عدم شناخت سیاسی، کشور را به ورطه ای انداخته که سازمان ملل برعلیه ما قطعنامهای صادر کرد و آقایان آن را کاغذپاره می‌خواندند! آیا سیاسیون این حرف را می زنند؟اگر یک فرد یک ذره بوی سیاست به دماغش رسیده باشد، والله اگر چنین سخنانی بگوید.این چه کاغذپاره ای است که فروش نفت را از ما می گیرد؟ این چه کاغذپاره ای است کههواپیما را به کشورمان راه نمی دهد؟ دارو به روی بیمار بسته می شود... اینها نشانمی دهد که احساسات بر عقل و فهم حاکمان غالب شد. چون حاکمان خود را در مقابلعالمان برجسته باختند.

برخی یک اشتباه بزرگی دارند می کنند و نمی توان به آنهافهماند که الان این حرف را نزنند. مگر هرکسی تریبون در اختیار دارد باید هر حرفیکه می توان را بگوید. یا حرفی که می گویند بگو، بگوید؟ ». نمونه هایی که داریم همینآقایان که کلمه فقر و بیکاری را اشاعه می دهند. اما این حرفها به ضرر کیست؟ مانظام را قبول نداریم یا خودمان را؟ اگر نظام را قبول داریم نباید این حرفها رابزنیم. چون این نظام یک رهبر و یک مرشد دارد که همه جاها پیام می داده. هر مجری وهر رئیس جمهوری وقتی که می پذیرفته و رای مردم را تنفیذ می کرده و می داده،حرفهایش را می زده. پس باید دید چه کسی به کاندیداها پیام داده از  فقر به این نحو استفاده کنند من این را مصداقنفوذ میدانم خدا میداند الان فضای رقابت انتخابات است اما بعدش هرکسی رییس جمهوربشود نتیجه این شعارهای فقر و بیکاری را خواهد دید این حرفها سند بدی برای انقلاب57 ما خواهد بود.

*درواقع این حرفها زیرسوال بردن نظام است؟ یعنی بعد از 38سال می گوییم که همچنان درگیر فقریم!

به خاطر اینکه آقایی که این حرفها را می زند، سیاست ندارد. درحالی که سیاسیوناین حرف را نمی زنند. اقلا یک مقداری به مسائل بعدی می‌پردازند. من واقعا می ترسمبگویم اما اگر دوران مصدق را نگاه کنید حزب توده ای ها این حرف ها را می گفتند، آنزمان این حزب تمام حرفهایی که الان اینها می گفتند را می گفت. خیلی حرف بدی است.ببینید کشورهای مطرحی در دنیا خیلی فقیر دارند اما مردمش نمی توانند فقرش را بفهمندو در حد معقول به فقرش توجه شود. یا هند فقرای زیادی دارد اما درایران این موضوع را تحریک کردند. وقتی می گویند فقیر یعنی کارگر، ما باید احترامرا به کار بدهیم. باید بگوییم که کار محترمی است. یعنی نشان می دهد مجموعا آقایانسیاستمدار، سیاست ندارند.

بنده همان روزهایی که احمدی نژاد بر سر کار بود گفتم که تفکر این آقا سیاسی نیست. آقای احمدی نژاد سیاستش با انقلاب نمیخواند، ، همان نیروهایی که منافع در دستشان هست و الان هم حضور دارند، این بنده خدای بیچاره را آلت دست خودشان کردند و از همان جا این خط فقر را در آن تاریخ به رخ کشیدند و در بحث تجمل گرایی را در مقابل ساده زیستی مطرح کردند که بتوانند در آن زمان آیت الله هاشمی را از صحنه انتخابات بیرون کنند. با این روش کار خودشان را در نهایت کردند

* مشخصا آقایان قالیباف و رئیسی خیلی پررنگ از کلمه فقر ومحرومیت در سخنان انتخاباتی شان استفاده کردند. حتی فیلم تبلیغاتی آقای رئیسی بافقر شروع شده بود و یک نگرانی را ایجاد کرده که درواقع همان تفکر احمدی‌نژادیسماست که به مردم گفته شد شما فقیر هستید و من ناجی شما هستم و یارانه می دهم! درواقع اگرچه خود احمدی نژاد از سیاست کنار رفت اما تفکرش به عنوان یک الگو برای برخی نامزدها درآمده است. چقدر احساس خطر می کنید که این تفکر در فضای سیاسی جابیفتد؟

بنده همان روزهایی که احمدی نژاد بر سر کار بود گفتم که تفکر این آقا سیاسینیست. آقای احمدی نژاد سیاستش با انقلاب نمیخواند، ، همان نیروهایی که منافع دردستشان هست و الان هم حضور دارند، این بنده خدای بیچاره را آلت دست خودشان کردند واز همان جا این خط فقر را در آن تاریخ به رخ کشیدند و در بحث تجمل گرایی را درمقابل ساده زیستی مطرح کردند که بتوانند در آن زمان آیت الله هاشمی را از صحنهانتخابات بیرون کنند. با این روش کار خودشان را در نهایت کردند اما این سیاستینبود که بخواهند دنبال کنند. یک روش غلطی بود که آن آقایان در آن روز این کار راکردند. یکی از نشانه های سیاسی نبودن این است که هر کسی که سیاسی نیست به روشی کهزودرس است، توجه می کند. این روش آقایان، روش غلطی است به خدا اصل نظام از اینشعار ضرر میکند

همین الان اگر واقعا در اختیار من بود من بین خود و خدای خودم به خاطر محبتیکه به آقای رئیسی دارم، به ایشان می گفتم شما کاندید نشوید. خدا، جایگاه خوبی نصیبایشان کرد و در آستان قدس رضوی ایشان حضور دارند. خدمت به زوار امام رضا(ع) وموقوفات بسیار مهمی است که جایگاه عزیز است و هر رئیسی هم هرجای دنیا باشد، درخضوعو خشوع کامل در پیشگاه  امام رضا قراربگیرد. ایشان الان در مصاحبه هایشان به سمت روشی رفته که مارکسیست گرایی است.ایشان مورد عنایت رهبر است و واقعا رهبر به ایشان علاقه مند است. اگر تفکرات خودایشان بود اینطور حرف نمی زد. یا فرض کنید قوه قضائیه می گوید که در خانه وزیری،بسته قاچاق پیدا شده، کدام قوه قضائیه در طول تاریخ می تواند هنوز چیزی که ادعایمدعی است را در تلویزیون بگوید و بعد هم بگوید که تحقیق نشد. این مال این است کهیا نمی دانند تریبون چیست یا نمی دانند با تریبون چه بگویند یا اگر می خواهندسیاستی هم به کار ببرند بلد نیستند این کار غلط است اما آن را به عنوان یک افتخارمی دانند ولی به ضررشان است.

حتی طیف و وزرای نزدیک به احمدی نژاد هم در ستاد رئیسی حضورپررنگی دارند، فکر می کنید در نهایت چه تفکری پشتیبان رئیسی در انتخابات است؟ اینتفکر برایش رای آور است یا رای شکن؟

ببیند من در مورد رای اوردن یا رای نیاوردن نمیخواهم الان نظر بدم اما اقایریسی نباید ابروی خود را اعتبار خود را در اختیار آن تفکر قرار دهد و اینکه تفکرصحنه گردان این جریان برای اصل نظام و بقای نظام خطرناک می‌دانم.

*آقای روحانی تا چند ماه قبل جزو گزینه های جامعه روحانیتمطرح می شد. چه اتفاقی افتاد که آقای روحانی از این فضا حذف شد؟

حذف نشد. عضو جامعه بود ولی...

*آقای مصباحی مقدم چندین بار گفتند که آقای روحانی جزوگزینه هایمان برای انتخابات 96 است. اما یکباره آقای موحدی کرمانی این قضیه را هواکردند و گفتند که اصلا آقای روحانی جزو گزینه های ما نیست! الان دوتا از کاندیداهاعضو جامعه روحانیت اند. چه پوئن هایی در رئیسی بوده که اجماع جامعه روحانیت را کسبمی کند ولی روحانی فاقد آن است و کنار گذاشته می شود.

جواب این سوال را باید ریشه ای بدهم لکن الان فقط میگویم که اقایان  به نظرم خودشان صاحب تصمیم نیستند و کسی دیگربرای این دوستان تصمیم می گیرد.

 همین آقایان که کلمه فقر و بیکاری را اشاعه می دهند، این حرفها به ضرر کیست؟ ما نظام را قبول نداریم یا خودمان را؟ اگر نظام را قبول داریم نباید این حرفها را بزنیم. چون این نظام یک رهبر و یک مرشد دارد که همه جاها پیام می داده. هر مجری و هر رئیس جمهوری وقتی که می پذیرفته و رای مردم را تنفیذ می کرده و می داده، حرفهایش را می زده. پس باید دید چه کسی به کاندیداها پیام داده از فقر به این نحو استفاده کنند من این را مصداق نفوذ میدانم خدا میداند الان فضای رقابت انتخابات است اما بعدش هرکسی رییس جمهور بشود نتیجه این شعارهای فقر و بیکاری را خواهد دید این حرفها سند بدی برای انقلاب 57 ما خواهد بود

*شما شانس آقای روحانی برای پیروزی را چقدر می دانید؟ آیافضا به نفعشان است یا احساس نگرانی می کنید؟

معتقدم باز هم مردم راهشان را پیدا می کنند، چون مسیرشان را گم نکردند و چونمسیر مردم پیداست، موفق اند بنابراین شانس روحانی برای رای آوردن بالاست.امیدوارم بعضیاز دوستان به خود بیایند اخرت خود را به دنیایی که قطعا برای انها نمی ماند نفروشند.

*ولی این وعده یارانه 150 هزار تومانی یا حق بیکاری 250هزارتومانی وعده هایی است که می توانند رای مردم را بخرند و جذب کنند.

این مدل وعده دادن به مردم تحقیر مردم است ولی بله اثر گذاری هم دارد فکرمیکنم مردم متوجه اصل این وعده ها و دلیلش هستند

البته از بزرگان هر جمعی در خانواده ها میخواهم برای اقوام وفامیل و دوستانخود که قدرت تحلیل کمتری دارند تبین کنند که وعده ها نشدنی است.

* به نظرتان واکنش مردم به وعده های اقتصادی که رگه های پوپولیستی هم دارند چهخواهد بود؟

نسبت به هر کاندیدایی یه واکنش خاصی دارند مثلا اگر یک کسی بگوید من وزنه 100کیلویی را بلند میکنم مردم باید قد و هیکل و اموزش و توان و ابزارش را ببینند قطعااگر شاخصه ای نداشته باشد خیلی راحت نمی پذیرند.

* با وجود اینکه مردم راهشان را پیدا کرده اند آیا این عددو ارقام ممکن نیست رای شان را برگرداند.

محال نیست اما اینکه بخواهم بگویم مثل آن سال 84 تاثیر گذار است را قبول ندارم.خیلی ها فهمیدند که آن زمان اشتباه کردند. معتقدم کسانی که می توانستند رای دهند ورای هم دادند، اینبار هم با این حرفها اغفال نمی شوند.

در نهایت فکر می کنید کاندیداهای اصولگرا شانس را آوری داشته باشند؟

بعید میدانم رایی بیاورند. اصولگرایان می خواهند رای را پراکنده کنند که به دوردوم کشیده شود. اگر به دور دوم کشیده شود، دوباره مسائل حاد سیاسی پیش می آید ودوباره حرفهای گذشته که خطرناک است.

مسائل حاد سیاسی از جنس 88

خیلی سخت است پیش بینی اما از صحبتهای مدیران قضایی و امنیتی می شود حرفایی رافهمید. مثلا در سال 84 آقای هاشمی بود. یادم نمی رود یک روزقبل از رای گیری از دفتر ایشان با منتماس گرفتن که با ایشان صحبت کنم ایشان پشت خط امدن و به من گفتن فلان اقا در فلاننهاد ارزشی که اتفاقا از دوستان من بود دارد تحرکاتی بر علیه من انجام میدهد اینبرای من نه بلکه برای نظام خوب نیست من نمی خواهم فریادی بزنم یا اسمش را مطرح کنم، به او بگو نکند این کارها را. یعنی اقای هاشمی حفظ نظام برایش مهم بود و سعی می کرد از حداقل ها برای مشکلاتیکه برایش ایجاد کردند استفاده کند.

آقای هاشمی قطعا نظرش، این بود که اصلح و بهتر است که آقای روحانی انتخاب شود. ضمن اینکه در کشورتاکنون رئیس جمهور چهارساله نداشتیم. اینبار هم نباید بشود.

البته به نظرم بعد از پایان دوره دوم اگر اقای روحانی رای بیاورد و مشکلات رادر ادامه برطرف کند شاید کشور داری برای رییس جمهور دوره بعدی راحتتر شود.

*آیا بعد از کاندیداتوری آقای رئیسی با ایشان در جامعهروحانیت گفتگویی داشته اید؟

نه. اگر بحث می شد که حتما می گفتم کاندیدا نشود. من به آقای رئیسی می گویمبرادر عزیزم نور چشمم کنار برو. آقای رئیسی لطمه می خورد. حتی اگر رایی هم بیاوردباز هم لطمه می خورد.

من روی علاقه ای که به ایشان داشتم دوست نداشتم وارد صحنه شوند، می دانستم کهاگر وارد صحنه نمی شد، آینده درخشانی داشت. آقای رئیسی این دوره ضربه خواهد خورد.این 4 سال را نباید نگاه کنیم باید به بعد آن نگاه کنیم. آیا با 4 سال می تواندرست کرد؟ نمی توان. اصلا مسئله واردات ماست که فقر را برطرف می کند. همه چیزتئوری نیست. اگر نتوانستیم صادر کنیم، چه بکنیم؟ اینها به هم وابسته است. یا مثلافرض کنید اشتغال. اگر فقط به داخل کار داشته باشیم بعد از مدتی داشته های داخلیتمام شود آنوقت چکار کنیم؟ بیکار بمانیم؟. پس حتما باید ارتباطاتمان باز باشد.

*جمنا را چطور دیدید؟ تفکری که جمنا را تشکیل داد و معتقداست که قدیمی های اصولگرا باید کنار بروند و جدیدترها بیایند.

اینها جوان هایی هستند که به آنها بها داده شده و در اثر بهایی که به آنهاداده شده، به سیاست آشنایی ندارند ولی خود را جزو سیاسیون می دانند. آنهایی هم کهمی خواهند از وجود ایشان بهره ببرند در پشت پرده اینها را شارژ می کنند.

روش جامعه روحانیت همیشه، روش رای گیری بوده، روش صحبت و مذاکره بوده است. البته هرچه جلوتر رفتیم، عملا حالت استبداد غالب بر اجماع شده است. یعنی یک طوری صحبت شده که هرکس مخالفت کند، دین ندارد. اینطور القاء کردند که شدنی نیست. اما آن زمان اینطور نبود.طوری شده که اگر نظرت به بعضی اقایان نزدیک نباشد جزء معاندین نظام خواهی بود

*اینکه گفته می شود جمنا شورشی علیه جامعتین و اصولگرایانسنتی بود را قبول دارید؟ آیا به نوعی خواستند که شماها را از فضای سیاسی کناربگذارند.

نه. ولی آقایان خودبخود کنار هستند . وقتی آقایان نتوانند شخصیت ها را درحمایت کردن تشخیص دهند، نتیجه اش شکست است. سر احمدی نژاد واقعا خیلی از اصولگرایان شکستخوردند. چرا متنبه نمی شوند؟ چون می خواهند خودشان را گم نکنند دائما می گوینداصلاح کنید اما اینطور نیست و مردم به مرور می فهمند و خواهند فهمید.

*شما اخیرا با آقای ناطق گفتگویی درباره انتخابات داشتهاید؟

نه.

*بعد از فوت آیت اللههاشمی هم دیداری با ایشان نداشتید یا درخواستی که بخواهید بیشتر در صحنه سیاستفعال شوند تا شاید جای خالی آیت الله پر شود

چند بار قرار گذاشتیم اما هنوز فرصت نشده اقای ناطق فرد پخته ایست و یک ظرفیتسیاسی خاص است.

*فکر می کنید روحانی نزدیک انتخابات نیاز به حمایت ناطق،سیدحسن خمینی، رئیس دولت اصلاحات، لاریجانی یا ولایتی داشته باشد؟

حمایت اینها قطعا موثر است.

*اگر بخواهید انتقادی نسبت به عملکرد چهارساله روحانی داشتهباشید، کدام تصمیمات او را شامل می شود؟

من بیشتر انتقادات نسبت به ایشان را درمورد بعضی وقت کشی ها برای پاسخ دادن میبینم. خیلی نیاز به پاسخ نبود و خیلی راحت می توانست بدون پاسخ بعضی مسائل راانجام دهد. بعضی از عرایض بنده همین بود که ایشان خیلی وارد پاسخگویی سریع نشود.به نظر می رسد آقای جهانگیری که کاندید شد، آمد که پاسخگو باشد که البته فداکارخوبی است. آقای جهانگیری را از خیلی قبل می شناسم و می دانم که اطلاعات سیاسی بالاو خوبی دارد. در کمیسیون اقتصادی و بودجه بوده است. آدم سالم و تیزهوشی است و میفهمد که در چه شرایطی مچ بگیرد. به نظرم پاسخگوی قوی اوست. شاید هم پاسخگوی او مالهمین باشد که بتواند پیشرفت کند. اما چون ما پیشرفت و حمایت انقلاب و اصالت انقلابرا می خواهیم، مشکلی نیست روحانی کنار برود و جهانگیری بماند. اما می گویم این کارنشود، بهتر است ولی به فرض هم که بشود، باز این خط سیاسی است و نه آن خط. یکی از نقطه های قوت روحانی استفاده درست از توانمندیهاست. یعنی ببینید در این مدت انتخابات مردم متوجه شدند روحانی به درستی معاون اولخود را انتخاب کرده است.

*روحانی را در برنامه های مناظره چقدر قوی دیدید؟ آیاتوانست در برنامه تبلیغاتی خود مخصوصا در مناظره ها آنچه در ذهن شما نسبت به ایشاناست را پیاده کند؟

به طور کلی می دانم که موفق است. چون هم سابقه سیاسی و هماطلاعات جهانی بالاتری دارد. یعنی سه تا محور قوی دارد. اما اگر مردم نخواستنددیگر نمی توان کاری کرد. هرچند از بعضی حرفهای زده شده در مناظره از سوی نامزدها دلخورم و متاسف.

*به نظر شما جهانگیری سبد رایی دارد که به نفع روحانی تمامشود؟ یا اینکه همین قدر که فضا را هیجانی می کند به نفع روحانی بیاید؟

همین که این کار را می کند به نفع روحانی است. جوابهای آقای جهانگیری واقعا درشأن روحانی نبود و روحانی نباید این جوابها را می داد و کار خود اقای جهانگیریبود یعنی درست سر جایی که باید باشد نشسته این یعنی هنر و دانش.

*افشاگری های قالیباف و کپی برداری از رفتارهای احمدی نژادو میرحسین چه حسی در شما ایجاد کرد؟

به نظرم کار خوبی نبود. حتی خودم خیلی خجل هستم که این حرفها مطرح می شود.معتقدم قالیباف آدم خوبی است و از قدیم هم او را دوست داشتم اما توقع نداشتم اواین حرفها را بزند. چون در شأن ایشان نیست. رای بیاورد، حیف است. او یک مرد جهادیاست. ،

غنچه را گل شدن فنا شدن است...

ملت ایران اگر بخواهد سعادتمند شوند ودر کار موفقیت داشته باشند، باید رای به کسی بدهند که احساسی نباشد و عاقلانه فکرکند و تصمیم گیر درست باشد. خدا می داند که الان شخم زدن آسان است اما تخم پاشیدنو سبز شدن آسان نیست. 10 تا کارگر بگذارید تمام ساختمان را خراب می کند اما اگربخواهید بسازید، نیاز به مهندس دارید. این کشور را خراب کردن کار درستی بود؟.امروز ساختن آن معمار می خواهد. در واردات و صادرات کالاها چقدر راحت می توانیمکار کنیم. من در جریان صدور و ورود گندم هستم. خیلی راحت می توانیم با صادرات بعضیاز گندم های دیم خودمان که غالبا تارند، ولی مزه خوبی دارند به شیخ نشینان عرب مثلعمان، قطر و بحرین در مقابل پولش آن چندین برابر ارزانتر دانش و فن اوری واردکنیم. ان شاءالله امیدوارم به حق محمد و آل محمد این راهی که طی شده و ان شاءاللهبه این روند هم طی شود، به حفظ انقلاب، دستاوردهای انقلاب منجر شود. ملت به آقایروحانی رای بدهید، این حرف من است.

فکر می کنید در نهایت رای دور اول با روحانی باشد یا انتخابات دو مرحله ای شود؟

تقریبا به نظر می رسد که اینطوری می شود. ولی به نظر می رسد آنطور که مطالعهشده، مردم باید یک آگاهی بهتری پیدا کنند که کارشان خوب بوده است. فعال کردن قشر خاکستری بخشی با خود روحانیست بخشی هم با رییس دولت اصلاحات.

آن جامعه مدرسین گذشته دیگر وجود ندارد، جامعه مدرسین که آن روز بود دیگر نیست. اعضا، تصمیم گیری‌ها و عظمتش در چشم مردم دیگر مثل گذشته نیست. ، حتی اگر اسم شان هم باشد ولی عملا حضور ندارند. خیلی از مدرسین رده بالا دیگر در این تشکل نیستند. آنهایی هم که هستند ابهت سیاسی ندارندو هویت جامعتین راخوب نشناختند. رفتار سیاسی هم ندارند. وقتی گفتار سیاسی و اطلاع سیاسی هم ندارند چه کسی آنها را قبول می کند؟

*اگر آقای روحانی رای نیاورد، آینده سیاسی کشور را چگونه میبینید؟

من کاملا این خطر را اعلام می کنم که اگر این دوره آقای روحانی نیاورد و هرکدام از این بزرگواران رای بیاورند، آینده سیاسی کشور یک  گسل و اینده اقتصادی یک ضربه بسیار خطرناکی استان موقع باید ببینیم باز از فقر خواهند گفت یا از تحمل مکشکلات

*به چه سمتی می رویم؟

به جهت اینکه کاملا جنبشی در مردم بوجود می آید که آن جنبش مردم را مستاصل میکند. وقتی می گویند در را می بندیم همه می گویند باشد ولی وقتی دارند خفه می شوندمی گویند چرا بستید و اقدام میکنند

*همان شورش فقرا که اشاره کردید ممکن است پیش بیاید؟

من معتقدم گروهی برنامه ریزی شده و گروهی ناخواسته دارند کشور را به این سمتمی‌برند.

روحانی سیاسی جامعه رئیسی روحانیت دارند اینکه آقایان انتخابات مدرسین جامعتین تصمیم حرفها گذشته انقلاب احمدی حمایت سیاست البته نیستند ندارند اینطور نباید بگویم اینها گویند ندارد خواهند نتیجه بیکاری خودشان بگوید هرکسی جهانگیری شرایط هاشمی نزدیک استفاده قالیباف واقعا گفتند نهایت آینده نگهبان اصولگرایان شورای نباشد اقتصادی ایجاد طباطبایی انتخاباتی جایگاه اصولگرا مسائل دانند نامزدها گروهی سیاسیون متوجه اجماع اطلاع جامعهروحانیت احساس گرایی برایش جمهور درستی باشند دوستان برنامه همیشه کاملا روزهایی مناظره کیست؟ بیاورد بیشتر درواقع گفتار افراد رفتار آنهایی نپخته بگوییم اشاعه کاندیدای معتقدم خودمان علاقه خواستند داشتم نداشتم تاکید تایید کاندیداها تبلیغات دلیلش برطرف واردات تاریخ کاندیدا درگیر بسیار میدانم کاغذپاره بزرگان یارانه تحلیل تصمیمات نیاورد جریان بیاورند کسانی صادرات درباره رویکرد داریم جمهوری اسلام اختیار دارید آنوقت بنابراین گردان تریبون میداند اشتباه اسکناس آمده؟ نویسی حاکمان رقابت تنفیذ پذیرفته نداریم حرفهایش مقابل گزینه چندین دیدید؟ راهشان بخواهید خطرناک ببرند اصلاحات تفکری امیدوارم بعضیاز حرفهای  یعنی چهارساله کشیده اینبار بیایند واکنش گفتگویی قضائیه کاندید نیروهایی منافع بیچاره نمیخواند سیاستش ببینید توانند کارگر کشیدند زیستی آگاهی نگرانی عنوان پاسخگوی تبلیغاتی بتوانند بیرون پیشرفت شعارهای مسئله بزرگواران اینده خطرناکی اعلام عظمتش سازوکار طراحی بدهید ببینیم قدیمی سابقه ندارندو گرفته پذیرا امروز نکردند نشانمی دادند تقریبا هرکدام مبارز استاد صلاحیت سیدمهدی الاسلام تهران استبداد مخالف پوپولیستی ادامه تائید دنبال توانست ردصلاحیت متفاوت چگونه معادلات موضوع تشخیص مشکلات آستان اطلاعات مشکلی شرایطی اقایان معاندین خواهی تحقیر گذاری کمتری نشدنی بوجود وفامیل اقوام میکنم خانواده میخواهم القاء مخالفت نتوانستیم بکنیم؟ وابسته درخشانی دانستم دیگری بروند تشکیل اشتغال باشیم مذاکره جلوتر رفتیم ارتباطاتمان بمانیم؟ کنیم؟ بیکار کلماتی