اختصاصی مازندمجلس:  اول:احمد کسروی تاریخدان برجسته کشور در تاریخ 18 ساله آذربایجان به نکته بسیار ظریفی اشاره دارد او نقل می کند که پیروزی انقلاب مشروطه در روز جمعه بوده است زمانی که پیروزی انقلاب قطعی شده بود عده‌ای از افراد که هیچ نقشی در پیروزی آن نداشته اند روز شنبه با یراق فشنگ و تفنگ و ژست های خسته انقلابی از خود عکس ها منتشر کردند و در روز "شنبه"فردای آن جمعه نقش مبارزان پیروز را ادعا کرده اند! و خود را در ابتدای صف حماسه آفرینان قرار داده‌اند! ستار خان و باقر خان که هریک زخم های کهنه استبداد را برتن داشتند از این پیروزی و مجاهدت ادعایی نداشتند که این زیاده خواهان مجاهد شده در "شنبه " خویش را پیروز و برنده ی این مجاهدت بزرگ اعلام می نمودند. !
دوم:زمانی که پروژه ی " شکست روحانی "در رقابتهای انتخاباتی دوازدهم به شکست کشیده می شود،چگونه است که برخی مدیران سیاسی و اجتماعی دولت یازدهم که در گذشته بازماندگان دولت دهم بوده اند و  از هیچ قواعد و منطق سیاسی پیروی نکرده بودند و همچنان بر مناصب شان ماندند و نیز همچنان در مناصب مدیریتی بدون قبول داشتن طرح و برنامه های دولت یازدهم در مهمترین پستهای مدیریت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی وبعنوان مدیران دولت تدبیر و امید ایفای نقش می کنند!از عجایب روزگا ماست؟ و مهمتر چرا در رقابتهای انتخاباتی دوازدهم با محافظه کاری همچنان هرگز حاضر نشده اند تا کوچکترین حمایتی را از دولت تدبیر اعلام کنند و یا پا پیش بگذارند واز برنامه های دولت دوازدهم سخنی بگویند؟برغم اینکه برخی از همین ها در دولت نهم و دهم در هسته ی داغ قدرت سیاسی برای دست یافتن به حداقل پست های مدیریتی،چهره آرائی کرده بودند و بادستانی از انگشترهای عقیق گران قیمت و لباس "احمدی نژادی"برتن حاضرشده  بودند،ازهمه قواعد سیاسی و عرف های شناخته شده میدان رقابت، اخلاقیات را قربانی کنند و متاسفانه همینها بودند که حتی حاضرشدند با میدان دادن به بی کفایت ها و بی لیاقت ها،حذف شایستگان و با کفایت ها را در دستور کاری خویش قرار دهند،چگونه است که حتی باز امروز با رنگ عوض کردن هرگز حاضر نبودند یک خدا قوت هم به تیم ستادی انتخاباتی بگویند،پس چگونه است که این لحظات و روزها اسبهاشان را زین می کنند و میخواهند در صف "مجاهدان شنبه" ظاهر شوند تا بلکه همچنان در صف انتظار"دولت تدبیر و امید"جا داشته باشند؟از این که آنها مردم و نخبگان سیاسی و کنشگران سیاسی انتخاباتی در این مقطع  را فاقدحافظه تاریخی بدانند!بنظر با اتکا به برخی از یاران و همراهان درون تشکیلاتی اصلاحات که فاقد پشتوانه فکری و فرهنگی و علمی تشکیلاتی می باشندمتاسفانه با کم فروشی خود و خیانت به یاران صادق تشکیلاتی جریان سیاسی تدبیر و اصلاح! ،در همراه نمودن مدیران دولت احمدی نژاد، خود را به تغافل می زنند تا بلکه از قبل خویش آنها رابه نام و خود را احیانا به نان و شهرتی برسانند! ؟..نگارنده  از این قبیل افراد در درون تشکیلات که فهم سیاسی و اجتماعی انها تا این اندازه نزول  داردانتظاری بیش ازاین ندارد ،زیرا همیشه در ادوار تاریخی انسان های کوچک  و زبون و ادم فروش ،در کارکردها وکارهای تشکیلاتی بزرگ  بوده اندو،این گونه اتفاقات قابل پیش بینی هستند. ...اما انتظار مدیریت و برنامه‌ریزی و درایت انسانهای بزرگ و فرهیختگان برجسته تشکیلاتی همچون حسین روزبهی، احمدی فولادی، بهاری اردشیری، و. ....که در مناسبات سیاسی و مدیریتی و اجتماعی که از جایگاه رفیعی برخوردارند انتظار دارد کوچکترین مماشات آنها در مسامحه با این افراد و میدان دادن به انحراف درون تشکیلاتی ضربات جبران ناپذیری را بر جریان اصلاحات و اصلاح طلبان وارد خواهد کرد که نیازمند پایش و مراقبت حداکثری دارد نیروهای میدانی که دررقابتهای  انتخاباتی دوازدهم بسان شب پای مزرعه  لحظات شبهای انتخاباتی را پایش می کردند در این لحظات پس از پیروزی
متاسفانه گرفتار یک سری ازافراد با لاف توانمندی و "مجاهدان شنبه ای" مواجه شده است که  در صدد مصادره کردن همه ی آن مرارتها و لحظات سخت کوران مبارزات بر آمده اند و متاسف می شوم که بگویم فضای جامعه و جریان اصلاحات رابگونه ای ماهرانه دارند به قهقرا میبرند و صد افسوس در شرایط کنونی کاری ازدست نخبگان وشایستگان و کاربلدان برنمی اید و من به سهم خویش شما بزرگان را برای رهایی تلاشگران ستاد تدبیر و اصلاح یاران همراه را از دست این "مجاهدان شنبه " به کمک می طلبم. ....
 هرچند این جماعت در کارهائی از این دست انجام می دهند بسیار زیرک و استاد و خبره هستند؛ و همیشه خ وب درمی یابند که شکل دهنده های توانمندجامعه و نیز شایستگان که دل در گرو آینده کشور و مردمش دارند،چگونه توان و فربگی شان را بتوانند تضعیف کنند.آن ها ید طولائی در این خصوص دارند!
آن ها در گذشته و در زمان روی کار آمدن دولت یازدهم ثابت کرده اند در به طغیان کشاندن جانهای جوانان شایسته و کنشگران توانمندی که دل درگرو جامعه و اصلاحات داشته اند،مهارت دارند.واقعا می توان شهادت داد که از دست این تیپ افراد فقط این "کارها "بر می آید.و قدری  هوشیاری بیشتر می طلبد تا یکی اگر به میخ میخورد نکند یکی دیگر سر از "سرای نیروهای امنیتی در سایه" با مدیریت بر تشکیلات اصلاحات و در درون تشکیلات اصلاحات، از طریق این عناصر، بسان مدیریت شدگی اصلاح طلبان دردولت یازدهم، همچنان جامعه را از شایستگان اصلاحات دور بخواهند! . ...!قدری بهوش! !!.....
با این اوصاف و اوضاع نگارنده همچنان منتظر خواهد ماند و نقش ناظر را بر عهده خواهد داشت تا بلکه بزرگان و پیشکسوتان و اصلاح طلبان در مواجهه با "مجاهدان شنبه "چگونه ظاهر خواهند شد. ...تا آن روز صبوری خواهم کرد.