برگزیده ها

مازندمجلس: دکتر مهدی مطهرنیا معتقد است که دولت آمریکا درصدد است تا همکاری های بین المللی ناشی از برجام را با ایران بسیار محدود کند تا با تفسیری محدود از این توافق، زمینه همکاری های بیشتر با تهران منسدد شود.

مازندمجلس: یکی از سرنوشت سازترین و تاریخی‌ترین ماههای سال سپری شد. دولت یازدهم با اکثریت آرای مردمی مجوز ادامه راه خود را در دولت دوازدهم گرفت. این اتفاق مهم همزمان شد با نشست ریاض با حضور سران کشورهای عربی در کنار دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، امضای قرارداد سنگین سعودی ها با واشنگتن و در نهایت تکرار ادعاهای واهی علیه کشورمان؛ یکی از سخت‌ترین تقارن‌ها که به اعتقاد برخی کارشناسان با پیچیده تر شدن تحولات، تدوین یک استراتژی قدرتمند در مواجه با بحران‌های احتمالی می تواند حساسیت و مسئولیت دولت دوازدهم را دو چندان کند.

‌ در گفتگو با دکتر مهدی مطهرنیا کارشناس مسایل بین‌المللی با بررسی چشم انداز سیاست خارجی در دولت دوازدهم، احتمالات آینده را مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه می خوانید:
 
عملکرد دولت در عرصه سیاست خارجی را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
معنای سیاست خارجی به دولت و یا قوه مجریه باز نمی گردد. در ایران بهتر است دو مفهوم از دولت را از یکدیگر مجزا کنیم. یک تعریف از دولت شامل حاکمیت، حکومت، مردم و سرزمین می شود. این مبحث در ادبیات روابط بین الملل مطرح است و در واقع دولت نماینده ملت و در کالبد کشور و در برابر کشورهای دیگر در بعد منطقه ای قرار می گیرد.
 
در ادبیات سیاسی تعریف دیگری از دولت، به قوه مجریه بر می گردد. به عبارت دیگر دولت، هیئت مدیره اعمال قدرت را به جای رهبری آن دارد. چرا که دولت در کنار قوای دیگر مانند قوه مقننه و قضائیه یک قوه محسوب می شود، که در چارچوب تفکیک قوا قرار گرفته و به عنوان قوه مجریه محدوده معینی در قانون اساسی در قدرت را دارا است و خود جزئی از حکومت محسوب می گردد. آنچه در دولت و از بعد سیاست خارجی مطرح شده، تعریف دولت در ادبیات سیاسی است. به عبارت دیگر دولت در بخش سیاست خارجی تنها بخشی از قدرت را دارا است و به عنوان یکی از نهادهای قدرت در ساختار حکومت می تواند نقش ایفا کند و تصمیم گیری در سیاست خارجی هیچگاه با دولت نیست.
 
از این رو در تنظیم سیاست خارجی، دولت به عنوان یکی از نهادهای موثر قابل تاکید است، اما به عنوان نهاد تصمیم گیرنده در حوزه سیاست خارجی عمل نمی کند. بنابر همین تعاریف دولت در جمهوری اسلامی ایران بیشتر بخش تاکتیک ها و تکنیک های اجرای سیاست خارجی را بر عهده دارد. به تعریف دیگر سیاست خارجی در نهادهای فرادولتی، تعیین و دولت مامور به اجرای گزاره های تصمیم گیری شده در آن نهادها می شود.
 
ایجاد اصطکاک در سیاست خارجی میزان موفقیت دولت را در اجرای تاکیتک ها و تکنیک ها، تحت الشعاع خود خود قرار داده است. بر همین مبنا در دولت یازدهم و بر اساس توافق هسته ای، مفهومی را به عنوان "دلواپسان" را وارد ادبیات سیاسی ایران می کند. همچنین دولت یازدهم بر مبنای تصمیم گیری نهادهای فرادولتی در ساختار حکومتی ایران، موفق شد در عرصه سیاسی با توجه به اهمیت پرونده هسته ای و حیاتی بودن آن به سمت سیاست خارجی هدایت شود و بر اساس ساختار حکومتی به عمل آمده، نقش و اهمیت دیپلماسی برجسته تر شد، زیرا برای دولت یازدهم حل و فصل مسائل منطقه ای و اقتصادی از منظر داخلی، اجتماعی و فرهنگی در گرو حل و فصل مساله ای به نام پرونده هسته ای قرار گرفت و دولت موفق شد با تیمی از دیپلمات های برجسته و با لیدری محمدجواد ظریف به یک پیروزی درخشان تحت عنوان برجام دست پیدا کند.
 
این که توافق هسته ای در قیاس با آمال و آرزوها، ایده های مطرح شده و آرمان های جمهوری اسلامی ایران تا چه حد منطبق بود، نیازمند بررسی و موشکافی بیشتری است. اما آنچه که آشکار است، برجام برای رهایی از وضعیت حاد و شدیدی بود که کشورمان گرفتار آن شده بود و نهادهای فرادولتی با تائید مقام معظم رهبری، به عنوان تصمیم گیرنده نهایی، در عرصه سیاست خارجی با کد نرمش قهرمانانه، زمینه موفقیت های دیپلماتیک در رسیدن به برجام را به دست آورد و از این جهت دولت یازدهم نمره بسیار قابل قبولی را نسبت به دولت های پیشین بدست آورد؛ به گونه ای که ستاره ای که در دولت یازدهم بیش از هر کس دیگری در افکار عمومی، چه در داخل کشور و چه در نظام بین الملل درخشید وزیر امور خارجه کشورمان و همکاران او بودند. اثر این تیم دیپلماتیک تا حدی بود که ما شاهد برخوردهای جناح موسوم به دلواپس با این موضوع بودیم. مواردی از این قبیل بیش از پیش اهمیت موفقیت دولت یازدهم را در عرصه سیاست خارجی آشکارتر کرد و شاهد بودیم که با توجه به سیلی از انتقادات به توافق هسته ای در مناظرات انتخاباتی کوچکترین نقدی به آن وارد نشد. روی هم رفته این موضوع امتیازی بزرگ و بیش از حد انتظار تیم دیپلماتیک رئیس جمهور دولت یازدهم است.
 
با توجه به تحولات منطقه ای، مسایلی چون نشست ریاض، به نظر شما اولویت های دولت دوازدهم در عرصه سیاست خارجی باید به چه شکلی باشد؟
 
دولت دوازهم در وضعیت بسیار نامطلوبی در ارتباط با سیاست خارجی و چالش برانگیزی در برابر قدرت های منطقه ای و پیامدهای بین المللی آن قرار گرفته است. دولت یازدهم زمانی روی کار آمد که اساسا برجام در حال منتهی شدن به یک فرجام غیر میمون بود. این فرجام تا حدی سخت بود که در دولت دهم، دیپلماسی پنهان ایران فعال شد و در عمان مذاکرات محرمانه با آمریکا برای حل و فصل مساله هسته ای آغاز شده بود. نفس صدور مجوز برای اینگونه از مذاکرات نشان دهنده وضعیت وخیمی است که در آن مقطع متوجه ایران بوده است. در ادامه دولت یازدهم موفق شد تا این پرونده را در صحن آشکار افکار عمومی به خوبی مدیریت و آن را به برجام منتهی کند. در این بین با توافق هسته ای به واسطه عملکرد گروه های موسوم به دلواپس، زمینه های بهره برداری از این توافق نامه حداقل از منظر روانی هم از بین رفت و در نهایت این توافق توانست تحریم های نفتی مربوط به پرونده هسته ای را از بین ببرد و تا حدودی هم موفق شد تحریم های موشکی تهران را بر اساس آنچه که در متن توافق نامه هسته ای آمده بود معلق کند.
 
تمدید تعلیق برخی تحریم ها توسط آمریکا و شخص ترامپ نیز در خور توجه است؛ ترامپ برجام را بدترین معاهده ایالات متحده آمریکا و شایسته پاره کردن دانسته بود، که این نشان دهنده مستحکم بودن این توافق است؛ به گونه ای که رئیس جمهور بعدی ایالات متحده آمریکا علی رغم همه رجز خوانی هایی که قبل از انتخابات سال 2016 انجام می گرفت، اکنون ناچار به امضای بخش تعلیقی این معاهده می شود. از این رو می توان گفت که دولت یازدهم در وضعیتی قرار دارد که ایالات متحده آمریکا با یک بازیگر غیرقابل پیش بینی و تئوری کیسینجری در کاربرد ترامپ به میدان آمده است و به گونه ای عمل می کند که بتواند همکاری های بین المللی ناشی از برجام را با ایران بسیار محدود کند و با تفسیری محدود از این توافق، زمینه های همکاری های بیشتر با تهران منسدد شود. نکته دیگر این است که آمریکا با هجمه های بسیار وسیع و برنامه ریزی های پیچیده درصدد محاصره منطقه ای تهران است که یکی از پیامدهای آن را در نشست ریاض می توان ملاحظه کرد.
 
ایجاد یک منطقه متحد علیه ایران تحت عنوان جبهه موافقت با آمریکا در برابر جبهه مقاومتی که تهران در چند دهه اخیر و در باب مسایل منطقه ای و به ویژه مسایل خاورمیانه و نبرد با اسرائیل به وجود آورده است، یکی از اهداف ایالات متحده و تل آویو به شمار می رود. این موضوع دولت دوازدهم را با چالشی بسیار سخت مواجه می کند که هم اکنون زمزمه های اولتیماتوم به تهران در رسانه های گروهی جهان دیده می شود. زمزمه هایی مبنی بر اینکه هر گونه اقدام ایران علیه نیروهای آمریکایی در منطقه منجر به حمله نظامی آمریکا به پایگاه های نظامی ایران در داخل می شود که این یک تهدید آشکار و پر هزینه برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود؛ تهدیدی که به هر حال در چارچوب سیاست گذاری رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران در قالب گفتمان تهدید در برابر تهدید محسوب می شود که یک چالش عمده در مواجهه با سیاست خارجی ایران است.
 
به نظر شما تا به این لحظه رفتارها و عکس العمل های ایران در برابر آمریکا هوشمندانه بوده است؟ اگر شکاف موجود در آمریکا را یک فرصت و ظرفیت قلمداد کنیم آیا ایران می تواند از آن بهره ببرد؟ آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟
 
دولت یازدهم و حرکت های آن در مساله دیپلماسی، در بعد منطقه ای و بین المللی، نمایانگر رفتار استاندارد و کنش های حرفه ای در عرصه سیاست خارجی است. تدبیر در ارائه رفتارهای مدبرانه، رفتارهای بسیار ظریف و معین در جهت حفظ اقتدار ملی، منطقه ای و بین المللی ایران از دیگر ویژگی های این دولت بود. در عین حال کنش هایی که بهانه به دست بهانه جویان منطقه ای و بین المللی ندهد، در دولت یازدهم به وفور دیده شد.
 
در رابطه با عربستان سعودی و مسایلی که در رابطه با این کشور ایجاد شد و علی رغم هجمه های انتقادی زیادی که به این دولت مبنی بر موضع گیری قاطعانه وارد شد، دیدیم که در قبال این موضوع یک موضع گیری منطقی و مقتدرانه در دستور کار قرار گرفت که دارای ادبیات مدبرانه و رفتارهای هوشمندانه بود. در همین راستا این دولت کنش هایی را انجام داد که هزینه های بسیار کمی را در بر داشت. در مجموع باید گفت که دولت یازدهم نسبت به دولت های پیشین خیلی حرفه ای تر در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی عمل کرد. در آینده به نظر می رسد که اگر همانگونه که مردم با رای قاطع خود از حسن روحانی حمایت کردند، نهادهای فرادولتی نظام نیز در چارچوب حکومت، به طور کامل در کنار رئیس جمهور باشند، می توانیم بگوییم که زمینه هایی به وجود خواهد آمد که دولت دوازدهم بتواند با حل و فصل مسائل ایران در نظام بین المللی، زمینه پرور ایجاد فضای مثبت در ارتباط با مسایل پیش رو شود. اگر حکومت دولت دوازدهم را یاری نکند و در عرصه سیاست خارجی ایران شاهد تفرقه در درون باشد و شاهد تعارضات در نهادهای فرادولتی و دولت در عرصه سیاست خارجی باشیم، باید بگوییم که این مجموعه باید هزینه های گزافی را در این زمینه متحمل شود.
سیاست خارجی یازدهم آمریکا منطقه توافق عنوان برجام بسیار دوازدهم نهادهای المللی زمینه فرادولتی ادبیات تهران برابر حکومت تصمیم تعریف ایالات جمهوری متحده اسلامی سیاسی موضوع مسایل ترامپ دیپلماسی جمهور پرونده آشکار ساختار دیپلماتیک وضعیت مساله اجرای موفقیت اهمیت تحریم رهبری تواند بررسی چارچوب هزینه ادامه رفتارهای آینده تهدید مجریه محسوب رابطه ایجاد بهانه بگوییم ارتباط بودیم مسایلی  دولت مدبرانه پیامدهای هوشمندانه مذاکرات زمزمه دهنده همکاری نظامی بتواند محدود منتهی فرجام معاهده اکنون  ایجاد تحولات پیچیده مواجه چگونه الملل کنید؟ نهایت سعودی داخلی تعارضات دوازهم گزافی امضای کشورهای دیگری عبارت کشورمان مسائل پیشین افکار موسوم عمومی برجسته حکومتی گیرنده گرفته بیشتر تکنیک مطهرنیا دلواپس