با کمی دقت در این جدول میبینیم که مشکلات عدم بهرهوری در سیر و در سیکل بارگیری و تخلیه واگنها به راحتی خود را نشان می دهد؛ به عنوان مثال اگر مسیر حسنآباد به انشعاب را که بارهای صادراتی فولاد مبارکه را حمل میکند مورد بررسی قرار دهیم، طبق اعلام راه آهن، واگن باردار از سوزن خروجی حسنآباد که حرکت میکند بعد از 44 ساعت به انشعاب میرسد. وقتی واگن خالی از انشعاب حرکت میکند 48 ساعت بعد به حسن آباد برمیگردد، به عبارتی رفت بار و برگشت خالی واگن در مجموع 92 ساعت، معادل تقریبا چهار شبانه روز به طول میانجامد.
پس روزانه واگن باردار و خالی از سوزن خروجی به سوزن ورودی 542 کیلومتر تقریباً 55 درصد بیش از تعهد داده شده قبلی شرکت راهآهن مبنی بر (سیر روزانه 300 کیلومتر ) به شرکتهای حمل ونقل ریلی سیر میکند.
این مشکل را میتوان با بررسی کارشناسی روند بارگیری، باربندی، صدور بارنامه و تنظیم قطار از ایستگاه مبدا و تخلیه در مقصد حل کرد؛ بدین ترتیب که باید در این بررسی کارشناسی، زمانها و تعیین اینکه کدام قسمت کار با بهره وری پایین در حال انجام است مورد بازنگری قرار گیرد و در مبدأ بارگیری و مقصد تخلیه، با زمانسنجی دقیق این مشکل را برطرف کرد.
برای رسیدن به این هدف و تحلیل درست از بهرهوری کار، لازم است شرکتهای صاحب واگن زمان سنجیهای دقیقی را در مسیر انجام دهند که در نمونه موردی موارد زیر قابل ذکر است.
در مبداء بارگیری باید زمانهای ورود واگن خالی به حسن آباد و اعزام به فولاد مبارکه، زمانهای بارگیری در فولاد و برگشت از فولاد و ورود به ایستگاه حسنآباد، زمانهای رسیدن واگن باردار به ایستگاه حسنآباد و باربندی و صدور بارنامه و تحویل آن به راهآهن و زمانهای تحویل بارنامه به راهآهن و حرکت واگن از ایستگاه حسنآباد به سمت بندرعباس مدنظر قرار گیرد.
همچنین در مقصد تخلیه باید زمانهای ورود واگن به ایستگاه انشعاب و واگذاری به سایت فولاد مبارکه برای تخلیه، زمانهای تخلیه و مانور و رسیدن واگن به ایستگاه انشعاب، زمانهای صدور بارنامه و تحویل به راهآهن و زمانهای تحویل بارنامه و حرکت واگن از انشعاب به سمت حسنآباد، مدنظر قرار گیرد.
اگر این چهار زمان سنجی در مبدأ و مقصد در یک دوره زمانی سه ماهه صورت گیرد و از آن میانگین استخراج شود که حرکت همه واگنها از مبدا به مقصد طبق زمان اعلام شده راهآهن صورت گرفته است، آنگاه با توجه به جدول حرکت قطارهای برنامهای و آمار ثبت شده، به راحتی میتوان به علل نبود بهرهوری که سرعت سیر بازرگانی را به کمتر از 100 کیلومتر در شبانهروز کاهش میدهد، پی برد.
قبل از ثبت این آمار اگر فرض کنیم که بارگیری و تخلیه معادل چهار روز (به شرط وجود بار) دیده شود، پس باید یک واگن در ماه حداقل 3.7 دور رفت و برگشت به بندرعباس داشته باشد و قطعاً اگر این میزان سیر انجام شود، دیگر مشکل درآمد پایین واگن منتفی وسرمایهگذاری به راحتی توجیه پذیر میشود.
پس طبق آمارهای راهآهن، در سیر قطارهای برنامهای، مشکل عدم بهرهوری را باید در بارگیری، باربندی، تخلیه و نیروی انسانی جستجو کرد.
محمد ساطعی/کارشناس حمل و نقل ریلی