برگزیده ها
مازندمجلس: دهه شصت یکی از مقاطع بسیار مهم و تاریخی در حیات ایران است. آغاز این دهه با تغییر نظام سیاسی کشور از حکومت طولانی سلطنتی به حکومت جمهوری اسلامی بود. همین تغییر مهم، یکی از مهمترین و سخت ترین مقاطع در تاریخ هر کشوری است.
 
 بلافاصله پس از این تغییر نظام سیاسی، کشور مواجه با موج بزرگی از ناآرامی سیاسی –تجزیه طلبی – دخالت خارجی – اشغال سرزمینی – و سپس ترورهای وسیع در سطح مسئولان بلند پایه کشور و مردم عادی شد.

 این در حالی بود که کشور دارای یک نیروی نظامی منسجم و سیستم اطلاعاتی سازمان یافته نبود و از طرف دیگر مدیران نظام جدید سیاسی نیز از تجربه و تبحر کافی برای مواجه با این حجم مشکلات برخوردار نبودند.

در واقع حتی اگر صرفاً با تغییر نظام سیاسی کشور و بدون هیچ گونه مشکلات دیگری هم مواجه بودیم، اداره کشور با مشکلات زیادی مواجه بود چه رسد به اینکه تمامی سختی هائی که می تواند بر یک ملت و یک کشور وارد شود، همگی طی ده سال بر سر این ملت فرود آمد. از حمله وسیع خارجی تا تروریسم خشن و بی رحم و نیز دخالت های مستقیم خارجی.

طبیعی است که مدیریت کشور با این وضعیت صعب و دشوار، مواجه با کاستی ها و نقاط ضعف و اشتباه نیز باشد. اما حضور وسیع مردم و پشتیبانی آنان از نظام خود، بسیاری از ناکارآمدی ها را نیز جبران نمود.

طی ده سال، بنیانگذار کبیر انقلاب با وجود همه مشکلات، در پی تئوری سازی برای نظام سیاسی جدید بر اساس مردم سالاری دینی و حکومتی با رضایت مردم و بر مبنای شریعت اسلام بود. زیرا هیچ نمونه دیگری از این نوع حکومت در طول تاریخ بشریت ( بجز مقطع بسیار کوتاهی در صدر اسلام ) وجود نداشت.

لذا قضاوت کردن و بازنگری آن دوران، اگرچه بسیار لازم و ضروری است ولی باید و حتماً بر اساس واقعیت های آن دوران باشد و استخراج یک مقطع از آن دوران و قضاوت درباره آن بدون در نظر گرفتن بقیه واقعیت ها، یک خیانت تاریخی محسوب می شود.

از سوی دیگر، بدون تردید پس از ارتحال بنیانگذار نهضت ، برخی افراد و جریان ها در خصوص دیدگاه های تئوریک و سیاسی امام خمینی (ره) دچار نوعی تردید و تغییر شدند و آشکارا مبانی امام برای ضرورت تشکیل حکومت اسلامی بر پایه جمهوریت را به زیر سئوال بردند. طبعاً یکی از راه های این جماعت برای اثبات دیدگاه های خودشان، به زیر سئوال بردن مدیریت کشور در دوران حیات بنیانگذار آن و سوء استفاده مقطعی از نقاط ضعف بسیار محدود آن دوران بود.

در چند سال گذشته متاسفانه شاهد بودیم که برخی سیاسیون و بالاخص در زمان انتخابات و برای جلب آرا مردم وجوانانی که در آن دهه حضور نداشتند، حملات متعصبانه ای به برخی حوادث آن دوران داشتند.

شروع این حملات از مناظرات سال 88 آغاز شد و دامنه آن به تبلیغات انتخاباتی سال جاری نیز کشیده شد. این در حالی است که برخی از جریانات دیگر به دلیل حفاظت از تاریخ انقلاب و ارزش های آن و پاسداشت مدیریت امام راحل در آن دوران، چاره ای جز سکوت نداشتند و نمی توانستند پاسخ لازم را به کسانی که این ادعا ها را مطرح می کردند و اتفاقاً نقش آنان و دوستانشان در آن سال ها نیز بسیار پررنگ تر بود، بدهند. طبیعی است منفعت اصلی در این تحولات، نصیب کسانی می شود که از مخدوش شدن چهره جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن خشنود هستند.

استفاده ابزاری از دهه شصت، یک حرکت فرصت طلبانه و ناجوانمردانه است و باید برای همه معتقدین به انقلاب و امام به صورت یک خط قرمز جدی باشد.

 
دوران سیاسی مواجه بسیار تغییر مشکلات حکومت بنیانگذار خارجی انقلاب اسلامی تاریخ مدیریت واقعیت تردید نداشتند کسانی حملات استفاده سئوال دیدگاه بودیم دخالت جمهوری تاریخی دیگری مقاطع اسلام طبیعی قضاوت