برگزیده ها
مازندمجلس: «کشورهای حاشیه خلیج [فارس] با چالشی اساسی تر روبه رو هستند؛ آیا این کشورهای مصنوعی که مجبور هستند وفاداری را از شهروندانشان با پول بخرند، می توانند به بقای خود ادامه دهند؟»

به گزارش جام نیـوز، پایگاه "امریکن کانسروتو" (Amerian Consevative)، با انتشار گزارشی تحت عنوان "زمانی که کشورهای جعلی به جنگ می روند"، ضمن بیان اینکه عربستان و متحدانش را اساسا نمی توان کشور نامید، عنوان کرده است آن ها اگر به دنبال رویارویی با ایران هستند ابتدا باید سیستم حکومتی شان را اصلاح کنند.

در این گزارش می خوانیم:

«تا همین اواخر زندگی در قطر بسیار لذت بخش بود؛ اما عربستان سعودی با حمایت پرزیدنت دونالد ترامپ -که از منتقد سرسخت حکام عربی به طرفدار آن ها تبدیل شده- اقداماتی برای منزوی کردن دوحه در دستور کار قرار دادند. اما نکته طنزآمیز آن است که ریاض که مردمش بیشترین نقش را در تامین مالی و انسانی حملات تروریستی به آمریکایی ها بر عهده داشته اند، دوحه را به حمایت از تروریست ها محکوم می کند.

کشورهای حاشیه خلیج [فارس] نمی توانند برای مدت زیادی با یکدیگر در اختلاف باشند. این کشورها در یک ویژگی مهم مشترک هستند: همه آن ها در واقع کشورهای جعلی هستند. البته آن ها دولت ها، دیپلمات ها و ارتش هایی دارند؛ اما کشورهایی پادشاهی هستند در جهانی که مدت ها پیش چنین سیستم هایی را کنار گذاشته است.

تمامی آن ها کارهای سخت کشورشان -از کارهای دستی گرفته تا حرفه ای- را به خارجی ها سپرده اند. آن ها به جای آن که کشور باشند، بیشتر شبیه باشگاه های تفریحی و ورزشی هستند!

بخش عظیمی از جمعیت این کشورها خارجی هستند که از حقوق کمی برخوردارند و فرصتی برای شرکت سیاسی در جوامعی که در آن زندگی می کنند، ندارند. البته کشورهای دیگر نیز از نیروهای خارجی استفاده می کنند اما آنچه، عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج [فارس] را منحصر به فرد می کند، میزان وابستگی به کارگر خارجی و دلیل آن است: برای آنکه شهروندانشان زحمت کار کردن را به خود ندهند یا لااقل کارهای سخت انجام ندهند.

نقش روز افزون مهاجران، منعکس کننده ثروت های نفتی این کشورها است. تا اوایل دهه 70 [میلادی] میزان مهاجران در کشورهای حاشیه خلیج [فارس] متعادل بود. اما پس از آن با بالا رفتن قیمت نفت درخواست این کشورها برای ورود نیروی کار آغاز شد و اکنون نزدیک به 90 درصد از ساکنان امارات متحده عربی و 85 درصد از جمعیت قطر را مهاجرین تشکیل می دهند.

 روشن است که پول می تواند آسایش را فراهم کند هرچند خوشحالی و آرامش را به دنبال نداشته باشد. کشورهای حاشیه خلیج [فارس] نیز از این آسایش بی نصیب نبوده اند. اما سقوط قیمت نفت مدل اقتصادی آن ها را تحت فشار شدید قرار داده است. آن ها که به خرج کردن بدون قید و بند معتاد بوده اند، اکنون با کسری بودجه روبه رو شده و مجبورند برای تامین بودجه جاری خود به قرض گرفتن روی آورند.

کشوری مانند کویت، اکنون با اعتراض و مقاومت مردم در برابر محدودیت های جدید به خصوص کاهش حقوق اجتماعی و کمک هزینه های اقتصادی رو به رو شده است. حتی عربستان سعودی که دیکتاتوری ترین کشور در میان این کشورها است، فشار را احساس می کند.

 اما این تمام مشکل نیست؛ موضوع بسیار مهم دیگر آن است که شهروندان این کشورها یک احساس معاملاتی پیدا کرده اند؛ پادشاهی هایی که مشروعیت شان زیر سئوال است تا زمانی می توانند حکومت کنند که پول کافی را در اختیار شهروندانشان قرار دهند تا زندگی بستگانشان به خوبی بگذرد.

در حالی که حمله به قطر با رهبری عربستان سعودی برای مدتی تیتر اخبار رسانه های جهانی را به خود اختصاص داده است، کشورهای حاشیه خلیج [فارس] با چالشی اساسی تر روبه رو هستند؛ آیا این کشورهای مصنوعی که مجبور هستند وفاداری را از شهروندانشان با پول بخرند، می توانند به بقای خود ادامه دهند؟ حکومت معامله ای در بهترین حالت خود نیز ضعیف است؛ چه رسد به زمانی که مشکل مالی در کار باشد.

کشورهای حاشیه خلیج [فارس] برای آنکه دوام بیاورند باید فراتر از مشکلاتی مانند نیروی کار و مسائل مالی را در نظر بگیرند. آن ها باید اصلاحات سیاسی را بپذیرند؛ اصلاحاتی که به مردمانشان نقش و سهم برجسته ای در جامعه می دهد. در نهایت، بهترین راه برای شکست ایران، ارائه یک فسلفه حکومتی متقاعد کننده تر و یک احساس واقعی اجتماعی است که اکنون کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج [فارس] -که متحدان نزدیک آمریکا در منطقه اند- فاقد آن هستند.»
کشورهای حاشیه کشورها عربستان توانند خارجی شهروندانشان اکنون احساس زمانی سعودی زندگی پادشاهی کارهای میزان جمعیت بهترین حکومت ندهند سیاسی کننده اجتماعی اقتصادی مانند آسایش نزدیک بودجه نیروی جهانی مهاجران حمایت وفاداری بخرند ادامه مجبور مصنوعی چالشی اساسی هستند؛ دهند؟ گزارش امریکن تامین باشند بسیار حکومتی عنوان دنبال سیستم البته