اختصاصی مازندمجلس: درآستانه تشکیل دولت دوازدهم و به تبع آن انتخاب مدیران استانی، افکار عمومی در مقابل خود با این علامت سوال مواجه است که چه کسی بیست دومین استاندار مازندران میشود؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید شناخت دقیقی از مازندران، تاریخ و فرهنگ آن و از همه مهمتر ظرفیتها و چالشهای امروز و پیش روی آن داشت. لذا سلسله یادداشتهای چهکسی استاندار مازندران میشود با مرور گذشته، حال و نگاهی به آینده مازندران بیآنکه اشارهای به گزینهای مشخص داشته باشد به تشریح محیط مازندران از حیث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خواهد پرداخت و پس از آن به بررسی شاخصهای استاندار مناسب برای این سرزمین خواهد پرداخت.
در یادداشت قبلی چه کسی استاندار مازندران میشود؟ (1) به عقبه سیاسی مازندران اشاره شد اینک با توجه به جغرافیای طبیعی و مسائل مبطلابه مازندران، به این موضوع خواهیم پرداخت که اساسا در مازندران به چه سبک مدیریتی نیازمندیم.؟
در مازندران به علت نزدیکی شهرها به یکدیگر برخلاف سایر استانها که با پدیده «بزرگ شهری» مواجهاند با هم وزنی شهرها مواجهایم این همجواری شهرها به نوعی به برابری شهری ختم شده است، به نحوی که ملک الشعرا بهار سروده است؛
وصل شود در همه مازندران
شهر و ده و خانه کران تا کران
اگرچه این مسئله میتواند به عنوان یک فرصت در توسعه متوازن استان مطرح شود اما بعضا با سو مدیریت به جنگ شهرها بدل شده است.
در هم تنیدگی شهرهای مازندران نه تنها سبب پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی شده است بلکه سایر موئلفههای توسعهای و حتی معضلات آن به یکدیگر گره خورده است.
لذا از گلوگاه به عنوان شرقیترین شهر تا رامسر به عنوان غربیترین آن با پتانسیلها، قابلیتها و البته معضلات مشابهای مواجهایم چه اینکه صدها کیلومتر سواحل خزر، جنگلهای البرز، صنعت کشاورزی، ظرفیتهای گردشگری و سایر مزیتهای نسبی این استان به یکدیگر تندیه شده و در نقطه مقابل نیز مشکلات این استان نیز مشکل صرفا یک شهر یا منطقه نمیباشد به عنوان مثال معضل دفن زباله چالش سراسر استان میباشد، آلودگی محیطزیست و سایر مسائل و معضلات استان به شکل جزیرهای و منطقهای نمیباشند بلکه همه شهرهای مازندران اعضای یک پیکرند.
لذا در این شرایط اینکه استاندار از کدام شهر باشد چندان از اهمیت بالایی برخوردار نیست چرا که همه شهرهای استان را میتوان در قاب کلانشهری به نام مازندران دید حال، بیش از آنکه اهلیت جغرافیای استاندار اهمیت داشته باشد اهلیت گفتمانی آن مهم است، اینکه استاندار آینده مازندران با چه نگاهی و با چه گفتمانی هدایت استان را برعهده خواهد گرفت؟
به عنوان مثال از حیث سیاسی صرف گفتمان اصلاحطلبی یا اصولگرایی نمیتواند جامعیت نسبتا مطلقی برای سراسر استان داشته باشد، اگرچه نتیجه انتخابات اخیر نشان داد برآیند همه کنشها و رقابتهای گفتمانهای سیاسی در استان به پیروزی گفتمان اعتدال منجر شد.
اگر اعتدالگرایی نیز صرفا از نگاه سیاسی بوده و به موئلفههای فوق الذکر از جمله تهدیدها و فرصتهای مشترک شهرهای مازندران به عنوان یک پیکر واحد دیده نشود گفتمان اعتدال نیز ره به جایی نخواهد برد.
لذا بیش آنکه به مظروف استانداری که همانا استاندار است پرداخته شود باید به ظرف آن که مسائل مازندران است پرداخت، از این منظر صرفا توجه به یک شاخص نمیتواند پاسخگوی چالشهای امروز و آینده مازندران باشد.
بومی بودن اگرچه خوب است اما صرف بومی بودن کافی نیست چراکه این استان، استانداران بومی را نیز تجربه کرده است.
همسویی با دولت اگرچه بسیار مهم است اما برکسی پوشیده نیست تقریبا همه اسستانداران مازندران همسو با دولت وقت بودهاند.
لذا انتظار میرود صاحبنظران و فعالین سیاسی، نمایندگان احزاب، اعضای محترم مجمع نمایندگان مازندران و... بیش از آن که به مقوله کدام مدیر توجه نماید به مقوله چه نوع مدیریتی توجه نموده و بر همین اساس از شخصیتهایی که برای کرسی استانداری مازندران مطرح میشوند طرح و برنامه مطالبه نمایند.
ادامه دارد
نویسنده : تحریریه مازندمجلس
برچسب ها : #چه کسی استاندار مازندران میشود؟ (2)
نظر شما در مورد : چه کسی استاندار مازندران میشود؟ (2)