برگزیده ها
صفایی‌فراهانی: اصلاح‌طلبان دنبال سهم‌خواهی از کابینه نیستند

مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - محسن صفایی فراهانی با تاکید بر لزوم داشتن نگاه ملی در جریان تشکیل کابینه، می‌گوید: دلیلی ندارد روحانی تحت فشار کابینه را چینش کند.

مازندمجلس:فائزه عباسی:کمتر از چند روز دیگر تا رونمایی از لیست کابینه دوازدهم زمان باقی مانده و همهچشم ها به ساختمان پاستور خیره شده است تا مشخص شود فرماندهای وزارت خانه های دولت دوازدهم را چهکسانی تشکیل می دهند.

در این میان جریان های سیاسی هم تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا در زمان باقی مانده بتوانند سهمی در دولت داشته باشند اما اینکه این سهمخواهی ها کابینه را به کدام سمت خواهد برد موضوعی بود که خبرآنلاین آن را با محسنصفایی فراهانی فعال سیاسی و اقتصادی اصلاح طلب در میان گذاشت.

صفایی فراهانی می گوید باید افرادی در دولت حضور داشته باشند کهنگاهشان نگاهی محدود به دفترش نباشد. بنا به گفته وی نه اصلاح طلبان مدیون روحانی هستند نه روحانی مدیون آنها. باید منافع جناحی در چینش کابینه کنار گذاشته شود.

آنچه در ادامه می خوانید مشروح این مصاحبهاست؛

                                                                                     *****

کمتر از یک هفته دیگر حسن روحانی لیست کابینه دولت دوازدهم را به مجلس ارائهخواهد کرد به نظر شما یک کابینه قدرتمندچه ویژگی باید داشته باشد؟

کابینه برای این به وجود می آید که بتواند مشکلات کشور را حل کند؛ امروز کشورما با مشکلات مختلفی دست به گریبان است و روابط بین الملل، وضعیت اقتصاد و معیشتمردم، رکود اقتصادی و همچنین مشکلات زیست محیطی از پارامترهایی است که در زندگیروزمره مردم تاثیر مستقیم دارند بر این اساس کابینه باید از ویژگی هایی برخوردارباشد که ضمن شناخت نسبت به عرصه‌های بین المللی بتواند برای چهار سال آینده شرایطرا به نحوی مهیا کند که وضعیت ایران و جایگاه ایران بهتر از امروز باشد. آنچه مهماست اینکه وزرا باید آمادگی برای چنین تغییر و تحولی داشته باشند.

می پذیرید که کابینه از یک جناح یا یک جریان انتخاب شود؟

به نظر من کسی که قرار است مشکلات یک کشور با 80 میلیون جمعیت را حل کند نمیتواند جناحی نگاه کند لذا آنچه لازم است در مورد انتخاب افراد در نظر گرفته شودمسائل ملی است و چنانچه قرار باشد نگاه به کابینه نگاه جناحی باشد حال گرایش به هرجناحی که باشد مطمئنا کشور از چنین موضوعیلطمه خواهد خورد. بنابراین آنچه اهمیت دارد نگاه ملی و تصمیم‌گیری براساس منافعملی است. مضاف بر اینکه فردی هم که قرار است در پست وزارت قرار داده شود علاوه بردانش و تخصص باید وسعت دید نیز داشته باشد به گونه ای که همه ایران را ببیند ونگاهش تنها به محدوده دفترش خلاصه نشود لذا اگر فردی می داند این وسعت دید راندارد نباید پست وزارت را قبول کند. می خواهم بگویم مسائل ملی اولین اولویت بایدباشد.

با نزدیک شدن به روز تحلیف و ارائه لیست کابینه از سوی جناح ها و گروه های سیاسیرفتارهایی منبعث از سهم‌خواهی دیده می شود که در این زمینه بیشترین اتهام را متوجهجریان اصلاحات می دانند چقدر این موضوع را قبول دارید ؟

اصلاح طلبان نه در دوره اول سهم خواهی کردند و نه امروز به دنبال سهم خواهیهستند آنچه مد نظرشان است و برای آنها اهمیت دارد این است که منافع ملی حفظ شود ومشکلات کشور به حداقل برسد و مردم بتوانند در وضعیت و شرایط بهتری زندگی کنند. لذاآنچه اصلاح طلبان به دنبال آن هستند این است که مصلحت مردم و کشور تامین شود نهاینکه این شخص در کابینه قرار داده شود و یا فلان فرد در کابینه نباشد.

گاهی مطرح می شود که در دولت یازدهم برخی افراد در نتیجه معامله سیاسی واردکابینه شدند که کارنامه خوبی نداشتند آیا این زنگ خطر در این دولت نیز احساس میشود و اساسا نتیجه کابینه ای که با تحمیل تشکیل می شود چه خواهد بود؟

 من نمی دانم آیا برای این صحبت ها مستندیوجود دارد یا تنها بر اساس حدس و گمان است، چراکه در برخی موارد حدس زده می شود کهفردی که در جایگاهی قرار گرفته وابسته به حزب یا گروهی است چراکه به هر حال آن فردیا اصلاح طلب است یا وابسته به جریان محافظه کار و یا به عنوان شخصی منفرد درجامعه شناخته می شوند و طبیعی است که هر کدام از این افراد در جایگاهی قرار بگیرنداین تصور پیش بیاید که چنین پستی می تواند نتیجه یک معامله باشد؛ ولی  به طور کلی دلیلی نمی بینم آقای روحانی بخواهدتحت فشار قرار بگیرد و تحت اجبارها کابینه ای را مشخص کند. نباید فراموش کرد که رئیسدولت برای تعیین یک کابینه باید مجموعه ای از پارامترها را مدنظر قرار دهد؛ مولفههایی مانند میزان رای آوری در مجلس، قدرت تعامل و هماکاری با کابینه و ... فراموشنکنیم برخی وزارتخانه ها ارتباط تنگاتنگی با هم دارند که نیاز است تعاملی جدی میانآنها وجود داشته باشد؛برای مثال وزیر اقتصاد، وزیر نفت، رئیس سازمان برنامه وبودجه و رئیس بانک مرکزی افرادی هستند که نمی توانند با یکدیگر تعامل نداشته باشندو ما توقع داشته باشیم وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود. بنابراین رعایت این موضوعمسئله ای است که دولت نمی تواند نسبت به آن بی توجه باشد بر این اساس شاید ما تصورکنیم فردی برای یک منصب بسیار مناسب است اما وقتی در کنار دیگر پارمترها قرار دادهمی شود می بینیم که شاید این انتخاب نتواند نتیجه مطلوب را به دنبال داشته باشد.

به هر حال ما در یک کشور جهان سومی زندگی می کنیم نه در یک کشور توسعه یافتهحزبی. اگر ما در یک کشوری با احزاب قوی بودیم که می توانستند نیروهای خود را معرفیکنند مسلم بود وقتی یک دولتی با حمایت یک حزب روی کار می آمد چینش کابینه نیز ازآن حزب بود و بحثی هم وجود نداشت اما در یک کشور جهان سوم این مشکلات وجود دارد.

این نظر وجود دارد که دولت از معتدلین دو طیف به ویژه در مورد اصولگرایاناستفاده کند تا این طیف میانه رو مانعی باشند در برابر تندروهای موسوم به طیف خودو در این صورت دولت دوازدهم با مشکلات کمتری نسبت به دولت یازدهم مواجه شود چقدراین نظریه قابل قبول است؟

ببینید ما یادمان نرود حسن روحانی یک نیروی اصولگرا بوده است اگر رعایت او نمیشود مشکلاتمان از جنس مشکلات جهان سومی بودنمان است نه اینکه یک نیرو متمایل بهنیروی راست باشد یا نباشد. ما اگر از ریاست جمهوری اول تا دوازدهم را بررسی کنیم وبه این نتیجه برسیم که در دولت های قبلی همکاری هایی وجود داشته است می توان ایناستدلال را قبول کرد اما در غیر این صورت باید دید رئیس جمهور چه نیروهایی را میتواند در کنار هم قرار دهد که با تعاملات در دولت یعنی همان صحبتی که پیش از این بهآن اشاره شد قادر باشند از مشکلات امروز که هم در حوزه بین المللی و هم در عرصه  داخلی  است عبور کنند به نوعی که بار کمتری به دوش مردمگذاشته شود و مردم بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.

جناح چپ عنوان می کند دولت روحانی با حمایت اصلاح طلبان توانست سکان امور رابه دست بگیرد و از این رو باید کابینه اصلاح طلب باشد در این میان جایگاه مطالباتو گرایشات کابینه کجاست؟

مطالبات اصلاح طلب استفاده از x  یا y نیست بلکه مطالبات اصلاح طلبان منافع عموم است و اینکه چگونه باید عمل کردتا این منافع عمومی محقق شود به صورتی که بتوانیم در عرصه بین الملل بدون تنشزندگی کنیم، از منابع و امکانات کشور به صورت بهینه بهرمند شویم، تولید ناخالص ملیرا افزایش دهیم و ارزش پول ملی را دوباره بازگردانیم بنابراین موضوع اشخاص نیستندبلکه مسئله اصلی برنامه ها و اجرای مطالبات است، مسئله این است که چهار سال آینده دولتروحانی چه دولتی را تحویل می دهد و کشور را به کجا می رساند آیا توانسته است تورمرا یک رقمی نگه دارد  و رونق اقتصادی واشتغال را به کشور بازگرداند این مسائل است که اهمیت دارد و جز این خواسته ای نیست؛ناگفتهنماند اگر قرار باشد فردی به کارگرفته شود که در عرصه بین المللی به سمت تشنجبیشتر پیش برویم و در داخل نیز وضعیت معیشتی بدتر شود مشخص است که اصلاح طلب هاحمایت نمی کنند.

برخی عنوان می کنند این اصل رفتار تشکیلاتی است که به جریان حامی توجه شود ؟

ببینید ما با یک یا دو حزب مواجه نیستیم و اگر قرار باشد از هر حزبی یک نفرحضور داشته باشد کابینه کاملا باید از احزاب چیده شود. ما باید توقعاتی را مطرحکنیم که شرایط آن مهیا باشد وقتی شرایط مهیا نیست ادعا کردن آن کار آسانی نیست لذابجای آنکه به دنبال مطالبات فرد به فرد باشیم باید به این سمت حرکت کنیم که چگونهمی توانیم منافع ملی را محقق کنیم یا چگونه می توانیم مشکل حصر، معیشت مردم و ... رامرتفع کنیم لذا این مسائل است که باید دغدغه اصلی جریان های سیاسی باشد وگرنه درکشوری که احزاب قدرت زیادی ندارند نمی توان توقع حزبی داشت البته اگر فردی قرارباشد در کابینه حضور پیدا کند که از طیف تندرو باشد به گونه ای که به مشکل برخوردنبا آن واضح باشد باید ایراد گرفت اما در کل نگاه باید نگاه ملی باشد.

حضور زنان هم یکی از موضوعاتی است که امروز مورد مناقشه است چقدر نگاه به سمتحضور زنان در دولت است؟

به هر حال 50 درصد جامعه ما را زنان تشکیل می دهند و در طول 25 سال گذشته همنیروهای فعال و توانمندی در دانشگاه ها وجود داشته اند و می توان از ظرفیت انها دردولت استفاده کرد و قطعا دولت به این موضوع توجه دارد. مضاف برآنکه باید بستریفراهم کرد تا زنان مشارکت بیشتری در عرصه های مختلف داشته باشند؛ یادمان نرود 13درصد نیروی اشتغال را در حال حاضر زنان تشکیل می دهند بنابراین باید کاری کرد کهفضا برای حضور زنان بهتر شود و من فکر می کنم که دولت باید توجه داشته باشد کهامکاناتی را فراهم کند تا بتوان از ظرفیت زنان استفاده کرد. نباید فراموش کرد دردولت یازدهم  خانم های توانمندی در دولتحضور داشتند که این موضوع می تواند در دولت جدید تکرار شود برای مثال خانم ابتکارو خانم مولاوردی از خانم های توانمند بودند لذا این موضوع بستگی به توانمندی افراددارد و هرکسی چنین توانایی داشته باشد فارغ از جنسیت باید از حضور او استفاده کرد.

در تقابل های سیاسی این جریان اصلاح طلب است که به روحانی مدیون است یا روحانیبه جریان اصلاحات؟

 باز ما برمی گردیم به همان موضوع جهانسومی بودن؛ وقتی یک رئیس جمهوری روی کار می آید که مورد توجه عموم جامعه است و می توانداز عهده اداره کشور بر بیاید و توانایی حل مشکلات را داشته باشد وظیفه اصلاح طلبها بوده که از او حمایت کنند و بدیهی است که رئیس جمهوری با چنین شرایطی، فضا رابرای حضور بیشتر جریان ها و احزاب باز می کند چراکه جامعه نیاز به فضای باز دارد واین تنها مختص به یک جریان اصلاح طلب نیست. منش آقای روحانی این بود که به دنبالایجاد فضای اعتدالی باشد که در آن همه بتوانند فعالیت و آزادانه انتقاد کنند طبیعیاست که این خواسته اصلاح طلبان هم بوده است اما این به معنی آن نیست که ایشان بهاصلاح طلبان مدیون است یا اصلاح طلبان به آقای روحانی.

29216

 

کابینه اصلاح جریان روحانی مشکلات طلبان موضوع باشند اینکه منافع سیاسی دنبال دوازدهم وضعیت امروز نتیجه مدیون احزاب بنابراین تشکیل استفاده مطالبات بتوانند اقتصادی توانمندی جامعه نباید اهمیت شرایط حمایت چراکه تواند جمهوری عنوان زندگی مسائل جناحی المللی نباشد افراد وزارت یادمان نیروی مواجه دولتی دفترش کمتری افرادی ببینید چگونه ظرفیت دردولت توانایی سهم‌خواهی مانده مسئله خواسته توانیم فراهانی باشیم یازدهم الملل معامله اقتصاد بهتری جایگاه آینده دارند بتواند جایگاهی تعامل برنامه گرفته فراموش بگیرد وابسته ویژگی بیاید رعایت