برگزیده ها

مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - نامه‌نیوز نوشت: محمد عطریانفر و عباس سلیمی‌نمین درباره چینش کابینه دوازدهم و انتظارات و انتقادهایی که به آن وارد می‌شود به بحث و تبادل نظر پرداختند.

مازندمجلس:اهم اظهارات محمد عطریانفر به شرح زیر است:

* اگر اصلاح طلبی را بهعنوان یک گفتمان سیاسی به رسمیت بشناسیم، به جای انتخاب یک چهره از درون خودش مثلآقای عارف، به سمت آقای روحانی تمایل پیدا کرد این انتخاب، انتخاب از سر جبر و استیصالهم نبود بلکه به عنوان یک انتخاب مبتنی بر تدبیر صورت گرفت. نکته دیگری که میتوانیم روی آن تاکید کنیم اینکه در این انتخاب اصلاح طلبان در مقام معامله نبودند.به این معنا که ما آقای روحانی را بر گزینیم که آقای روحانی متقابلا به نفع ما چکبکشد و اصلا چنین گفتگویی رخ نداد.

* خاطرهتلخ 88 به عنوان یک حادثه نگران کننده که در ادبیات سیاسی جاری از آن یا به فتنهیا سوءتفاهم نام برده شد و خیلی هم برای ما مهم نیست که این رویداد را سوءتفاهمببینیم یا فتنه؟ فتنه از باب اینکه آیا دشمنان ملت و ایران در بزنگاه ها و فراز وفرودها قصد سوءاستفاده داشتند؟ بله، داشتند. ولی آیا اینکه این آشفتگی وسوءاستفاده چه نسبتی با یک جریان فکری داشت؟ از نظر من هیچ نسبتی نداشت وسوءتفاهمی بیشتر نبود که خوشبختانه از آن گذر شد.

* سال 96 اصلاح طلبان و اینگفتمان سیاسی در ایران از آقای روحانی با اعتماد به نفس بالاتر و نیرومندی نسبت بهسال 92 رخ داد و این را به رسمیت می شناسیم. شاید در سال 92 ظرفیت اصولگرایی خیلیدر مقام تقابل با آقای روحانی نبود. این را هم تائید می کنم که از منظر اصولگراییبه آقای روحانی با یک نگاه کج دار و مریز و نگاهی از منظر نگرانی و نیم نگاهی ازناحیه امید نگاه می شد اما آنچه امروز رخ می دهد، مرز بین تردید و امید سال 92 دربین اصولگرایان نسبت به آقای روحانی، در سال 96 کمی روشن تر و دقیق تر شد.

*گفته شد اصلاح طلبان نسبتبه آقای روحانی کمی دغدغه مند شده اند و نوعی معترض اند. اگر ملاک عرصه گفتگوهایرسانه ای که در اختیار چهره هایی است و از آن برداشت شده، درست است اما حقیقتسیاست و سیاست ورزی فقط رسانه نیست و پشت صحنه هم هست. آنچه ما شاهدش هستیم کهنمادش آقای خاتمی است-در گذشته قبل از رحلت آقای هاشمی- پشتیبان این نظریه بود وبخش نیرومندی از نیروهایی که در احزاب کلیدی اصلاح طلب حضور دارند و حول محورشورای عالی اصلاحات نشست ها و گفتگوهایی انجام می دهند، توقعات مصداقی و موردی ازآقای روحانی ندارند و خیلی دنبال این نیستند که چه کسی در چه موقعیتی باشد.

*  نه خاتمی تابع روحانیاست و نه روحانی تابع خاتمی است. نه روحانی، تابع هاشمی است و نه هاشمی تابعروحانی بود. من مثلا خیلی باور ندارم که اگر آقای روحانی حرف آقای هاشمی رفسنجانی راگوش نمی کرد پس این دلالت بر این دارد که گفتمانشان کاملا متفاوت بود.

*  در مورد بازداشت آقایفریدون هم باید بگویم که این موضوع با موضوع چینش کابینه اصلا ربطی به هم نداردهمانطور که وی اصلا 48 ساعت بیشتر بازداشت نبود و موضوع خاصی نبود. ظاهرا بحث برسر چرایی دریافت پول از کسی است که آقای فریدون هم ادعا دارد که اصلا ربطی بهحکومت ندارد و پای بخش خصوصی در میان است که البته در مورد اینها دستگاه قضاییباید قضاوت کند و ما نباید خیلی داخل شویم. ولی من به عنوان یک عنصر سیاسی حتما میگویم که آقای حسین فریدون حتما باید پرهیز می کرد. خیلی باید مراعات کرد. ما درکنار آقای محمد خاتمی یک علی خاتمی داشتیم که سمبل وجاهت و رفتار است و کاملا قابلدفاع است. اینکه هر شخصیتی در چنین موقعیتی قرار می گیرد حتما باید از ریسمان سفیدو سیاه پرهیز کند. مبادا که عارضه ای بر دامان شخصیت بالاتر بنشیند. من در اینرابطه حتما توصیه ام این بود که آقای فریدون باید مراعات می کرد.

* آقای فریدون در کابینه اولکه رئیس جمهور در مقام تاسیس کابینه بود، ممکن است همفکری داده باشد، علتش هم اینبود که در آن مقطع آقای حسن روحانی خیلی درگیر با زندگی سیاسی افراد نبود و حسینآقای فریدون شاید اطلاعاتی را کسب می کرد و مشورت هایی هم می داد ولی در سال 96آقای حسن روحانی اصلا نیاز به مشورت آقای حسین فریدون نداشت.

* آقای نهاوندیان به آقایلاریجانی همانقدر نزدیک است که به آقای ولایتی. به آقای ولایتی همانقدر نزدیک استکه به آقای حسن روحانی. خیلی از اینها در ذهنتان نمادسازی نکنید. اجازه دهید نکتهای را بیان کنم؛ تحلیلی که در ابتدای کار عنوان کردم، خوشبختانه خواسته یاناخواسته اتفاقی را رخ می دهد. ما داریم بر می گردیم و دوباره خودمان را بازخوانیمی کنیم که چقدر از این خصومت ها، پنجه در افکن ها و رقابتها اصل است و چقدر فرع وجعلی. ما داریم جعلیات را از بین می بریم. علی لاریجانی کسی است که منِ محمدعطریانفر از ریاست مجلس ایشان در برابر آقای عارف دفاع کردم. علی لاریجانی کسی استکه در لیست اصلاح طلبان در قم مورد حمایت واقع شد. 

*آقای روحانی دنبال چیست؟ من به شما عرض می کنم که آقای حسن روحانی باهمان شاکله وجودی و هویت سه گانه که در وجودش هست، می خواهد در سال 1400 یک خروجشرافتمندانه و موفقیت آمیز داشته باشد. حالا ممکن است آقای روحانی این خروجشرافتمندانه و موفقیت آمیزش را ناشی از عملکردش بداند و نسبتی با آینده برقرارنکند که یک نگاه است. باورم این است که اگر حسن روحانی علاقه مند است که این خروجشرافتمندانه را بعد از 1400 صیانت کند، باید برای بعد از این تاریخ هم محاسبات خودرا تنظیم کند. از این جهت اشکالی هم نمی بینم که فکر کند راه آقای حسن روحانی درقامت علی لاریجانی بروز و ظهور پیدا کند یا اسحاق جهانگیری یا شخصیت سومی مثل آقایمحمدرضا باهنر.

*روحانی هیچ راهی ندارد، یا هاشمی بشود یا خاتمی، او نمی تواند احمدی نژاد شود.

اهم اظهارات عباس سلیمی نمین به شرح زیر است:

* آقای خاتمی نگاهش به مسائلسیاسی واقع گرایانه تر است نسبت به بسیاری از نگاه های اصلاح طلب اما به این معنینیست که نگاه آقای خاتمی هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ متن با گفتمان کارگزارانمنطبق باشد. 
یکی از دلایل واقع نگری آقای خاتمی این است که واقعا الان اصلاح طلبان منطقی دارایابزارهای لازم برای اینکه بتوانند گفتمان خودشان را به صورت مستقیم دنبال کنند،نیستند. از این رو، تمایلی به کارگزاران و منجمله آقای روحانی پیدا کردند.

* به غیر از بعضی نقاط ضعفآقای خاتمی که نمی توان آن را نادیده گرفت اما به حق یکی از قوت های آقای خاتمیباز کردن فضای سیاسی در ارتباط با اینکه جامعه بتواند در زمینه انتقاد و ارائهنقطه نظرات یک فضای بازتری را داشته باشد. اما در دوران آقای روحانی این فضای بازرا خیلی شاهد نبودیم که فکر می کنم به همان روحیه او برمی گردد که خیلی اهل تعاملو شنیدن حرفهای مختلف نه از اصولگرایان که از اصلاح طلبان هم نیست. نمی خواهم اسمببرم ولی این مطلب را نزد یکی از بزرگان اصلاح طلب مطرح کردم، گفت فکر می کنیدآقای روحانی فقط حرف شما را گوش نمی دهد؟ او با ما هم تعامل ندارد. بنابراین میخواهم بگویم که گفتمان آقای روحانی بیشتر به گفتمان کارگزاران شباهت دارد. امااینکه آقای خاتمی به دلیل واقع نگری در عرصه سیاسی، روی خوش نشان می دهد نه اینکههمان گفتمان را می پذیرد.

*{شما قبول دارید که آقایروحانی کابینه را اصولگراتر چید تا از حجم انتقادات اصولگرایان نسبت به خودش کمکند؟}: بهنظرم از این منظر نیست. اگر کسی آقای روحانی را از نظر شخصیتی بشناسد، ایشان کسینیست که بخواهد زیر بلیت هیچکس برود. حتیآقای خاتمی! یعنی فردی است که خودش را یک فرد تمام و کمال می داند. طبیعتا حاضرنیست که یک سکوی سیاسی باشد و یک شخصیت برجسته سیاسی بر او سایه بیفکند. این درمورد حتی آقای هاشمی هم صادق بود و من مصادیق زیادی دارم که می توانم ثابت کنم کهایشان برخلاف میل آقای هاشمی در زمینه هایی کاری کرد که ایشان سایه ای را از جانبآقای هاشمی دریافت نکند.

* قطعا گفتمان آقایخاتمی با گفتمان آقای روحانی فرق می کند. گفتمان آقای روحانی بیشتر تمایل بهکارگزاران دارد.

*آقای روحانی بیش ازاصولگرایان نسبت به اصلاح طلبان حساسیت ویژه دارد. آقای سروحانی می خواهد محدودیتیبرای خودش به صورت غیرواقعی ترسیم کند تا براساس این محدودیت خیلی زیر بار حرفاصلاح طلبان نرود. به عبارت دیگر خواست یک محدودیت فرضی را ترسیم کند و اینمحدودیت فرضی را به رخ آنها بکشد که من محدودیت دارم و نمی توانم خیلی به شماامتیازاتی در این زمینه بدهم.

*آقای روحانی قبل از انتخاباتدرباره بررسی پرونده حسین فریدون مخالفت کرد و این را نوعی جنگ انتخاباتی علیهخودش ارزیابی کرد. اما برخلاف انتظار آقای روحانی بعد از پایان انتخابات با اینموضوع برخورد منطقی داشت یعنی مخالفت نکرد و حتی منطقی تر از آقای هاشمی نسبت بهفرزند خودش عمل کرد. این یک تجربه جدید بود. من فکر می کنم از آقای روحانی هم یکمقدار شاید دور از انتظار بود که آقای روحانی با علم و بزرگواری البته نه به اینمعنا که خیلی لطف می کند ولی با برخورد منطقی با این بحث، پذیرای برخورد با متخلفبود. لذا فکر نمی کنم که تاثیری در چینش کابینه داشته باشد. فقط آقای روحانی قبلاز انتخابات ظاهرا مخالف این کار بود که قطعا هم قبل از انتخابات اگر این کار صورتمی گرفت، بر عدم توفیق آقای روحانی تاثیر جدی داشت.

*: اما واقعا آقاینهاوندیان خیلی نزدیک به آقای لاریجانی نیست. آقای نهاوندیان یک پدیده دیگری است.یعنی خودش یک پدیده سیاسی است.

*آقای روحانی نه می تواندآقای خاتمی باشد و نه می تواند آقای هاشمی باشد و نه می تواند آقای احمدی نژادباشد. اما می تواند قوت های همه اینها را داشته باشد و از ضعف های همه این بزرگانبه دور بماند. 

29214

روحانی خاتمی هاشمی اصلاح سیاسی گفتمان طلبان فریدون اینکه کابینه منطقی بیشتر لاریجانی ندارد عنوان تواند دنبال اینها اصولگرایان خروجشرافتمندانه موضوع نسبتی انتخابات برخورد نزدیک زمینه شخصیت محدودیت داریم استکه ولایتی توانم ترسیم مخالفت انتظار پدیده برخلاف همانقدر احمدی واقعا کارگزاران موفقیت دریافت خوشبختانه بالاتر نیرومندی نگاهی نداشت دیگری عطریانفر اظهارات رسمیت تمایل نیستند موقعیتی پرهیز مراعات شخصیتی مشورت البته ظاهرا کاملا بازداشت بگویم نهاوندیان