برگزیده ها
ایران بحران مدیریت منابع آبی دارد

مازند مجلس: بحران آب در ایران جدی نیست! حتما تعجب مي‌كنید از اینکه چنین پاسخی دادم. آنچه جدی است بحران مدیریت در بخش آب است. قبلا هم گفته‌ام ایران کم‌آب است اما بی‌آب نیست. آنچه در ایران آب را به طرف بحران برده و این مایع نقره‌ای را به سمت بحران پیش برده است، وجود برخی مدیران تکراری کم‌توان یا بی‌توان است که در دوران‌هایی در راس وزارت نیرو و کشاورزی و صنعت قرار گرفته‌اند.

مازندمجلس: آب‌های ژرفایی به‌دلیل قرارگیری در لایه‌های زیرین زمین ممکن است به مواد مختلف از جمله رادیو اکتیو آلوده باشند

خلیج فارس را براي اجراي چنين طرحي پیشنهاد نمی‌کنم چرا كه دسترسی آن به آب‌های آزاد همانند دریای عمان نیست

دولت‌مردان حتی نباید به آب‌های فسیلی فکر کنند چه رسد به اینکه بخواهند آن را در پروسه برداشت مستمر یا غیر مستمر قرار دهند

سدسازان گذشته كه هم‌اكنون به پيمانكاري استخراج آب‌هاي ژرفايي یا انتقال آب خزر به کویر روی آورده‌اند، این کار را برای منافع خود انجام مي‌دهند

اکتشاف و استخراج و استفاده از آب‌های فسیلی بايد از دستور کار وزارت نیرو خارج شود تا منافع ملی و تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتد

ایران کم‌آب است اما بی‌آب نیست. آنچه در ایران آب را به طرف بحران برده، وجود برخی مدیران بی‌توان در راس وزارتخانه‌هاي نیرو، کشاورزی و صنعت است

دولت‌ها به‌جای برداشت آب‌های ژرفايي بهتر است نقش مدیریتی خود را در آب پررنگ کنند. دستبرد به آخرین منابع آبي ذخیره شده در زمين، بزرگ‌ترين اشتباه است

وزارت نیرو با همکاری روسیه و پیمانکاران داخلی با امنیتی کردن آب، خطراتي جدی را متوجه ایران خواهند کرد. در این مهم باید نمایندگان مجلس دخالت کرده و جلوی این مساله خطر آفرین را بگیرند

ارتباط مستقیمی بین تحرک و گسست گسل‌ها و ظهور آب‌های زیر زمینی به‌نام چشمه در سطح زمین وجود دارد. در نتيجه برداشت آب‌هاي ژرفايي، تاثير بسياري بر بروز زلزله خواهد داشت

استخراج آب‌های ژرف علاوه‌بر هزینه گزافی که در پی دارد، پس از گذشت مدت زمان اندكي به‌پايان مي‌رسد. استفاده از آب‌های ژرفايي مغایر بامنافع ملی و حفظ تمامیت ارضی است

سطح زیرین دشت‌های ایران پر است از آب‌هایی که می‌توان با مدیریت صحیح؛ آن‌ها را به آب شیرین تبدیل کرد و طی پالایش دوره‌ای؛ خاک دشت‌های شور را به خاک شیرین تبدیل کرد

به‌جای اینکه هزینه گزافي برای استخراج آبی که میزان و كيفيت آن مشخص نيست، صرف شود، بهتر است برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از آب‌های موجودی که در دسترس هستند، صورت گيرد

آب‌هاي ژرف را نمي‌توان به‌صورت مستقيم مصرف كرد و به طور حتم بايد آب‌هاي ژرف در پروسه‌اي تصفيه و شيرين شوند. چه بسا آلودگی آرسنیکی یا فلزات سنگین را نیز به همراه داشته باشند

امروز تقریبا همه رودخانه‌های ما خاموش شده‌اند. تالاب‌ها و دریاچه‌های مهم کشور خشکیده‌اند.  جوامع بومی مولد با مشقت و  مصايب فراوان دست به گریبان هستند و بخش بزرگی از کشاورزان ارزشمند و مولدان خوراک و تامین‌کنندگان امنیت خوراک، آواره و  بیکار شده‌اند. سفره‌های زیرزمینی افت شدید داشته‌اند؛ گاه تا بیست متر و بیشتر که تقریبا در بسیاری از نقاط به  فرونشست زمین  انجامیده است. از دست رفتن سفره‌هاي زيرزميني، مرگ آبخوان‌ها و فرونشست زمين، مسئولان را از خواب غفلت بيدار كرده است. مسئولان هم‌اكنون دريافته‌اند، بحران آبي در كشور جدي است و به‌فكر چاره‌اي براي حل آن افتاده‌اند. اما همانند هميشه به كوتاه‌ترين و راحت‌ترين راه‌حل انديشيده‌اند. آن‌ها حل بحران آبي را در برداشت از آب‌هاي ژرف ديده‌اند. نكته قابل توجه اينجاست كه تاكنون روش‌هايي همچون مديريت صحيح منابع آبي، تغيير روش‌هاي كشاورزي سنتي به مدرن، ممنوعيت كشت محصولات آب‌بر، سيستم بازچرخاني آب، اصلاح روش‌هايي همچون انتقال آب و سدسازي و ... استفاده نشده است. صدها راه نرفته براي حل بحران آبي كشور وجود دارد كه مسئولان تمامي آن‌ها را ناديده گرفته و به راه‌حلي موقتي و زودگذر همچون آب‌هاي فسيلي اكتفا كرده‌اند. صدور مجوز براي برداشت آب‌ها در عمق 500 تا هزار متری سطح زمین، بيش از هر مساله‌اي نشان‌دهنده عمق فاجعه زيست محيطي در كشور است. با خدیجه گلین مقدم، دکترای تخصصی جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی كه درحال حاضر مدیر یکی از حوزه‌های پژوهشی دانشگاه فرهنگیان کشور است، درباره بحران آبي و استخراج آب‌هاي ژرفايي كشور به‌ گفت‌وگو نشسته‌ايم كه باهم مي‌خوانيم.

تعریف جامع آب‌هاي ژرف چيست و آيا برداشت منابع آبی از ژرفای دشت‌هاي ایران می‌تواند امری مستمر باشد ؟

آب‌های ژرف یا فسیلی به آب‌هایی گفته می‌شود که به‌هنگام شکل‌گیری زمین در عمق بیش يك هزار متر ذخیره شده‌اند. برخی نيز آن را در پانصد متري عمق زمین در نظر گرفته‌اند. در مقایسه می‌توان عمق آب‌های فسیلی را در رده انرژی «زمین گرمایی» قرار داد. با این تفاوت که استفاده از انرژی «زمین‌گرمایی» آثار تخریبی در زیر یا روی زمین ندارد. اما استفاده از آب‌های ژرفايي در هر دو بخش خطرآفرین است. همان‌طور که محل قرارگيري آبخوان‌های زیرزمینی در نقاط مختلف زمین متفاوت است، محل قرارگيري آب‌های ژرفایی نیز در نقاط مختلف زمین با یکدیگر متفاوت است. البته هنوز اطلاعات زیادی درخصوص میزان آب موجود در عمق (ژرفایی) زمین در دسترس نیست. در ایران نیز اطلاعات چندانی در اين‌باره وجود ندارد. با این حال باتوجه به وضعیت آبی ایران، به نظر می‌رسد به‌طور كلي برداشت آب‌هاي ژرفايي نباید مطرح شود. چرا كه طرح سوال درخصوص چگونگی استفاده از آب‌های فسیلی موجب می‌شود، نظر سودجويان اين حوزه به آب‌هاي ژرفايي جلب شود. پيامد اين جلب توجه، تكرار تجربه تلخ برداشت از آب‌های سطحی و زیرزمینی است.

نكته قابل توجه ردپاي روسيه در برداشت آب‌هاي ژرفايي ايران است. باتوجه به اینکه روسیه درخصوص اکتشاف آب‌های فسیلی ایران و چگونگی بهره‌برداری از آن با همکاری وزارت نیرو در دو سال گذشته فعاليت‌هايي انجام داده است، اين نقش روسيه مي‌تواند فاجعه‌ای عظیم برای به خاک نشاندن کشور باشد. به‌نظر می‌رسد ایران متوجه این خطر نیست یا دست مافیای آب در پنهان، به‌دنبال دست‌یابی به منافع خویش است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده، ورود روسيه به پروژه استخراج آب‌هاي ژرفايي ايران نمي‌توان خوشبينانه به اين موضوع نگريست چرا كه روسیه در طول ارتباطی که با ایران داشته همواره به منافع خود اندیشیده است. به همين دليل روسيه گزینه مورد اعتماد و قابل اتکایی برای ايران محسوب نمي‌شود. همان‌طور که در نیروگاه اتمی بوشهر یا اتصال آب دریای خزر به خلیج فارس نیز به‌دنبال کاهش قدرت ایران بوده است. ایران در مقایسه با برخی مناطق و کشورهای دنیا کم آب است، اما بی‌آب نیست. با تكيه برهمين اندك منابع آبي، می‌توان بدون آنکه چشم طمع به سرمایه‌ آیندگان درخصوص استفاده از منابع طبیعی غیرقابل دسترس دوخت، منابع قابل دسترس را به خوبی مدیریت کرد. چرا كه از يك طرف هزینه کمتری دارد و پيامدهاي منفي از بحران آبي و خشكسالي كاهش مي‌يابد و از طرف ديگر توسعه ناپایدار در كشور رخ نمي‌دهد.

یکی از عوامل اصلی ایجاد بحران آب در کشور ناشي از ر‌اه‌اندازی نهضت سدسازی توسط دولت‌ها بوده است. دولت‌ها اگر چه ممکن است در گام اول دارای نیت خیر بوده‌اند اما ورود پیمانکاران سودجو در این عرصه موجب شد که کارها با دقت پایین کارشناسی پیش رفته و کشور با بحران ساختگی آب روبه‌رو شود. مساله مهم ديگر اين است كه پاي پيمانكاران سدسازي به پروژه برداشت آب‌هاي ژرفايي كشور باز شده است. بدون شك با ورود اين پيمانكاران بار ديگر کشور به ورطه نابودی خواهد رفت. آیا غیر از این است که سدسازان با مجوز وزارت نیرو، ارومیه را نابود، گتوند را شور، هامون را خشک کرده‌اند و تاكنون پاسخگوي اين خسارت‌ها نيز نبوده‌اند. سدسازان گذشته كه هم‌اكنون به پيمانكاري استخراج آب‌هاي ژرفايي یا انتقال آب خزر به کویر روی آورده‌اند، به‌دليل خدمت به ميهن خويش چنين اقداماتي را انجام نداده‌اند بلکه از آن جهت است که می‌خواهند به منافع خود دست يابند. بنابراین وزارت نیرو با همکاری روسیه و پیمانکاران داخلی، با امنیتی کردن آب، خطراتي جدی را متوجه ایران خواهند کرد. در این مهم باید نمایندگان مجلس دخالت کرده و جلوی این مساله خطرآفرین را بگیرند. مساله‌ای که در آینده‌ای نزدیک، امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را به مخاطره خواهد انداخت.

با این مقدمه و مهم بودن موضوع آخرین ذخیره آبی که از بدو تولد زمین شکل گرفته، به‌طور واضح و مختصر پاسخ سوال شما مبنی بر برداشت مستمر را می‌گویم. با توجه به سوال که از برداشت مستمر سخن به میان آوردید، پاسخ آن بدون شك نه است. دولت‌مردان حتی نباید به آب‌های فسیلی فکر کنند چه رسد به اینکه بخواهند آن را در پروسه برداشت مستمر یا غیر مستمر قرار دهند.
این منابع آبی را به چه صورت می‌توان استفاده كرد؟

این منبع آبی آخرین ذخیره زمین است. بنابراین به خاطر خطراتی که ایجاد می‌کند، نباید مورد استفاده قرار بگیرد. با این حال می‌دانید که برداشت آب ژرفایی هزینه‌های گزافی می‌خواهد ضمن آنکه مشخص نیست آبی که به‌دست می‌آید، آب است یا آب همراه با انواع املاح و آلودگی‌ها.

تاكنون كشورهاي انگشت‌شماري اقدام به‌برداشت آب‌هاي ژرفايي خود كرده‌اند. سرنوشت آن كشورها چگونه بوده است؟ آيا استخراج آب‌هاي ژرفايي تجربه موفقي براي آن‌ها بوده است؟

تعداد اندکی از کشورها به این کار اقدام کرده‌اند. به‌عنوان نمونه كشور لیبی به‌طور اتفاقی به آب فسیلی دسترسی پیدا کرد. عربستان نیز از این نوع آب حتی برای کشاورزی استفاده کرده است. اما این دلیل نمي‌شود که ایران هم به این سمت حركت كند. لیبی و عربستان هر دو از کشورهای خشک و بیابانی هستند. چه بسا اگر در آن کشورها مدیریت آب به خوبی انجام می‌گرفت، نیازی به برداشت آخرین ذخایر آبي وجود نداشت.

باتوجه به هزينه‌هاي بالاي استخراج آب‌هاي ژرف، آيا انجام اين كار مقرون به‌صرفه خواهد بود؟

با یک مثال پاسخ شما را توضیح خواهم داد. برداشت از آب‌هاي سطحي همانند رودخانه یا چشمه هزینه‌اي براي كشور ندارد. اما اگر بخواهیم به آبی که در 10متری زمین قرار داد، دسترسی پیدا کنیم، بايد هزينه شود. حال اگر این آب در عمق پانصد تا دو هزار متري زمين وجود داشته باشد، به‌طور قطع هزاران برابر، هزینه آن از برداشت آب‌هاي سطحي و زيرزميني بیشتر خواهد بود.

حال بايد به اين مساله نيز توجه داشت كه باوجود هزينه چند هزار برابري، مشخص نيست آبي كه برداشت شده قابليت استفاده دارد يا خير؟

چرا كه آب‌هاي ژرف را نمي‌توان به‌صورت مستقيم مصرف كرد و حتما بايد آب‌هاي ژرف در پروسه‌اي تصفيه و شيرين شوند. پس از طي اين مراحل مي‌توان آب‌ها را مصرف كرد. چه بسا آلودگی آرسنیکی یا فلزات سنگین را نیز به همراه داشته باشند.

با توجه به دیدگاه شما، آيا بهره‌برداری از آب‌های ژرف، مشکل کم‌آبی را حل می‌کند؟

خیر، بی‌تردید ذخیره آب‌های فسیلی به‌آن حد نیست كه بتواند در طولانی‌مدت پاسخگوي نياز آبي كشور باشد. بنابراین مسئولان حوزه آبي كشور به‌جای راه حل‌های کوتاه مدت، گزاف و البته بي‌نتيجه، بايد در انديشه به‌كارگيري روش‌هاي نوين براي حل بحران آبي ايران باشند. راه‌حل‌هايي همانند اصلاح شيوه مديريت منابع آبي و اجراي مديريت اصولي و كارآمد در منابع آبي كشور، مي‌تواند معضل خشكسالي و بحران آبي را حل كند.

با اين ديدگاه، آيا استخراج آب‌های ژرف در راستاي توسعه پایدار انجام مي‌شود؟

توسعه پایدار به‌معني توسعه همه‌جانبه است. توسعه پایدار یک چشم به حال و یک چشم به آینده دارد. استخراج آب‌های ژرف علاوه‌بر هزینه گزافی که در پی دارد، پس از گذشت مدت زمان اندكي به‌پايان مي‌رسد. استفاده از آب‌های ژرفايي مغایر با منافع ملی و مغایر با حفظ تمامیت ارضی است. پس نمی‌تواند اقدامي در جهت توسعه پایدار محسوب شود. از طرفي قرار نيست نسل حاضر تمامي امکانات و منابعی را که برای تمام نسل‌هاست، مصرف كند و از بين ببرد. منابع و امکانات زمین متعلق به تمام عصرها و نسل‌هاست.

آیا کشورهایی که از آب‌های ژرفايي بهره‌برداری کرده‌اند، الگوي مناسبي براي توسعه هستند؟

خیر، عربستان و لیبی هیچ‌کدام توسعه‌یافته نیستند.

به‌جز عربستان، تجربه دیگر کشورها به کجا انجامید ؟

لیبی نيز به‌طور اتفاقی هنگام اکتشاف نفت به آب‌های فسیلی دسترسی پیدا کرد.

آیا وقت آن رسیده که از آب‌های ژرف به‌عنوان منابع جایگزین فعلی استفاده كنيم؟

آب‌های ژرفايي آخرین ذخیره‌ آبی زمین است که در بدو تولد زمین در ژرفا قرار گرفته است. لزومی ندارد که هر چه را طبیعت در اختیار ما قرار داده است، فوری به مصرف برسانیم. در ایران هیچ نیازی به استفاده از آب‌های ژرفايي وجود ندارد. افرادي كه اين مساله را پیگیري مي‌كنند، به‌دنبال حل مشکل ساختگی بحران آب (ساختگی به خاطر سوءمدیریت) نیستند بلکه به‌دنبال دستیابی به منافعی هستند که از پیش برای خود تعریف کرده‌اند. می‌دانید که در یک بازه زمانی، نهضت سدسازی به‌خاطر سوءمدیریت، محیط زیست ایران را فلج و تعطیل كرده است. همان گروه‌های سدساز قبلی هم‌اکنون به اکتشاف و استخراج آب‌های ژرفايي روی آورده‌اند. چرا؟ دولت‌ها نباید اجازه چنین کاری را به هیچ فردي بدهند تا محیط زیست تخریب شده ایران بیش از پیش تخریب نشود. با روند تخریبی که اکنون در کشور بر محیط زیست درحال انجام است، به‌نظر می‌رسد تا 20 سال آینده ایران خاصیت زیستگاهی خود را از دست داده و بحران فقر و بیکاری، مهاجرت‌های غمناکی را رقم خواهد زد‌. با این روند آن روز چندان دیر نیست و بسیار به آن نزدیک هستیم.

باتوجه به هزينه‌هاي گزاف مالي و همچنين خسارت‌هاي زيست محيطي اين پروژه، آيا دستیابی به آب‌های ژرفايي، به‌نفع كشور است؟

خیر، به‌جای اینکه هزینه گزافي برای استخراج آبی که میزان و كيفيت آن مشخص نيست انجام شود،بهتر است برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از آب‌های موجودی که در دسترس هستند، صورت بگيرد. همچنین توسعه زیرساخت‌ها برای جلوگیری از هدررفت آب در بخش کشاورزی مي‌تواند بهترين گزينه برون‌رفت از بحران آبي كشور باشد. چرا كه براساس آمار بیش از ۷۰ درصد و گاهي تا ۹۲ درصد از آب كشور در بخش كشاورزي مصرف مي‌شود كه حجم بالايي از اين آب به‌هدر مي‌رود. اصلاح شيوه‌هاي آبياري در بخش كشاورزي، تاثير شگرفي خواهد داشت. ايجاد و توسعه تصفیه‌خانه‌هاي فاضلاب نيز يكي ديگر از روش‌هاي مقابله با بحران آبي ايران است.

شنيده‌ها حاكي از آن است كه درصورت استخراج آب‌هاي ژرف، امكان وقوع زلزله افزايش مي‌يابد. ارتباط اکتشاف آب‌های ژرف و تقابل با گسل‌ها و بروز زلزله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ارتباط مستقیمی بین تحرک و گسست گسل‌ها و ظهور آب‌های زیر مینی به‌نام چشمه در سطح زمین وجود دارد. به‌عبارتی سکونتگاه‌ها روی گسل‌ها یا نزدیک آن‌ها ساخته می‌شوند زیرا در این بخش‌ها آب در سطح زمین پدیدار مي‌شود. در نتيجه برداشت آب‌هاي ژرفايي تاثير بسياري بر بروز زلزله خواهد داشت.

آیا آلودگی آب‌های ژرف به رادیواکتیو صحت دارد؟

آب‌های ژرفایی به‌دلیل قرارگیری در لایه‌های زیرین زمین ممکن است آلوده به مواد مختلف از جمله رادیو اکتیو باشند. انواع کانی‌ها، مواد معدنی، فلزات و مواد رادیو اکتیویته مواد تشکیل دهنده لایه‌ها، در اعماق زمین قرار دارند. بی‌تردید آب موجود در این لایه‌هاي زمين، از این مواد تاثیرپذیری عمیقي خواهد داشت. از این رو آبی که ما آن را آب ژرفایی می‌ناميم، بر خلاف تصور ما در بسیاری مواقع آب به مفهوم عام کلمه نیست. چه بسا برای زیست انسان نیز خطرآفرین باشد.

چه تضمینی برای رسیدن به آب‌های ژرف وجود دارد؟میزان خطا تا رسیدن به آب‌های ژرف چه میزان است؟

هیچ تضمینی وجود ندارد. برای اندازه‌گیری میزان خطا به نظر باید به ژئوفیزیکدان‌ها مراجعه کرد.

باتوجه به اينكه رد پاي روسيه در پروژه استخراج آب‌هاي ژرفايي ديده مي‌شود، حال اين پرسش مطرح است كه آیا روسیه از تکنیک لازم براي برداشت آب‌هاي ژرفايي برخوردار است؟

حتی اگر روسيه از تکنیک لازم برای اکتشاف یا استخراج برخوردار باشد، نباید موقعیتی فراهم شود که در این کار مداخله کند. مداخله براساس قراردادهای محکم نيز نباید صورت بگیرد‌. دولت‌ها حق ندارند روسیه یا هیچ کشور دیگری را وارد این ماجرا کنند. من معتقدم باید اکتشاف و استخراج و استفاده از آب‌های فسیلی از دستور کار وزارت نیرو خارج شود تا منافع ملی و تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتد. در این خصوص نقش سازمان محیط زیست و نمایندگان مجلس و سمن‌های محیط زیستی بسیار تاثیرگذار است. دولت‌ها به‌جای برداشت آب‌های ژرفايي بهتر است نقش مدیریتی خود را در آب پررنگ کنند. دستبرد به آخرین منابع آبي ذخیره شده در زمين، بزرگ‌ترين اشتباه است.

پیشنهاد و راهکار شما برای مقابله با خشکسالی و بحران جدی آب در ایران چیست؟

بحران آب در ایران جدی نیست! حتما تعجب مي‌كنید از اینکه چنین پاسخی دادم. آنچه جدی است بحران مدیریت در بخش آب است. قبلا هم گفته‌ام ایران کم‌آب است اما بی‌آب نیست. آنچه در ایران آب را به طرف بحران برده و این مایع نقره‌ای را به سمت بحران پیش برده است، وجود برخی مدیران تکراری کم‌توان یا بی‌توان است که در دوران‌هایی در راس وزارت نیرو و کشاورزی و صنعت قرار گرفته‌اند. سطح زیرین دشت‌های ایران پر است از آب‌هایی که می‌توان با مدیریت صحیح، آن‌ها را به آب شیرین تبدیل کرد و طی پالایش دوره‌ای، خاک دشت‌های شور را به خاک شیرین تبدیل کرد. در بخش کشاورزی که بیش از ۷۰ درصد یا بیشتر هدر رفت آب وجود دارد، مي‌توان این هدررفت را به 10 درصد کاهش داد. صنایع آب‌بر را نبايددر مناطق خشک و فلات مركزي ايران ايجاد و توسعه دهيم. به‌عنوان مثال ايجاد و توسعه صنعت فولاد در مبارکه اصفهان كه با كم‌آبي دست و پنجه نرم مي‌كند، ضرورت ندارد. هنگامي‌كه کشور کم‌آب است، باید در تمام موارد از مزیت نسبی استفاده کنیم. برنج‌كاري در کویر هنر مديريتي نيست و مديراني كه مجوز اين كار را صادر كرده‌اند، نبايد خوشحال باشند. هنگامي‌كه براي برداشت يك کیلو برنج پنج‌هزار لیتر آب مصرف می‌شود و محصول آب‌بري است، چرا بايد مسئولان اجازه كاشت چنين محصولي را در كوير ايران بدهند. محل كشت برنج در شمال كشور است نه كوير بي‌آب. اما می‌بینید که در شالیزارهای شمال كشور نيز به‌جای برنج، آجر و آهن سبز مي‌شوند. ويلاهايي كه غيرقانوني ساخته مي‌شوند و كويرهايي كه شاليزار مي‌شوند. بنابراین راهکارهای متعددی را می‌توان برای مقابله با بحران آب و خشکسالی به کار گرفت. مدیریت آب و استفاده از مزیت نسبی از راهکارهای مهم آن است. ضمن آنکه می‌دانید خشکسالی با خشکی تفاوت دارد. زیرا خشکسالی مقطعی است اما خشکی دايمی است و مدیریت خشکسالی بسيار سخت و پيچيده‌تر از مدیریت خشکی محیط است. راه دیگر مقابله با بحران آب، ترمیم و تعمیر قنات‌های ایران است. ایجاد رشته مقنی‌پروری در دانشگاه‌هاي كشور ضرورت دارد. ضرورتي که باید مورد توجه قرار گیرد. پر کردن چاه‌های عمیق و نیمه عمیق نيز يكي ديگر از اين اولويت‌هاست. براساس آمار تعداد چاه‌ها در يك دوره چهل ساله به بیش از یک میلیون رسیده است. احداث چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق دو مشکل اساسی برای کشور ایجاد کرده است. از يك سو موجب خشک شدن قنات‌ها و از سوي ديگر موجب فرونشست دشت‌های ایران شده است. به‌طوری که از حدود ۶۰۰ دشت ایران در حدود ۳۰۰ دشت نشست کرده است. این فرونشست‌ها در آینده‌ای نه‌چندان دور خطراتی برای ریل قطارها نیز ایجاد خواهد کرد. همچنین یکی از راه‌حل‌هایی که می‌توان در نظر گرفت شیرین‌سازی آب دریاست. در این خصوص به‌عنوان یک جغرافی‌دان و محیط شناس، شیرین‌سازی آب دریای عمان را پیشنهاد می‌کنم. اگر اراده‌ غیر سودجویانه و غیر‌ منفعت‌طلبانه‌ای در مدیران بخش آب وجود داشته باشد، آب دریای عمان را شیرین‌سازی کنند. دریای عمان به اقیانوس‌های جهان راه دارد. بهترین راهکار پس از راهکارهای محلی برای رفع بحران آب محسوب می‌شود. براي اجرايي كردن چنين طرحي، مسئولان مي‌توانند مطالعات اين پروژه را به‌دست كارشناسان كارآمدي بسپارند كه اين كار به‌مراتب هزینه بسیار کمتري نسبت به استخراج آب‌هاي ژرفايي دارد. با اجراي اين پروژه مي‌توان با لوله‌گذاري یا کانال‌کشی تمامي مناطق کم آب، بخش داخلی از خلیج فارس، سیستان و بلوچستان تا کویر مرکزی و سمنان را تحت پوشش قرار داد و مشكل كم‌آبي آن‌ها را حل كرد. اگر چه این کار باید در گذشته مورد بررسی قرار می‌گرفت اما موضوع به این مهمی تاکنون حتی مطرح نيز نشده است. من خلیج فارس را براي اجراي چنين طرحي پیشنهاد نمی‌کنم چرا كه دسترسی آن به آب‌های آزاد همانند دریای عمان نیست. ضمن آنکه به‌خاطر وجود آب‌شیرین‌کن‌های متعدد از طرف همسایگان جنوبی ایران، آب خلیج فارس به مراتب گرم‌تر و شورتر از قبل شده است، به‌طوری‌که جان آبزیان خلیج فارس به خطر افتاده است و کلونی‌های مرجانی نیز یکی پس از دیگری درحال نابودی است. خزر نيز گزينه مناسبي براي اجراي اين طرح نيست. برخي جريان‌ها به‌دنبال انتقال آب خزر از طريق كانال به کویر هستند اما خزر تنها یک دریاچه است و بحث انتقال آب خزر از پایه و اساس غلط است. اگر چه به‌نظر می رسد موضوع انتقال آب خزر به کویر برای رفع تشنگی کویر نیست، بلکه موضوعی سیاسی است که برخی در تلاشند سمنان را به‌عنوان پایتخت سیاسی کشور رقم بزنند. با این حال مافیای آب تلاش‌های بسیاری در جهت انتقال آب خزر به مناطق کویری انجام داده‌اند، اما این موضوع با مخالفت‌های شدید مردمی و نمایندگان مجلس همراه بوده است.