برگزیده ها

مازندمجلس: دبیرکل کانون هابیلیان گفت: مسعود کشمیری و کلاهی زندگی مخفی و پنهانی داشتند و تا جایی که من مطلع شدم این دو نفر کشته شدند.

مازندمجلس:

هشتم شهریور ماه در کشورمان روز مبارزه با تروریسیم نامیده می‎شود مقوله‎ای که ایرانیان به خصوص بعد از انقلاب با آن آشنایی خوبی دارند به گونه‎ای که متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب ما شاهد بودیم که بسیاری از چهره‎های سرشناس کشورمان در کنار مردم به دست عناصر گروه‌های تروریستی از جمله منافقین به شهادت رسیدند از این رو در مصاحبه با سیدجواد هاشمی‎نژاد که خود از خانواده شهدا ترور محسوب می‎شود و در زمره اولین افرادی است که در کانون هابیلیان به صورت مشخص به مقوله ترور پرداخته است تلاش کردیم زوایای این اقدام را در ایران مورد بررسی قرار دهیم.

به گزارش نامه نیوز به نقل از خبرفوری متن مصاحبه با هاشمی‎نژاد به شرح زیر است:

 باتوجه به نامگذاری روز هشت شهریور به عنوان روز مبارزه با تروریسیم جنابعالی به خوبی می‎دانید که گروهک تروریستی منافقین بیشترین عملیات‎های تروریستی را در کشورمان انجام داده است ولی تا به امروز هیچ کدام از عناصر وابسته به این گروه محاکمه نشدند علت این موضوع از منظر جنابعالی چیست؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما مشکلات متعددی را در کشورمان مشاهده کردیم که بعضی از آنها مقطعی و برخی ادامه‎دار بودند.

بنده براین باورم یکی از مشکلاتی که هنوز در کشورمان بعد از گذشت سی و چند سال وجود دارد بحث ترور و تروریسم است به گونه‎ای که ماه در همان روزهای اول انقلاب شاهد ترور بودیم و هنوز هم این موضوع با کشور ما عجین است.

در دهه‎های گذشته موضوع تروریسم از مباحث روز دنیا نبود بنابراین کشورها و قدرت‌ها در تقابل با کشور ما کارهای متعددی انجام می‎دادند که یکی از آنها استفاده از ابزار تروریسم علیه ایران بود.

به زعم بنده ایران تنها کشوری است که در روی زمین و در طول تاریخ بشریت که در عرض چندماه دو رئیس قوه، نخست‎وزیر و جمعی از نمایندگان و مسئولان و مردم به وسیله ترور به شهادت رسیدند.

از طرفی این مورد نیز در دنیا مثال زدنی است که عناصر ترور ایرانیان در دنیا دفتر دارند و جالب‌تر این است که کشورهایی که دفاتر این گروهک‎ها در آنها قرار دارند گزارش‌های مفصلی را درباره ترورهای صورت گرفته در ایران توسط گروهک‎هایی که از آنها حمایت می‎کنند منتشر کردند و آنها را عامل این قضیه می‎دانند از این رو ما اگر این پازل را در کنارهم قرار دهیم به خوبی متوجه خواهیم شد چرا محاکمه‎ای صورت نمی‎گیرد. به نظر بنده دلیل عدم محاکمه عناصر تروریستی به قدرت‎های جهانی به خصوص آمریکایی‎ها برمی‎گردد.

در سال 1997 وزارت خارجه آمریکا در زمان ریاست‎جمهوری کلینتون گزارش مفصلی را از اقدامات تروریستی منافقین ارائه می‎دهد و در آن چند نکته را به صراحت بیان می‎کند و تاکید دارد که رئیس‎جمهور، نخست‌وزیرو رئیس دیوان عالی ایران در انفجارهایی کشته شدند که عامل آنها مجاهدین خلق هستند و در بخش دیگر نیز تاکید دارد که در کنار این مسئولان هزاران تن از مردم بی‎گناه ایران کشته شدند اما علی‎رغم این اظهارات همین مجاهدین خلق در کنار کاخ سفید دفتر رسمی دارد لذا این گزارشات هیچ اقدام و بازتابی ندارد به گونه‎ای که اتحادیه اروپا و سازمان دیده‎بان حقوق بشر نیز در این باره گزارش‎هایی را منتشر کرده است.

موسسه قرن آمریکا نیز در سال 2007 تا 2009 تحقیقات مفصلی را درباره سازمان منافقین به سفارش پنتاگون انجام داد و دقیقا به جنایت‎های منافقین اشاره کرد ولی راه به جایی نبرد لذا این موارد نشان می‌‏دهد عزمی از سوی قدرت‎های جهانی برای استفاده از ابزار تروریسیم علیه ملت ایران وجود ندارد و علی‎رغم اسناد بین‎المللی جنایات منافقین هیچ بازتابی در جهان نداشته است.

 جمهوری اسلامی ایران در راستای اقدامات تروریستی که علیه کشورمان صورت گرفته است اقدامی انجام داده است؟

هاشمی‎نژاد: به نظر بنده مجموعه فعالیت‎هایی را دولت‎های مختلف در جمهوری اسلامی ایران وقوه‎قضائیه در حوزه ترور انجام دادند اما این اقدامات رویکردهای منسجمی در قالب یک اقدام حقوقی مستمر نبوده است و به نظر من چنین چیزی در کشورما وجود نداشته است.

اگر مبنایی برای پیگیری پرونده‎های تروریستی در کشورمان وجود داشته باشد منحصر به بخش خاصی نیست و دستگاه دیپلماسی ما قطعا باید اقداماتی انجام دهد و دولت نیز باید به شکل دیگر وارد عمل شود و قوه‌قضائیه هم باید به عنوان محوریت اقدامات حقوقی وارد عمل شود.

برای احقاق حقوق خود در موضوع تروریسیم ما به یک تبلیغات وسیع و عزم راسخ احتیاج داریم تا موانع را در این راستا از سر راهمان برداریم.

بنده به عنوان کسی که 12 سال سابقه مطالعه در حوزه تروریسیم را دارم براین باورم که خلاهای فراوانی در این حیطه وجود دارد از این رو معتقدم مسئولان در جهت دفاع از حقوق شهروندان و مظلومیت کشورمان در حوزه ترور اقدام مهمی را انجام ندادند و رویکردی که در حد ملت ما است در این حوزه صورت نگرفته است البته قدرت‎های جهانی هم نمی‎خواهند این اقدام صورت گیرد چرا که وقتی ما اثبات کردیم که گروه‎های مشخصی عملیات تروریستی را در ایران انجام دادند این سوال پیش می‎آید که این گروه‎ها چگونه پشتیبانی می‎شوند و چگونه دفاتر رسمی دارند از این رو کشورهای اروپایی و غربی مثل آمریکا سعی می‎کنند از ورود به مقوله ترور در سایر کشورها خودداری کنند.

ما شاهد بودیم که در حادثه 11 سپتامر در آمریکا دو ساختمان از بین رفت و آمریکا‎یی‌ها در قبال آن دو کشور را از بین بردند و بدون هیچ دلیل وبرتکیه بهانه‎های واهی کشور عراق را نابود کردند.

از نظر بنده محاکمه عناصر وابسته به گروه‎های تروریستی نیازمند اقدامات دقیق، مشخص و قوی از طرف کشورهای متضرر از تروریسیم مثل ایران است و از طرف دیگر نیازمند تبلیغات وسیع در عرصه بین‎المللی است تا بازتاب داشته باشد.

شما به خوبی در جریان هستید که بسیاری از خانواده‎های شهدای هفت تیر و هشتم شهریور نسبت به عدم رسیدگی به پرونده‎های خود شاکی هستند آیا اقداماتی را در این راستا در بنیاد هابیلیان انجام دادید؟

اگر راجع به اقدامات حقوقی و پیگیری‎های بین‎المللی صحبت می‌‏کنیم باید صراحتا بگویم آنچه ازعهده ما در این حیطه برمی‎آید به بخش روانی و تبلیغاتی برمی‌‏گردد چراکه اقدامات حقوقی روند مشخصی برای پیگیری دارد و اگر یک خانواده شاکی است باید در قوه‎قضائیه شهر خود شکایت کند و دستگاه قضائی باید این گزارش را تکمیل کرده و سپس در سطح بین‌المللی انتشار دهد تا بازتاب آن را مشاهده کند و این روند دولتی است و باید انجام گیرد.

بنده مطمئن نیستم که جایی وجود داشته باشد که خانواده‎ای بخواهد اقدامی کند و پشتیباتی داشته باشد از این رو مسئولان مربوطه باید درباره اینکه چنین جایی وجود دارد اظهارنظر کنند.

 به طورکلی کدام ارگان مسئول رسیدگی  و پیگیری مطالبات خانواده‎هایی است که از ترور آسیب دیدند؟

برای رسیدن به حق و حقوق‎مان در مقوله ترور نیازمند یک عزم ملی جدی هستیم که اگر چنین عزمی وجود داشته باشد شامل همه ارگان‎ها است و نمی‎توان آن را به یک وزارتخانه و قوه خاصی منتسب کرد.

بنده تصورم این است در دهه‎های گذشته اقداماتی که صورت گرفته در بازده زمانی بوده که دنیا به این موضوع توجه نداشته است و این امر سبب یاس وناامیدی ما شده است اما قطعا شرایط امروز متفاوت شده است.

روزی که شهید رجایی و باهنر به شهادت رسیدند رئیس‎جمهور و نخست‎وزیر یک کشور شهید شدند و حادثه تروریستی صورت گرفته است ولی یک دولت این حادثه را محکوم نکرد اما امروز و برحسب شرایط پیش‌آمده وقتی حادثه تروریستی مجلس رخ می‎دهد همه دنیا حتی کشوری چون آمریکا و گروهک تروریستی منافقین که ترورهای بسیاری را در ایران انجام داده است این حادثه را محکوم می‎کند لذا امروز ما در شرایط متفاوتی به نسب اوایل انقلاب قرار داریم.

آیا اقدامی از سوی نهادهای اطلاعاتی کشورمان برای دستگیری "کشمیری و کلاهی " از عوامل ترور مسئولان کشورمان صورت گرفته است؟

 در ابتدا باید به اینکه اشاره کنم که جریان نفاق در سال‎های اخیر تلاش می‎کند که پیشینه خود را تغییر دهد از این رو قالب خود را عوض کرده است و در جهت مباحث حقوق بشری که با ذات آنها سنخیت ندارد وارد عمل شده به گونه‎ای که سرکرده منافقین سالهاست که از صحنه ظاهری حذف و یک خانم جای وی را گرفته است.

امروز عرصه اظهارنظر برای شبکه نفاق تنگ شده است به گونه‌ای که این گروه مجبور می‎شود عراق را ترک کند و روزگار آنها در فرانسه زمانی که دستور تروریستی می‌دادند تمام شده و آنها دیگرفرصتی ندارند که به مانند زمانی که شهید دستغیب را در تهران به صورت انتحاری ترور کردند اظهارنظر کنند و بیانیه بدهند.

در طی سال‎های اخیر عرصه برای جریان نفاق تنگ شده و آنها مجبور شدند عراق را ترک و به آلبانی پناه ببرند از این رو در این عرصه تنگ آنها تلاش می‎کنند موضوعات را به صورت معکوس نشان دهند.

اینکه مقام معظم رهبری در سالگرد رحلت امام خمینی(ره) فرمودند نگذارید جای جلاد و شهید باهم عوض شود به نظر بنده صراحتا به این امر اشاره دارد که جریان نفاق درصدد است اقدامات خود را پاک کند و تلاش می‎کند کشمیری‎ها و کلاهی‎ها را به دست فراموشی بسپارد و از طرفی جنایتکارانی که دست به اقدامات تروریستی زدند به عنوان طلب خود از جمهوری اسلامی ایران طلبکاری کند لذا این تغییر نگرش به خوبی نشان می‎دهد که این گروه ترس و واهمه را در خود دیدند.

در شرایط فعلی اگر روزگاری حرف ما در جهان خریدار نداشت اما الان وضعیت متفاوت است و ما به دنیا می‌‏توانیم بگوییم که نه تنها حامی تروریسم نیستیم بلکه قربانی ترور و تروریسم هستیم و بالاترین مقامات ما ترور شدند و این وضعیت خیلی می‎تواند به ما کمک کند ولی ما به دنبال ابن قضایا نیستیم.

احمدشهید زمانی که آمریکایی‎ها خواهان تحریم ما بودند و از سوی این کشور گماشته شد تا بحث حقوق بشری را در کشورمان پیش ببرد و ما را محکوم کند به راحتی پذیرفت که ایران قربانی ترور است.

بنده در دیدار یک ساعته با احمد شهید مدارک و اسنادی بین‎المللی را که از مراکز مختلف جهانی در باب موضوع ترور جمع‎آوری کرده بودیم  به وی ارائه کردم و آدمی مثل وی نیز قبول کرد که ایران قربانی تروریست است و تاکید داشت کشوری که قربانی مقوله ترور است از مدار قانون خارج می‎شود چراکه کشورها زمانی که در مرحله بحرانی تروریستی قرار می‏‎گیرند قانون را کنار می‎گذارند چنانکه شاهد بودیم ترزامی در جریان حادثه تروریستی که درانگلیس رخ داده بود گفت اگر قوانیت حقوق بشر جلوی مبارزه ما با تروریسیم را بگیرد ما این قوانین را تغییر می‎دهیم.

احمد شهید در اولین قطعنامه‎ای که پیرامون حقوق بشر ایران صادر کرده بود به صراحت در بند 34 به اسنادی و مدارکی که از کانون هابیلیان دریافت کرده بود اشاره و ایران را کشوری قربانی تروریسیم دانست.

درباره کشمیری و کلاهی نیز باید بگویم این دوفرد شاه‎کلید بسیاری از جنایت‎هایی هستند که منافقین در ایران انجام دادند، جنایت‎هایی که به لحاظ بین‎المللی و از نگاه کشورهای متخاصم ایران نیزبه اثبات رسیده است.

مسعود کشمیری و کلاهی زندگی مخفی و پنهانی داشتند و تا جایی که من مطلع شدم این دو نفر به احتمال قوی توسط عناصر خودشان از بین رفتند هرچند مراجع مسئول باید درباره این موضوع اظهارنظر کنند و دقیق‌تر این موضوع را بیان کنند که تا الان این موضوع انجام نشده است.

این نظر شخصی خود من است کشمیری و کلاهی از عناصر مهم منافقین بودند که می‎توانستند بسیاری از مسائل این گروهک را فاش کنند.

همانطور که اطلاع دارید پرونده حوادث تروریستی 8 شهریور به دستور امام خمینی(ره) در همان روزها بسته شد، آیا این پرونده هنوز بسته شده است یا شرایط برای آن تغییر کرده است؟

این پرونده به حادثه 8 شهریور و ترور شهید رجایی و باهنر ارتباط  دارد چرا که مسعود کشمیری عامل این ترور معرفی شده برخی از مقامات آن دوران بود و یکی از چند نفری بود که اجازه داشت بدون بازرسی در شرایط حاد آن روزها که کشور روزهای حساسی داشت در دفتر نخست‌وزیر حضور داشته باشد.

یک فرد گمنامی مثل کشمیری وقتی به درجه‌ای از اطمینان برسد که بدون بازرسی به دفتر نخست‎وزیر رفت و آمد کند بدون پشتوانه نیست از این رو مسائل بسیاری درباره این پرونده در ابهام است.

این پرونده در شرایط خاص آن روزها و البته جنگ یکی دوبار مطرح شد ولی کنار گذاشته است از این رو نمی‎شود گفت که این پرونده مخدومه شده است لذا مراجع رسمی باید توضیح دهند که این پرونده در چه مرحله‎ای است و در چه مرحله‏‎ای کنار گذاشته شد و آیا دوباره قابل بررسی است.

پدرشما یعنی شهید هاشمی‎نژاد نیز در حادثه تروریستی به شهادت رسیدند آیا مشخص شد که این حادثه و علت ترور پدرتان به چه علت بود؟ دادگاهی در این باره برگزار شد؟

سرکرده منافقین در اوایل انقلاب پیش‌بینی کرده بود که در عرض شش ماه قادر خواهد بود با ترور برخی از عناصر نظام را ساقط کند که از نظر مادی پیش‎بینی وی بی‎راه نبود و کشور در سال 60 در وضعیتی که دستگاه امنیتی نداشت و در حال جنگ با عراق بود حوادث تروریستی بسیاری را مشاهده کرد به گونه‎ای که در تهران رهبران فکری ترور شدند و در شهرستان‎ها نیز نیروهایی که مردم حول محور آنها جمع می‎شدند ترور شدند موضوعی که مریم رجوی یکی از سرکرده‎های منافقین صراحتا به آن اشاره می‎کند.

پدر بنده و چهار شهید محراب به شیوه انتحاری به شهادت رسیدند.

قطعا شکل رفت وآمد پدربنده و 4 نفر دیگر به گونه‌ای نبود که نتوان آنها را به شیوه عادی ترور کرد از این رو ایجاد ترس و رعب در بین مردم و تاکید منافین بر این موضع که شاکله‎ نظام جمهوری اسلامی ایران فروپاشیده شده دلیل اصلی ترور افرادی چون پدر بنده از سوی منافقین در آن مقطع بود.

عوامل ترور پدرم بعدها دستگیر شدند و فردی به نام مهدی یغمایی سرکرده تیم ترور منافقین در مشهد بود که عناصر زیرمجموعه گروه وی به جز پدرم شهید کامیاب نماینده سابق مشهد و چند نفر دیگررا نیز در مشهد ترور کردند و بعد از دستگیری نیز اعترافات عجیبی داشتند.

کسی که پدر بنده را به شهادت رساند جوان 17 ساله‎ای بود که مهدی یغمایی سرکرده منافقین در مشهد در اعترافات خود صراحتا به این موضوع اشاره می‎کند که بنده شب تا صبح با این نوجوان صحبت کردم و از وی یک قهرمان ساختم تا هاشمی‎نژاد را ترور کند.

عوامل ترور پدرم دستگیر و دادگاهی شدند و کتابی نیز در این باره منتشر شده است.

 به عنوان سوال آخر با توجه به تفکیک شهدای ترور از سایر شهدا آیا از عملکرد بنیاد شهید در این راستا و رسیدگی به وضعیت خانواده‎های شهدای ترور راضی هستید؟

 موضوع شهدا در بنیاد شهید در اوایل انقلاب و با وقوع جنگ تقسیم‎بندی شده بود به گونه‎ای که بنیاد شهید بیشتر متولی رسیدگی به وضعیت خانواده شهدا و فرزندان آنها بود تا رشد علمی و فرهنگی داشته باشند و سعی می‎کرد با برگزاری یادواره‌ها اقدامات لازم را در این راستا انجام دهد.

از طرفی دیگر بنده معتقدم چون موضوع ترور و تروریسیم به حوزه امنیت مربوط می‎شود بنیاد شهید بیشتر کار را به این نهادها واگذار کرده است ولی این امر مانع از این نیست که به این شهدا توجه نشود.

یکی از مشکلات دیگری که درباره شهدای ترور وجود داشت مربوط به سیاست‎های دولت سازندگی و اصلاحات بود به گونه‎ای که در این دو دولت به روشنی ما شاهد بودیم که کمتر به مقوله ترور پرداخته شد و این دولت‎ها براین باور بودند که پرداختن به موضوع ترور دشمنان ما را بزرگ می‎کند روندی که اصلا برای بنده قابل پذیرش نبود.

در بیست سالی که ما به مقوله ترور توجهی نکردیم سبب شد تا دونسل ما از جریان نفاق چیزی ندادند از این رو در شرایط فعلی با وضعیت دشواری روبه رو هستیم.

از نظر بنده بنیاد شهید تابع شرایط سیاست‎های کشوری است و در مقطعی که مقوله ترور از دستور کار کشور خارج شد ما شاهد عدم پرداختن به این موضوع بودیم به گونه‎ای که مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده شهدای ترور در هفت تیر سال گذشته به موضوع اشاره می‎کند که ظرفیت 17 هزار شهید ترور امر بسیار بزرگی است که ما ازآن غفلت کردیم روندی که به خوبی نشان دهنده عدم استفاده از ظرفیت این شهداست که امیدواریم در آینده اصلاح شود.


منبع: خبر فوری

تروریستی منافقین موضوع کشورمان اقدامات تروریسیم عناصر شرایط پرونده حادثه می‎کند گونه‎ای درباره مقوله بسیاری اشاره انقلاب کشمیری شهریور شهادت جریان بنیاد گرفته بودیم اسلامی زمانی امروز تروریسم شهدای آمریکا عنوان بین‎المللی وضعیت قربانی مسئولان کشوری رسیدند می‎شود کلاهی اقدام تاکید جهانی هاشمی‎نژاد راستا اظهارنظر صراحتا تغییر خانواده حقوقی دارند کردیم هابیلیان عوامل اوایل ندارد محکوم سرکرده کشورهای می‎دهد براین مبارزه محاکمه پیگیری دستگاه اقداماتی دادند جمهوری نداشته اقدامی دستور نیازمند گذاشته کشورها استفاده هستیم نخست‎وزیر گروهک گذشته گزارش اینکه روزها مراجع رسیدگی مشاهده می‎کنند منتشر مفصلی قدرت‎های ظرفیت باهنر حوادث پرداختن رجایی دستگیری روندی متفاوت سال‎های دادگاهی یغمایی اعترافات مسعود نیستیم مقامات دیدار جنایت‎هایی دستگیر قانون اسنادی داشتند بیشتر انتحاری تهران سیاست‎های مجبور رهبری بازرسی مسائل مربوط نداشت خمینی گونه‌ای بازتابی متعددی مشکلات وابسته جنابعالی مقطعی باورم ابزار مباحث دهه‎های روزهای بررسی پرداخته ایرانیان مرحله هاشمی‌نژاد انفجار پیروزی مصاحبه کانون افرادی اولین دفاتر ترورهای گروه‎های اثبات البته ندادند مشخصی چگونه چراکه بگویم خانواده‎های بازتاب معتقدم داریم رئیس‎جمهور صراحت ارائه آمریکایی‎ها مجاهدین علی‎رغم تبلیغات پرونده‎های مختلف مسئول