برگزیده ها
باهنر: در پرونده انفجار نخست وزیری، نمی‎شد مقامات کشور را متهم کرد

مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - پس از انفجار دفتر نخست وزیری در سال 60، پرونده عاملان این حمله تروریستی تا پنج سال بعد روی میز دستگاه‎قضا باز بود. دهها نفر بازداشت و زندانی شدند. اگرچه همه سرنخ‎ها به کشمیری می‎رسید اما عوامل نفوذ او به دولت باید شناخته می‎شدند.

مازندمجلس:نسرين وزيري: در جريان اين بررسي برخي دولتمردان و نزديکان شهيد رجايي ازبهزاد نبوي و محسن سازگارا گرفته تا حسن کامران و خسرو تهراني از مسئولان امنيتيوقت بازداشت شدند. هرچه زمان بيشتر مي‎گذشت، روند بررسي پرونده بيشتر رنگ و بويجناحي و تسويه حساب‎هاي سياسي به خود مي‎گرفت. تا اينکه به فرمان امام خميني(ره)اين پرونده در سال 65 مختومه شد. امام(ره) در ديدار با آقايان موسوي اردبيلي، موسويخوئيني ها و رئيسي از بهزاد نبوي و خسرو تهراني نام برده و گفتند «من از همان اول می‌دانستمکه یک دستی در کار است که می‌خواهد این افراد را بدنام کند و کنار بزند. النهایه فکرکردم آقایان به قضیه می‌رسند و خاتمه می‌دهند ولیکن الان احساس می‌کنم که باز قضایابه جاهای دیگر کشیده می‌شود.» ايشان حتي خواستار شناسايي کساني شدند که به دنبالبدنام کردن ديگران بودند.

36 سال از آن زمان گذشته و فرزند شهيد باهنر مي‎گويد که «ولايت پذيريم و بعداز فرمان امام پيگير ماجراي ترور پدر نبوديم». محمدرضا باهنر برادر شهيد باهنر نيزکه از رجال سياسي اين روزهاي کشور و از سکانداران جريان اصولگرا است،  مي‏گويد طرح دوباره اين مسائل به نفع هیچکس نیست.به گفته وي، در کلان پرونده، مسئله چشمگیر و یا دستگیری جدی حقوقی که یک عده ای رابتوان متهم و دخيل دانست، آن هم در ميان مقامات وقت کشور، وجود نداشت و ماجرا مقداريتحت تاثیر مسائل هیجانی و عاطفی آن زمان بود.

مشروح گفت و گو با برادر کوچک شهيد باهنر را در ادامه بخوانيد:

پرونده انفجار دفتر نخست وزيري 8 شهریور سال 60، پنج سالبعد به دستور امام(ره) مختومه شد. ولی همچنان حدس و گمانه ها راجع به این موضوعزیاد است. شما به عنوان برادر شهيد باهنر چقدر در جریان رسیدگی به اين پرونده قانعشدید و غیر از آنچه در فضای رسانه ای عنوان شد، چه احساسی نسبت به آن دارید؟ کسانیکه بازداشت شدند چقدر در این ماجرا دخیل بودند؟

 فکر می کنم این مسائل را دیگر نبایدالان باز کرد. بردن مخاطبین به آن شرایط، فضا و حس فجایع عمیقی که در اوائل انقلابافتاد، چندان خوشایند نیست. فجایعی اعم از هفت تیر و هشت شهریور که ناشی از سهمخواهی‎ها از انقلاب و نظام بود. گروه هایی که وارد یک جنگمسلحانه شدند و بعد به ترور و اعمالی از این دست روی آوردند، تا امروز شاید بالغبر 18 هزار شهید ناشی از ترور داشته باشیم. از بالاترین مقامات کشور گرفته تا آدم‎های عادی کوچه و خیابان. شاید تا 4- 5 سال قبل مصداقی نداشتیم که به نسل فعلی بگوییماین منافقین چه کردند و چه بودند. تکفیری ها و داعش که اين روزها شنیع‎ترین و کثیف ترین کارها را به نام اسلام و قرآن انجام می دهند، مصداق منافقينزمانه هستند. الحمدالله، به یاری خدا و به دست رزمندگان اسلام بساط اینها برچیدهخواهد شد.

در مورد پرونده عوامل 8 شهريور، گرایش‎های سیاسی، بحث‎ها و حرفهایی مطرحبود که فکر می کنم طرح دوباره آنها به نفع هیچکس نیست. درباره این پرونده مطالعاتیکرده بودم. در ضمن دوستانی که روي اين پرونده کار می کردند، ممکن است شواهد نادریداشته باشند، اما در کلان پرونده به نظر می رسید که مسئله چشمگیر و یا دستگیری جدیحقوقی که یک عده ای را بتوان متهم و دخيل دانست، آن هم در ميان مقامات وقت کشور،وجود نداشت و ماجرا مقداري تحت تاثیر مسائل هیجانی و عاطفی آن زمان بود. معتقدم اینمقوله را اگر به رسانه ها نکشانیم شاید به نفع مان باشد.

بعد از آن اتفاق و انتصابش به منافقين، آنها این ماجرا رابه شکل رسمی نپذیرفتند و بعد هم عنوان شد که نوع بمبگذاری شبيه بمب‎هاي روسی وآمریکايي بوده. شما چقدر احتمال نفوذ بیگانگان در این حادثه را جدی می دانید؟

انقلاب ما در آن موقع حرف نویی زد که تا بحال حداقل بعد از تقسیم کردن دنیا بهدو قطب شمال و جنوب یا شرق و غرب کسی نزده بود. اما همزمان داستان استراتژی نهشرقی و نه غربی توسط حضرت امام مطرح شد و طبیعی بود که بسیاری از قدرت‎های جهان علیه این فریاد و براي خاموش کردن آن هم داستان شوند. تا قبل ازپیروزی انقلاب ما،‌ پشت هر اتفاقی که در دنیا می افتاد، یا ‌آمریکا بود و یا شورویسابق. به همین دلیل هم در اوایل انقلاب که جریان منافقین کمی پررنگ شد، یک طرف خطامام بود، یک طرف هم طیف وسیعی شامل کمونیست های تند فدایی خلق، سلطنت طلب های نابآمریکایی و .... حضور داشتند. شاید این اولین موردی بود که  همه اينها در مقابل خط امام دست به دست همدادند. قبل انقلاب خیلی ها می گفتند شما که آمریکایی ها و کارشناسان را بیرون میکنید، بعدا مجبور به دعوت دوباره از اینها خواهید شد. یا حتی رژیم شاه به شدتانقلابیون را می‌ترساند از اینکه اگر شما آمریکا را بیرون کنید، حتما باید شورویرا به جای او دعوت کنید تا بیایند. اين حرف‎ها براي اين بود که اصلا نمونه ای در ديگرکشورها و انقلاب ها نداشتیم که کشوری مستقل از شرق و غرب بتواند روی پای خودشبایستد.

در جنگ تحميلي هم صدام همزمان هم میگ روسی داشت و هم جاسوس های آمریکایی و همتانک های انگلیسی و هم مواد و بمب های شیمیایی آلمانی داشت. خلاصه همه دست به دستهم داده بودند برای اینکه انقلاب را در نطفه خفه کنند و تحرک زيادي داشتند.

اشاره به عدم پذیرش مسئوليت این انفجار از سوی منافقین کردید، اما کاملا اینموضوع روشن بود. نفوذی که منافقین در دستگاه‎هاي حکومتی کرده بودند، اتفاقات زیادی را رقم  زد و آن فجایع اتفاق افتاد و جلو رفت.

اردیبهشت ماه سال گذشته قائم مقام نیروی انتظامی آقای منتظرالمهدیاعلام کردند که یک نفر از عوامل انفجار 7 تیر و 8 شهریور دستگیر شده، ظاهرا یکخانم بوده که توسط اینترپل در آلبانی شناسایی شده ولی به ایران تحویل داده نشد.بعد از طرح این موضوع راجع به آقایان کلاهی و کشمیری بحث‎هایی بر سر زبان ها افتاد که حالا کجا زندگی می کنند و چطور هستند. چرا بهنظرتان بعد از 36 سال هنوز این عوامل شناسایی و بازداشت نشده اند و به نوعی اينجعبه سیاه در تاریخ انقلاب باقی مانده است؟

ما با انقلاب اسلامي‎مان توانستیم با یک تیر چند نشان بزنیم، خیلی ها از اینمسئله زخمی هستند. حتی امروز اگر بخواهیم عوامل شوروی سابق را در اين ماجراشناسايي کنيم، بايد متوجه باشيم که شوروی قبل از گورباچف با شوروی بعد از گورباچفیکی نیست. چون مواضع ‌آنها هم بسیار تغییر کرده و تعدیل شده است. آمریکا هم بعد ازفروپاشی شوروی ادعای کدخدایی دنیا، یکپارچه سازی جهان و خرد کردن و له کردن فرهنگهایملی را داشت تا اسرائیل را تبدیل به یک حکومت جهانی کند. الحمدالله رب العالمین بهاين نتیجه نرسید و نخواهد رسید. آنقدر تحولات فکری در دنیای معاصر به سرعت انجاممی شود و انقدر مردم اطلاعات وسیعی به دست مي‎‌آورند که دیگر دوره داستان قرونوسطی، رنسانس و بعد از رنسانس و حکومت کدخدا و موارد دیگر تقریبا تمام شده است،اگر بخواهیم اینها را دنبال کنیم، فکر می کنم یک مقدار از مسیر اصلی خودمان باز میمانیم.

ما باید با صلابت همان مسيري که حضرت ‌آقا به تازگی به آن اشاره کردند را پیشببریم و بدانیم که انقلاب ادامه دارد. این یک کنش جدید است که می خواهد هنجارهایجدیدی را حاکم کند. برای حاکم کردن و حاکم نگه داشتن هنجارهای جدید، باید تلاش وکوشش کرد و کار را انشاءالله جلو برد.

بعد از دهه اول انقلاب و به یادگار ماندن اسامی شهدایی مثلشهیدان رجایی، باهنر و بهشتی، خیلی ها سعی کردند در اعصار بعدی، خودشان را به آنهاشبیه نشان دهند و به نوعی خودشان را رجایی زمانه یا بهشتی زمانه معرفی کنند. اینچقدر به نظر شما درست بود و از طرف افکار عمومی پذیرفته شد؟

ببینید! ما در انقلاب الگوهای بی نظیر و کم نظیری داشتیم و تمسک به این الگوهابه خودی خود ارزش است. اگر نسل امروز ما قرار باشد شهید بهشتی، شهید باهنر و ‌شهیدرجایی را الگو قرار دهد، اين یک ارزش و مزیت است. اما یک موقع هست به تعبیر حضرتآقا یک کسی که یک پنجه فولادین دارد، می خواهد یک دستکش ابریشمی روی آن بکشد کهاین خیانت است و مردم هم خیلی از باهوش تر از این حرف‎ها هستند که برخی تصور کنند می توانند افکار عمومی را مدیریت و مهندسی کنند وپته‎شان خیلی زود روی آب خواهد افتاد.

اما الگوسازی و الگوبرداری از مسائل ارزشمندی است که باید جوان ها و نسل هایبعد را تحریک و تشویق کنیم تا راه این شهدای بزرگوار را تبیین کنند و بتوانندالگوهای خوبی برای نسل های امروز و آتی باشند.

چقدر توانسته ایم در معرفی آنها به عنوان الگوهای جدید موفقباشیم. به نظرتان سیستم نظام آموزش ما چقدر خوب ظاهر شده است؟

کم کار شده. مثالی بزنم؛ مکتب کمونیست یا مارکسیست که مکتب پوشالی خودساخته ایاست و حتي نتوانست يک قرن استمرار پیدا کند ادبيات غني‎اي از خود بجاي گذاشته است،چه رمان ها، تئاترها،‌ فیلم ها، مستندها و ... حول اين مکتب پوشالی که هیچ مایه واصالتي نداشت نوشته شده است. وقتی آنها را مي‎بينيم شرمنده می شویم که براي معرفيفرهنگ غني اسلام و تشيع و انقلاب اسلامي اينقدر کار نکرده ایم. ما امام به آن عظمتو شهدای به این بزرگواری داشتیم. هشت سال دفاع مقدس با آن همه ایثار و فداکاری وگذشت داشتیم و فرهنگ عمیق و اصیل اسلامی و شیعی داریم. اگرچه براي معرفي آن کارزیاد شده ولی طومار کارهای انجام نشده تا حدودی طولانی تر از کارهای انجام شدهاست.

 

در بین مسئولین فعلی کشور به نظرتان کدام یک از شخصیت هانزدیک ترین چهره به برادر شما می توانند باشند؟

من خاطره ای از شهید باهنر در اوایل پیروزی انقلاب بیان می کنم؛ جلسه محرمانه‎ايبا حضور شهدای بزرگواری چون شهید بهشتی، شهید مطهری و شهید مفتح بود و به نوعي جلسهشورای انقلاب در منزل شهید باهنر برگزار شد. من آنجا بودم و چای می بردم. بعد از جلسهاز شهید باهنر سوال کردم که این آقایان علما بعضا زندگی های خوبی دارند، پس سمبلاین زي‎طلبگی که حضرت امام تکرار می کنند چه کسی می تواند باشد که به او مراجعه کنیم؟شهید باهنر گفت «اگر زی‎طلبگی می خواهی بروسراغ آسیدعلی و او را بچسب. او به شدت مراعات می کند و  مراقبت می کند که ساده زيست باشد».

الان اگر این بحثها مطرح شود، ممکن است برخی این را طور دیگری تلقی کنند؛ امامن این را به عنوان یک خاطره از سال 58 نقل می کنم. آن زمان حضرت آقا اشتهار چندانیبین انقلابیون نداشتند و افراد زيادي ایشان را نمی شناختند. اما شهید باهنر ایشان رامصداق ساده زيستي مد نظر امام (ره) مي‎دانست و تاکيد داشت که برو سراغ "آسیدعلی".

در دهه اول انقلاب، برخلاف الان که خیلی مرزها بین چهره هاکلفت تر و پررنگ تر شده، چهره‎هايي از منتهي عليه راست تا منتهي عليه چپ، با هم کار مي‎کردند. مثلا در کابينهشهيد رجايي هم مرتضي نبوي عضو بود هم بهزاد نبودي. خاطره ای از آن روزها دارید؟

اختلافات در آن دوران، اختلافات خانواده انقلاب با خانواده غیرانقلاب و بعضاضدانقلاب بود. آن موقع هم دعواها جدی بود مثل مسائل و مصائبی که بنی صدر در کشوربوجود آ‌ورد. مسائلی که حتی برخی از ‌آقایان روحانیون بوجود آوردند، روحانیونیبودند که قبل از انقلاب، انقلابی بودند و بعد شدند تئوری پرداز منافقین! یا عزیزانیبودند که قبل از انقلاب کشته و مرده درس اخلاقشان بودیم و کتاب‎هایشان را قاچاقی پیدا می کردیم و نوارهای سخنرانی شان را تکثیر و توزیع میکردیم، ولی بعدا سر از دستگاه صدام درآوردند و بر علیه ایران در رادیوی عراق صحبتکردند! از این موارد متاسفانه زیاد داشتیم.

در خطبه های مولا علی داریم که می فرمایند؛ «وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَهً وَلَتُسَاطُنَّ سَوْطَ اَلْقِدْرِ حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلاَکُمْ وَ أَعْلاَکُمْأَسْفَلَکُمْ» یعنی جوهره مردانی که می ایستند، در این گردنه ها روشن می شود. کسیبه تعبیر خود حضرت امام ممکن است 50 سال درس اخلاق داده باشد، اما یکباره هوای نفسیقه اش را بگیرد و کل آن 50 سال را آتش بزند و بسوزاند! از این موارد زیاد داشتیم.البته الان هم متاسفانه بعضی اختلافاتی که وجود دارد، ‌غیرضروری است، اینها راباید کنار گذاشت.

البته اين معنایش آن نیست که ما دنبال فضای تکصدایی باشيم. در کشور بایدچندصدایی حاکم باشد و هر کسی حرفش را بزند و استدلالش را بکند اما تخریب و تضعيفکردن، چوب لای چرخ گذاشتن و خدای ناکرده خصومت های غیرضروری، باید برطرف شود.

2727

  

 

 

انقلاب باهنر پرونده مسائل داشتیم منافقین عنوان ماجرا امروز اینها بهشتی شوروی افتاد برادر عوامل انفجار مقامات شهریور داستان شهدای موارد بازداشت اسلام خاطره نداشت آقایان دوباره زيادي حرف‎ها رجایی اینکه آمریکا دنبال رنسانس خودشان بخواهیم شناسایی وزيري باشيم حکومت اشاره زندگی عمومی آسیدعلی کارهای داریم منتهي اختلافات البته متاسفانه خانواده بزرگواری پوشالی بیرون افکار معرفی الگوهای تعبیر نظرتان توانند زمانه وسیعی هیجانی تاثیر سياسي عاطفی ادامه رسانه جریان بيشتر دانست دستگیری گذشته افراد گفتند مختومه فرمان چشمگیر مسئله هیچکس دارید؟ فجایع جريان همزمان اتفاق اوایل پررنگ داشتند کمونیست بهزاد باشند بررسي نداشتیم تهراني آوردند گرفته روزها رجايي الحمدالله آمریکایی