برگزیده ها
نوباوه: اصولگرای واقعی فقط مقام معظم رهبری است

مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - بیژن نوباوه با بیان اینکه هر جریانی نیاز به بازنگری دارد در مورد جبهه پایداری گفت: عملکرد پایداری در مجلس بی نظیر بود و کارهایی کردند که نه اصلاح طلبان و نه اصولگریان سنتی انجام ندادند.

مازندمجلس:فائزه عباسی: قالیباف نخستین کسی بود که میدان‌دار بحث نو اصولگرایی شد؛ آن‌همتنها چند هفته بعد از ناکامی این جریان در انتخابات 96؛ او گفت باید فکری برای اصولگرایان کرد. حالا بعد از داغ شدن این موضوع، محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه مهندسین از شقه‌شقه شدن اصولگرایی می‌گوید و از لزومیک بازنگری صحبت به میان می‌آورد؛ اما مسئله این است که آیا احزابی مانند جبهه پایداری، جمعیت رهپویان و ... که چند سالی است گوی محوریت را از جامعتین ربوده‌اند، به این بازنگریو اصلاح در جریان اصولگرایی اعتقاد دارند یا خیر؟
این سوالی بود که از بیژننوباوه نماینده سابق مردم تهران و از اعضای جبهه پایداری پرسیدیم و او با شانهخالی کردن از پاسخ دادن، درنهایت به خبرآنلاین گفت: هر جریانی نیاز به اصلاح دارداما باید در جهت منافع ملی و شناخت آن باشد. نوباوه مشکلات را ریشه‌ای‌تر از بحثاصولگرایی و اصلاح‌طلبی دانست.
آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است؛

مدتی است در جریان اصولگرایی صحبت از یک دگردیسیو بازنگری به میان آمده است. شما به‌عنوان یک فعال اصولگرا چقدر به این بازنگریمعتقدید؟

فارغ از هر دیدگاهی که ممکن است برخی ارائه کنند، ما نیاز به یک بازنگری و حرکت روبه‌جلوداریم. این موضوع نه‌تنها در جریان اصولگرایی که  در میان اصلاح‌طلبان و هر جریانی که فکر می‌کند می‌تواندبه انقلاب و کشور کمک کند، موضوعیت پیدا می‌کند. این مسئله در اتفاقاتی مانندانتخابات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. به‌گونه‌ای که باید بررسی شود چه عواملی منجربه شکست آنها شده است و یا چه مواردی پیروزی طرف مقابل را رقم زده است. آیا رویکردخوشان این پیروزی را پدید آورده  یااتفاقات دیگری در آن دخیل بوده است.

در مورد اصولگرایان‌ هم ممکن هر کسی پبحثبازنگری را مطرح کند که منطقی به نظر می‌رسد. هر زمان که ما بخواهیم این کار را انجامدهیم درست است و خللی به کلیت اصولگرایی وارد نمی‌کند و نمی‌توان گفت بازنگری،تفکر اصولگرایی را از میان خواهد برد، بلکه اصولگرایی هم یک روش است و ممکن است در روش‌هایخود نیاز به یک بازنگری داشته باشد و راه‌هایی که رفته‌اند را با یک نگاه دیگر زیرذره‌بین قرار دهند. این موضوع هیچ اشکالیهم ندارد.

اساسا اگر جریانی نسبت به عملکرد خود حساسیتداشته باشد و رویکردهایش را دائما در ترازو قرار دهد، این حرکت موجب پیشرفتش خواهدبود.

امروز اشکالات اصولگرایی را چه چیز می‌دانید وبه نظر شما علت ناکامی‌های اخیر چه چیزی است؟

اجازه بدهید من این سوال را پاسخ ندهم چراکه اساساسوال شما را قبول ندارم. بنی‌صدر یک رای 11 میلیونی داشت؛ اما او به راه دیگری رفت. بنابراین اگر شما به رای افراد نگاه کنید، به انحراف رفته‌اید. عملکرد مجلس را هم ببینید؛ آیاعملکرد امروز مجلس بهتر است یا دو سال پیش؟

شما امروز به‌عنوان یک خبرنگار آیا به تمام اعضای لیستی که سال 94 رای دادید، شناخت داشتید؟ یکی از اعضای نفر دوم سوم همان لیست امیدمی‌گفت من به جز چهار الی پنج نفر، دیگران را در لیست نمی‌شناسم!

شاید یک شناخت تمام و کمال نسبت به افراد وجودنداشت اما رای به کلیت لیست یک حرکت تشکیلاتی بود که در نوع خود یک حرکت روبه‌جلو محسوب می‌شود و جامعهبه سمت اخذ تصمیمات تشکیلاتی سوق داده می‌شود.

حرف شما درست است اما آیا ما تشکیلاتی در کشور داریم؟

به‌هرحال این اقدام باید از یک جایی شروع شود.

ببینید من می‌خواهم بگویم ما باید از پایه،ایراداتمان را رفع کنیم اگر قرار است لیست سی نفره ببندیم باید در این لیست از متخصصین استفادهکنیم.

در مورد انتخابات ریاست جمهوری بحث بر سر یک فردو عملکرد یک جریان است؛ به نظرتان چرا در سال 96 اصولگرایان نتوانستند موفق شوند؟

ما در این انتخابات با یک شانتاژ و جوسازی مواجهشدیم. برای مثال می‌گفتند آقای رئیسی دادستان بوده است و فلان احکام در مدت صدارت وی صادر شده است. به نظر شما این مسائل بر تصمیمات مردم تاثیر نمی‌گذارد؟

آنها از بزرگ‌نمایی به نفع خود استفاده کردند. برای مثال از خاستگاه شجریان استفاده کردند و دائما از ممنوعیت پخش صدای شجریان درصداوسیما گفتند. درحالی‌که خود آقای شجریان به صداوسیما اجازه نداد که صدایش پخش شودو نامه رسمی او موجود است. بنابراین مسائل وارونه نشان داده شد و مردم راترساندند. درحالی‌که هیچ دفاعی از عملکرد خود در طول این چهار سال نداشتند ایننتیجه رقم خورد.

پس شما می‌گویید اصولگرایان در این چند سال  بی‌نقص رفتار کردند و اگر ایرادی وجود دارند بهدلیل تبلیغات سوء از سوی رقیب است؟

نه من اصلا نمی‌گویم عملکرد کدام طرف چگونهبوده است. به نظرم  در بحث انتخاباتریاست جمهوری ضعیف‌ترین کاراکترها حضور داشتند و من هیچ‌کدام از نامزدهای انتخاباترا فردی قوی و در حد ریاست جمهوری ندیدم. در آن ایام به‌جای آنکه بحث‌های کلیدی شود یکی بهدیگری می‌گفت گازانبر و دیگری تهمت دیگری می‌زد! این معلوم است که یک جای کارایراد دارد و به قول آقای هاشمی‌طبا آنها به‌صورتی رفتار می‌کردند که انگار هیچ‌کدامتا امروز در این نظام نبوده‌اند! این نشان‌دهنده ظرفیت پایین کاندیداها بود؛ منواقعا به‌سختی رای دادم، چون هیچ‌کدام ظرفیت این سمت را نداشتند. اینجا بحث اصولگرا و اصلاح‌طلب نیست این دو در اساس کهنباید اختلاف نداشته باشند، بنابراین مشکلات ما ریشه‌ای‌تر از این است. من متاسفمکه خودمان داریم سر خودمان کلاه می‌گذاریم.

امروز شما نمی‌توانید بگویید اصلاح‌طلبان پیروزشدند، مگر حسن روحانی اصلاح‌طلب است؟! یا آقای فلان که در آن کرسی جای گرفته آن‌هم به اسم اصولگرایی، مگر اصولگرااست؟! باید افراد را به‌عنوان یک شخص مورد بررسی قرار داد نه در قالب اصولگرایی و اصلاح‌طلبییعنی قالیباف و روحانی را به شخص بررسی کنیم.

ما نمی‌توانیم در مورد افراد به‌صورت صفر و صد نظردهیم؛ مثلا نمی‌توانیم بگوییم آقای قالیباف صد در صد بد است یا تماما خوب عمل کردهو هیچ ایرادی نداشته است. همین امر در مورد آقای روحانی صدق می‌کند و نمی‌توانگفت که او عملکرد خوبی نداشته است. به‌هرحال چهار سال رئیس‌جمهور بوده و قطعا در اینچهار سال کارهای موثری انجام داده است. لذا اگر سیاه را می‌بینیم باید سفیدی‌ها راهم ببینیم و بگوییم.

آقای نوباوه برگردیم به همان بحث اول و موضوعبازنگری در اصولگرایی که خود اصولگرایان آغازگر این بحث بودند؛ در این میان عده‌ایمعتقدند بازنگری در اصولگرایی یعنی بازگشت به اصولگرایی سنتی درحالی‌که  احزابی مانند پایداری،رهپویان و ...  این امر را قبول ندارند. شما به‌عنوان عضو جبههپایداری آیا این تقسیم‌بندی را می‌پذیرید ؟

من اصلا این موضوع را قبول ندارم من عضو پایداریبودم و به اعتقاد من در این مدت بسیار هم خوب عمل کردند و کارهایی کردند که نه طیف اصلاح‌طلبو نه همان اصولگرایان سنتی که شما عنوان کردید، تاکنون انجام داده‌اند. بنابراینشاید انتقاداتی به جبهه پایداری و جمعیت رهپویان وارد باشد اما در مجلس کاری که کردند بی‌نظیربود. چطور وقتی ما وزیر کشور دروغ‌گو را از اریکه پایین کشیدیم یک اصلاح‌طلباحسنت نگفت؟ چه کسی این کار را انجام داد؟ جبهه پایداری متولی این ماجرا بود!

صحبت ما بر سر عملکرد احزاب نیست، بحث این است کهجریان اصولگرایی در کل قرار است چگونه عمل کند و احزاب درون این جریان قرار استچگونه این اصلاح را رقم بزنند؟

جریان اصولگرایی در کشور اصیل‌ترین جریان است؛ چراکه اساس اصولگرایی اساس انقلاب است و این را نمی‌توان انکار کرد. اگر قرار استکسی خود را با این جریان به‌پیش ببرد، در درجه اول باید اعتقادش را به این جریانثابت کند. اصولگرایی دور از هر نوع تهدید انقلاب، بزهکاری اخلاقی، رانت‌خواری و فساداست اگر کسی این جریان را به این صورت معرفی کرد، من او را یک اصولگرا می‌دانم. اصولگرایی یک جریان اصلی انقلابی است.

پس شما می‌گویید اصلا  چنین تقسیم‌بندی از اصولگرای سنتی و نواصولگرایان  وجود ندارد؟

نه چنین چیزی وجود ندارد؛ این تقسیم‌بندی اصلاح‌طلب‌هااست.

اما این عین جمله‌ای است که آقای قالیباف در نامه‌ایکه نوشت به آن اشاره کرد؟

شما از آقای قالیباف بپرسید من که گفتم در موردقالیباف صحبتی ندارم.

من می‌خواهم بگویم این تقسیم‌بندی از سمت خوداصولگرایان مطرح‌شده است و سوال این است که آیا قرار است بازنگری در جریاناصولگرایی به معنای عبور از جامعتین باشد؟

من نمی‌دانم و نظری در این رابطه ندارم. بهنظرم اصولگرایی که اصلاح نداشته باشد، اصولگرا نیست و اصلاح‌طلبی که اعتقادات دینینداشته باشد، اصلاح‌طلب نیست.

یعنی شما میان جامعتین،رهپویان و موتلفه و ...هیچ تفاوتی قائل نیستید؟

من فقط اصولگرایی را می‌شناسم و هیچ جمعیت دیگریرا نمی‌شناسم. مگر شما بین آقای مرعشی و آقای روحانی و آقای محمدرضا خاتمی تفاوتقائل نیستید؟

اصولگرای واقعی یعنی سالم‌ترین افراد در حالحاضر اصولگرای واقعی فقط مقام معظم رهبری است.

یعنی شما جریان اصولگرای فعلی را محل نقد می‌دانید؟

نه من اصلا نقدی ندارم؛ می‌گویم اصولگرایی یکمعیار دارد و هر کسی و هر گروهی خارج از آن باشد، خارج از اصولگرایی است و با این متر باید گفت هر دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلبما دارای اشکالات عمده‌ای هستند.

با تمام این حرف‌ها آیا بازخوانی را در جریاناصولگرایی لازم می‌دانید؟

ببینید من گفتم هرلحظه نو شدن یک روند زندگی استو اگر اصولگرایی نیاز به بازنگری دارد، اصلاح‌طلبان صد پله بیشتر نیاز به آن دارد. همه جریان‌های سیاسی در جهت شناخت منافع ملیکشور نیاز به یک بازنگری دارند.   

27216

اصولگرایی جریان بازنگری عملکرد پایداری اصولگرا افراد امروز اصولگرای اصولگرایان موضوع دیگری می‌کند به‌عنوان نداشته تقسیم‌بندی قالیباف روحانی شناخت ندارم رهپویان اصلاح واقعی اعضای جامعتین شجریان انتخابات جمعیت بنابراین اصلاح‌طلب تشکیلاتی نوباوه بررسی درحالی‌که دارند جمهوری جریانی اصلاح‌طلبان انقلاب نداشتند می‌گویید ایرادی رفتار هیچ‌کدام ظرفیت مانند احزاب جریاناصولگرایی نیستید؟ می‌دانید؟ محمدرضا بگوییم خودمان مسئله نمی‌توانیم پایین به‌هرحال رهبری پیروزی نمی‌توان دائما اعتقاد اصلاح‌طلبی منافع مشکلات ریشه‌ای‌تر اشکالات اجازه بگویم ریاست مسائل می‌خواهم ببینید چراکه نمی‌شناسم تصمیمات استفاده