برگزیده ها

مازندمجلس: جامعه بشری به رغم پشت سر گذاشتن تجربیات بسیار خونین و خانمان سوز در طی قرون گذشته هنوز در برابر عبارت لاتینی اما آشنای “Casus Belli” یا همان «بهانه ای برای جنگ» به طور جدی آسیب پذیر است.

مازندمجلس: چهره برجسته انقلاب روسیه لیون تروتسکی می گفت : «شاید شما به جنگ علاقه ای نداشته باشید، اما جنگ به شما علاقه مند است». 
جامعه بشری به رغم پشت سر گذاشتن تجربیات بسیار خونین و خانمان سوز در طی قرون گذشته علی الخصوص در قرن بیستم هنوز در برابر عبارت لاتینی اما آشنای "Casus Belli” یا همان « بهانه ای برای جنگ» به طور جدی آسیب پذیر است. 
در سال 1964 چند ماه بعد از ترور جان. اف. کندی و اوج گرفتن بحران داخلی در امریکا ، حادثه «خلیج تونکین» ویتنام زمینه ورود جدی آمریکا به جنگی ویرانگر و 11 ساله را فراهم کرد. 
حمله نیروی دریایی ویتنام شمالی به ناو مدوکس ایالات متحده «بهانه جنگ» را در اختیار دولت جانسون برای ورود همه جانبه و جدی به جنگ داد. 
آقای مک نامارا ، وزیر وقت دفاع آمریکا، 3 سال بعد اذعان کرد چنین حمله ای هرگز رخ نداده بود! 
 تاریخ مملو است از نمونه های casus belli  ساختگی که کشورها را وارد جنگ های طولانی نموده است.
 از ابداع این عبارت لاتین بیش از 2500 سال می گذرد و جالب است که در طول تاریخ برخی پادشاهان ، حاکمان محلی داشته اند که برای آنها به بهانه های مختلف جنگ درست می کرده اند یا به عبارتی war-maker  جنگ ساز بوده اند.     
عبارت casus belli  " بهانه ای برای جنگ " این روزها در حکم کیمیایی برای دونالد ترامپ است و کشورهایی مثل کره شمالی ، روسیه ، چین و ایران که سال ها با گزارش های محافل نومحافظه کاران و رسانه هایشان مانند فاکس نیوز در بالای لیست تهدید امنیت ملی آمریکا قرار دارند، باید بیش از پیش مراقب باشند و چنین هدیه باارزشی را تقدیم دولت ترامپ نکنند.  
 وضعیت داخلی آمریکا نگران کننده است و یادآور ماه های منتهی به جنگ ویتنام با بهانه ای واهی است.
شاید رهبر جوان و ماجراجوی کره شمالی هرگز قصد شلیک موشک هایش را برای شروع جنگی واقعی نداشته باشد اما معادلات بین المللی و جنگ های خانمان برانداز تاریخ همیشه از موضع کنش گرانه رخ نداده است و کشورها در موضعی انفعالی در دام جنگ هایی ناخواسته افتاده اند و صرفا از روی بی تجربگی زمینه لازم برایcasus belli را فراهم می کنند. 
ویلیام استور استاد دانشگاه و سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی ارتش آمریکا در مقاله ای در هافینگتون پست با عنوان " جنگ مهم ترین تجارت آمریکا" که در اواخر سال 2013 منتشر شد، موارد متعددی از جنگ های غیر ضروری آمریکا را برشمرده است.
 او معتقد است عملا هیچ کدام از جنگ هایی که آمریکا با توجیه "تهدید امنیت ملی" بعد از جنگ جهانی دوم وارد آنها شده است توجیهی نداشته و صرفا از موضع تجاری و یا انحراف افکار عمومی وارد آن جنگ ها شده است. 
سرهنگ استور معتقد است برای مالکان شرکت های تسلیحاتی مثل Lockheed Martin و Northrop  که روابط نزدیکی به جمهوریخواهان دارند ، دنیای بدون جنگ معنی ندارد و اصولا قابل تصور نیست! 
 کمتر از یک سال بعد از انتخابات آمریکا، دولت دونالد ترامپ با بحران مشروعیت جدی مواجه شده است و در نظرسنجی ها منفورترین رییس جمهور آمریکا در طول تاریخ لقب گرفته است. 
او را در محافل حتی جمهوری خواهان رییس جمهور تک دوره ای می نامند.  کاخ سفید ترامپ این روزها شبیه سریال   house of cards  شده است.
 تقریبا اکثر کسانی که با او وارد کاخ سفید شده اند در کمتر از یک سال مجبور به استعفا شده اند. 
 بحران در روابط بین الملل با مواضع ضد محیط زیستی و نیز در جوامع سیاه پوستی و مواضع نژادپرستانه ترامپ و در پی آن واکنش شدید جامعه مدنی آمریکا شرایط داخلی سختی را برای رییس جمهور آمریکا به وجود آورده است.
 زمزمه های استیضاح ترامپ حتی در محافل جمهوری خواهان درگرفته است. در چنین وضعیتی یک جنگ افروزی جدید برای دولت آمریکا می تواند نقش نجات دهنده داشته باشد و آبی بر آتش اختلافات داخلی. 
جنگ در شبه جزیره کره،  دریای چین و یا خلیج فارس در پی تنش های به وجود آمده بین ناوگان آمریکا و قایق های تندرو نیروی دریایی ایران –مشابه وقایع خلیج تونکین منتهی به جنگ ویتنام- می تواند بزرگترین هدیه ممکن برای دولت بحران زده ترامپ و نومحافظه کاران باشد. 
  چون در درجه اول هر جنگی در عرصه بین الملل حداقل تا چند سال افکار عمومی آمریکا و رسانه ها را از بحران های داخلی منحرف می کند و مهم تر اینکه تجارت جنگ را رونق می بخشد که برای صدها هزار نفر شغل ایجاد می کند که در کارزار انتخاباتی وعده داده شده بود. نمونه بسیار بارز casus belli  در تاریخ کهن سرزمین مان واقعه شهر مرزی اترار در اویل قرن هفتم هجری است که از روی نابخردی محض زمینه حمله مغولان و کشتار میلیونی در شهرهای بزرگ ایران را فراهم کرد. حاکم شهر مرزی اترار 450 تاجر مغول را به قتل رساند و خوارزمشاه خود را و ایران را به کام ویرانی کشاند. 
جنگ آمریکا و اسپانیا در سال 1899 نیز به بهانه ای ساختگی رخ داد و اسپانیا طی آن بسیاری از مستعمرات خود را از دست داد. غرق شدن کشتی USS Maine  انگشت اتهام را به سمت اسپانیا نشانه گرفت و جنگ درگرفت. 
بعد ها اثبات شد که نقص فنی در موتور کشتی و اتصال آن در مجاورت انبار باروت باعث انفجار و غرق شدن آن شده بود! جنگ دوم تریاک در سال 1856 بین فرانسه ، انگلیس و چین و جنگ جهانی اول و مورد متاخر حمله به عراق در سال 2003 به بهانه سلاح های کشتار جمعی، از این دسته اند. 
 بودجه نظامی آمریکا 824.5 میلیارد دلار است و این خود ماهیت جنگ سالارانه دولت های آمریکا را نشان می دهد. 
کافی است این رقم را با بودجه کل ایران برای سال 1396 یعنی رقم 298 میلارد دلار مقایسه کنیم. 
کشوری که هزینه های نظامی اش تقریبا سه برابر هزینه های جاری کشور بزرگی مثل ایران است، قطعا از بحران ها و شرایط بحرانی استقبال می کند. 
در بدنه حاکمیتی آمریکا جمهوری خواهان روابط بسیار نزدیکی با شرکت های تسلیحاتی Lockheed Martin ، Boeing  و Northrop Grumman   که بزرگترین شرکت های تسلیحاتی دنیا هستند، دارند.  این سه شرکت بزرگ تسلیحاتی حدود نیم میلیون نفر کارگر و کارمند در استخدام خود دارند.
 این 3 شرکت به تنهایی 1.5 درصد از تولید ناخاص داخلی  18.57 تریلیون دلاری آمریکا را در اختیار دارند.
اگر ده ها شرکت دیگر مانند L3 communication ،United technologies  ، Raytheon   General dynamics ،  BAE systems  را هم به لیست فوق اضافه کنیم این اعداد به رقمی شگفت آور تبدیل خواهند شد. 
در کنار شرکت های تسلیحاتی مورد اشاره، شرکت هایی نفتی مانند Halliburton  و یا پیمانکارهای نظامی مانند KBR که بعد از جنگ های کویت و عراق قراردادهای هنگفتی را در زمینه های نفتی و ساختمانی به دست آوردند،  بخش هایی دیگر از اقتصاد جنگی دولت های آمریکا به ویژه جمهوریخواهان را نشان می دهد. 
بنابراین با استفاده از تجربیات ارزش مند تاریخی و هوشیاری تصمیم سازان کشور، باید امیدوار بود ایران همچنان در بحرانی ترین نقطه کره زمین، جزیره ثبات و امنیت بماند و در کنار تقویت بنیه دفاعی و افزایش توان بازدارندگی در جهان معاصر با نگاهی به رخدادهای تاریخی از تنش های غیرضروری پرهیز کرده و بهانه لازم را به جنگ افروزانی که از بحران تغذیه می کنند ، ندهد. 
آمریکا بهانه ترامپ بحران داخلی تسلیحاتی دارند belli تاریخ مانند ویتنام زمینه محافل جمهوری خواهان casus نیروی جمهور شمالی روابط اسپانیا نظامی نداشته فراهم بسیار امنیت Lockheed عمومی جمهوریخواهان نزدیکی Northrop Martin شرایط کشتار هزینه بحرانی تاریخی اترار بزرگترین مواضع افکار تواند جزیره الملل رسانه برابر خانمان عبارت تونکین دریایی تجربیات جامعه Casus روسیه علاقه گزارش اختیار نداده منتهی استور تجارت معتقد تهدید کاران کشورها روزها دونالد نومحافظه جهانی