مازندمجلس: سید محمود میرلوحی عضو شورای سیاست گذاری اصلاحطلبان در گفت وگویی با خبرگزاری فارس از چگونگی حمایت اصلاح طلبان از حسن روحانی و چند انتخابات گذشته سخن گفت. او در مورد ایده بازنگری در شورای سیاستگذاری گفت: « ایجاد شورای سیاستگذاری به دلیل شرایط زمان و ویژگیهای چهرههای اصلاحطلب بود به عبارتی اصلاحطلبان به نوعی در حاکمیت خودکفا شدند. در زمان حضرت امام (ره) ما بیش از اصولگرایان متکی به امام (ره) بودیم اما رحلت حضرت امام (ره) سبب شد که ما زودتر از دیگران در سیاست خودکفا و به توانمندیهای درونی جریان اصلاحات متکی شویم. ما زودتر از اصولگرایان به سمت تحزب حرکت کردیم و در دولت اصلاحات به این کار بها دادیم و خود این مسیر به جایی رسید که برای تجدید سازمان اصلاحات، همکاری و همدلی همهجانبه برای تشکیل شورای سیاستگذاری را شاهد بودیم. بعد از اینکه در سال 92 جریان اصلاحات به موفقیت رسید این سؤال مطرح شد که تکلیف شورای عالی بعد از این پیروزی چیست؟ در این زمینه 2 نگاه وجود داشت برخیها معتقد بودند که مأموریت پایان یافته و همه به دنبال کارهای خود برویم اما نگاه دیگر تاکید داشت که لیست امید از سوی این شورا عرضه شده است و علیرغم تشکیل فراکسیون امید باید به این نکته توجه داشت که فراکسیون امید مبعوث شورای عالی است بنابراین نمیتوان شورای عالی را رها کرد و شورای عالی باید پاسخگوی مردم باشد. پس از انجام کارهای کارشناسی نتیجه این شد که شورای عالی تکمیل و اصلاح شود بنابراین تغییرات مختصری صورت گرفت که نتیجه ان شورای شهر تهران و انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شد و پس از نتایج آن انتخابات نیز تردیدها در مورد ادامه فعالیت شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان کاهش یافت».
وی افزود: « دوستانی هستند که شاید در مورد شورای عالی نگاهی تعجیلآمیز دارند و یا فکر میکنند شورای عالی بخواهد در آینده دائم بماند و جای احزاب را تنگ کند که این گونه نیست. شورای عالی در این دوره پایه را بر احزاب گذاشت ما دو دسته افراد در شورای عالی داریم یکی 24 دبیر کل احزاب هستند و نصف دیگر را هم اشخاص حقیقی تشکیل می دهند که مبعوث از احزاب نیستند اما پیوند و مکانیزمی که ایجاد شده این است که اکنون در استانها شخصیتهای حقوقی، حقیقیها را پیشنهاد میدهند به عبارتی حقوقیها هسته اولیه محسوب میشوند به عنوان مثال اگر در شورای عالی استانها 10 حزب حضور دارند، 5 نفر از افراد حقیقی به پیشنهاد آنان عضو شورا میشوند بنابراین میتوان گفت که قاعده کار احزاب هستند و ما نیز عملاً به سمت قویتر و عمیقتر شدن احزاب میرویم».
میرلوحی در پاسخ به اینکه حق وتو نهایی با چه کسی است؟ گفت: « ما تفویض اختیار دادهایم و اساساً نگاه شورای عالی از اول این بود و در شرایط فعلی از این فراتر نیز میتوان رفت. شورای عالی اصلاحطلبان اصلاً قابل مقایسه با جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) نیست. ظاهر جمنا این بود که 3 هزار نفر را از استانها به مرکز بیاورد اما اگر آنالیز کنید متوجه چگونه انتخاب شدن آن 3 هزار نفر خواهید شد. شورای عالی از بالا هدایت میکند و این طبیعی است؛ وقتی ما تاکید بر شورای عالی سیاستگذاری داریم طبیعی است که سیاستگذاری کردن با این شورا باشد. اینکه ما میگوییم نصف اعضای شورای عالی متشکل از حقیقیها و حقوقیها باشند خود یک سیاست است در حالی که میتوانیم بگوییم برابر و یا یک سوم باشند».
عضو شورای عالی سیاست گذاری ادامه داد: « نمیشود به کسی که پشت میز نشست بگویید چون شما حقوقی هستید یک رأی دارید و آنهایی که حقیقی هستند نصف رأی را دارند. احزاب ما شاید به دلیل گرفتاریهای تاریخی و اجتماعی در وضعیتی قرار دارند که هنوز برخیها حاضر نیستند که زیر چتر احزاب بروند و این بحث مرغ و تخم مرغ است یعنی افراد ادعا دارند که احزاب قوی نیستند و از آن سو احزاب میگویند که این افراد روحیه کار تشکیلاتی و حزبی ندارند به عنوان مثال آقای ناطق نوری تمایلی به پیوستن به احزاب ندارد حال عیب از کدامین طرف است قابل بحث خواهد بود. مثلاً من و شما شاید از آقای ناطق بپرسیم که چرا خود شما یک حزب تشکیل نمیدهید چون اگر حزب تشکیل دهید افراد زیر چتر حزب شما قرار میگیرند به هر حال اتفاقاتی است که وجود دارد. معتقدم نگاه ما به تحزب باید مورد مطالعه قرار بگیرد ما در شرایط کنونی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان هم به احزاب جایگاه دادیم هم به افراد حقیقی و در استانها و مرکز (تهران) این اتفاق صورت گرفته است که احزاب در هسته قرار میگیرند و این هسته افراد حقیقی را معرفی میکنند البته تأکید شده است که حقیقیها یا باید ملی و یا در استانها یک چهره شناخته شده باشند بنابراین احزاب نمیتوانند با هم توافق کنند و افراد معمولی را وارد شورای عالی کنند».
وی با بیان اینکه « به دنبال اصلاح و تکمیل این شورا هستیم» گفت: « زمین جدید زمانی مطرح میشود که شما بخواهید تمام نیروها، ساختار و سیاستها را عوض کنید. شورای عالی اصلاحطلبان نسبت به فراکسیون امید و شورای شهر تهران مرتباً باید پاسخگو باشد. نمیتوان نسبت به تعهدی که به مردم داده شده جا خالی داد؛ کاسب کاری سیاسی که صورت نگرفته است. زمانی برخیها رأی میآورند و بعد میگفتند ما به هیچ گروهی متعهد نیستیم؛ مگر میشود متعهد نباشید؟ ما به مردم عزیز تعهد دادهایم که نسبت به رفتار و اعمال خود پاسخگو باشیم به گونهای که اگر منتخب مردم هم پاسخگو نبود و عذرخواهی نکرد ما از طرف وی از مردم پوزش خواهیم طلبید به عبارتی اگر فراکسیون امید با شورای شهر تهران اشتباه کند ما (شورای عالی اصلاح طلبان) به جای آنها از مردم عذرخواهی خواهیم کرد بنابراین حیثیت حقوقی شورای عالی باید حفظ شود. شورای عالی انتخابات 92، 94، 96 را برگزار کرده و انشاءالله همین شورای عالی دوره چهارم یعنی انتخابات سال 98 را برگزار خواهد کرد و بنابراین ما در سال 98 پاسخگو عملکرد خود در 92، 94 و 96 خواهیم بود و سعی میکنیم گام چهارم خود را مسئولانه برداریم».میرلوحی با تاکید بر اینکه اختلافی در مورد فعالیت شورای سیاست گذاری میان اصلاح طلبان وجود ندارد، گفت: « در فضای سیاسی کشور تفاوت دیدگاه وجود دارد و الان مشخصاً از دو مسیر سخن گفته میشود یک مسیر فعالیت جبههای است و معنی جبههای نیز حضور اشخاص، احزاب و تشکلها است و هیچ یک انحصار در دیگری نیست بلکه همه به موازات هم برای رسیدن به هدفی مشخص حرکت میکنند تا به یک حزب فراگیر در انتها دست یابیم و البته معنی جبهه ای این است که هنوز شرایط برای یک حزب فراگیر به وجود نیامده است. مسیر دوم هم یک فعالیت بدون ساختار و هیئتی است. البته امروز گفتوگوهایی که در جریان اصولگرایی مطرح است نیز همین سمت و سو را دارد، رقبای ما ناچاراً به این سو بروند چون اگر تأخیر کنند متضرر میشوند.
میرلوحی در ادامه این گفت وگو و در مورد نقش شورای سیات گذاری در شهردار نشدن محسن هاشمی، گفت: « شورای عالی در این مسأله اصلاً مداخلاتی نداشته است». وی همچنین در واکنش به خبرنگار که می گفت محسن هاشمی میثاق نامه اصلاح طلبان را امضا نکرده و به همین دلیل شهردار نشده است، گفت: « اصلاً آقای هاشمی امضا نکرده باشد. 21 نفر باید با امضای یک عضو شورا موافقت کنند؛ امضا یا امضا نکردن میثاقنامه اصلاً مشکلی به وجود نمیآورد چون اول باید استعفا یک عضو شورا پذیرفته شود تا وی بتواند به عنوان شهردار معرفی شود، وقتی اعضا استعفای وی را نپذیرند بنابراین قضیه تمام است. اینکه هر 21 نفر عضو لیست امید توانستند وارد شورای شهر پنجم تهران شوند لطف خداوند بود و ما خودمان نیز چنین فکر و انتظاری را نداشتیم و هر لحظه هم خدا را شکر میکنیم و نسبت به کرامت مردم هم خود را بدهکار میدانیم. ... برخیها به دنبال این هستند که آیا آقای هاشمی منشور را امضا کرده یا نکرده است، به فرض که ایشان منشور را امضا نکرده باشند، موافقت 20 عضو دیگر شورای شهر با استعفای ایشان برای خروج از شورا نیز ملاک است».
بخش دیگری از این گفت وگو حول محور اقدامات و مسایل سال های گذشت. تسخیر سفارت آمریکا یکی از این مسایل است. میرلوحی در این باره گفت: «ما الان هم نمیگوییم اشتباه کردیم، بلکه میگوییم به اقتضای زمان آن کار را صورت دادیم اما امروز دیگر وقت چنین کارهایی نیست که یک عده به سفارت عربستان حمله میکنند چراکه دوره آن گذشته است و میخواهند کارهای عقبمانده ...»
او در پاسخ به خبرنگار فارس که می گفت «شما با افتخار میگویید که من پاسدار و امام جماعت بودم که واقعاً قابل ستودن است اما ما امروز در جریان اصلاحات شاهد عقبنشینی از مواضع گذشته هستیم» گفت: « همان زمان که بنده پاسدار بودم هیچ یک از کارهایی که این افراد مدعی هستند را ما انجام ندادهایم. بنده معاون اطلاعات و عملیات کمیته بودم. آقای شیخ راستگو را مدیر کل مبارزه با منکرات منصوب کردیم و ایشان فردی فرهیخته بود چراکه ما آن زمان هم نگاه مکانیکی و برخوردی با قضایا نداشتیم. ما آمدیم که اینها را حل کنیم. نکته جالب اینجاست که برخیها این تخلفات را به چپهای آن زمان نسبت میدهند که البته ما نکات ناگفته زیادی داریم و اگر روزی قرار باشد که بگوییم چه کسانی آن کارها را میکردند و امام چه توصیهای فرمودند و چرا آقای سراجالدین موسوی به کمیته آمدند، همه چیز معلوم میشود. دو نکته در این زمینه وجود دارد نخست اینکه تاریخ را دگرگونه نشان دهیم و تخلفات را تندروی جریان چپ بدانند در حالی که این تخلفات در آن زمان هم توسط ما صورت نمیگرفت بلکه سلفهای همین دوستانی بودند که امروز هم دست از تندروی نکشیدهاند. آنها آن زمان نیز تخلفاتی را صورت دادند که ما مانع آنها میشدیم. شما اگر از آقای ناطق نوری بپرسید و بعضی رسانهها و روزنامهها را ورق بزنید حقیقت را خواهید یافت».
خبرنگار از میرلوحی می پرسد که آیا اکبر پونز، یا ماجرهای سطل سوسک، پنبههای تیغ دار مربوط به جریان چپ نیست؟ و او پاسخ می دهد: «ما در گذشته چپ بودیم و نگاهمان در مسائل اقتصادی سوسیالیستی بود چون شرایط زمان به گونه دیگری بود. آن زمان شوروی در دنیا وجود داشت و ناتو و غرب همه کاره بودند و شما امروز را که خود آقای ترامپ هم زیر پای ناتو میزند، ملاک قرار ندهید. 40 سال قبل، نصف دنیا را ناتو و نصف دیگر را همپیمانان ورشو اداره میکردند و البته در آن شرایط اغلب مدیران کشور دارای نگاه سوسیالیستی بودند. خداوند آقای هاشمی رفسنجانی را رحمت کند چراکه ایشان همواره محکوم میشد و اصولگرایان میگفتند که زیر عمامه هاشمی داس و چکش است. من نمیخواهم دفاع کنم چراکه همه ما نواقصی داشتیم و باید از مردم به دلیل اشکالاتمان عذرخواهی کنیم اما به هر حال لطف خدا، نفس گرم، صداقت و امامت امام (ره)، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی که زحمتهای زیادی کشیدند شرایط طوری شده که نظام حفظ شده است و مردم هم بزرگواری کردند و نواقص ما را بخشیدهاند اما اگر قرار است گذشته را مرور کنیم به نظرم دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب مسئولیتهای خود را بپذیرند و گردن هم نیندازند و ثانیاً اگر ما یک هدف مشترک که حفظ نظام و منافع، کرامت و جایگاه ملت ایران باشد را داشته باشیم آن وقت این اختلافها، اختلافات دیدگاهی میشود و مسئلهای را به وجود نخواهد آورد و اینکه اختلاف دیدگاه در مورد جوانان و زنان هم میتواند در جهت پیشرفت جامع نرمش داشته باشد چرا که شما میبینید در جریانی که نگاه تندی به این دو مقوله دارد یک زن وزیر میشود که البته این توفیقی بود که اجازه دادند؛ چرا که اگر میگذاشتند آقای روحانی نیز 2 الی 3 وزیر زن انتخاب میکرد و ما هم میتوانستیم بگوییم از این گردنه هم عبور کردیم. ما زمانی فکر میکردیم که به اصلاحطلبان خیلی طرفدار رسانه هستند اما آیا امروز کسی میتواند به نام غیر اصلاحطلب رسانهها را محدود کند؟ نمیتواند چون از این مقطع عبور کردهایم چراکه فضای مجازی مسئله را حل کرد. ما اصلاحطلبان طرفدار NGOها بودیم و آن را گسترش دادیم. ... باید همه نواقص را رفع و به دلیل اشتباهات از مردم عذرخواهی کنیم. در همه مسئولیتهایی که داشتم اگر کسی ادعا کند که میرلوحی یک سیلی به من زده و یا کسی شاهد سیلی زدن من بوده و یا دستور سیلی زدن صادر کرده باشم آن شخص یا اشخاص میتوانند در میدان آزادی صد تا سیلی به من بزنند. زمان آقای خاتمی وقتی ایشان به سفر رفتند عدهای مطالب آقای خلخالی را پخش کردند که اینها با هم بودند. آقای خلخالی یک مدت محدود حضور داشت و شرایط هم شرایط اول انقلاب بود و ما هم بیتجربه بودیم و حال بخواهیم همه مسائل را به اصلاحطلبان نسبت بدهیم، درست نیست. همانگونه که ما هم حق نداریم اصولرگایان را محکوم کنیم که سابقه شما فلان است. به هر حال کم یا زیاد همه با هم بودیم. و امروز هم در مجلس، دولت و قوه قضائیه با هم هستیم بنابراین باید با گفتوگو نواقص را رفع کنیم تا کارآمدی نظام بالا برود تا به سطح و جایگاهی که در منطقه و دنیا مدنظر داریم برسیم».
میرلوحی در ادامه این گفت وگو به انتخابات اخیر ریاست جمهوری پرداخت و گفت: « رای آقای روحانی پله پله به اوج رسید یعنی تا 15 اردیبهشت حرکتهای جامعه و نظرسنجیها خیلی سینوسی بود و ما تقریبا در اسفند ماه فکر میکردیم که آقای روحانی بیرقیب است؛ و من معتقد بودم که رقیب آقای روحانی خانه نشینی مردم است اما به زمان انتخابات که نزدیک میشدیم دو استراتژی از جریان رقیب استشمام کردیم نخست اینکه مشارکت مردم کمتر باشد و دوم اینکه حسن روحانی را به مرحله دوم بکشانند که هر دوی این استراتژی صورت گرفت و خود دوستان هم نظرشان را اظهار کردند. جریان اصولگرایی جمنا را مطرح میکرد اما اگر نگاهی به شورای مرکزی جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) بیندازید میبینید هیچ یک از اعضای شورای مرکزی اینگونه که باید و شاید کار حزبی نکردند و چهرههای سیاسی و غیرحزبی و به عبارتی چهرههای حقیقی هستند. فعالیت حزبی و تشکیلاتی کار بسیار سنگینی است و دارای هزینه است اما وقتی جمعیت را دیدند جدی وارد صحنه شدند و از فروردین فضای رقابتی جدی و نفسگیر شد و آقای روحانی در آن مقطع به طور جدی و با حساسیت خاصی سربازها را جابجا میکردند چراکه آثار آن سریعتر خود را نشان میداد؛ جامعه انتظاراتی داشتند به عبارتی انتظارات اقوام به طور جدی از هر دو جناح مطرح شد. همه فکر میکردند گزینه نهایی اصولگرایان آقای قالیباف است اما تشخیص ما درست بود. آقای رئیسی به عنوان گزینه نهایی تا آخر در صحنه انتخابات ماند. بنابراین اقوام، بانوان و جوانان به صورت جدی مذاکره میکردند. زنان به این دلیل که احساس میکردند خواستههایشان مورد غفلت قرار گرفته جدیتر مذاکره میکردند. امروز جامعه زنان هر دو جریان دارای تشکلهای مشترک هستند چون اهداف مشترک دارند. طبیعی بود در این شرایط هر جریان بهتر میتوانست با این اقشار گفتوگو و لابی کند، موفقتر شود. در اقوام آقای مولوی عبدالحمید جلسات زیادی جهت تحقق مطالبات صورت داد که در نهایت به کمپین حمایت از آقای روحانی پیوست. زنان نیز اقبال بیشتری به آقای روحانی داشتند؛ اهل فرهنگ و هنر علیرغم همه گلایههایی که دارند اما میدانند ارادت اصلاحطلبان به آنها عمیقتر است».
وی افزود: « در هر صورت این برداشت صورت گرفت آقای روحانی نسبت به زنان، جوانان و اقوام توجه بیشتری دارد بنابراین طبیعی است که ما انتظار داشته باشیم که این توجهها در کابینه نمود پیدا کند. اما آنطور که ما انتظار داشتیم، نشد. امیدواریم با معاونان و زیرمجموعهها این اتفاق صورت بگیرد چراکه هر چقدر این مهم به تاخیر بیفتد نظام ضرر میکند. امروز 67 درصد قبولی کنکور به دختران تعلق دارد و این قبولی در کیفیت رشتهها نیز نمود دارد یعنی رشتههای برتر متعلق به دختران ما است این همه سرمایهگذاری برای دختران به چه منظور است؟ برای این است که آنها خانهدار بشوند؟!».
میرلوحی در پاسخ به اینکه دولت وابسته به اصلاحطلبان است یا اصلاحطلبان وابسته به دولت؟ گفت: « ما و دولت متحد همدیگر هستیم. ... این وابستگی متقابل است. سال 92 یک اتفاق بود اما آثار و ثمرات آن برای جامعه خیلی مفید است. این به دلیل تدبیر مسئولانه، دلسوزانه و صادقانه اصلاحطلبان بود چراکه بیتدبیر نمیتوانستیم این کار را صورت بدهیم. اگر ما در سال 92 این کار را صورت دادیم به دلیل این بود که در یک میدان محدود به سرعت این تصمیم را گرفتیم. بنابراین اگر یک اتاق فکر قوی و مسئول وجود نداشت میتوانست اشتباهات بزرگی شکل بگیرد. در سال 94 بیشتر اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند بنابراین یا باید قهر میکردیم یا میماندیم. ما ماندیم، تدبیر کردیم و لیست امید را بستیم و مجلس دهم تشکیل شد. به نظر شما کدام یک از دو راه به نفع کشور بود. وقتی ما میگوییم تدبیرمان منافع ملی است یعنی قطعاً با تدبیر، دلسوزانه و مسئولانه عمل خواهیم کرد».
وی با تاکید بر اینکه تدبیر اصلاح طلبان به رای آوری اصلاح طلبان منجر شد، گفت: « من با همه ارادتی که به آقای روحانی دارم اما هیچگاه برای اینکه روحانی پلهای خود با اصولگرایان را خراب کند کف نزدم. من چندین بار از آقای ناطق نوری خواهش کردم که بیایند و جریان اصولگرایی را جمع کنند. چرا که یک پهلوان تنها در وسط میدان به چه دردی میخورد. پهلوان زمانی پهلوان است که رقیب وی هم قوی باشد و پهلوانانه با هم رقابت کنند. شما ببینید وقتی در بازیهای فوتبال نتیجه صفر - صفر میشود همه از نتیجه ایراد میگیرند علی ای حال معتقدیم تدبیری آقای خاتمی، فداکاری آقای عارف و مجموع شرایط سبب پیروزی آقای روحانی در سال 92 شد؛ با اینکه سابقه همکاری اصلاحطلبان با آقای روحانی خیلی محدود بود اما ایشان از تراز انتظار اصلاحطلبان نیز عبور کرد اما از سال 92 تا 94 همه مقاصد اصلاحطلبان را پیگیری میکند که حقوق جوانان، زنان و شهروندی و تعامل با دنیا از جمله این انتظارات بود و آقای روحانی در حالی این انتظارات ما را برآورده کرد که پیشینه اصولگرایانه دارد بنابراین ما وقتی میوه و ثمره ائتلاف با آقای روحانی را دیدیم هم ایشان به ما نزدیک شدند و هم ما به ایشان نزدیکتر شدیم و در سال 94 ائتلاف جامعهای صورت دادیم و نتیجه آن را در مجلس دیدیم. در سال 96 نیز با تمام توان در کنار آقای روحانی قرار گرفتیم بنابراین در این انتخابات دیگر پرچم، پرچم اصلاحطلبانه بود چراکه شعارهای آقای روحانی نیز به سمت شعارهای اصلاحطلبانه تغییر جهت داد و تمام میتینگهایی که در استانها شکل میگرفت اردوگاه اصلاحطلبان بود بنابراین رنگ و جلای کار همه اصلاحطلبانه بود».
میرلوحی در پاسخ به خبرنگار که می پرسد، سهم اصلاحطلبان در کابینه بیشتر است یا کارگزاران؟ گفت: « کارگزاران عضو جبهه اصلاحات است و ما تفاوتی با آنها نداریم».
وی با اشاره به اینکه اصلاح طلبان انتظار بیشتری از دولت داشتند، می گوید که هنوز هم امیدوار هستند زیرا انتصاب معاونان نیز مهم است. او همچنین تاکید می کند که « اصلاحطلبان برای کابینه هیچ لیستی به دولت ندادند» می گوید: « برخی از دوستان ما معتقد بودند که از روحانی مشروط حمایت کنیم و قبل از این حمایت توافقنامهای را به صورت کاغذ امضا کنیم اما این کار بنا بر توصیه بزرگان صورت نگرفت؛ اصلاحطلبان احساسشان این بود که از آقای روحانی بیشتر حمایت کنند بنابراین به همین دلیل شروطی هم که قرار بود با آقای روحانی داشته باشیم دیگر مطرح نشد و از شروطمان عبور کردیم. امروز هم میگوییم که افکار عمومی انتظارات دارند امروز در برخی ملاقاتهایی که داریم عدهای از ما گلایههایی میکنند اما ما خود را مدیون مردم میدانیم بنابراین امیدواریم اوضاع بهتر شود. به همین دلیل برای ما عملکرد دولت بیشتر از اشخاص مهم است و اهمیت دارد. ما میتوانستیم برای کابینه لیست بدهیم و محکم نیز پای آن بایستیم».
عضو شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان با اشاره به اهمیت عملکرد دولت در انتخابات های سال 98 و 1400 گفت: « امروز فیلتر دیگر در کشور جوابگو نیست چرا که باید حقوق شهروندی رعایت شود، زنان، هنرمندان و دانشگاهیان احترام داشته باشند و اقتصاد، اشتغال و بیکاری حل شود و این بحث جدی ما است. امروز مسأله اقتصاد و اشتغال به وضعی رسیده است که پاشنه آشیل کشور ما محسوب میشود. ما اگر اشتغال و اقتصاد را حل نکنیم عملاً کار مهمی صورت ندادهایم. ... امروز بیشتر قشر بیکار را فارغالتحصیلان تشکیل میدهند. به عبارتی 3 میلیون بیکار در کشور ما فقط فارغالتحصیلان هستند. ... ما اینها را ملاک قرار خواهیم داد یعنی اگر دیدیم که شاخصها، سرمایهگذاری پیشرفت داشت و فساد کاهش یافت قطعاً از دولت راضی خواهیم بود و برایمان چندان اهمیت ندارد که وزیر دولت تابلوی اصلاحطلبی نداشته باشد. اگر وزیری در کابینه با تابلوی اصلاحطلبی حضور داشته باشد اما کارایی لازم را از خود بروز ندهد ما قطعاً از وی انتقاد خواهیم کرد».
میرلوحی در بخش دیگری از این گفت وگو به انتخابات مجلس گذشته پرداخت و با بیان اینکه بعد از رد صلاحیت ها دستمان خالی بود، گفت : « ما دو سیاست پیشرو داشتیم نخست اینکه 30 درصد از لیست باید به زنان و جوانان اختصاص پیدا میکرد یا ...» خبرنگار فارس همین که حرف به حضور زنان می رسد صحبت میرلوحی را قطع کرده به شایعاتی که درمورد حضور در لیست به واسطه پول و لابی مطرح بود، اشاره می کند. میرلوحی با این توضیح که موضوع مورد اشاره او به انتخابات شورای شهر مربوط می شود، گفت: « اگر افراد مدعی میتوانستند یک اپسیلون از ادعای خود را ثابت کنند، قطعاً میکردند. بنده مسئول مالی ستاد تهران بودم و ما کمترین هزینه را در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی متحمل شدیم و این هزینه یک میلیارد تومان بود یعنی سرانه هزینه تبلیغات برای هر عضو لیست امید 35 میلیون تومان بوده است شما با این مبلغ حتی نمیتوانید در روستاها نیز چنین کاری را صورت دهید. بنابراین این صحبتها برای خنثی کردن زحمات ما صورت میگیرد... ما از هر نفر 50 میلیون تومان جهت تبلیغات اخذ کردیم و برخیها نیز هیچ پولی به ما ندادند. قرار بود از هر 30 نفر 50 میلیون دریافت کنیم و کل دارایی به یک و نیم میلیارد تومان برسد اما چون ندادند به همین یک میلیارد اکتفا کردیم و برخی از خرجهای دیگر همچون جشن را لغو کردیم و با یک میلیارد تومان حسابهای ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در مجلس دهم را بستیم».
میرلوحی بعد از بیان اظهاراتی در ارزیابی عملکرد دولت یازدهم، در بخش پایانی گفت وگو در مورد اینکه اعتدالی ها خود را یک جریان و گفتمان می دانند، گفت: « اعتدالیها درحال حاضر بینابین اصولگرایان و اصلاحطلبها بازی میکنند و هنوز گفتمان نیز نشدهاند. اصولگرایان در دانشگاهها چون بسیج را دارند فکر میکنند از تشکیلات بینیاز هستند. شاید این قضیه واکنشی به آن قضیه است. چراکه اگر چتر بسیج در دانشگاهها بر روی همه گسترانده شود که این البته به نفع آنها و کشور است. در این حالت دیگر انجمن اسلامی معنا ندارد و هر دو جریان میتوانند در انجمنهای اسلامی فعال شوند. اما چون فضای دانشگاه محدود شده است اصولگرایان در بسیج و اصلاحطلبان در انجمنهای اسلامی فعالیت میکنند».
مازندمجلس: سید محمود میرلوحی عضو شورای سیاست گذاری اصلاحطلبان در ارزیابی کابینه دوازدهم گفت: « آنطور که ما انتظار داشتیم، نشد. امیدواریم با معاونان و زیرمجموعهها این اتفاق صورت بگیرد چراکه هر چقدر این مهم به تاخیر بیفتد نظام ضرر میکند».