علی حاجی ناصری : درباره نسبت فضای آکادمیک و فضای رسانهای نظرات متفاوتی ازسوی فعالان این دو حوزه وجود دارد؛ برخی اساتید دانشگاه، شأن آکادمیک را عاملیبرای پرهیز از نزدیک شدن به فضای رسانه میدانند و رابطه چندان مناسبی با رسانههاو خبرنگاران ندارند. برخی دیگر اما رابطهای تنگاتنگ با رسانهها دارند و حتی جزییتریناتفاقات زندگی خود را با خبرنگاران در میان میگذارند. هر دو دیدگاه، موافقان ومخالفانی دارد و هر دو رفتار از سوی اهالی رسانه مورد پذیرش قرار گرفته است. امانمیتوان انکار کرد که برای رسانهایها و مخاطبان آن، دسته دوم جذابیت بیشتریدارند و نظرات آنها بهدلیل استدلالات منطقی و علمی شنیدنیتر است. در این نوشتار به مرور دیدگاههای 5 نفر از خبرسازترین چهرههای حوزهعلوم انسانی در عرصه علوم انسانی پرداختهایم:
احمد نقیبزاده
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و دارای مدرک دکترای جامعهشناسی سیاسی ازدانشگاه پاریس است اما هر از گاهی بهعنوان تحلیلگر سیاست داخلی و سیاست بینالمللنامش در رسانههای مجازی و مکتوب بهچشم میخورد. نقیبزاده را بیشتر چهرهای باتمایلات تکنوکرات و جریان منتسب به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی میشناسند؛ چهآنکه به صراحت زبان به انتقاد از اصولگرایان میگشاید و در عین حال ابایی همندارد که نظراتی خلاف میل اصلاحطلبان بیان کند. در کنار نامهایی همچون سعیدحجاریان و محمدرضا تاجیک در برخی برههها نام نقیبزاده بهعنوان تئوریسین جریاناصلاحات مطرح شده اما او با انتقادات صریح و چه بسا گزنده تلاش کرده است مرزبندیخود را با اصلاحطلبان به نمایش بگذارد. او با انتقاد از آنچه تندرویهای اصلاحطلباندر دوره ریاستجمهوری هشتساله سید محمد خاتمی مینامد، در یکی از اظهارنظرهایشچنین میگوید: «معتقدم باعث و بانی شکست اصلاحطلبان تا حد زیادی خودشان و رفتارهایغیرمنطقیشان بود. اقدام رهبری مبنی بر اجازه دادن به روی کار آمدن دولت اصلاحاتنشاندهنده این است که در نظر رهبری آرای مردم از چه جایگاهی برخوردار است اما متاسفانهما دیدیم که اصلاحطلبان و دومخردادیها پاسخ اعتماد و حمایتهای رهبری را چگونهدادند.» نامه حمایتی از حجتالاسلام حسن روحانی رییسجمهور در دوره انتخاباتاردیبهشت ۹۶ به دو تن از مراجع قم و حمایت ضمنی از استقلال اقلیم کردستان عراق ازجمله موضعگیریهای خبرساز نقیبزاده در ماههای اخیر است.
محمدرضا تاجیک
از معدود عالمان علم سیاست است که هم سیاستورزی را خوب میداند و هم بهعنوانچهرهای آکادمیک مورد پذیرش قرار گرفته است. او که دکترای تحلیل گفتمان در سیاسترا از دانشگاه اسکس انگلستان دریافت کرده و از سال 74 در دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکند، در دوره صدارت سید محمد خاتمی بردولت، ریاست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری بر عهده او بود و در انتخاباتریاستجمهوری دهم در قامت مشاور سیاسی میرحسین موسوی فعالیت میکرد. تاجیک هموارهچهرهای کاملا اصلاحطلبانه از خود به نمایش گذاشته است. حتی زمانیکه بسیاری ازاصلاحطلبان مدافع تمامقد دولت حجتالاسلام حسن روحانی بودند او انتقادات صریحیرا نسبت به دولت و شخص رییسجمهور وارد کرد. شاید تنها حمایت علنی او از انتخابروحانی در برهه پایان فعالیت محمود احمدینژاد و روی کار آمدن جانشین او بود که ازعمق و گستره امید مردمی سخن گفت که شرایط را دگرگون کرده است. این امیدواری امادیری نپایید و او اعلام کرد که پرهای امیدش را کنده و مطالباتش را حداقلی کردهاست. نقلقولهای فراوانی از محمدرضا تاجیک درباره دولت روحانی میتوان بیان کرد؛از تعابیر طنزی همچون دولت هلو انجیری تا انتقاداتی گزنده همانند دولت پوپولیستی ودولت اختلاط... شخصیت پیچیده تاجیک و تحلیلهای شنیدنیاش، همواره او را به چهرهایجذاب در عرصه سیاست تبدیل کرده است. او زمانی از آرزوی خود برای تکیه زدن بر کرسیریاستجمهوری هم سخن گفته بود.
صادق زیباکلام
خبرسازترین و شاید به عبارت درستتر جنجالیترین چهره دانشگاهی – رسانهایاست. غیر از صادق زیباکلام هیچ استاد دانشگاهی را نمیتوان پیدا کرد که حضورش درجامعه با استقبال گسترده مردم مواجه شود و برای امضا گرفتن از او صفهای عریض وطویل تشکیل شود. هنوز زمان زیادی از حضورهای پیدرپی او در نمایشگاه مطبوعات ونمایشگاه کتاب نگذشته است و کمتر کسی است که اخبار سیاسی را دنبال کند اما از حضورخبرساز زیباکلام بیاطلاع باشد. بسیاری این انتقاد را نسبت به زیباکلام مطرح میکنندکه در رفتارها و اظهارنظرهایش، شان یک چهره آکادمیک را در نظر نمیگیرد و بیشتر درقالب یک تحلیلگر سیاست وارد گود میشود تا یک عالم علم سیاست. برخلاف بسیاری ازاساتید حوزه علوم انسانی همواره در تحلیلهایش نام چهرههای عرصه سیاستورزی بهچشم میخورد. حتما خودش هم چندان بیرغبت نیست که نامش بر سر زبانها باشد. زمانیمیگوید من با تمام گوشت و پوست و استخوانم یک چهره لیبرال هستم و در برههای دیگرتصویر احضاریهاش به دادسرا را روی صفحه تلگرام و اینستاگرام شخصیاش منتشر میکند.او البته زندگی شخصی پرفراز و نشیبی را پشتسر گذاشته است؛ از تحصیل در اتریش وانگلستان تا حضور در مذاکرات کردستان به همراه مرحوم دکتر ابراهیم یزدی. زیباکلاماز یکسو سابقه زندانی سیاسی در رژیم پهلوی را در کارنامه دارد و از سوی دیگر منتقدسیاست داخلی فعلی است. اقداماتی همچون عبور از کنار پرچم اسراییل و دفاع از رضاشاهتوجهات را به او جلب کرده است.
حمیدرضا جلاییپور
استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران است اما در عین حال سابقه سیاستورزی بهویژهدر قالب تشکیلات حزبی اصلاحطلب از جمله علاقهمندیهای اوست. عضویت در شورایمرکزی حزب مشارکت و حزب اتحاد ملت را در کارنامه دارد و روزگاری مدیرمسئول روزنامههایجامعه و نوسازی بود. جلاییپور در حوزه جامعهشناسی سیاسی و جنبشهای اجتماعیهمواره نظرات قابلتاملی دارد. او معتقد است نوعی «دولت پنهان» در جامعه امروزایران حضور دارد که در برابر «دولت قانونی» قرار میگیرد و اجازه پیشبرد امور رانمیدهد؛ نظری که با انتقادات فراوانی از سوی اصولگرایان مواجه شده است. جلاییپورکه معاونت استانداری کردستان و فرمانداری نقده را تجربه کرده است، از نیروهایوزارت امور خارجه در دهه 60 است کهبرای ادامه تحصیل این وزارتخانه را ترک کرده و به انگلستان رفته است. او از سال 92 دفاع تمامقدی از حسن روحانی و دولت او داشته و در برهه پس ازانتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نیز که بسیاری از اصلاحطلبان زبان به گلایه وانتقاد از کابینه پیشنهادی گشودند با استدلالات خاص خود از کلیت کابینه پیشنهادیدفاع کرد. جلاییپور از روحانی خواسته است برجام 2 را در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد کلید بزند. در سال 95 و پس از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، یکی از چهرههایی که بهارائه تحلیلهای مهمی درباره دوران پساهاشمی پرداخت حمیدرضا جلاییپور بود. اوگفته بود که اگر امثال هاشمی در جریان انقلاب و جمهوری اسلامی نبودند اسلام دیگریدر ایران حاکم میشد و ایران به پاکستان شباهت مییافت. جلاییپور دو برادر خود رادر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از دست داده و فرزندش محمدرضا از چهرههای جوانحوزه علوم انسانی است.
محمود سریعالقلم
استاد گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی است. اگرچه ازسالها پیش نام او بهعنوان پژوهشگر توسعه و روابط بینالملل در رسانهها به چشممیخورد اما از سال 92 و پیشاز انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیش از هر زمان دیگری نام او بر سر زبانهاافتاد. این فارغالتحصیل دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در رشته روابط بینالملل در آنزمان بهعنوان یکی از مشاوران حسن روحانی معرفی شد اما چند ماه پس از آغاز بهکاردولت انتشار تصویر او در اجلاس داووس درحالیکه کراوات بر گردن داشت واکنشهایمتفاوتی را برانگیخت؛ تا جاییکه رسانههای اصولگرا و صداوسیما از آنچه «پوششغربی» سریعالقلم خواندند از او و دولت انتقاد کردند اما در نهایت حسامالدین آشنانماینده دولت در شورای نظارت بر صداوسیما اعلام کرد که تاکنون حکم مشاورت رییسجمهوربرای محمود سریعالقلم صادر نشده است. او یکی از منتقدان رفتارهای پوپولیستی بهشمارمیرود اما اظهارنظرهایش در این باره واکنشهای متفاوتی بهدنبال داشته است. سریعالقلمدر سال 92 گفته بود: «خیلی طبیعی است که منغریزی، احساسی و پوپولیستی تربیت بشوم. صداوسیما هم که چقدر به این جریان کمک میکند،میرود از یک لبوفروش میپرسد نظر شما درباره برنامه هستهای چیست؟ این خیلی اثر میگذارد.یا یک راننده تاکسی که از 5 صبح تا 12 شب باید در این خیابانها بدود تا هزینه 3بچه دانشجویش را درآورد، سر چهارراه از او میپرسند که نظر شما درباره برنامه هستهایو مذاکرات ژنو چیست؟ او چه دانشی دارد که یک واکنش منطقی به این سوال بدهد؟صداوسیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و کمک میکند به جلوگیری از رشد عقلی واستدلالی جامعه.» او در برهههای مختلف ویژگیهایی را برای زندگی مطلوب و جامعهتوسعهیافته ذکر میکند اما این نظرات نیز از انتقادات منتقدان دور نمانده است.آذرماه 93 زمانیکه سریعالقلم در بیان یکیاز 30 ویژگی یک جامعه زنده نوشت کهدانمارک از شهروندان چنین جامعهای درخواست ویزا نمیکند، حمید رسایی نماینده وقتتهران در مجلس نهم و عضو جبهه پایداری از لاریجانی درخواست زمان تذکر کرد و چنیندیدگاهی را مصداق نفوذ در میان مسئولان دولت دانست.