برگزیده ها
مخالفت مصباحی‌مقدم با شورای فقها/ احزاب از جمنا ناراحت بودند

مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفت: بحث‌هایی الان در جمنا مطرح است که چون طور می‌شود، در تدوین لیست انتخاباتی نوآوری داشت و ترکیب نامزدهای لیست نسبت به گذشته با حضور اقوام، تعداد بیشتر خانم‌ها و افراد جوان‌تر، متنوع‌تر شود اما مباحث هنوز به جمع‌بندی نرسیده است.

مازندمجلس:امید کرمانی‌ها: بعد از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی، نقش شیخوخیت در جناح های سیاسی کشور پررنگ شد. به طوریکه جامعه روحانیت مبارز جلسه می گذاشت و لیست انتخاباتی جناح راست را در سراسر کشور برای انتخابات مجلس شورای اسلامی تدوین و تنظیم می کرد و در جناح چپ نیز مجمع روحانیون مبارز ایفاگر این نقش بود. 

امروز بعد از گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب، علاوه بر نام و عنوان، مکانیزم تصمیم گیری‌ جریان های سیاسی از شیخوخیت به شورایی تغییر کرده است. با این وجود جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران در اردوگاه اصولگرایان گرچه از آنجایگاه سابق برخوردار نیستند اما به عنوان مرجع داوری شناخته می شوند.

غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تهران درباره علت کمرنگ شدن نقش شیخوخیت در جریان اصولگرا می گوید: برخی تشکل های جدید دیدگاه های متفاوتی داشتند و معتقد بودند دوره شیخوخیت تمام شده است، برخی نیز مثل پایداری معتقد به سه فقیه بودند. این مسئله باعث شد که آن موقعیت دیگر برای جامعه روحانیت استمرار پیدا نکند.

مشروح گفتگوی خبرآنلاین با سخنگوی جامعه روحانیت مبارز را در ادامه بخوانید.

****

در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با وجودی کهتصور می شد جامعه روحانیت و جامعه مدرسین یک کمیته مشترکی را تشکیل دهند این اتفاقنیفتاد. آقای ابراهیمی تلویحا به تصمیم آیت الله یزدی و آیت الله موحدی کرمانیاشاره کرد و گفت «بزرگان، مصلحت ندانستند کمیته مشترکی در این مقطع شکل بگیرد» علتچه بود و چه مصلحتی برای اتخاذ این تصمیم وجود داشت؟

جامعه مدرسین برای انتخابات ریاست جمهوریدوازدهم نشستی گذاشت، جمع بندی این بود که به انتخابات ورود نکند و حتی از آیتالله یزدی به عنوان رئیس جامعه خواستند، ایشان هم از جایگاه حقوقی خودش در ورود بهانتخابات استفاده نکند.

اما جامعه مدرسین به طور رسمی از آقای رئیسیحمایت کرد؟

نهایتا بله اما چون تصمیم اول شان این بود، طبعاما نتوانستیم آن کمیته مشترک را تشکیل بدهیم.

آیا رایزنی برای تشکیل کمیته مشترک بین جامعهروحانیت و جامعه مدرسین داشتید؟

بله، قصد ما این بود. گفتگو شد تا جامعه روحانیتبا جامعه مدرسین شبیه ادوار گذشته برای انتخابات کمیته مشترک تشکیل دهد ولی باتوجه به اینکه اعضای جامعه مدرسین این تصمیم را گرفته بودند، تشکیل چنین کمیتهمشترکی را بین دو جامعه نپذیرفتند.

آن زمان در تحلیل ها آمد که جامعه مدرسین وجامعه روحانیت عزمی برای تعیین مصداق در انتخابات ریاست جمهوری نداشتند چونمی خواستند رویه سکوت پیشه کنند با این استدلال که آقای روحانی رئیس جمهور مستقر بودهو رقابت با رئیس جمهور مستقر خیلی سخت است، آیا چنین نیتی وجود داشت؟

درباره جامعه مدرسین نیت خوانی نمی کنم ولیدرباره جامعه روحانیت چنین سخنی نبود.

آیت الله مصباح یزدی درباره جمنا گفت «از زمان شکل گیری جبهه پایداری من در پی چنین حرکت و اقدام مردمی بودم».

اینکه می گویند طیف سنتی اصولگرا می خواست درانتخابات سکوت پیشه کند صحت ندارد؟

خیر، هیچ گاه مبنای ما سکوت نیست، مگر اینکه بابحث هایی که می کنیم به این جمع بندی برسیم که سکوت را ترجیح دهیم. مثل دور دومانتخابات ریاست جمهوری سال 84 که یک طرفش آقای هاشمی و یک طرفش آقای احمدی نژاد بود،آنجا ترجیح دادیم سکوت کنیم. البته دور اول از آقای هاشمی حمایت کردیم اما سکوت مادر دور دوم کاملا معنی دار بود. ما اصل را بر این گذاشتیم که در مسائل سیاسی ازجمله در انتخابات ریاست جمهوری فعال باشیم بنابراین این دوره تصمیم ما این بود کهفعال به میدان بیاییم و مجموعه احزاب و گروه های اصولگرا را ساماندهی کنیم ولیدیدیم، پیشنهاد کردند یک حرکت متفاوتی صورت بگیرد که جمنا آمد.

اینکه می گویند حمایت از آقای رئیسی به طیف سنتیجریان اصولگرا تحمیل شد، صحت دارد؟

خیر، حرف درستی نیست. حداقل ما نسبت به جامعهروحانیت این را قبول نداریم. جامعه روحانیت درباره آقای رئیسی به این جمع بندیرسید که حمایت کند و آقای رئیسی هم در جلسه جامعه روحانیت قبل از اینکه اعلام کنیمو بیانیه بدهیم، حضور پیدا کرد و دیدگاه های خود را بیان کرد. جمع بندی جامعهروحانیت این بود که از او حمایت کند. این اتفاق زمانی افتاد که هنوز جمنا به جمعبندی نسبت به حمایت از آقای رئیسی نرسیده بود.

حاج آقا! جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین نوع همکاریشان با همدیگر راهبردی است یا تاکتیکی؟

مواضع و دیدگاه ها و اشتراکات بسیار بالایی دارندبرای همین غالبا و به صورت تاریخی، این همراهی ها راهبردی تلقی می شود ولی راهبردیاست که گاهی شاید تاکتیکی شود.

در ماجرای جمنا، جامعه روحانیت ورود کرد و حمایتمعنوی داشت به نوعی پدر معنوی این مکانیزم تعریف شد اما جامعه مدرسین سکوت پیشهکرد، به این اتفاق همکاری راهبردی نمی گویند، در واقع می توان رابطه جامعه روحانیتو جامعه مدرسین را تاکتیکی نامید؟

عکسش تاکتیک است. رابطه دو جامعه راهبردی استاما گاهی این منجر به همکاری در بعضی برهه ها نمی شود. چون به جمع بندی مشابه نمیرسند درباره این موارد روابط تاکتیکی می شود.

اعضای جامعه مدرسین درباره حمایت از جمنا چرا بهاشتراک نظر نرسیدند؟

چون فرض شان از ابتدا بر این بود که ورود نکنند،پس کمیته مشترک تشکیل نشد بعدا که دیدند خروجی جناب آقای رئیسی است آنها جلسهگذاشتند و از آقای رئیسی حمایت کردند، در واقع با تأخیر این کار از جانب جامعهمدرسین صورت گرفت.

برخی سیاسیون معتقدند پشت صحنه جمنا غیرشفافاست. آیا جامعه روحانیت چنین نگاهی دارد؟

خیر برای جامعه روحانیت پشت صحنه جمنا کاملاشفاف بود.

در جریان اصولگرا این نگاه به جمنا وجود داشت که برآمدهاز خواست و نظر جریانات اصولگرا نیست بلکه تحمیلی است؟

جامعه روحانیت حرکتجمنا را تحمیلی تلقی نمی کند چون شروعش در مشورت با آیت الله موحدی کرمانی بود واو نیز در جامعه روحانیت مسئله را مطرح کرد. پس جمنا پشت صحنه پیچیده ایندارد.(خنده)

اینکه می گویند جامعه روحانیت مبارز و جامعهمدرسین از یک مقطعی به بعد مخصوصا از سال 92 در موضوع انتخاب مصداق از میان 3کاندیدا یعنی آقایان ولایتی، حداد و قالیباف اختلافاتی با هم پیدا کردند، درست است؟

خیر به نتایج مشترک نرسیدند. همین.

یعنی اختلافی بین دو جامعه نبود؟

خیر.

اما یکی از اعضای جامعه مدرسین معتقد بود که جامعهروحانیت در سال 92 خلف وعده کرد؟

حرف درستی نیست. من تأیید نمی کنم. اعضای جامعهمدرسین جداگانه خودشان درباره کاندیداها بحث کردند و به اکثریت قاطع نرسیدند.البته بیش از 50 درصد اعضای جامعه مدرسین از آقای ولایتی حمایت کردند. جامعهروحانیت مبارز هم جداگانه بحث کرد و باز به نتیجه قاطع که 2 سوم باشد حاصل نشد ولیاکثریت به حمایت از آقای قالیباف تمایل داشتند. این خروجی جلسات جداگانه جامعهمدرسین و جامعه روحانیت بود بنابراین دو جامعه نتوانستند به نقطه مشترک برسند.

قطعا اثرگذاری شخص آقای خاتمی را مجمع روحانیون نمی تواند به نام خود مصادره کند چون خبرهایی داریم که مجمع روحانیون خیلی با انسجام نیست و خیلی جلسات شان تشکیل نمی شود.

البته گفته می شود نگاه دو جامعه روی حمایت از آقایولایتی بود اما چون آیت الله مهدوی کنی به حمایت از آقای قالیباف نظر داشت، سکوتپیشه کرد؟

این سخن درست نیست. ما در جامعه روحانیت مبارزبه جمع بندی نرسیدیم. سه کاندیدا خودشان وعده کرده بودند ائتلافی تشکیل دهند و به یکنامزد برسند آیت الله مهدوی کنی می گفت «به وعده تان وفا کنید» و ناراحت بود کهچرا آنها به عهد خود وفا نمی کنند. البته آقای حدادعادل انصراف داد اما دو نفردیگر ماندند، این مسئله یک نوع حس پس زدن را پدید آورد و نشد که جامعه روحانیت دربارهانتخاب نامزد مورد حمایت به جمع بندی برسد.

چرا نفوذ جامعه روحانیت در تهران کم شده است، یکزمانی جامعه روحانیت می نشست و برای کل کشور در انتخابات مجلس لیست می داد یا برایانتخابات ریاست جمهوری نامزد معرفی می کرد اما آقای حسین ابراهیمی گفت نفوذ جامعهروحانیت مبارز در تهران کم شده است، به نظر شما چرا این اتفاق افتاد؟

البته این نکته وجود دارد. مقداری ارتباط جامعهروحانیت با شاخه مناطقش ضعیف شده است و همین در کاهش نفوذ جامعه روحانیت در تهرانبی تأثیر نبود.

چرا؟

کم کاری. اما آنچه بیشتر باید به آن پرداخت، ایناست که جامعه روحانیت اگر در گذشته تاریخ انقلاب محوریت را داشت، در اثر اقبالمجموعه جریانات اصولگرا و انقلابی به سمتش بود. گروه های جدیدی پدید آمدند، آنگروه ها تفکرات و مواضع گروه های باسابقه را نداشتند و همین هم موجب شد که بهتدریج جایگاه قبلی جامعه روحانیت سرجای خود باقی نماند اما هیچ گاه مبنای جامعهروحانیت نیز این نبود که دیدگاهش را به دیگران تحمیل کند، در واقع دیدگاه خود راهمیشه داشت یا به این دیدگاه اقبال می شد.

غالبا گروه های سیاسی اصولگرا اینجایگاه را در انتخابات سال های متمادی به طور مشخص دو دهه اول برای جامعه روحانیت قبولداشتند ولی برخی تشکل های جدید دیدگاه های متفاوتی داشتند و معتقد بودند دورهشیخوخیت تمام شده است، برخی نیز مثل پایداری معتقد به سه فقیه بودند. این مسئلهباعث شد که آن موقعیت دیگر برای جامعه روحانیت استمرار پیدا نکند. البته رفتارانتخاباتی تهران دگردیسی داشته است و تغییراتی در آن رخ داده است. قبلا یک بخشی ازمردم تهران به طور معمول در انتخابات شرکت نمی کردند و سطح مشارکت در انتخاباتحدود 40-50 درصد بود، این خیلی با مشارکت بالای 90 درصد شهرستان ها یا مشارکتبالای 70 درصد مراکز استان ها فرق می کرد بنابراین اگر هر گاه جناحی می توانست آنرأی خفته را برانگیزد، نتایج متفاوتی به دست می آورد.

حالا این دوره اخیر اتفاقجدیدی هم افتاد و آن اینکه سبد رأی سنتی طیف هوادار جامعه روحانیت و اصولگرایانکاهش یافت اما این طور هم نبود که این رأی به سبد رقیب منتقل شود. اگر در گذشته دیگرانخیلی انگیزه رأی دادن نداشتند، در جریان انتخابات سال 96 بخش حدود 20-30 درصد رأیسنتی پایین شهری ما کاهش پیدا کرد. تحلیل این بود که به دلیل شرایط اقتصادیخانواده های محروم جامعه و مستضعفان -که بیشتر حامی طیف جامعه روحانیت مبارز هستند-دلسرد شدند از اینکه کسی به میدان بیاید و رسیدگی به مشکلات آنها را در دستورکارقرار دهد و این مشکلات را حل کند چون آنچه در عیان مشاهده می کردند بیکاری گسترده وکوچک شدن سفره شان بود.

تشکیل شورای فقهای سه گانه که مورد حمایتپایداری بود، اخیرا دوباره پیشنهاد و اعلام شد که می تواند تقویت کننده جایگاهشیخوخیت در جریان اصولگرا باشد. به نظر شما شورای فقها قابل احیا شدن است یا خیر؟

جامعه روحانیت اساسا با چنین نگاهی موافق نیست.چون این نگاه شخصیت محور است نه تشکیلات محور. در حالیکه نگاه جامعه روحانیت مبارزتشکیلات محور است نه شخصیت محور.

جامعه روحانیت حرکت جمنا را تحمیلی تلقی نمی کند چون شروعش در مشورت با آیت الله موحدی کرمانی بود و او نیز در جامعه روحانیت مسئله را مطرح کرد. پس جمنا پشت صحنه پیچیده ای ندارد.

آن زمانی که شورای فقها بین آقایان یزدی، مصباحیزدی و موحدی کرمانی تشکیل شد، خروجی داشت؟

هیچ خروجی نداشت.

چرا؟

خود این سه نفر نتوانستند به توافق و جمع بندیبرسند.

کلا آیت الله مصباح را فیلسوف، فقیه یاسیاستمدار می دانید؟

فیلسوف و فقیه و مدرس عالی مقام می دانم.

حرفی از سیاستمداری آیت الله مصباحی یزدی نزدید؟

حتما ایشان اهل سیاست است، نمی شود کسی را کهفقیه است گفت اهل سیاست نیست.

کدام بُعد ویژگی را پررنگ تر می دانید؟

بُعد علمی، فلسفی و معارف قرآنی ایشان راپررنگتر می دانم. احترام ویژه ای برای آیت الله مصباح به عنوان استاد خودم قائلم.

آقایان موسوی خوئینی ها و تاج زاده کنایه تلویحیرا به جامعه روحانیت زدند، آنها گفتند مجمع روحانیون گرچه در مقاطعی سکوت پیشه کردو فعالیت ویژه ای نداشت، در مقابل جامعه روحانیت همواره در عرصه سیاسی بود اما درحال حاضر نسبت به جامعه روحانیت بر آرای خاکستری بیشتر اثرگذار است. نظر شما چیست؟

آنچه اتفاق افتاد. اثرگذاری شخص است نه مجمعروحانیون.

بحث هایی الان در جریان اصولگرا به طور مشخص احزاب و درون جمنا مطرح است که چون طور می شود، در تدوین لیست نوآوری داشته باشد و ترکیب نامزدها نسبت به گذشته با حضور اقوام، تعداد بیشتر خانم ها و افراد جوان تر، متنوع تر شود. این بحث ها هنوز در جریان بوده و به جمع بندی نرسیده است.

شخص آقای سیدمحمد خاتمی؟

بله، قطعا اثرگذاری شخص آقای خاتمی را مجمعروحانیون نمی تواند به نام خود مصادره کند چون خبرهایی داریم که مجمع روحانیونخیلی با انسجام نیست و خیلی جلسات شان تشکیل نمی شود.

برخی معتقدند با روی کار آمدن جمنا عملا شیخوخیتدر جریان اصولگرا به پایان رسید؟

این حرف ها مایه اطلاعات سیاسی ندارد چون اگر جامعهروحانیت از جمنا پشتیبانی و حمایت نمی کرد پا نمی گرفت.

جامعه مدرسین، جبهه پیروان، پایداری، جریان آقایجلیلی و جریان آقای لاریجانی نه تنها از اول پیوستگی به جمنا نداشتند و امروز نیز همینرویکرد را حفظ کردند معتقدند دیگر جمنا مأموریت تعریف شده ای ندارد و عملا فعالیتشپایان یافت اما خود جمنایی ها می گویند «فعالیت ما ادامه دارد و در حال بازسازیخود هستیم». نظر شما چیست؟

من در جلسات جمنا حضور ندارم ولی خبر دارم کهجلساتش مرتب تشکیل می شود.

شما اخیر از تشکیل یک شورای مشورتی در کنار جمناسخن گفتید. بیشتر درباره این شورای مشورتی توضیح می دهید؟

من چنین سخنی نگفتم و عضو یک شورای مشورتی برایجمنا نیستم.

کلا در جریان اصولگرا یک شورای مشورتی داریم یاخیر؟

شورایی که همه مجموعه ها را جمع کند نداریم.

آیت الله مهدوی کنی بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال 92 گفت اصولگرایان حرف گوش نمی دهند و قهری با گروه های اصولگرا کردند. برخی می گویند آیت الله مهدوی کنی از دست اصولگراها دق کرد، نظر شما چیست؟

این حرف درستی نیست. البته مرحوم آیت الله مهدویکنی واقعا ناراحت بودند، یک بار هم نبود که این اتفاق افتاد، این اواخر در جریانانتخابات ریاست جمهوری سال 92 وقتی ائتلاف سه نفره آخرش به جمع بندی نرسید و دوکاندیدای مانده در صحنه حاضر نشدند در ساعات پایانی تبلیغات نیز پیگیری های تلفنیآیت الله مهدوی کنی را جواب دهند، ایشان دلخور شد.

مسئله قبلی چه زمانی بود که آیت الله مهدی کنی ازدست اصولگرایان ناراحت شد؟

برای انتخابات قدیم تر است که گاهی لیست را خارجاز نظارت جامعه روحانیت می بستند، بعد می آمدند و از آیت الله مهدوی کنی تأیید میخواستند.

البته جامعه مدرسین به طور مشخص آیت الله یزدی طرف مشورت جمنا قرار گرفت و حرکت جمنا را تأیید کرد، این قابل توجه است. آیت الله مصباح هم طرف مشورت قرار گرفت؛ در واقع هیأت رفت سراغ این بزرگواران و آنها این هیأت را پذیرفتند، استقبال کردند و تأیید کردند.

منظورتان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامیبه محوریت آقای ناطق است؟

بله.

به نظر شما بازسازی و احیای جمنا تأثیری داردچون نگاه آن است که مردم اقبال مثبتی به این تشکیلات نشان ندادند و همانطور که یادشد جامعه مدرسین، جبهه پیروان، پایداری و آقایان جلیلی و لاریجانی سکوت کردند وموضعی نگرفتند، اگر همین مدل بخواهد ادامه پیدا کند در انتخابات مجلس جواب خواهدداد یا خیر؟

جای بحث و گفتگو دارد، اما جمنا می گفت «تاکنوناز بالا به مردم می گفتند به چه کسی رأی دهید، حالا می خواهیم مردم از پایین نظردهند». بر همین اساس حرکتی سامان پیدا کرد. گمان می کنم در مجموع این حرکت موفقبود، گرچه موفقیت ها همواره مطلق نیست. شاید یک نقیصه این بود که جمنا باید علاوهبر توده اصولگرا، نخبگان مشهور، شخصیت های معروف و احزاب اصولگرا را در بر میگرفت. در واقع جمنا نتوانست فراگیری نسبت به تمام جریان اصولگرا پیدا کنند. برهمین اساس احزاب ناراحت بودند و حس می کردند به بازی گرفته نشدند. بنابراین در کارتشکیلاتی از ظرفیت تشکل های اصولگرا و در کارهای تبلیغاتی از ظرفیت شخصیت هایاصولگر و نخبگان مشهور جریان استفاده نشد. بعد از انتخابات به آقای رئیسی در جلسهای گفتم «اگر سفرهای خودتان تعدادی شخصیت های برجسته اصولگرا را می بردید به طوریکه شما مرکز استان می رفتید و آنها به شهرستان ها می رفتند یقینا آثار خیلیمتفاوتی از این نتیجه 16 میلیون رأی می شد» بنابراین نمی توان گفت این حرکت شکستخورد بلکه می توان گفت این حرکت ناقص بود.

آیا جمنا می تواند برای آینده کامل شود یا آنکهباید مکانیزم جدیدی تعریف کرد؟

معتقدم به جای داشتن احزاب متعدد باید به حزبواحد برسیم. اگر حزب واحد تشکیل دهیم -که البته مقداری با پیچیدگی رو به رو خواهدبود- می تواند جایگزین خوبی برای حرکت های سیاسی و تصمیم گیری های سیاسی باشد.

جمنا می تواند نقش حزب واحد را ایفا کند؟

جمنا با تغییر رویکرد می تواند به عنوان یک پایهقرار بگیرد یعنی باید به نیروهای مردمی شهرها، احزاب و تشکل های اصولگرا را نیزاضافه کند. اگر چنین ترکیبی را بتواند به وجود بیاورد، می تواند موفق شود و یک حزبقوی و قدری را به وجود بیاورد.

یعنی اسمش باید عوض شود؟

اسم مسئله دوم است. گمان نمی کنم ضرورتی بهتغییر اسم باشد. البته شاید کلمه جبهه اسم تلقی نشود و تغییر اندکی در اسم لازمباشد.

شما گفتید جمنا نتوانست از همه ظرفیت شخصیت ها واحزاب جریان اصولگرا استفاده کند، 15.5 میلیون رأی آقای رئیسی ماحصل تلاش جمنا بودو باید به نام او در تاریخ ثبت کرد یا خیر مجموعه های دیگری همچون جامعه مدرسین،پایداری، جبهه پیروان و شخص خود آقای رئیسی نیز که خارج از مجموعه جمنا بودند، دررقم خوردن این میزان آرا تأثیر معناداری داشتند؟

همه مجموعه جمنا، شخصیت ها و احزاب و شخص خودآقای رئیسی در کسب این رأی تأثیرگذار بودند. البته جامعه مدرسین به طور مشخص آیتالله یزدی طرف مشورت جمنا قرار گرفت و حرکت جمنا را تأیید کرد، این قابل توجه است.آیت الله مصباح هم طرف مشورت قرار گرفت؛ در واقع هیأت رفت سراغ این بزرگواران وآنها این هیأت را پذیرفتند، استقبال کردند و تأیید کردند. اتفاقا نقل قولی ازمصباح یزدی بود که گفته بودند «از زمان شکل گیری جبهه پایداری من در پی چنین حرکت و اقدام مردمی بودم».این نشان می دهد نه تنها آنها مخالفتی نداشتند بلکه همراهی نشان می دادند.

درباره جذب آرای خاکستری مطرح می شود کهاصولگرایان باید تدبیر کنند که چه طور می خواهند آرای خاکستری جامعه را به سمت خودجلب کنند، آیا با کلاه مخملی ها در انتخابات مجلس دهم و تتلو در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم توانستند آرای خاکستری را به سمت اصولگرایان جذب کرد؟

اصلا شکل گیری جمنا برای این بود که آرای غیر ازتشکیلات اصولگرایان را بتواند به مجموعه اضافه کند یعنی حرکت مردمی از پایین دامنهاش وسیع تر از محدوده احزاب و جریانات و شخصیت های اصولگرا است و بنا بود چنین اتفاقیبیفتد اما جریان رقیب یک اتفاق کوچک و حاشیه ای را بزرگ کرد. اصلا ما چنین جایگاهیرا برای یک ملاقات چنددقیقه ای آقای رئیسی با تتلو قائل نیستیم که بگوییم آن دیداردر راستای جذب آرا بود.

2 سال دیگر انتخابات مجلس یازدهم برگزار می شودبه نظر شما نیاز است که ویترین فهرست اصولگرایان تغییر کند؟ چون وقتی به لیست اینجریان در انتخابات مجلس هفتم، هشتم، نهم و دهم نگاه می کنیم، ویترین ثابتی دارد،همواره نام آقای حدادعادل و ابوتوابی در صدر قرار می گیرد و نام آقایان توکلی،مصباحی مقدم، نادران، زاکانی، سروری، محمدنبی حبیبی، نوباوه، بذرپاش، آقاتهرانی وخانم ها رهبر، الهیان و افتخاری در ذیل آمده و 10 تا 15 نفری که چهره نبودند نیزجابه جا شدند. آیا این ویترین برای انتخابات 2 سال آینده ثابت می ماند یا متحول میشود به این معنا که کسانی مثل آقایان قالیباف و جلیلی در صدر قرار می گیرند و ذیلنام آنها نامزدهای متفاوتی از گذشته خواهند بود؟

بحث هایی الان در جریان اصولگرا به طور مشخصاحزاب و درون جمنا مطرح است که چون طور می شود، در تدوین لیست نوآوری داشته باشد و ترکیبنامزدها نسبت به گذشته با حضور اقوام، تعداد بیشتر خانم ها و افراد جوان تر،متنوع تر شود. این بحث ها هنوز در جریان بوده و به جمع بندی نرسیده است.

جامعه مدرسین برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نشستی گذاشت، جمع بندی این بود که به انتخابات ورود نکند و حتی از آیت الله یزدی به عنوان رئیس جامعه خواستند، ایشان هم از جایگاه حقوقی خودش در ورود به انتخابات استفاده نکند.

به نظر شما اگر ویترین لیست اصولگرایان نسبت به3 دوره گذشته تغییر نکند، چه اتفاقی می افتد؟

مسلما ترکیب لیست نیازمند به بازنگری است.

جریان اصولگرا برای توصیف حضور مردم در انتخاباتریاست جمهوری از تعابیری همچون آرای حلال و آرای سیاه استفاده کرد که تلقی برخی آنبود «اصولگرایان از افزایش مشارکت مردم ناراحت هستند»، آیا این طور است؟

خیر، همواره ما از مشارکت بیشتر مردم استقبال میکنیم چرا که منفعت ملی و مصلحت ملی بر آن مترتب است.

29214

جامعه روحانیت انتخابات اصولگرا مدرسین جریان تشکیل حمایت رئیسی یزد البته شورای مبارز جامعهروحانیت درباره جمهوری احزاب اصولگرایان سیاسی ریاست شخصیت تواند اینکه بیشتر پایداری گذشته تصمیم مسئله کمیته ناراحت مشترک گویند مجموعه اتفاق مشورت تهران عنوان مهدوی دیدگاه تأیید آقایان بنابراین متفاوتی تغییر معتقد مصباح استفاده اعضای نداشتند مشارکت جلسات مردمی جامعهمدرسین خروجی مشورتی افتاد خاکستری ویترین قالیباف همواره راهبردی موحدی شیخوخیت روحانیون جریانات معتقدند چیست؟ ادامه تحمیلی نرسیده زمانی پیروان کرمانی دوازدهم تعریف داشتند مکانیزم پایین داریم انقلاب اثرگذاری تدوین درستی مصباحی جداگانه ندارد گذاشت تاکتیکی خواستند داشت؟ استقبال ظرفیت جایگاه بگیرد تشکیلات نداشت سیاست دانید؟ فیلسوف آینده میلیون مشکلات اقبال اسلامی آمدند جدیدی محوریت خواهند شهرستان بتواند بیاورد استان همچون گفتند نتوانست متنوع افراد تعداد تاریخ بزرگواران گرفت؛ پررنگ لاریجانی ریاستجمهوری نشدند پذیرفتند اقوام طوریکه نخبگان مشهور گفتید جلیلی نیروهای ترکیب نوآوری مجمعروحانیون فعالیت خاتمی مصلحت پیشنهاد میدان نشستی هاشمی تحمیل دارد؟ مشترکی مواضع ابراهیمی اعلام نداریم ترجیح برسیم مصداق حقوقی تحلیل گرفته بدهیم جمهور مستقر مبنای خواست آیتالله اقدام غالبا همراهی گفتگو مصادره برسند نتوانستند شورایی خبرهایی انسجام تأثیر مقداری نامزد حدادعادل نتیجه خودشان نگاهی شروعش استمرار رابطه همکاری موقعیت پیچیده نرسیدند نتایج سخنگوی ولایتی امروز