او در بخش دیگری از یادداشتش اشاره می کند: عدهاي تسليم ميشوند وبيلان كار از پائينيها ميگيرند و به مسوولان بالاتر ميدهند و وجدانشان با همينآمارها آرام ميگيرد درحالي كه براي امثال من آدمها مهمند نه آمارها. آمارها راهمه دولتها و مديران ميدهند و بازي با اعداد را بلدند، يعني طبق گزارشهاي رسميشانهمه چيز خوب و ايدهآل است. همه ميتوانند آرام بخوابند كه بوروكراسي، بيدار است!
او که بعدها بارها از سوی منتقدانش بویژه در مجلس به نادیده گرفتن قانون متهم شد، در ادامه این یادداشت نوشته بود: یکی از راهها براي رهايي از باتلاق بروکراسي، قانون شكنييا دور زدن قانون است كه بسياري براي منافع ايل و تبار و حزبهاي دولت ساخته يامنافع شخصي خود بارها و بارها به اين اعمال مبادرت كردهاند. ايناعمال با اعتقادات و منش من سازگار نيست و به هيچ وجه به چنين راههايي اعتقادنداشته و ندارم و براي اصلاح آن آمدهام. چراکه عميقا معتقدم تا برابري همگان دربرابر قانون تأمين و تضمين نشود، به دولت اسلامي نخواهيم رسيد.
او درپایان می نویسد: من از تفكري ميترسم كهبودجه عمومي و فرصت تاريخي دولت نهم را قرباني ذهنيتها و عمل گريزي و محافظه كاريها كند. با شتابزدگي و عمل زدگي مخالفم ولي نبايد اجازه بدهيم كه انقلاب و مردم رافداي بوروكراسي كنند. وظيفه تاريخي ما آن است كه بوروكراسي را درخدمت مردمدرآوريم. شعار ما اين خواهد بود: ديوانسالاري درخدمت مردم نه مردم درخدمتديوانسالاري!
27216