برگزیده ها

مازندمجلس: ما این حرف‌هایی که دوستان خودمان درباره جمنا می‌زنند که انتقاد می‌کنند و نقد می‌کنند را خیلی جدی نمی‌گیریم.

مازندمجلس:

شما در حوزهفرهنگ صاحب‌نظر هستید و در واقع شاید بیشتر از خیلی‌های دیگر در این حوزه رهبری را می‌شناسید. چارچوب فکریرهبری در حوزه فرهنگ و هنر چیست و اصل برایشان در فرهنگ چیست؟

آن مقداری که من مقام معظم رهبری را شناختم واز دیدگاه‌های ایشان اطلاع دارم، باید عرض کنم که آقاتفکرو جهان‌بینی‌شان، جهان‌بینی الهی و معنوی و اسلامی و قرآنی است. در این جهان‌بینیتوحید حاکم است و کرامت انسانی از شاخصه‌های این جهان‌بینی است. انسان نسبت به هم‌نوعان خودش، نسبت بهجامعه خودش مسئول است.این رابطه طولی با خدا و رابطه افقی و عرضی با هم‌نوعان، مسیر زندگی انسان را در این جهان تنظیم و تعیین می‌کند. انسان نتیجه عمل خودش در این جهان را ، در جهان دیگر خواهد دید، آنچنانکه همه انبیاء ما را به چنین زندگی‌ای دعوت کردند. ایشانهمانطور که بارها خودشان گفته‌اند، اوج قله حرکت در انقلاب اسلامی را رسیدنبه تمدن اسلامی می‌دانند. تصور من این است که فرهنگ را نرم‌افزار رسیدن به تمدن اسلامی می‌دانند. ما بدون فرهنگاسلامی نمی‌توانیم به تمدن اسلامی برسیم، تا وقتی که بهتمدن اسلامی نرسیم، خواه ناخواه دنباله‌رو تمدن مسلط غربیهستیم. این تمدن غربی هم عدم‌صلاحیت خودش را در تامین سعادت بشر به اثباترسانده است. دلیلش هم همین ظلمی‌ است که امروز در جهان به انسان‌ها می‌شود و تناقض‌هایآشکار و بی‌منطقی‌های آشکاری که در تمدنغربی دیده می‌شود. آیت‌اللهخامنه‌ای بر استقلال مسلمان‌هاتاکید دارند و اینکه ما از خودباختگی دربیاییم و تسلیم این فشارهای دنیای غربنشویم.در یک کلمه ما به‌عنوان یک کشور مسلمان و یک ملت مسلمان،خودمان باشیم، هویت خودمان را بشناسیم و به آن هویت پایبند باشیم.

رهبری خیلی کتابدوست دارند. شاید در رهبران دنیا این خیلی کم دیده می‌شود،خیلی اهل مطالعه هستند و مشخصا خیلی کتاب دوست دارند. شده است که تا حالا مثلاکتابی را به شما سفارش کنند و بگویند این کتاب خوب است. یا مثلا راجع به یک کتابیبنشینید و با هم بحث کنید؟

بله! کمتر جلسه‌ایاست که بنده خدمت ایشان برسم و درباره کتاب صحبت نکنیم. من کتاب‌هایی را می‌برم برای ایشان، راجع به هر کتابی توضیح می‌دهم، ایشان سر بعضی کتاب‌ها درنگ می‌کنند،سوال می‌کنند، ورق می‌زنند، ‌اظهارنظر می‌کنند. اصلا یکی از اوقات خوبی که ما در خدمتایشان داریم، همین صحبت مشترک درباره کتاب است؛ حالا انواع کتاب‌ها.

طبع ایشان راجعبه کتاب‌ها بیشتر به سمت رمان است یا مثلا کتاب‌های خاطره‌نویسی و یاکتاب‌هایسیاسی؟

ایشان در طیف وسیع علوم انسانی خواننده کتابهستند، یعنی در فلسفه و عرفان و شعر و ادبیات، تاریخ، علوم اجتماعی و بحث‌های سیاسی؛ در همه این زمینه‌ها علاقه دارند. رشتهتخصصی خودشان هم که فقه و علوم دینی است که دیگر از حوزه تخصص بنده بیرون است. خبالبته به ادبیات خیلی علاقه دارند، به زبان فارسی یک عشق خاصی دارند، خودشان همشعر می‌گویند، هم نقد می‌کنند،شعر را خیلی مهم می‌دانند. به تاریخ ادبیات و تاریخ شعر تسلطبسیار خوبی دارند.

فیلم چطور؟

فیلم که مرتب می‌بینند.فکر می‌کنم در سال در خیلی از هفته‌هاایشان فیلم می‌بینند. نمی‌گویمدر همه هفته‌های سال، ولی در تعدادی از هفته‌های سال ایشان فیلم می‌بینند و کارگردان‌هاو تهیه‌کننده‌ها و فیلمسازان وهنرمندان را می‌شناسند و درباره فیلم‌هانظر می‌دهند، سبک و گرایش‌هایفیلمسازان را می‌دانند. به سینما خیلی توجه دارند و تاثیرسینما را هیچ وقت دست‌کم نمی‌گیرند.

درباره فیلم همشده با هم صحبت کنید؟

بله، اما نه به فراوانی کتاب، چون من بهاندازه ایشان فیلم نمی‌بینم و در مذاکره راجع به سینما کم می‌آورم. گاهی ایشان توصیه می‌کنند فلان فیلم را من دیدم، شما هم برو ببین.

شما هم فیلمی ‌راهمراه ایشان دیدید؟ آخرین فیلم چه بود؟

یادم نیست، شاید چهار، پنج سال پیش بود که باهم فیلم دیدیم.

در موسیقی مشخصا نظر ایشان چیست؟

ایشان موسیقی فاخر را که یک نوع والایی وتعالی به انسان می‌بخشد، تایید می‌کنند.نگرانی ایشان این است که موسیقی مبتذل از آن نوعی که قبل از انقلاب‌ترویج می‌شد و موسیقیدان‌هایاصیل ما هم آن را نمی‌پسندیدند، آن در جامعه دوباره رواج پیدا کند،وگرنه مسلما ایشان به نوعی از موسیقی که هم مجاز است، هم لازم است و هم مفید است وهم ضروری است، اعتقاد دارند. گاهی اوقات در موسیقی متن بعضی از فیلم‌ها ایشان اشاره می‌کنند و آهنگسازان را به فاخربودن آن نوعموسیقی توجه می‌دهند و می‌گویندما انتظار داریم شما در این سطح کار کنید.

کدام یک ازوزیرانی که تا الان در وزارت ارشاد بودند به دیدگاه ایشان نزدیک‌تر بوده‌اند؟

این سوال سختی است، چون من هرچه بگویم، ممکناست باعث سوءتفاهم شود. بهتر است من اسمی‌از کسی نبرم، چون می‌خواهم راجع به نظر رهبری کشور صحبت کنم، ولی مردم خودشان می‌فهمند که کدام یک از وزرای ارشاد بیشتر از بقیه با فکر رهبری زاویه داشتند.یعنی از عملکرد وزرا می‌شود این را فهمید.

رهبری در واقع خیلی تلاش کردند که رهبر همهباشند و همیشه هم خودشان این را می‌گویند. فکر می‌کنم این حس حتما وجود دارد که همه طبقات اجتماعی گرایش‌هاتصور می‌کنند که آقای خامنه‌ایرهبر همه است. یعنی در شرایطی که شاید در ادوار مختلف تصور نمی‌شد که ایشان یک تصمیمی‌را بگیرند، به دلیل اینکه تصور می‌شده که ایشان نزدیک‌تر هستند به گرایش دیگری، ولی تصمیمی‌گرفتند که همه متعجب شدند، یعنی تصمیم درست را گرفتند، بدون توجه به گرایشسیاسی.

ایشان اصولی را از سال‌هاپیش، از همان اوایل دوران رهبری‌شان مطرح کردند و به هر کسی که تابع آن اصولباشد، احترام می‌گذارند و سعی می‌کننداو را تقویت کنند. یعنی با نگاه مثبت تلقی می‌کنندبه هر کسی که به آن اصول پایبند باشد. در سخنرانی‌هایشانبارها هم اینها را گفته‌اند. داشتن اعتقاد و ایمان اسلامی و اعتقادبه قانون اساسی، اعتقاد به فکر امام و راه امام، اینها ملاک رهبری برای خودی وغیرخودی بوده است. ایشان به جد معتقد به تمایز بین خودی و غیرخودی هستند، اما خودیکه ایشان تعریف می‌کند، فراتر از تقسیم‌بندی‌های جناحی و سیاسی است. ایشان یک انقلابی است که قبل از پیروزی انقلابانقلابی بوده، بعد از پیروزی انقلاب هم انقلابی مانده، برخلاف خیلی‌ها که قبل از انقلاب انقلابی بودند، بعد از انقلاب چشمشان به دنیا و عناویندنیا که افتاد، انقلابی نماندند. آقای خامنه‌ایانقلابی بوده و انقلابی مانده است. ایشان برای خودش یک چارچوبی دارد، یک اصولیدارد، اصولشان هم اعتقاد اسلامی و انقلاب اسلامی است و آن دیدگاه‌های امام است. ایشان اینها را مبنا قرار می‌دهدبرای اداره کشور؛ البته کسی هم غیر از این باشد، ایشان با او دشمنی ندارد، ولیاشخاصی را برای اداره کشور دعوت می‌کند و انتظار دارداشخاصی در کار اداره کشور فعال باشند که به این اصول ملتزم باشند.

بحثی بین اصلاح‌طلبان است و این چند ماه اخیر خیلی در موردش بحث شده، می‌گویند ما برویم با حاکمیت اعتمادسازی کنیم. حتی بحث می‌کنندکه ما رابطی برای ارتباط با رهبری مشخص کنیم. شما فکر می‌کنیدکه واقعا اگر اصلاح‌طلبان بخواهند آن اعتماد سابق را به دستبیاورند و آن نسبتشان را با حاکمیت آنچنان که الان می‌گوینددرست کنند، باید چه‌کار کنند؛ باید رابط تعیین کنند، چه حرف‌هایی بزنند و در واقع چه‌کار کنند؟

بالاخره باید یک ارزیابی از گذشته خودشانبکنند و اگر قبول دارند که در بعضی از موارد اشتباه کرده‌اند،آن موارد را مشخص و اعلام کنند. نظر من این است. من از جانب رهبری صحبت نمی‌کنم، من نظر خودم را می‌گویم. اگر اصلاح‌طلباننقدی دارند به گذشته خودشان، بهتر است اعلام کنند و بگویند. مثلا در فتنه 88بالاخره آیا در انتخابات تقلب شده یا نشده است. آن روزی که می‌شد با شعار تقلب در انتخابات جمعیت را به خیابان‌هاآورد، آقایان چه مواضعی داشتند؟ بعدا چه مواضعی؟ خب بگویند به چه دلیل ما معتقدبودیم در انتخابات تقلب شده است؟ اگر واقعا در انتخابات تقلب نشده، بیایند همهاینها را صریح بگویند این داستان خیلی روشن است. به نظر من رهبری هیچ وقت راهبازگشت را نبسته‌اند.

یکی از افرادیکه در موردش بحث وجود دارد، آقای خاتمی است. ما ابتدای دوران آقای خاتمی سخنرانی‌های آقا را که گوش می‌کنیم، مثل همه تعاریفی که ایشان از همه روسایجمهور هر دوره داشتند، حمایت‌هایی کردند. چه اتفاقی افتاد برای آقایخاتمی، کجا آقا از آقای خاتمی دلخور و دلگیر شدند؟ بالاخره شماها افرادی بودید کهبا هم بودید، دور میز یک می‌نشستید، با هم صحبت می‌کردید،حتی مباحثه می‌کردید. همدیگر را می‌دیدید؛در دولت، در مجلس و آشنا هستید با امور. اکنون چطور باید اصلاح شود، می‌شود، نمی‌شود، شما می‌فرماییددر اصلا بسته نیست چه کار باید کرد؟

این قصه سر دراز دارد، ولی شما را ارجاع می‌دهم به یک بیانیه که مجمع روحانیون مبارز در بحبوحه آن تظاهرات هفته بعد ازانتخابات 22 خرداد 88 منتشر کرد. شما متن آن بیانیه را بگذارید و ببینید اینآقایان چه حرف‌هایی زدند؛ یا در آن تظاهرات روز قدس همانسال که یک عده آمدند و گفتند نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران، این آقایان کهخودشان را پیرو راه امام می‌دانند، چه واکنشی نشان دادند؟ انتظار رهبریطبعا این است که آقایان تکلیف خودشان را با همین اظهارات خودشان، اعلامیه‌های خودشان و سکوت‌های خودشان روشن کنند. اینکه می‌گویم یک نقدی از گذشته خودشان بکنند، این است و امثال اینطور چیزها که کم همنیست.

شما در سال 92که در انتخابات حضور داشتید و در مناظره‌ها بودید، این مناظره‌های 96 را که دیدید، شبیه آن مناظره سال 92 بود یا فضا تغییر کرده بود؟

من به اصل مناظره معتقد بودم، اما به شیوهمناظره انتقاد داشتم.

92 یا 96؟

96. 92 که حالا بار اول بود چند نفر با همنشستند. آن موقع هم یک اشکالاتی وجود داشت. آن موقع ما را مثل بچه‌های کنکوری فرض کرده بودند. یک عکسی بگذارند جلوی چشم ما و بگویند نظرتاننسبت به این عکس چیست که این روش، روش درستی نبود. در انتخابات 96 هم اشکالاتساختاری وجود داشت از حیث طراحی مناظره، هم اشکالاتی وجود داشت. به اعتقاد منمسائل کشور را در سه دقیقه و پنج دقیقه نمی‌شود مطرح کرد. سوال تستیو جواب تستی که نیست. وقتی راجع به اقتصاد کشور سوال می‌کنندیا راجع به مسائل خانواده سوال می‌کنند، یا یک کسی بخواهدمبنای فکر خودش را توضیح دهد، علت پدیدآمدن مشکلات را بیان کند، مشکل را توضیحدهد، راه‌حل را بگوید، چقدر طول می‌کشد؟حالا ما بگوییم پنج دقیقه، سه دقیقه، دو دقیقه وقت بگیرید، مثلا 30 ثانیه از وقتشما باقی مانده؛ مسابقه فوتبال که نیست. اصلا این طراحی به نظر من باید عوض شود وبا این شیوه نمی‌شود فهمید چه کسی موفق است، چه کسی می‌تواند واقعا کار کند و کشور را اداره کند. اما در مناظره‌های سال 96 بنده فکر می‌کنم اشکال کار در روش مناظره‌کنندگان یا لااقل بعضی از آنها این بود که به جای نقدهای اصولی و مبنایی،صحنه مناظره را تبدیل کردند به جنگ شخصی و در واقع مناظره به نوعی همان دنباله بگمبگم احمدی‌نژاد شد، یعنی روح حاکم بر مناظره‌های انتخاباتی 96، بگم بگم بود. یکی یک چیزی رو کند و فکر کند با این روکردنیک سند پیروز می‌شود، طرف مقابل هم یک تهمتی بزند به آن طرفیکه یک سندی را رو کرده یا یک سندی هم او رو کند. یعنی یک دعوایی شد شبیه دعواهایسر چهارراه بین بعضی از انواع جوان‌ها. به جای اینکه مثلاراجع به روش اقتصادی دولت، همین مساله برجام یا چیزهای دیگر نقدهای اصولی صورتبگیرد، یک فضای هیجانی و احساساتی پدیدآمد و انگار که یک مسابقه مشت‌زنی را ما داریم از تلویزیون تماشا می‌کنیمکه چه کسی یک مشتی حواله کرد، چه کسی جاخالی داد، چه کسی عکس‌العملبه موقع نشان داد. ظاهرا ما هم تحت تاثیر همین دعواهای‌ترامپ و کلینتون یا داخلی‌های خودمان بودیم. من به این مناظره‌ها نقد دارم.

شما چه موقع متوجه شدید که آقای روحانی انتخاباترا می‌برد؟ چون نظرسنجی‌هااصلا عجیب و غریب بود و هر کسی حرفی می‌زد.

آقای روحانی از اول که ما نظرسنجی می‌کردیم، ایشان یک درصد کمی از بقیه نامزدها جلوتر بودند. طبیعی هم بود، بالاخرهرئیس‌جمهوری که چهار سال شب و روز رسانه در اختیارش است،حضور بیشتری در اذهان مردم دارد تا کسی که می‌خواهددر دو ماه در تبلیغات با ایشان رقابت کند. این حالا یک دلیلش است، از خود دولتبپرسید، دلایل دیگری را می‌دانند، ولی آقای روحانی جلوتر بودند. تلاش رقبااین بود که در مناظره‌ها و در تبلیغات رای خودشان را بالا بیاورند،ولی من یادم هست همه نظرسنجی‌ها آقای روحانی را حدود 30 درصد، 31 درصد ازهمان اول نشان می‌داد. یعنی ما همیشه ایشان را با یک فاصله کمیجلوتر می‌دیدیم.

تصور شخصی‌تان هم این بود که ایشان می‌برند؟

واکنش مردم قابل پیش‌بینینیست. یعنی ممکن بود نظرسنجی‌ها در روزهای آخر تغییر کند و تمام تلاش‌ها هم با این نیت بود.

آقای دکتر! شمافکر می‌کنید اگر آقای قالیباف کناره‌گیرینمی‌کرد، انتخابات به دور دوم می‌رفت؟

نمی‌دانیم، یعنی ما اگر می‌خواستیم به این نتیجه برسیم، داده‌های زیادی لازم داشتیمکه آن موقع در اختیار نداشتیم. به هر حال ما در جمنا از اول هم از آقای رئیسی، هماز آقای قالیباف که شورای نگهبان آنها را تایید کرده بود، درخواست کردیم که درانتخابات شرکت کنند و سعی کردیم در سطح هیات‌رئیسهجمنا هم نسبت به این دو تا نامزد بی‌طرف بمانیم.

نظر شما همیناتفاقی بود که افتاد؛ یعنی آقای دکتر قالیباف و آقای رئیسی بمانند؟

بله، من باتوجه به نتایجی که به‌خصوص بعد از مناظره سوم به دست آمد، نظرم این بود که اگر ما روی یک فردمتمرکز شویم، بهتر است.

روی یک فرد یا روی آقای رئیسی؟

نه، آقای رئیسی جلوتر بود. ما اگر آن کسی راکه جلوتر است کنار می‌گذاشتیم، خود شما و بقیه می‌گفتید شما چطور کسی را که در حال رشد بود، کنار گذاشتید؟ بنابراین دلیلینداشتیم آقای رئیسی را حذف کنیم، دلیلی هم نداشتیم که هر دو را نگه داریم.

آقای دکترقالیباف در برنامه تلویزیونی که تشریف آوردند، گفتند در نظرسنجی‌ها من جلوتر از آقای رئیسی بودم، ولی در جمنا همه من را نگاه می‌کردند که یعنی شما کنار برو.

نه، ایشان بعد از مناظره سوم آرایشان تنزلپیدا کرد و جلوتر نبود.

یعنی شما اگر دوباره برگردید عقب، همین تصمیم رامی‌گیرید؟

بله، مگر اینکه اطلاعات تازه‌ای از یک جایی در اختیار ما قرار بگیرد. آن اطلاعاتی که ما داشتیم، ایننتیجه را داد. البته این را بگویم آقای قالیباف از اول اصرار داشتند که نیایند واصرار داشتند که شما با یک کاندیدا در انتخابات شرکت کنید.

یک نامه هم حتی آن موقع نوشتند که من نیایم.

بله، ما اصرار کردیم که ایشان بیاید و ماگفتیم بهتر است که دو سلیقه به مردم عرضه شود که ببینیم نتیجه چه می‌شود. با یک چنین ارزیابی‌ای ما از هر دو خواهش کردیم آمدند و صداقت همداشتیم در اینکه بی‌طرف باشیم. ما دعوتمان از آقای قالیبافمصنوعی و مصلحتی نبود. واقعا اگر آقای قالیباف آرایش بیشتر بود، این اتفاقی کهبرای آقای رئیسی افتاده بود، برای آقای قالیباف می‌افتاد.

این اعتقاد وجوددارد که هر کس می‌بازد،‌ بار دومبردنش دیگر خیلی بعید است. از این جهت بعضی از اصولگراها مثلا در مصاحبه‌هایی که در روزهای اخیر داشته‌اند، می‌گویند آقای رئیسی چون یک بار این اتفاق برایش افتاده، نباید بازگردد، کمااینکه بعضی از اصولگرایان دیگر می‌گویند نه، اتفاقا رای‌ای که ایشان دارند، پشتوانه خوبی است برای اینکه دوباره این کار را بکنند.شما چه ایده‌ای دارید؟

والا اصلا در این مسائل سیاسی و اجتماعی بامشاهده یک تجربه نمی‌شود قانون ابدی و دائمی‌وضعکرد. مردم خیلی وقت‌ها به یکی در این انتخابات چند میلیون رای می‌دهند، به همان آدم در انتخابات بعدی یک دهم آن تعداد رای می‌دهند. ما همه این‌ها را داشته‌ایم،مگر در کشور خودمان نداشته‌ایم؟ یعنی نمی‌شودخیلی با یک بار آزمایش قانون وضع کرد. خیلی شرایط دست به دست هم می‌دهد تا یک کسی پیش می‌افتد در انتخابات.

آقای دکتر! باهمه این اتفاقاتی که در این چند وقت اخیر افتاده، از زمان آغاز به کار مجلس جدید وآمدن شهردار جدید و عملکردی که داشته‌اند شما تصور می‌کنید که اگر همین امروز انتخابات برگزار شود و همان دو لیست شرکت کنند، بازهم 30 نماینده اصلاح‌طلب می‌تواننددر تهران وارد شوند؟

من فکر می‌کنمدر این انتخابات که چه در شهرداری، شورای شهر و چه در مجلس، اصلا توانایی و عملکردملاک نبود. یک فضاسازی دیگری بود. بله، شما این را از داخل شعارهای انتخاباتی می‌توانید دربیاورید. یعنی اصلا 90 درصد اینهایی که رای دادند، شناختی ازنامزدها نداشتند که توانایی دارند یا ندارند.

الان همان فضا همچنان برقرار است؟

بله.

یعنی اگر دوباره انتخابات شود، ممکن است هماننتیجه حاصل شود؟

حالا من نمی‌توانمپیامبرانه پیش‌بینی کنم.

اصلاح‌طلبان از چند وقت پیش،به شکل عجیب و غریبی از آقای لاریجانی حمایت می‌کنند.باتوجه به شناختی که شما از فضای سیاسی دارید، فکر می‌کنیدآقای لاریجانی ممکن است در سال 1400 برای اصلاح‌طلبانتبدیل به فردی با کاراکتر آقای روحانی شود؟

به هیچ کدام از این حمایت‌ها یا عدم حمایت‌ها در این مواقع نمی‌شودمطمئن بود. بعضی وقت‌ها موضع‌گیری‌ها می‌تواند یک نوع آدرس غلط دادن باشد، یعنی ممکناست برنامه این باشد که امسال این‌طور وانمود کنیم، ولی درنهایت برویم سراغ فلانی. یعنی بنده می‌خواهم بگویم در این عالمسیاست به این نوع لبخندها و حمایت‌ها و این‌طور چیزها اصلا نمی‌شود اعتماد کرد.

طبع سیاسی آقایلاریجانی با آقای روحانی در این زمینه فرق دارد؟ چون آقای روحانی یک جاهایی بااصلاح‌طلبان کنار می‌آید. باتوجه به شناختیکه شما دارید آقای لاریجانی هم این‌طور هستند؟

بهتر است من حرف نزنم. آقای لاریجانی آقایلاریجانی است، آقای روحانی هم آقای روحانی است.

یک بار هم پارسال این سوال را از شما پرسیدم کهجواب مثبت دادید. الان فکر می‌کنید این ائتلاف بین اعتدالیون و اصلاح‌طلبان همچنان برقرار می‌ماند؟ تاریخ انقضای آن تا چه مدت است؟

بالاخره اصلاح‌طلباناز پیروزی اعتدالیون یا اعتدال‌گراها ضرر نکردند. یعنی عموما سر کار آمده‌اند، دیگر بیشتر از این چه می‌خواهند؟ چه دلیلی داردناراضی باشند؟ چه طلبی دارند که وصول نشده باشد؟

زمان اینکهخودشان به صورت مستقل باشند، هنوز فرا نرسیده است؟

الان سر کارها هستند.

یا مثلا در 1400بخواهند نامزد خودشان را بیاورند؟

اگر بدانند پیروز می‌شوند،حتما این کار را می‌کنند، ولی الان هم خودشان را پیروز می‌دانند، با این فرق که تصور می‌کنند در نفع این معاملهشریک هستند، ولی در ضررش نه.

تصور شما از انتخاب مجلس چیست؛ ائتلافشان برقرارمی‌ماند؟

بله، یعنی من تصور می‌کنمآنها دلیلی ندارد که روشی را که در انتخابات‌هایگذشته داشتند که رسیدن به فهرست واحد باشد، کنار بگذارند. ما باید قدری برگردیم بهوحدت سابق خودمان و از تفرقه در اردوگاه اصولگرایی پرهیز کنیم. یعنی الان وضعی کهآنها در سال 84 داشتند، ما داریم و وضعی که ما در سال 82 داشتیم که وحدت داشتیم،آنها دارند، یعنی جای ما عوض شده است.

چند مدل اتفاقافتاد؛ 5+6، 7+8، جبهه متحد و جمنا. مدل شما برای انتخابات مجلس چیست؟ کدام یک ازاین راه‌هایی که رفتید، موفقیت‌آمیزتربوده؟ از آن شورای هماهنگی نیروهای انقلاب بگیرید و بیایید تا جمنایی که الانهستید.

بنده فکر می‌کنمدیگر آن شوراهای ائتلاف موسمی ‌دو، سه ماهه قبل از انتخابات جواب نمی‌دهد. یعنی یک کار وسیع‌تر، عمیق‌ترو تشکیلاتی‌تر با یک گفتمان نو در اردوگاه اصولگراییباید ایجاد شود، و گرنه دیگر 5+6، 7+8 و شورای ائتلاف و اینها راه‌حل نیست.

حتی جمنا هم راه‌حل نیست؟

جمنا به‌عنوانیک شورای ائتلاف نبود، الان هم نیست. امید ما این است که جمنا بتواند یک تشکیلاتنیرومند با یک گفتمان جذاب و یک چهره موجه از خودش عرضه بکند و بتواند از همهجریانات و احزاب و جمعیت‌های اصولگرا دعوت کند که بیایند و به تصمیمواحد برسند؛ چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات ریاست‌جمهوریآینده.

این جمنا قرار است صرفا دعوت‌کننده باشد یا قرار است این اتفاق حول محور جمنا بیفتد؟

جمنا هم باید دعوت‌کنندهباشد، هم یک چهره تازه‌ای از فعالیت سیاسی در اردوگاه نیروهایانقلابی نشان دهد. صرفا یک دعوت به ائتلاف نیست. آن کارساز نمی‌تواند باشد.

شما می‌گویید یک سازوکار گسترده‌تری را درست کنند؟

ما این روزها بررسی می‌کنیمکه چگونه یک تشکیلات سیاسی نیرومندتر و جذاب‌ترو موفق‌تری در مقایسه با گذشته ایجاد کنیم تا بتوانیم درانتخابات موفق شویم. تلاش می‌کنیم که با بازتعریف و بازسازی جمنا به یکچنین نتیجه‌ای برسیم.

تصورتان این است که گروه‌هایمختلف، حتی مثلا موتلفه که علیه جمنا حرف زده بودند، بالاخره به این مسیر می‌آیند؟

حالا ما این حرف‌هاییکه دوستان خودمان درباره جمنا می‌زنند که انتقاد می‌کنندو نقد می‌کنند را خیلی جدی نمی‌گیریم.

یعنی وقتش که برسد، جمع می‌شوند؟

بله، یعنی اگر که جمنا آن توانایی خودش رانشان دهد و منطقی عمل کند و نشان دهد که قصد قدرت‌طلبیو حذف دیگران را ندارد، کاملا می‌تواند با تشکل‌هاو احزاب به‌صورت یکپارچه وارد صحنه سیاسی شود.

شما فارغ از نتیجهانتخابات، از عملکرد جمنا در انتخابات دفاع می‌کنید؟

من باتوجه به فرصت کم و مشکلاتی که بود، درمجموع تجربه جمنا را مثبت ارزیابی می‌کنم.


انتخابات دارند خودشان رهبری رئیسی سیاسی روحانی اسلامی قالیباف مناظره جلوتر اینکه می‌دانند اعتقاد خودمان داشتند انقلاب دلیلی داریم شورای دوباره ائتلاف نمی‌شود موسیقی بیشتر می‌گویند درباره انقلابی بگویند دقیقه اینها امام اداره تاریخ کردیم نداشتیم می‌کنم واقعا بالاخره گذشته نتیجه اصلاح‌طلبان انسان می‌دهند باتوجه لاریجانی نظرسنجی‌ها بگویم می‌کنید انتظار پیروزی خاتمی مناظره‌های ندارد باشند راه‌حل می‌تواند مناظره‌ها پیروز اصولی قانون بودید آقایان دیگری می‌بینند حمایت‌ها این‌طور می‌کند باشیم توانایی اردوگاه چیست؟ اصرار خامنه‌ای اعتدالیون فرهنگ کتاب‌ها برسیم داشتیم اجتماعی ادبیات افتاده تغییر انتقاد اشکالاتی بگذارند طراحی گفتمان برنامه اختیار بتواند وزرا بکنند گفتند چیزها درانتخابات احزاب آمدند بی‌طرف ایجاد آقایلاریجانی انتخاباتی تبلیغات شناختی وقت‌ها تجربه می‌کنیمکه داشته‌اند اتفاق همچنان نقدهای روزهای مسابقه بگیرید دارید تازه‌ای برقرار نامزد مسائل مانده کنید؟ توضیح مشخصا پایبند امروز مسلمان می‌دهم می‌زنند هفته‌های سینما علاقه انواع اوقات دلیلش گفته‌اند باشند؟ اصولگرایان اصلاح کاندیدا نظرسنجی هستید دیدگاه‌های رابطه تعیین هم‌نوعان انسانی جهان‌بینی تایید می‌شد ارزیابی موارد کنند؟ حرف‌هایی حاکمیت چه‌کار اعلام می‌گویم می‌کردید بیانیه اتفاقی می‌کنیم بیایند برویم موردش می‌خواهم عملکرد ممکناست نزدیک‌تر ارشاد فهمید همیشه افتاد البته معتقد دوران تصمیم تظاهرات