برگزیده ها
گله‌ها و اشک‌ها در بدرقه ناصر چشم‌آذر

مازندمجلس: « متأسفم باید بگویم ناصر چشم‌آذر را ما کشتیم. من، شما و همه کسانی که با او بی‌مهری کردند. آنجایی که باید از او حمایت نکردند و به او اجازه حضور ندادند...»

مازندمجلس: به گزارش هنرنیوز ، مراسم بدرقه پیکر ناصر چشم‌آذر ـ آهنگساز، نوازنده و تنظیم‌کننده پیشکسوت موسیقی ـ در تالار وحدت برگزار شد.

سریر: آینده خوبی را برای او می‌دیدم

محمد سریر ـ آهنگسازـ اولین سخنران این مراسم بود که اظهار کرد: باعث تأسف و تأثر بسیار است با هنرمندی خلاق و از اعضای توانمند موسیقی ایران که طی پنج دهه آثار بسیاری را به جامعه تقدیم کرد، خداحافظی کنیم. من در ابتدای دهه ۴۰ با او آشنا شدم، هنگامی که ۱۳، ۱۴ ساله و در مسابقاتی دانش‌آموزی شرکت کرده بود و درخشان می‌نواخت. ما داوران او را به عنوان نفر اول انتخاب کردیم و من آینده خوبی را برای او می‌دیدم. او در خانواده‌ای هنرمند به دنیا آمد که به او این توانایی را داد در این فضا رشد کند. ناصر چشم‌آذر استعدادی درخشان در خلق و اجرای موسیقی داشت و ذهن خلاق او به جسم حساس‌اش غلبه می‌کرد.

این آهنگساز با بیان اینکه در آثار چشم‌آذر عشق جاری بود، اظهار کرد: ساز او همیشه در کنارش بود و صدای ضمیرش را می‌رساند و نغمه‌های او همیشه متفاوت و جالب بود. از او و پیام‌هایی که برای نسل‌های بعد گذاشت یاد می‌کنیم که در آینده نغمه‌های عشق بسرایند.

نوربخش: وقت رفتن او نبود

سپس حمیدرضا نوربخش ـ مدیرعامل خانه موسیقی ـ پشت تریبون رفت و سخنان خود را با شعری از سعدی آغاز کرد و گفت: آنقدر این فقدان حیرت‌آور و ناباورانه است که واقعا زبان یارای بیان ندارد. او سراسر شور و انگیزه بود. ناصر چشم‌آذر همیشه هر جا که می‌آمد با خودش شور و نشاط می‌آورد. جوان‌ها به او نگاه می‌کردند و انگیزه می‌گرفتند.

این خواننده اظهار کرد:‌ وقت رفتن او نبود اما چه کنیم ناباورانه ما را ترک کرد و به لقای معشوق رسید. او یکی از استوانه‌های خانه موسیقی بود و در همه مراسم‌ها پیش قدم می‌شد. من به خانواده او جامعه هنری تسلیت می‌گویم و امیدوارم خداوند روح او را قرین رحمت خودش بداند.

حامی: ضربان قلبم بالا رفته

حمید حامی ـ خواننده ـ در سخنانی کوتاه گفت: به دلیل این اتفاق ضربان قلب من بالا رفته است. هر کس در زندگی خودش چند قهرمان دارد. من پیش از این دو نفر از قهرمانان خودم را از دست داده بودم و ناصر چشم‌آذر آخرین قهرمان من بود و بعد از او دیگر قهرمانی ندارم.

حامی سپس لحظاتی برای حاضر قطعه‌ای را خواند.

فرهی: باورم نمی‌شود

سپس از بیتا فرهی بازیگر نقش مهشید در فیلم «هامون» که ساخت موسیقی آن بر عهده ناصر چشم‌آذر بود دعوت شد تا درباره او سخن بگوید.

فرهی که با گریه سخن می‌گفت، بیان کرد:‌ من نمی‌دانم چه بگویم. این مرگ بسیار ناگهانی بود. ناصر چشم‌آذر از دوستان خانوادگی، معرف من به سینمای ایران و استاد موسیقی دخترم بود. (مرگ او) باورم نمی‌شود.

او همچنین شعری را برای این موسیقیدان تازه درگذشته خواند.

همچنین رسول ترابی ـ تهیه‌کننده کنسرت‌های ناصر چشم‌آذرـ گفت: امروز ۱۶ اردیبهشت است و قرار بود امشب در همین تالار وحدت کنسرت ناصر چشم‌آذر را برگزار کنیم اما حیف شد. ما سعی کردیم بهترین اتفاق‌ها رخ بدهد. روحش شاد.

احمدلو: ناصر چشم‌آذر را به تلویزیون راه ندادند

در ادامه شاهد احمدلو –کارگردان سینما و برادرهمسر چشم‌آذرـ با گریه پشت تریبون رفت و اظهار کرد: ناصر می‌گفت (به مخاطبانش) نگو مردم، بگو یاران باران عشق. (باران عشق یکی از معروف‌ترین قطعات بی‌کلام این هنرمند بود) من تنها کارگردانی نبودم که ناصر برای تمام فیلم‌هایش موسیقی ساخته بود. او رفیق جانی من بود. من با ملودی‌های او عاشق سینما شدم.

احمدلو در ادامه بیان کرد: او در سرزمینی زندگی می‌کرد که به عشق مردمش آن را رها نکرد.

او سپس با بیان خاطره‌ای گفت: هفته گذشته او را به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودند. مانند همیشه کت و شلوار شیکی پوشید و رفت، اما خیلی زود برگشت. ما همه پای تلویزیون منتظر دیدن برنامه او بودیم. از او پرسیدیم چرا برگشتی، خندید و گفت (به تلویزیون) راهم ندادند و گفتند ممنوع‌الورود هستی. این تلویزیون را ما راه انداختیم.

این کارگردان سینما اظهار کرد: امیدوارم پرکشیدن او آیینه‌ای باشد برای روسای ما که قدر پیشکسوتان را نمی‌دانند. یک بار با همدیگر در قطعه هنرمندان قدم می‌زدیم. به من گفت یک روز من را هم به این قطعه می‌آورند، مرگ حق است اما اگر سر خاک من آمدید گریه نکنید و به جایش آن بگویید «پی‌.او. پی».

در ادامه این مراسم پیامی از طرف سیروس الوند ـ کارگردان ـ که چشم‌آذر با او همکاری داشته و اکنون به علت سفر در خارج از کشور به سفر می‌برد، خوانده شد.

سپس مجری مراسم از فریبرز لاچینی ـ آهنگساز ـ برای سخنرانی دعوت کرد اما اعلام شد به دلیل اینکه قلب لاچینی درد گرفته است نمی‌تواند صحبت کند.

اسماعیلی: نمی‌دانم تسلیت بگویم یا تهنیت

منوچهر اسماعیلی ـ دوبلورـ نیز گفت: سلام به ناصر، سلام به اسطوره موسیقی. رفتن او خانواده او را دلتنگ و ملت را غم زده کرد. ما چه بگوییم. او همیشه هفته‌ای دو بار به من زنگ می‌زد. ناصر چشم‌آذر عاشق هنر بود. نمی‌دانم به خانواده او تسلیت بگویم یا تهنیت به خاطر موج عظیم دلخواه او. روحت شاد ناصرخان، تو تنها نیستی ما هم با تو هستیم.

بابا حقت را می‌گیرم

در ادامه شیرین احمدلو ـ همسر ناصر چشم‌آذرـ به سختی روی سن رفت و در حالی که با گریه سخن می‌گفت، اظهار کرد: تسلیت می‌گویم، خیلی متأسفم. او همه عشق، عمر و لحظه‌های من بود. سعی کردم قدرش را بدانم. خیلی ممنون برای همراهی‌تان. خوشحالم که از او رعنا را دارم.

رعنا چشم‌آذر ـ دختر این هنرمند ـ نیز گفت: بابا دوستت دارم، حقت را می‌گیرم.

سپس اشکان خطیبی ـبازیگر و خواننده - که در کنسرت‌های اخیر چشم‌آذر به عنوان خواننده حضور داشت، بیان کرد: متأسفم باید بگویم ناصر چشم‌آذر را ما کشتیم. من، شما و همه کسانی که با او بی‌مهری کردند. آنجایی که باید از او حمایت نکردند و به او اجازه حضور ندادند اما او در مقابل این بی‌مهری‌ها انگیزه عجیبی داشت. بنابراین راهی نماند مگر اینکه او را بکشیم. وقتی «یاران باران عشق» آهنگ‌های او را می‌خواندند برق عجیبی در چشمانش بود.

در بخش بعدی این مراسم پیام منوچهر چشم‌آذر –آهنگساز و برادر ناصر چشم‌آذرـ برای حاضران به شکل صوتی پخش شد که او در بخشی از آن بیان کرده بود: من و ناصر در زندگی یک هدف را دنبال کردیم. احساسات ما یک روح در دو بدن بود. هنرمند واقعی در هیچ شرایطی نمی‌میرد.

بنایی: به او گفتم جای تو در ایران است

پوری بنایی نیز در این مراسم گفت: من با ناصر چشم‌آذر خیلی خاطره‌های خوب دارم. ما از آمریکا با هم به ایران برگشتیم، به او گفتم جای تو در ایران است. جوان‌ها به تو احتیاج دارند. امیدوارم از او و امثالش بیشتر قدردانی کنند. متأسفم او به تلویزیون رفته و راهش ندادند. ای کاش نمی‌رفت، حیف او بود.

منوچهر شاهسواری ـمدیرعامل خانه سینماـ سخنران دیگر این مراسم بود که گفت: آن‌هایی که ناصر را می‌شناختند به هیجان‌های او واقف بودند که از سر دوستی و مهر با پیرامون خودش چه می‌کرد. او جرعه جرعه عشق می‌فروخت بی هیچ بهایی در مقابلش.

شاهسواری: سهم سالیان اخیر او در سینما و موسیقی ماندگار است

او ادامه داد: همه آن‌هایی که درباره او سخن گفتند بر «خاطره» تأکید می‌کردند. انسان‌ها بی‌خاطره هیچ چیز برای احساس تعلق ندارند. او آنقدر برای ما خاطره ساخت که هیچ کس نمی‌تواند تعلق خاطر ما را از بین ببرد.

شاهسواری اضافه کرد: سهم سالیان اخیر او در موسیقی و سینما ماندگار است. آنچه او در سینما ساخت تجربه گران‌بهایی بود.

سپس گروه موسیقی «سون» روی سن آمدند و پس از سخنانی کوتاه درباره ناصر چشم‌آذر بخشی کوتاه از قطعه «دوسِت دارم» این گروه را برای حاضران اجرا کردند که به گفته خودشان قطعه مورد علاقه چشم‌آذر بود.

یکی از اعضای این گروه همچنین ابراز امیدواری کرد: کاش روز درگذشت چشم‌آذر را فراموش کنیم و روز تولد او را به یاد بیاوریم.

بیرنگ: بارها تن هنرمندان لرزیده که نکند خانه‌نشین شوند

بیژن بیرنگ ـ تهیه‌کننده و کارگردان تلویزیون ـ آخرین سخنران مراسم بدرقه ناصر چشم‌آذر بود که گفت: شاید اگر از من خواستند درباره استاد ناصر چشم‌آذر صحبت کنم به دلیل این است که همشهری و در دوره‌ای همبازی بودیم. ما در نوجوانی هر دو آکاردئون می‌نواختیم اما من کجا و او کجا.

او ادامه داد:‌حالم خیلی خوب است، نه. هنرمندان ما به ویژه هنرمندان موسیقی هر چه خواستند گرفتند و انجام دادند! به نظرم این طور نیست. یک موزیسین را نمی‌توان تحلیل کرد مگر دوره‌ای که او گذرانده را نگاه کرد. اگر به ۴۰ سال گذشته برگردیم زمانی را می‌بینیم که هنرمند موسیقی برای اینکه سازش را جابه‌جا کند باید مانند اسلحه مجوز حمل می‌گرفت.

بیرنگ گفت: یقینا و مطمئنا موسیقی بخش غریب، مظلوم و صدمه دیده این مملکت است که هنوز تکلیف‌اش معلوم نیست و به تبع هنوز تکلیف موسیقیدانان مشخص نیست. زمانی که چشم‌آذر داشت این دنیا را به ما واگذار می‌کرد مغزش از چراها و گله‌ها پر بود. اینکه هنوز هنرمندی به دلیل اینکه در زمانی و در جایی دیگر در این مملکت هنرمند بوده ورودش به کشور ممنوع است و اگر وارد کشور شود مانند جانی با او رفتار می‌شود و اگر نزدیکانش فوت کردند نمی‌توانند در آنجا حضور داشته باشند. هنوز هنرمندان برای مجوز اینکه در جشنواره‌ای که به آن دعوت شدند حضور پیدا کنند رنج می‌کشند.

او اضافه کرد: مگر زبان با زبان چه فرقی دارد. چه تفاوتی است میان منی است که می‌نویسم و کسی که با نت‌ها و فواصل حرف می‌زند و ملودی می‌آفریند. مگر خداوند توانایی هنرمند بودن و خلقت را به انسان نداده است. انسان تنها خالق هستی است. اگر خداوند به او اجازه خلق داده و اگر به او صدای خوش بخشیده پس چگونه مانع او می‌شویم؟

بیرنگ در ادامه بیان کرد: هنوز یک هنرمند دائم نگران است. برای کلمه‌ای که امیدوارم پایش را از این مملکت بیرون بگذارد، واژه «اجازه کار». حق کار کردن، حقی نیست که بتوانند آن را از انسان بگیرند. بارها تن هنرمندان لرزیده که نکند خانه نشین شوند. یادمان باشد هیچ هنرمندی متعلق به خودش نیست بلکه متعلق به همه کسانی است که قرار است موسیقی او را بشنوند. خانواده هنرمندان نیز در شرایط سختی زندگی می‌کنند.

او گفت: یقینا وقتی چشم‌آذر آن روز صبح از خواب بیدار شد و طبق معمول با یار و عشق‌اش (ساز) صحبت می‌کرد چنین فکرهایی از سرش می‌گذشت. او آدم خاصی بود. در سرنوشت آدم‌های خاص اول درک نشدن است و دوم اینکه با وجود آدم‌های زیاد اطرافشان احساس تنهایی می‌کنند.

بیرنگ اظهار کرد:‌ رعنا (دختر چشم آذر) روی سن گفت پدر حقت را می‌گیرم. وقتی پایین آمد از او درباره این جمله پرسیدم، به من پاسخ داد پدرش به او گفته«حقم را بگیر». به نظرم او با استعدادی که در موسیقی دارد حق پدرش را بیشتر از پدرش خواهد گرفت.

از جمله حاضران در این مراسم که صبح ۱۶ فروردین ماه در تالار وحدت می‌توان به هوشنگ کامکار، حمید حامی، فریدون آسرایی، رضا بنفشه‌خواه، بیژن کامکار، همایون اسعدیان، ایرج حسابی، ستار اورکی، محمدرضا عقیلی، پوری بنایی، غلامحسین شاه‌علی، محمد سریر، فرهاد هراتی، بیتا فرهی، بابک چمن‌آرا، علی ثابت‌نیا، شهرام صارمی، همایون نصیری، رسول ترابی، بابک صحرایی، مهراج محمدی، حمیدرضا نوربخش، سامان احتشامی، خشایار اعتمادی، حسن رضایی، منوچهر اسماعیلی، بیژن بیرنگ، محمد فرشته نژاد، حبیب اسماعیلی، باربد بیات و... اشاره کرد.

مراسم یادبود ناصر چشم‌آذر سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت‌ماه ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ در مجتمع فرهنگی پیامبر اعظم (ص) برگزار خواهد شد.

ناصر چشم‌آذر جمعه، ۱۴ اردیبهشت‌ماه بر اثر سکته قلبی درگذشت. او دی‌ماه سال ۱۳۲۹ در خانواده‌ای اهل موسیقی متولد شد. این هنرمند علاوه بر ساخت قطعات مختلف، ساخت موسیقی‌های فیلم بسیاری از جمله «هامون» (داریوش مهرجویی) و «خواهران غریب» (کیومرث پوراحمد) را در کارنامه کاری خود دارد که برای برخی از آن‌ها موفق به دریافت جایزه نیز شده است. «شب‌های تهران» و «باران عشق» از جمله آثار او هستند.
چشم‌آذر موسیقی مراسم هنرمند اینکه ادامه اظهار هنرمندان سینما تلویزیون بیرنگ همیشه درباره می‌کرد احمدلو اسماعیلی باران خواننده تسلیت چشم‌آذرـ زندگی امیدوارم بگویم خانواده آینده سخنران کوتاه برگزار خداوند تالار شاهسواری زمانی همچنین حاضران بنایی هنرمندی می‌گفت نمی‌دانم منوچهر اجازه نوربخش ندادند کارگردان مملکت بدرقه آهنگساز کردیم انسان متأسفم مانند انگیزه می‌گیرم کسانی شعر اردیبهشت‌ماه نمی‌تواند عجیبی بیشتر بارها درگذشت اضافه لرزیده خواستند یقینا دوره‌ای لاچینی متعلق کامکار سالیان آن‌هایی ماندگار خاطره احساس آدم‌های همایون استاد حمیدرضا نغمه‌های استعدادی تریبون آنقدر جوان‌ها ناباورانه توانایی خانواده‌ای اعضای بسیار گزارش بسیاری جامعه عنوان درخشان می‌کردند می‌گویم یاران کنسرت‌های تهیه‌کننده قطعات گذشته بودیم برنامه ترابی گله‌ها سخنانی ضربان قهرمان خواند هامون باورم گفتند