برگزیده ها
داغ اتوبوس‌ها بر دل ما

مازندمجلس: واقعا، آنهایی که مسؤول هستند می‌دانند، داغ یعنی چه؟ می‌دانند داغ فرزند یعنی چه؟

مازندمجلس: واقعا، آنهایی که مسؤول هستند می‌دانند، داغ یعنی چه؟ می‌دانند داغ فرزند یعنی چه؟ می‌دانند چه لحظات سختی به خانواده‌هایی گذشت که در دانشگاه آزاد، دانشجو داشتند؟ 

اتوبوس در ایران،  تنها یک وسیله نقلیه عمومی نیست.  اتوبوس در کشور ما یک تابوت متحرک است. اتوبوس در ایران عادت دارد، داغ دست جمعی بر دل ما بگذارد. گویی اتوبوس، مرکب جناب عزرائیل است برای ما ایرانی‌ها.

دیگر داغ‌هایی که این غول چرخ دار بر دل ما گذاشته است از شماره خارج شده است. اتوبوس سربازان، یادتان هست. 19 لیسانس وظیفه که با هزار آرزو دانشگاه رفته بودند و بعد به سربازی آمده بودند که شاید بعد از آن ازدواج کنند، شغلی پیدا کنند، برای خودشان مرد شوند، به دره ای سقوط کرد و آنها برای همیشه معاف شدند.

چقدر بچه‌ها مردم در جاده‌های جنوب کشور و در اردوهای راهیان نور، قربانی اتوبوس شدند. حالا هم که دانشجویان در دل دانشگاه با اتوبوس به کام مرگ رفتند. اتوبوسی که ارابه مرگ بود و آنگونه که دانشجویان دانشگاه آزاد می‌گفتند، دیروز هشدار داده بود که چه در سر دارد. گفته بود با ترمزهایش، قرار مرگ گذاشته است.
تا می‌آید داغ یک اتوبوس آرام شود داغ دیگر بر تن ایران می‌نشیند.

چه باید بکنیم، چه باید بنویسیم؟ مگر می‌شود این همه داغ اتوبوس را ببینم و کاری نکنیم؟ به نظر می‌رسد ذهنمان برای شنیدن چنین خبرهایی آب‌دیده شده است. آخیی می‌گوییم و خدا به پدر و مادرشان صبری بدهد و می‌رویم تا حادثه بعدی.

باور کنید هر کجای دنیا اتوبوس‌ها، اینقدر آدم می‌کشتند، مسؤولان آن کشور فکری به حال این ارابه‌های مرگ می‌کردند. به ویژه آنکه علت اصلی بسیاری از این تصادف‌ها هم اشتباه راننده و یا خرابی و قدیمی بودن اتوبوس‌هاست.

نمی‌دانم تا کی می‌خواهیم اخبار این حوادث را بخوانیم و بعد درباره آنها بنویسیم تا حادثه بعدی.

واقعا، آنهایی که مسؤول هستند می‌دانند، داغ یعنی چه؟ می‌دانند داغ فرزند یعنی چه؟ می‌دانند چه لحظات سختی به خانواده‌هایی گذشت که در دانشگاه آزاد علوم تحقیقات، دانشجو داشتند؟ اصلا می‌دانند جان آدمی یعنی چه؟ می‌دانند اما سود بیشتر، پول بیشتر چشم‌های آن‌ها را بسته است.

اتوبوس ترمز ندارد که ندارد. دانشجو امنیت ندارد که ندارد. پول به ما برسد، چند دانشجو، چند سرباز، چند پیر و جوان هم مردند، مردند.

هنوز که هنوز است اتوبوس‌های قدیمی، که پدر بزرگ‌ها ما با آن به سفر ماه عسل می‌رفتند، هنوز در جاده‌های ایران کار می‌کند. هنوز که هوز است همه می‌توانند راننده اتوبوس شوند.

برای یک خلبان هزار آموزش گذاشته می‌شود، هزار آزمایش گرفته می‌شود اما برای راننده اتوبوس ....

اینقدر ساده از این مسائل گذشته‌ایم که حالا حوادث این چنین برای ماد عادی شده است. اگر در حوادث قبلی واکنش مناسبی داشتیم  شاید امروز شاهد این چنین حوادثی به مراتب کمتر و کمتری باشیم.

جمله تکراری است. سال‌هاست آن را می‌نویسیم اما کاش این آخرین حادثه از این جنس بود. کاش ایران کم‌تر داغ ببیند.

وزارت علوم اتوبوس دانشگاه آزاد دانشگاه علوم و تحقیقات