برگزیده ها
زنانه شدن اعتیاد در جوامع پدرسالار

اختصاصی مازندمجلس: زنانه شدن اعتیاد آغازی بر فروپاشی و تلاشی نهایی جوامع است. جامعه ما هم در این مسیر گام هایی بلندی بر می دارد. بهتر است حاکمان به چراغ هایی که قرمز شده اند توجه بیشتری داشته باشند. خنده هر مرد به زن معتاد خنده به نابودی مرد است.

اختصاصی مازندمجلس: در بسیاری ازجوامع در حال گذار مسئله اعتیاد مسئله ای جدی محسوب می شود. و اعتیاد زنان مسئله ای جدی تر. با تغییر فرماسیون ها و سبک های زندگی و ورود امواج مدرنیسم به ساخت و ساحت جوامع سنتی بسیاری از باورها و انگاره های انسان سنتی تغییر کرده و از آنجا که این تغییرات متناسب با آشوب ها و باورهای ذهنی این افراد نمی باشد مشکلاتی به بار می آید که یکی از این مشکلات و آسیب های اجتماعی گرایش انسانِ نو شده در ظاهر به اعتیاد است. 

ورود امواج مدرنیسم به جوامع سنتی و حرکت این جوامع به سمت مظاهر مدرنیته و توجه به ظواهر آن، فروپاشی انسان را به همراه داشته و دارد. در این هنگامه غلط، انسانی به وجود می آید که نه این است و نه آن. ذهن انسان در این جوامع پاندولی است میان وجوه سنت و مدرنیته. انسانی زاده می شود با ظاهری مدرن و باطنی سنتی و ایستا در گذشته. و همین دوگانگی شخصیتی اسباب بروز اختلالات روانی ای می شود که یکی از نتایج محتوم آن اعتیاد و سوء استفاده از مواد است. و از آنجائی که زنان به لحاظ روحی بیشتر از مردان به دوگانگی شخصیتی دچار می شوند پس افسردگی ناشی از این دوگانگی برای آنها امکان رخداد بیشتری دارد و آنها را به سوءاستفاده از مواد و الکل می کشاند. با گسترش ابزارهای مدرن اطلاع رسانی و استفاده نادرست و نابجا از آن و برخورد زنان با برخی از وجوه و سویه های مدرنیسم و پست مدرنیسم و عدم آگاهی لازم و کافی از تمام سویه های تمدنی و اندیشه ای غرب، گرایش به اعتیاد در میان زنان رشد چشم گیر و فزاینده ای می یابد. 

گرایش فزآینده زنان به سوءمصرف مواد این روزها بسیار پیچیده تر از پیش شده است. نمی توانیم علاقه به مصرف مواد را در میان زنان به صفر برسانیم. این مسئله ای نیست که به امروز تعلق داشته باشد. از گذشته بوده و در آینده هم خواهد بود. اما چیزی که اهمیت دارد این است که امروز این مشکل از وضعیت و حالت عادی خارج شده و به وضعیت و حالت قرمز وارد شده است. به گونه ای که به طور مثال در مطالعات مربوط به اعتیاد زنان استعمال سیگار دیگر مسئله با اهمیتی محسوب نمی شود. دیگر در میان زنان سیگار کشیدن پُز نیست. ژست هنری و عرفانی و نشانه سرگشتگی و شاعر مسلکی و شخصیت و کلاس فکری و ابزار روشنفکری نیست. نشانه ای از بروز و وجود مشکلات درونی و خانوادگی هم نیست. این روزها سیگار کشیدن نشانه ای از گرایش به چیزهای پنهانی است که بسیاری از زنان گمان می کنند با مصرف آن می توانند خود را هم پا و هم طراز مردان نشان داده و کمبودها و سرکوب ها و عقب ماندگی های چندین هزار ساله جنس خودرا جبران نمایند.

آسیبی که اعتیاد زنان به مهم ترین ساختارهای اجتماعی و به خصوص آسیبی که به بنیان های خانواده وارد می کند به سبب پیچیدگی و ویژگی نقش های زنانه در حوزه های تربیتی جامعه بسیار مهم تر و عمیق تر از تأثیر اعتیاد مردان بر جامعه می باشد.

زنانگی اعتیاد در جوامع با ساخت اندیشه ای و طبقاتی پاتریمونیال و پدرسالارانه برای بسیاری از مردان سودآور، مطلوب، رضایت بخش و مطبوع است. هرچه آمار زنان معتاد در جامعه بیشتر باشد درآمد بیشتری نصیب قشر خاصی از مردان می شود و از سویی گروهی دیگر از مردان هم با ترویج برخی مظاهر تمدنی و اندیشه ایِ خارج از تمدن و فرهنگ خودی و تبلیغ اصول فکری مدرنیته و پست مدرنیته آن هم بدون آنکه بسیاری از زنان مبانی آن تفکرات را بشناسند و بدانند و همچنین با تیپ سازی های مدرن به راحتی از خلاءهای عاطفی و فقر اطلاعاتی بسیاری از زنان سوءاستفاده کرده و به راحتی از ایشان بهره های مادی، عاطفی و جنسی می برند.

این روزها برده داری جنسی مدرن در فضای مجازی یکی از بلاهایی است که بسیاری از زنان به آن گرفتار هستند و خود ایشان هم از این مسئله آگاهی کافی ندارند و یا خود را به فراموشی می زنند و نمی دانند از این خودفراموشی چه عاقبت و عقوبتی در انتظارشان است. و زمانی چشمانِ بازِ بسته شان باز می شود که به سبب ضربات روحی و تجربیات تلخ ناشی از تجربه های سوءاستفاده های احتمالی جنسی خود را در دامان اعتیاد رها می کنند و به آرامش ناشی از مصرف مواد پناه می برند. که اگر زنی سیگار و تریاک و هروئین را در این روزها برگزیند شاید لازم آید که خانواده اش سجده و نماز شُکر به جا آورند و قربانی ها بدهند.

آمارها نشان می دهند که اعتیاد به سرعت به سمت زنانه شدن مِیل می کند و بسیاری از هنجارها و الگوهای سوءمصرف مواد در حال تغییر است. به گونه ای که در زنان الگوی مصرف مواد از هروئین و تریاک به سمت مخدرهای شیمیایی و صنعتی مانند شیشه شیفت شده و در این میان اعتیاد زنان متأهل و خانه دار با رشدی تصاعدی فاصله زیادی نسبت به سوءمصرف مواد در میان دوشیزگان جامعه دارد.

در توضیح چرایی گرایش زنان خانه دار و متأهل به مصرف سیگار و مواد مخدر صنعتی و غیرصنعتی دلایل گوناگونی می توانیم ذکر کنیم. اما می توانیم حدس بزنیم با ورود ابزارهای ارتباطی جدید و قدرت امواج نورسانه ایکه معمولاٌ جهت دار و فاقد اصالت و بدون مبانی اندیشه ای لازم هستند و گاهی هم به صورت زیرزمینی ارائه می شوند با رشد افسردگی در میان زنان مواجه هستیم و این گونه می شود که رشد و گرایش روزافزون به اعتیاد را در میان این قشر پر از لطافت روحی شاهد می باشیم.

اگر بخواهیم درباره چگونگی و مکانیسزم تأثیر فضای مجازی بر دوقطبی شدن شخصیت زنان و ایجاد افسردگی در آنها و نهایتاً گرایش ایشان به اعتیاد سخن و توضیحی ارائه بدهیم می توانیم مدعی بشویموقتی زن در خانه نشسته و از هرگونه امکانات رفاهی و تفریحی و عاطفی محروم و محصور و یا محدود است،پناه به فضای مجازی می بَرد.زنان شاغل هم به گونه ای دیگر درگیر این اواج نو رسانه ای می شوند. به هر روی زن در فضای مجازی با انسان ها و بهتر است بگوئیم شِبه انسان هایی مواجه می شود که خودشان نیستند و بیشترشان خودشیفتگانی هستند که با ادبیات و رفتاری دروغین و بزرگمایی استعدادهای خود به زن ها نزدیک شده و آنها را در فرایندی خاص و مشخص به بَرده عاطفی و معمولاً بَرده جنسی خود تبدیل و پس از مدتی آنها را در این فضا با ذهنی پُر از سیاهیو تباهی حتی بدتر از تجربه ای که در گذشته خانوادگی خود داشتند رها می سازند. در این حالت اگر این مردان زن را به دام اعتیاد نکشانده باشند اتفاق مهمی رخ نداده چون این اتفاق به زودی رخ می دهد؛ چون زن تصمیم می گیرد از دیگر مردان انتقام شکست اول را بِکِشد و یا زخم های روحی جدید و قدیمش را در پناه زبان و یا آغوش مردی دیگر ترمیم نماید. باز هم در این حالت برای زناز اعتیاد گریزی نیست.چون پس از مدتی متوجه می شود که در دوری باطل گرفتار آمده که راه فراری برایش متصور نیست. از اینجا به بعد اعتیاد است که محرم و مرحم می شود و گونه ای دیگر از مردان به زن نزدیک؛ و خود را ناجی و منجی او جا می زنند. و زن برای رها شدن از انواع دردها و مشکلات روحی و فرار از شرایط مادی و خانوادگی به دامی کشیده می شود که اولین خط آن اگر تجاوز و بردگی جنسی نباشد؛ آخرین خطش همین است. البته تا آنجا که هنوز جذابیت های زنانه اش اجازه بدهد. و اگر زن خوش شانس باشدشاید خانواده با مسئله اعتیادش کنار بیاید و او را تنها در جامعه رها نکند و به کمکش بشتابد.

اعتیاد زنان در جامعه مردسالار و پاتریمونیال برای مردان موهبت است و در جوامع باز و دموکراتیک مَسکَنتی فرهنگی و خطری عظیم به شمار می رود. اطلاع رسانی درست و به دور از تبلیغات جهت دار حاکمیتی و تصویب قوانین تنبیهی برای سوداگران مرگ و متجاوزان و ایجاد فضای امن حمایتی برای زنان در تمام مراحل و تضمین برابری های جنسی و تلاش برای ایجاد جامعه ای باز و دموکراتیک می تواند کمک شایانی به رفع این معظل معظم نماید.

زنانه شدن اعتیاد آغازی بر فروپاشی و تلاشی نهایی جوامع است. جامعه ما هم در این مسیر گام هایی بلندی بر می دارد. بهتر است حاکمان به چراغ هایی که قرمز شده اند توجه بیشتری داشته باشند. خنده  هر مرد به زن معتاد خنده به نابودی مرد است.

 مسعود طبری

زنانه شدن اعتیاد در جوامع پدرسالار اعتیاد زنان اعتیاد زنان معتاد زنانه شدن اعتیاد مرد سالاری جوامع مرد سالار