برگزیده ها
سرکه را در ساغر زرین ، شراب انگاشتیم

اختصاصی مازندمجلس: شایسته سالاری در صحن و سرای احزاب و پرورش نخبگان فکری و ابزاری و معرفی آنها به جامعه در یک رقابت صحیح سیاسی و انتخاباتی می تواند به انتخاب و پرورش مدیران سیاسی کارآمد در آینده کمک کند و جامعه را از بن بست هایی که در آن گرفتار آمده برهاند.

اختصاصی مازندمجلس: عنوان این نوشتار تغییری آهنگین از کلام معلم اول فلسفه، ارسطو می باشد که می گفت: «سرکه را در ساغر زرین می ریزند و گمان می کنند شراب است».

 سرکه را در ساغر زرین شراب انگاشتن، شده حکایت ما و منتخبین اشتباهی ما. که اگر سیاست جام زرین باشد اصحاب سیاست و نمایندگان بایدشراب پاک و طهورا باشند برای سرمست کردن جامعه از رونق و پیشرفت و شادمانی و نشاط و امید. و افسوس که سالهاست در هر انتخاباتی سرکه به جای شراب می زنیم و چون می فهمیم سرکه ریخته ایم در جام و زده ایم بر جان، راهی کوچه علی چپ می شویم و شادی ها می کنیم و قهقه مستانه سر می دهیم که این بار شرابی ریخته ایم در جام و زده ایم در جان جامعه. شرابی طهورایی. تا زمانی بگذرد نه چندان دیر و پسر بچه ای لوس و بر دار نشسته بیاید و با رندی و صداقت بی ادبانه کودکانه اش سرکه را بر صورت ما تُف کند که ای بیداران خواب زده این سرکه است نه شراب. و تاره به خودمان می آئیم که سرکه را برجام، در جان زده ایم و نه شراب را.

 و در آن هنگامه رقص و سما و هلهله مات و مبهوت بر جا می ایستیم و خیره در چشمان هم می شویم و همهمه می کنیم که ما گفته بودیم این سرکه بود نه شراب. اما شما را برای شنیدن حقیقت گوش شنوایی نبود. و باز بازار مکاره ای از لفاظی و قلم بازی و حرف سازی و جمله سازی و جمله بافی به راه می افتد و در میان غوغای "کی بود کی بود ما نبودیم ها" دکان سرکه فروشانی دیگر رونق می گیرد که مدعی می شوند شراب دارند آن هم شرابی پاک و طهورایی. شرابی کهنه با طعمی نو. و باز سرکه و ساغری زرین و شراب انگاشتنی دیگر. و این شده حکایت رفتار شناسی ما در هر دوره از انتخابات مجلس و شورا و ریاست جمهوری.

 این که چرا هر بار انتخاب های ما در انتخابات این گونه ناراست از آب در می آید و خرد جمعی ما دچار نقصان و اشتباه می شود ریشه در نا آگاهی انتخاب کنندگان از انتخاب شوندگان دارد. و از آنجایی که نظامات حزبی و ساختارهای سیاسی در کشور ما ناپخته و ناسنجیده و نادرست عمل می کنند؛ پس نمی توانیم طعم درست شراب طهورای سیاست را درست بچشیم تا  بشناسیم. پس این گونه می شود که در هر انتخابی به ریسمان تازه از راه رسیده ای خوش قد و بالا و قشنگ مو و ابرو کمان و چشم درشت چنگ می اندازیم و گمان می کنیم در ساحت و صحن و سرای میخانه اش طعم شراب طهورای واقعی سیاست را می توانیم مزه مزه کنیم و بچشیم. و باز خوابی در بیداری و چشمانی بازِ بسته.

 ضرورت تصحیح نظامات حزبی و انتخاباتی برای حضور تمام گروه ها و احزاب در فرآیند مشارکت سیاسی و زمینه سازی برای آموزش کادرهای شایسته برای معرفی به مردم و ایجاد گردش نخبگان در لایه های سیاسی و مدیریتی ضرورتی فوری و انکارناپذیر است. شایستگان و نخبگان به مانند شرابی هستند که اگر درست به دست بیایند و در جام زرین سیاست ریخته شوند به کام جامعه می نشیند و سرمستی به بار می آورند. آن جایی که نخبگان و شایستگان از دل خُم احزاب بیرون می تراوند لاجرم بر جان و دل جامعه خوش می نشینند. که این شراب طهورای حافظ گفته ای می شود در سیاست. نه در عوالم عاشقانه و رندانه ی عارفانه.

 شایسته سالاری در صحن و سرای احزاب و پرورش نخبگان فکری و ابزاری و معرفی آنها به جامعه در یک رقابت صحیح سیاسی و انتخاباتی می تواند به انتخاب و پرورش مدیران سیاسی کارآمد در آینده کمک کند و جامعه را از بن بست هایی که در آن گرفتار آمده برهاند. باشد که جامعه ای سرمست و شاد داشته باشیم. و اشتباهی افراد اشتباهی بر ما صاحب نشوند.

 مسعود طبری

 

 

سرکه را در ساغر زرین شراب انگاشتیم انتخابات شایسته سالاری مجلس نمایندگان احزاب گردش نخبگان سیاست