برگزیده ها
ایمانی: مجلس اصلاح‌طلب یا اصولگرا بهتر از مجلس پوپولیست است

مازندمجلس: ناصر ایمانی می‌گوید: اصولگرا یا اصلاح‌طلب بودن مجلس یازدهم مهم نیست و مجلس اصلاح‌طلب یا اصولگرا بر مجلس پوپولیست و عوامگرا ارجح است.

مازندمجلس: نشانه‌ها حاکی از آن است که دود سفید از اردوگاه اصولگرایان برای مجلس یازدهم بیرون نخواهد آمد. شورای وحدت جلسات خود را برگزار می کند بدون آنکه مشخص باشد با چه سازوکاری قرار است وارد انتخابات شود، جمنا هم گویا تاثیرگذاری انتخابات گذشته را ندارد. جبهه پایداری مثل همیشه ساز مخالف کوک کرده و قالیباف هم هم‌چنان بر طلب نواصولگرایی می‌کوبد، طیف سنتی های اصولگرا چون موتلفه و جبهه پیروان هم مسیر متفاوتی را انتخاب کرده اند.

اصولگرایان در گذشته هم این تشتت را تجربه کرده‌اند و شاهد شکست در انتخابات بوده‌اند. در میان اما ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا اختلاف نظر در جبهه اصولگرایان و چندلیستی بودن در انتخابات مجلس را طبیعی می‌داند و می‌گوید لیست‌های اصولگرا طبیعتا اشتراکاتی خواهند داشت و اگر مردم بخواهند به اصولگرایان رای بدهند افراد مشترک لیست‌ها حتما به مجلس راه پیدا می‌کنند.

اما نگرانی اصلی ایمانی جای دیگری است. او درباره ترکیب مجلس آینده می‌گوید: «آرزو می‌کنم یا طیف‌های اصلاح‌طلب وارد مجلس شوند یا اصولگرایان، اما افرادی که به مجلس نیایند که هیچ سبقه سیاسی روشن و شاخصی نداشته باشند که مجلس را دچار آشفتگی کنند. یک مجلس اصلاح‌طلب بر مجلسی که نمایندگانش هویتی سیاسی ندارند ارجح است. اگر بخواهم صریح‌تر بگویم نگرانم که ما در مجلس آینده گرفتار پوپولیسم بشویم.»

آقای ایمانی! به نظر می‌آید اتفاقات گذشته در آستانه انتخابات مجلس یازدهم نیز در جناح اصولگرا در حال تکرار است. تحرکات جداگانه شورای وحدت، جمنا،‌ جبهه پیشرفت و عدالت و پایداری و البته تاکید قالیباف بر نواصولگرایی و جدایی از اصولگرایان سنتی و... نشانه‌هایی از عدم وحدت در میان اصولگرایان است. به نظر شما ممکن است که باز این اتفاق رخ دهد که اصولگرایان به وحدت نرسند و چند لیست در انتخابات مجلس شاهد باشیم؟

بله، احتمال این اتفاق وجود دارد، به طور طبیعی اصولگراها تلاش می‌کنند که به وحدت برسند. این وضعیت اصلاح‌طلبان هم هست، همانطور که در انتخابات یک شورای مرکزی ایجاد کردند و براساس آن تصمیم گرفتند. اصولگرایان هم می‌خواهند به وحدت برسند اما این وحدت، وحدت حداکثری و نه وحدت صد درصدی است، یعنی اینکه بخواهند تمام طیف‌های اصولگرا به وحدت برسند و یک لیست داشته باشند، کار غیر ممکن و نشدنی است. بنابراین به طور طبیعی سعی می‌کنند اکثریتی از طیف‌های مختلف اصولگرا دور هم جمع شوند تا لیست مشترک بدهند. در این میان سئوال این است که اصولگراها تا چه حد می‌توانند این لیست را حداکثری کنند، سئوال این نیست که آیا صد در صدشان می‌توانند در لیست قرار بگیرند یا خیر.

شما این لیست حداکثری را شامل چه گروه‌هایی می‌دانید؟ به نظرتان کدام گروه‌های اصولگرا وارد این وحدت حداکثری خواهند شد؟

این بستگی به شرایط دارد. باید ببینیم که شرایط برای انتخابات چگونه رقم خواهد خورد. ما انتخابات مجلس یازدهم را پیشرو داریم. ائتلاف و وحدت هم متوقف در تهران یا شهرهای بزرگ نیست. ممکن است که در بسیاری از شهرهای کوچک تمامی طیف‌های اصولگرا به یک کاندیدای واحد برسند، اما هر چقدر به سمت شهرهای بزرگتر می‌آییم ممکن است تعداد لیست‌ها بیشتر شود، به طور مثال شما هیچ وقت نباید تهران را با اسفراین یکی کنید. چون ممکن است در اسفراین تمام طیف‌های اصولگرا بر یک کاندیدای خاصی در مجلس هم نظر شوند، بنابراین احتمال رای آوردن کاندیدایشان در مجلس بیشتر می‌شود.

مگر ملاک اصولگرایی در شهرهای بزرگ با شهرهای کوچک چه فرقی دارد؟

در شهرهای کوچکتر تعداد افرادی که قابلیت کاندیدا شدن دارند کم‌تر است، بنابراین به طور طبیعی طیف‌های مختلف اصولگرا که ممکن است در تهران توافق نکنند، در شهرهای کوچک امکان توافقشان بیشتر می‌شود. اما در شهرهای بزرگتر این اختلاف نظرها بیشتر می‌شود و اوجش در تهران است. اینکه در تهران شاهد هستیم اصولگراها چند لیست بدهند این به معنای این نیست که اصولگراها از هم جدا شده‌اند. در شهرهای دیگر ممکن است کاندیداهایشان مشترک باشد.

پس شما این اختلاف نظر را  نکته منفی نمی‌بینید که دوباره این چند پارگی ایجاد شود حتی اکر بر انتخابات اثر بگذارد؟ جریان اصولگرا در سال ۹۶ با جمنا تجربه موفقی داشت که با یک کاندیدا رای قابل توجهی را نسبت به گذشته کسب کرد، فکر نمی‌کنید که باید تلاش شود تا این تجربه تکرار شود و آن حداکثر موردنظر شما به ۱۰۰ درصد بیشتر نزدیک شود و در شهرهای بزرگ هم شاهد یک لیست باشیم؟

انتخابات ریاست جمهوری با مجلس و شورای شهر متفاوت است. در انتخابات ریاست جمهوری باید به یک فرد رای داد و به همین دلیل همه طیف‌ها باید بر یک فرد متمرکز شوند.اما در انتخابات مجلس و شورای شهر چون یک نفر نمی‌خواهد انتخاب شوند معادله فرق دارد.

از سوی دیگر، ما باید تنوع در طیف‌های مختلف جناح‌های سیاسی را بپذیریم، این یک واقعیت است و نمی‌توان از آن فرار کرد، شاید هم این یک واقعیت تلخ نباشد بلکه شیرین باشد. هر چقدر بخواهید طیف‌های مختلف سیاسی را زیر یک چتر جمع کنید مجبور هستید که هزینه بیشتری بدهید و هر چقدر که هزینه بدهید، قطعا یکپارچگی اصولگرایی را از دست می‌دهید پس مجبور هستید طیف‌ها و دیدگاه‌های مختلف را بپذیرید.

نگاه کنید که میان اصلاح‌طلبان چه اختلاف‌نظرهایی میان طیف‌های مختلف‌شان وجود دارد. اگر این‌ها بخواهند همه‌شان دور هم جمع شوند و روی یک سری کاندیدا -نه یک کاندیدا مثل ریاست جمهوری- نظر بدهند، خب این کار عملا امکان‌پذیر نیست هم آن جناح سیاسی هم باید هزینه زیادی بدهد. بنابراین بهتر این است که این اتفاق نیفتد و ما بگذاریم این آزادی وجود داشته باشد و طیف‌های مختلف اگر نتوانستند روی یک سری کاندیدای خاص نظر بدهند، کاندیدای خودشان را معرفی کنند.

یعنی شما این را آسیب جدی نمی‌بینید که در تهران یا شهرهای بزرگ مثلا جبهه پایداری یا طیف نواصولگرایان لیست جدا بدهد و طیف دیگر اصولگرا لیست دیگری ارائه کند؟

نه من این را آسیب نمی‌بینم. اینکه این یک واقعیت است، ما چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید این یک واقعیت است.

حتی اگر این واقعیت منجر به شکست اصولگراها بشود، باز هم آن را آسیب نمی‌بینید؟

شکست یعنی چه؟ فرض کنید در تهران- وقتی می گویم تهران منظورم شهرستان‌های کوچک نیست- چند طیف اصولگرا چند لیست ۳۰ نفره بدهند و که از این لیست‌ها ۱۵ نفر مشترک باشند. اگر مردم بخواهند به طیف اصولگرا رای بدهند، احتمال رای آوری این ۱۵ نفر مشترک خیلی زیاد است. بنابراین ما ۱۵ نفر قطعی در مجلس داریم. فرض کنید از مابقی اصولگرا هم ۵ نفر از طیف‌های دیگر رای بیاورند. بنابراین ۲۰ نفر اصولگرا از طیف‌های مختلف پایداری، جمنا، نزدیکان آقای لاریجانی و ... رای آورده‌اند. به هر حال همه این افراد از طیف اصولگرا به مجلس رفته‌اند. برای اصولگراها و اصلاح‌طلب ها مهم این است که فردی به مجلس می‌رود از آنها باشد و طیف‌بندی‌شان چندان تفاوت ندارد. بنابراین ما باید این واقعیت را بپذیریم که ما خواهان ائتلاف حداکثری هستیم نه ائتلاف مطلق.

این حرفی که شما می‌زنید را برخی طیف‌های اصولگر قبول ندارند، مثلا جبهه پایداری خیلی بقیه طیف‌های اصولگرا را قبول ندارد و آنها را اصولگرا نمی‌داند کند.آقای قالیباف هم از سوی دیگر نواصولگرایی را مطرح می کند و به نحوی اصولگرایی را مورد نقد جدی قرار می‌دهد و میگوید اصولگراها باید به نواصولگرایی تن بدهند.

تا حدی صحبت های شما را قبول دارم، اما نکاتی که گفتم مانع صحبت‌های که من کردم نیست. جبهه پایداری هم اگر بخواهد در تهران لیست بدهد ۳۰ نفر کاندیدای اختصاصی و رای‌آور ندارد. اینهایی که روی تکلیف سیاسی تاکید می‌کنند، آنقدر درک و فهم سیاسی دارند که بدانند یکی از پارامترهای مهم در انتخابات این است آن فرد چقدر امکان رای‌آوری دارد. بنابراین اگر نواصولگراها با جبهه پایداری بخواهند در تهران لیست بدهند که این لیست هم شامل افراد واجد شرایط باشند هم امکان رای‌آوردن داشته باشند، قاعدتا ۱۵ نفرشان مشترک است و نمی‌توانند ۳۰ کاندیدای جداگانه معرفی کنند که هیچ اشتراکی با بقیه لیست‌ها داشته باشد، پس بنابراین اتفاقی که من گفتم عملا رخ خواهد داد.

شما اول صحبت‌تان اشاره کردید که این احتمال وجود دارد که شاهد لیست‌های متفاوت باشیم، شما پیش‌بینی‌تان چیست؟

من پیش‌بینی‌ام این است که همین اتفاق می‌افتد و ما در شهرهای بزرگ لیست واحد نداشته باشیم، حتی من این احتمال را می‌دهم که اصلاح‌طلبان هم در این دوره به لیست واحد نرسند و چند لیست داشته باشند و آن‌ها برای لیست واحد به مشکل خواهند خورد. شاید اصلاح‌طلبان تعداد لیست‌هایشان از اصولگرایان کمتر باشد، اما احتمال اینکه آنها هم به لیست واحد برسند خیلی کم است.

با این اوصاف پیش‌بینی شما از ترکیب مجلس یازهم چیست؟

من به جای پیش‌بینی آرزویم را در این زمینه بیان می‌کنم و آن هم این است که آرزو می‌کنم یا طیف‌های اصلاح‌طلب وارد مجلس شوند یا اصولگرایان، اما افرادی که به مجلس نیایند که هیچ سبقه سیاسی روشن و شاخصی نداشته باشند که مجلس را دچار آشفتگی کنند. یک مجلس اصلاح‌طلب بر مجلسی که نمایندگانش هویتی سیاسی ندارند ارجح است. اگر بخواهم صریح‌تر بگویم نگرانم که ما در مجلس آینده گرفتار پوپولیسم بشویم.

احیانا منظورتان از پوپولیسم جریان آقای احمدی‌نژاد که نیست؟

من اسم خاصی نمی‌برم. من تنها نگران این هستم که مردم از جریان‌های سیاسی موجود دلزده شوند و به خصوص در شهرهای کوچک به افرادی رای بدهند که هیچ‌گونه سابقه سیاسی و اعتقادی نداشته باشند و مردم به‌خاطر اینکه نه به اصولگراها نه به اصلاح‌طلبان رای بدهند، به سمت این افراد بروند. این را خیلی مهم‌تر این می‌دانم که مجلس آینده اصولگرا باشد یا اصلاح‌طلب.

ممکن است دیگران هم این نگرانی شما را داشته باشند و گروه‌های سیاسی مختلف، برای آنکه از این نگرانی عبور کنند به ائتلاف اصولگراها و اصلاح طلبان تن بدهند؟

متاسفانه باید بپذیریم که این اتفاق نمی‌افتد اما اگر می‌شد- تأکید می‌کنم که ما باز در مورد آرزو صحبت می‌کنیم- هر دو جناح با مقداری اغماض یک تعداد مشترکی را قبول کنند و پس از آن باقی افراد لیست از جناح اصلاح‌طلب یا اصولگرا باشند، تحول مهمی در صحنه سیاسی کشور رخ می‌داد، اما خب این موارد هم باید در دسته آرزوها قرار دهیم.

این دو آرزویی که شما مطرح کردید، نشان دهنده نگرانی شما برای وقوع این اتفاقات است؟

بله، حتما نگرانی دارم.

چقدر فکر می‌کنید ممکن است این اتفاق در مجلس آینده بیفتد؟ منظورم همین ائتلاف دو جریان بر روی تعداد مشترک کاندیدا؟

من احتمالش را عقلانی می‌دانم و به همین دلیل مطرح می کنم.

راهکاری هم دارید که این ایده عملیاتی شود؟

راهکار اتحاد و انسجام سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا است. نمی‌گویم که با هم اتحاد کنند. من واقع‌بین حرف می‌زنم. می‌گویم حداقل در درون هر جناح تمرکزشان بر این باشد که وحدت و آرامش روانی جامعه را حفظ کنند و از اتهام‌زنی‌ها بپذیرند، چون در حال حاضر افکار مردم با چهل سال گذشته متفاوت است. اگر اصلاح‌طلبان به این نقطه برسند که یک مجلس اصولگرا بهتر از یک مجلس پوپولیست است و اصولگراها هم به این معتقد شوند که یک مجلس اصلاح طلب بهتر از یک مجلس عوامگرا و پوپولیست است، از اتهام‌زنی‌ها و کارهایی که مردم را از رای دادن منزجر می‌کند، دور می‌شوند و این باعث می‌شود که مردم حداقل از این بین دو جریان سیاسی نمایندگانشان را انتخاب کنند و این گونه بهتر از این است که مردم دست به انتخاب افرادی بزنند که نه اصولگراست و نه اصلاح‌طلب.

مجلس انتخابات مجلس یازدهم اصلاح طلبان اصولگرایان پوپولیست