برگزیده ها
از لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم

مازندمجلس: این کارشناس حوزه سیاست خارجی می گوید: از لحن مخالفان گفت‌وگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم.

مازندمجلس: هواپیمای نخست‌وزیر ژاپن در تهران به زمین نشسته. اما به باور بسیاری از کارشناسان همراه و حتی مخالف دولت، سفری که در این سطح پس از 41 سال صورت می‌گیرد، واجد ویژگی‌های مهم و راهبردی است. آنچه در پی می‌آید گفت‌وگوی تفصیلی در خصوص سفر شینزوآبه به تهران، با محسن امین‌زاده کارشناس برجسته حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:


تحلیل شما از علت سفر شینزو آبه چیست؟ در واقع از نظر شما، پروژه آبه برای سفر به ایران چیست و وی می‌تواند حامل چه پیامی باشد؟

امین‌زاده: با توجه به اظهارات رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و با توجه به اعلام نگرانی ژاپنی‌ها نسبت به بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر شینزو آبه به تهران، تصور سفر یک پیام‌رسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. طبعاً این وجه سفر اهمیت زیادی دارد اما مایلم تأکید کنم از نظر من سفر نخست‌وزیر ژاپن بعد از ۴۱ سال به تهران، بیش از آنکه سفر یک میانجی باشد یک سفر دوجانبه مهم در بالاترین سطح است. برای اولین و آخرین بار، نخست‌وزیر ژاپن در سال ۱۳۵۶ به تهران سفر کرده است و سفر آقای آبه دومین سفر یک نخست‌وزیر ژاپن به ایران در طول تاریخ روابط دو کشور است. این سفر در پاسخ به سفر آقای خاتمی در سال ۱۳۷۹ به ژاپن انجام می‌شود. ظاهراً این سفر قرار بوده ماه‌ها پیش انجام شود اما با خروج آمریکایی‌ها از برجام به تعویق افتاد. به نظر من ژاپنی‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند که نخست‌وزیرشان بعد از امضای توافقنامه برجام به ایران سفر کند و فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور شکل بگیرد، اما شرایط بعد از برجام در ایران، عملاً این برنامه را به تأخیر انداخت.
‌به عقیده من هرچند بحث مجدد سفر آقای آبه به تهران در طول دیدار رئیس‌جمهوری آمریکا از توکیو اعلام شد؛ ولی سفر آقای آبه به تهران اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکایی‌ها دارد.


با تجربه‌ای که درباره سفر آقای خاتمی به توکیو دارید، ارزیابی شما از سفر آبه به تهران چیست؟

امین‌زاده: سفر آقای خاتمی به توکیو سفر موفقی بود و تأثیر چشمگیری بر مناسبات اقتصادی دو کشور گذاشت. این تغییر چشمگیر محدود به دو کشور نبود و تأثیرخیلی گسترده‌تری روی اقتصاد ایران گذاشت. راه ورود ایران به بازار سرمایه جهان را هموارتر کرد و در واقع تحول مهمی در کل مناسبات اقتصادی ایران با جامعه جهانی ایجاد کرد. همکاری مشترک وزارت خارجه و وزارت نفت باعث شد ژاپنی‌ها در طول سفر با اعطای سه میلیارد دلار وام کم‌بهره به ایران موافقت کنند که در سال‌های بعد تا هفت میلیارد دلار افزایش یافت. ژاپن پیش از چین و پیش از همه کشورهای اروپایی درهای بانک‌های خود را به روی اقتصاد ایران گشود. اعطای این وام ارزان‌قیمت و بدون شرط به ایران توسط بانک‌های ژاپنی، باعث شد مسیری به روی اقتصاد ایران گشوده شود که تا پایان دولت آقای خاتمی هیچ مشکلی تحت عنوان سرمایه برای پروژه‌های بزرگ ایران وجود نداشته باشد و ایران با کمترین هزینه، امکان تأمین تمامی نیازهای سرمایه‌ای خود را از بازار جهانی بدست آورد. هر چند این ارقام برای بازار سرمایه ایران ارقام بزرگی بود اما مهمتر از رقم وام‌های ژاپن، تأثیر این اقدام ژاپن در تغییر نگاه جامعه جهانی به مناسبات پولی و بانکی با ایران بود. بعد از ژاپن، چین، کره جنوبی و اروپایی‌ها، یکی پس از دیگری موانع همکاری‌های بانکی و بیمه‌ای را با ایران برطرف کردند و به سرعت همه بازار سرمایه در جهان به روی ایران به‌طور کامل گشوده شد.
من نمی‌خواهم خوش‌بینی نادرستی نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن ایجاد کنم. وضعیت کنونی دو کشور نسبت به ۲۰ سال پیش بسیار متفاوت است. اما نسبت به تصمیم ژاپن برای فعال‌تر کردن روابط دو کشور خوش‌بین هستم. باید شرایط ژاپنی‌ها را درک کرد و با درک درست، از این فرصت برای منافع مشترک دو کشور حداکثر بهره‌برداری را کرد. در طول مذاکرات مقدماتی برای تدارک برنامه سفر آقای خاتمی به توکیو، در مذاکراتی مفصلی که در جریان بود، در مقابل پافشاری من در مورد ضرورت موفقیت‌آمیز بودن سفر آقای خاتمی به لحاظ اقتصادی و کند بودن روند نهایی شدن تصمیمات مربوط به سفر، معاون وزیر امور خارجه ژاپن گفت که ما ژاپنی‌ها معمولاً خیلی کند تصمیم می‌گیریم و سعی می‌کنیم همه جوانب کار را بسنجیم و درباره همه جزئیات گاه بیش از حد نیاز بحث می‌کنیم تا بتوانیم تصمیم درست بگیریم. اما مسأله مهم آن است که وقتی تصمیم می‌گیریم و برای انجام کاری مصمم می‌شویم در اجرای آن تردید نمی‌کنیم و توقف یک تصمیم اتخاذ شده در ژاپن خیلی دشوارتر از انجام آن تصمیم است. او سعی داشت به من اطمینان بدهد که تصمیم دعوت از آقای خاتمی برای سفر رسمی به ژاپن یک تصمیم مهم بوده و همه جوانب آن بررسی شده و ژاپن قصد دارد در طول این سفر، تحول مهمی در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شود. گفته‌های او به مفهوم واقعی و کامل محقق شد.


با این توضیح شما حضور آبه در تهران را نماد تحول در بحران روابط ایران و آمریکا نمی‌دانید؟

امین‌زاده: پیام‌رسانی نخست‌وزیر ژاپن از جانب آمریکایی‌ها اهمیت زیادی دارد. بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه با مصالح ژاپنی‌ها سازگار نیست و آنان مصمم هستند برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا تلاش کنند. توضیح خواهم داد که ژاپنی‌ها می‌توانند بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند، اما به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور حتی در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنی‌ها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و طبعاً همه ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر می‌گیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راه‌های همکاری مشترک در شرایط بسیار دشوار کنونی تلاش کرد.


یعنی ممکن است ژاپنی‌ها تحریم‌های آمریکا را بدون موافقت آمریکا نقض کنند؟

امین‌زاده: خیر. توجه داشته باشیم اقتصاد ژاپن به شدت به مناسبات اقتصادی، سرمایه‌گذاری‌های متقابل و بازار آمریکا وابسته است. وابستگی اقتصاد ژاپن به اقتصاد آمریکا بیشتر از وابستگی اقتصاد چین به آمریکاست. اولین بار در سال دوم دولت آقای خاتمی به عنوان معاون وزیر خارجه ایران به ژاپن سفر کردم. همزمان با سفر معاون وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه وقت آمریکا خانم آلبرایت رسماً اعلام کرد نگران گسترش روابط ژاپن و ایران است و از دولت ژاپن خواست روابطش را با ایران گسترش ندهد. اما ژاپنی‌ها مسیر مورد نظر خود را با احتیاط دنبال کردند. این وضعیت ظرف مدت دو سال به کلی تغییر کرد. من تردید ندارم مقامات ژاپن برای گسترش همکاری‌های اقتصادی خود با ایران در سال ۱۳۷۹ نظر مقامات آمریکایی را جلب کرده بودند و آنان را قانع کرده بودند که مانع بهبود روابط اقتصادی دو کشور نشوند. نهایتاً آنها موفق شدند به سبک خودشان موانع سیاسی گسترش همکاری‌های اقتصادی دو کشور را برطرف کنند و از مخالفت آمریکایی‌ها جلوگیری کنند. باور دارم در شرایط بسیار دشوارتر کنونی هم ژاپنی‌ها تلاش‌های خود را خواهند کرد. انتظار می‌رود نخست‌وزیر ژاپن در سفر خود گامی در خور توجه در مناسبات اقتصادی با ایران بردارد؛ گامی که البته با مخالفت جدی دولت آمریکا مواجه نشود. باید ما هم تلاش کنیم با درک شرایط آنان، راه حل‌های دست یافتنی را جست‌وجو کنیم.


به نقش میانجی‌گرانه ژاپن میان ایران و آمریکا بازگردیم. چرا ژاپن؟ فرمودید برای میانجی‌گری نخست‌وزیر ژاپن اهمیت ویژه‌ای قائل هستید؛ چرا؟

امین‌زاده: نفس پیام‌رسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخست‌وزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد و ممکن است حتی از محتوای پیام مهم‌تر باشد. من از لحن مخالفان گفت‌وگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بی‌مانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند. یک دیپلماسی موفق در کنار همه ابزار اقتدار ملی از جمله ابزار نظامی اقتدار ملی، با پیچیده‌ترین و خلاقانه‌ترین تدابیر، در همه شرایط کاربرد سرنوشت‌ساز دارد و همواره می‌تواند چاره‌ساز و حتی به تعبیر نظامیان دشمن‌شکن باشد.

به تعبیر من از میان کشورهای قدرتمند جهان، ژاپنی‌ها بیشترین امتیازات را دارند و می‌توانند در یک دوره طولانی بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند. علت آن است که منافع ملی ژاپن با کاهش تنش میان ایران و آمریکا و بهبود روابط میان دو کشور کاملاً سازگاری دارد. ژاپنی‌ها از بحران روابط ایران و آمریکا هیچ امتیازی به دست نمی‌آورند و بحرانی شدن خاورمیانه برای ژاپن خسارت‌بار است. برعکس بهبود روابط ایران و آمریکا و حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا برای اقتصاد ژاپن فرصت‌ساز است. بنابراین اراده سیاسی رهبران ژاپن کمک به کاهش تنش میان دو کشور است. صرف نظر از اینکه آقای آبه حامل چه پیامی باشد، استقبال از تلاش این کشور در بالاترین سطح برای کاهش تهدید علیه ایران باارزش است و اقتضا دارد که به تداوم نقش ژاپن به عنوان یک میانجی یا پیام‌رسان قابل اعتماد و قدرتمند اعتبار داده شود. برای درک بهتر موضوع تأکید می‌کنم این موضوع در مورد کشورهای قدرتمند دوستی مثل چین و روسیه مصداق ندارد. آنان موقعیت مشابهی ندارند. این دو کشور به‌رغم روابط بسیار خوبشان با ایران و به‌رغم رقابت دشوارشان با آمریکا، و به‌رغم آنکه به دلایل مختلف تمایلی به تداوم یا تشدید بحران روابط ایران و آمریکا ندارند و از کاهش بحران حتماً حمایت می‌کنند و به‌رغم آنکه واقعاً تمایل ندارند در مناقشه میان آمریکا و ایران، آمریکا برنده شود و ایران شکست بخورد، اما این دو از بحران روابط ایران و آمریکا بسیار نفع می‌برند. روی پرستیژ این کشورهای قدرتمند و شئونات سیاسی آنان نیز برای عدم بهره‌برداری از بحران روابط ایران و آمریکا نباید حساب کرد. چین در سال ۱۳۷۵ در یک معامله بسیار مهم با دولت آمریکا، در مقابل توقف همکاری خود در ساخت کارخانه هسته‌ای UCF اصفهان، امتیاز بسیار عظیم «پایان تحریم همکاری‌های اقتصادی چین و آمریکا» را از کنگره آمریکا گرفت. امروز دور از انتظار نیست که این کشور در دعوای تعرفه‌ها با دولت آمریکا، روی امکان معامله بر سر توقف همکاری‌های بانکی و اقتصادی با ایران، در قبال حل مشکلات چندصد میلیاردی تعرفه‌ای خود با آمریکا تأمل کرده باشد یا تأمل کند. روسیه نیز به‌رغم همه اختلافاتش با آمریکا و به‌رغم قدرت عظیم نظامی‌اش، عملاً در غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز و خاورمیانه و در حوزه‌های نفت و گاز و انرژی، رقیب خیلی جدی ایران است. روسیه هم سابقه معامله پنهان با آمریکا بر سر توقف فروش تسلیحات به ایران را دارد. با این ویژگی‌ها، تداوم بحران روابط ایران و آمریکا برای این کشورهای قدرتمند دوست، برخلاف ژاپن فرصت‌ساز است. در منطقه کشورهای دوستی مثل عراق، عمان، قطر و البته کشور قدرتمندی مثل هند نیز وضعیت و تمایلاتی مشابه ژاپنی‌ها دارند که همه ارزشمند است و باید با درک ظرفیت‌ها و موقعیت‌های آنان، به همه آنها نیز توجه جدی داشت.

مذاکره ایران آمریکا ژاپن شینزوآبه صدا و سیما