مازندمجلس: خبرگزاری مهر نوشت: ضرغامی درباره مبحث اشتباهات مدیریتی، انتقادات او به رفتار و عملکرد حسن روحانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی و نیز موضوعاتی مانند تبعات فرهنگی و رسانهای رفتار تیم مذاکرهکننده هستهای به گفتوگو نشستیم.
شما در چند ماه گذشته بحثی را با عنوان اشتباهات مدیریتی آغاز کردهاید و در این زمینه به بیان اشتباهات دوران مدیریت خود در نهادهای مختلف میپردازید. چرا این مسأله در این برهه از زمان برای شما اهمیت دارد؟
۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و با وجود تمام فشارها و تحریمها که به وسعت جهانی با عوامل داخلی آنها در کمین انقلاب اسلامی بود تا آن را زمین بزند، عملاً و به عیان میبینیم جمهوری اسلامی روز به روز قویتر، پرنشاطتر و با انگیزه بیشتر اهداف خود را دنبال میکند.
این واقعیتی است که دنیا به آن معترف است و خیلی از کارشناسان درباره کشور ما این قضاوت را دارند که بسیاری از فشارهایی که برای ایران پیش آمد اگر یک مورد از آن برای هر ملت و نظام و انقلاب دیگری پیش میآمد، باعث سقوط آن میشد. این در حالی است که این اتفاق برای کشور نهتنها نیفتاده، بلکه به عکس بوده است.
در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب مانیفست این پیشرفتها و دستاوردها و ظرفیتها را بخوبی مشاهده میکنیم. این یکی از هنرهای ارزشمند رهبر انقلاب است که یک تصویر روشن، صادقانه و دقیق از کشور در شرایط فعلی ارائه دادند که بر پایه واقعیات، داشتهها و امیدواری به آینده روشنتر است.
اما آن چیزی که مقدمه پاسخ شما میتواند باشد این است که به طور جدی اعتقاد دارم برای پیشبرد اهداف چارهای نداریم جز اینکه آسیبشناسی گذشته را بخوبی انجام دهیم.
یعنی ببینیم در این ۴۰ سال در کنار همه موفقیتهایی که داشتهایم و مسیر صحیحی که انتخاب کرده و راهبردهای درستی که داشتهایم، اگر در حوزههایی هم اشتباه کردهایم، صادقانه به اشتباهات اشاره کنیم. برای اینکه در آینده کارآمدتر، کماشتباهتر و مؤثرتر در مسیرمان پیش برویم نیاز داریم اشتباهاتمان را بررسی کنیم. در اصطلاح مدیریتی به این مسأله «آسیبشناسی» هم میگویند.
لازمه موفقیت در گام دوم انقلاب آسیبشناسی صادقانه و شجاعانه است. آسیبشناسی از موضع قدرت است نه ضعف. ویژگی موجود زنده، قدرت ترمیم است و امروز انقلاب از همیشه زندهتر است.
یعنی این آسیبشناسی متفاوت است؟
بله! این آسیبشناسی از موضع قدرت است، یعنی کسی که قدرت و توانمندی دارد میتواند آسیبهای خود را بررسی کند. اصلاً موجود زنده نیاز به آسیبشناسی دارد. موجودی که مرده، به هیچ حرکتی واکنش نشان نمیدهد، واکنش متعلق به عضو و مجموعه زنده است.
نظام و انقلاب ما زنده است، پرنشاط است و حیات دارد و به تمام ملتها و کشورهایی که ایران را الگوی خود قرار دادهاند هم حیات میدهد.
بالاخره ما در جهان ۲ جبهه مقاومت و استکبار داریم که رهبری جبهه مقاومت با ایران است. اول انقلاب وزیر وقت امور خارجه گفت ما انقلاب کردهایم ولی با دنیا کاری نداریم، میخواهیم دور خودمان دیوار بکشیم و به دنبال صدور انقلاب هم نیستیم. در مقابل امام (ره) آن جمله معروف را فرمودند که انقلاب صادر شد! انقلاب یک حرکت عظیم و متفاوتی بود که جهان پیام انقلاب ما را گرفت.
مقاومت در جهان یک جبهه است و مربوط به یک کشور و چند همسایه یا یک منطقه نیست. علت شکستناپذیری ایران این است که آنها با ایران تنها مواجه نیستند، ایران یعنی یک جبهه با وسعت جهانی! در منطقه ما این موضع پررنگتر هم هست. در نتیجه در این حالت باید اشکالاتمان را بررسی کنیم.
قاعدتاً یک حکومت در طول ۴۰ سال اشتباهاتی داشته است.
وقتی رهبر معظم انقلاب با صراحت، سیاست «تحدید موالید» را اشتباه میخوانند و با جدیت از جبران آن میگویند، تکلیف ما هم روشن میشود. حتماً اشتباه هم داشتهایم. البته معتقدم نوع اشتباهات ما از جنس راهبردی نیست.
ما در اصول و راهبردها بسیار کماشتباه عمل کردهایم، اشتباهات ما بیشتر در حوزه رویهها و روشهاست. ما قانون را خوب تصویب میکنیم و سیاستگذاری را خوب انجام میدهیم اما وقتی به آئیننامههای اجرایی که مربوط به رویهها و روشهاست میرسیم که حلقه آخر این روند است و با مردم ارتباط پیدا میکند کار رها میشود.
در نتیجه در این بخش خیلی اشتباهات داریم. این اشتباهات وقتی نمود خود را نشان میدهد برخی فکر میکنند ما در اصول مشکل داشتهایم. در نتیجه برخی ۲ اشتباه را دست میگیرند و اصل انقلاب اسلامی را هدف قرار میدهند.
بنابراین آسیبشناسی از موضع قدرت است و این کار در کشور به نحوی در حال انجام است اما افراد وقتی به خودشان میرسند کمی نگران میشوند؛ میخواهند بگویند در کشور آسیبهایی هست ولی در دوران مدیریتی خودمان اشتباه نکردهایم!
اگر من در طول ۳۰ سال گذشته، سالی یک خطا داشتهام، یعنی ۳۰ اشتباه داشتهام که باید برای تجربه آیندگان، آن را با صداقت و امانت و با ذکر شرایط آن موقع و دلایل مدیریتی خاص آن بیان کنم. این ترس ندارد.
اگر هر کدام از این موارد درست مورد بررسی قرار بگیرد، فقط بیان یک اشتباه نیست، بلکه در واقع در کنار آن یک رویه درست ایجاد میشود و افرادی که در جای ما هستند متوجه میشوند مدیری که ۳۰ سال در این حوزهها بوده به اشتباهها اشاره میکند. آسیبشناسی عملکرد مدیران، جزو آسیبشناسی کارنامه ۴۰ ساله است.
مدیران با تجربه ما، باید از خود شروع کنند. نمیشود دیگران را نقد و خودمان را تبرئه کنیم. پس بیشترین آسیبهای ما از جنس رویه و روشهاست. ما در «اصول»، مشکل زیادی نداریم.