اختصاصی مازندمجلس: معاونت توسعه و منابع نیروی انسانی استانداری مازندران ساختاری با شرح وظایف و کارکردهای گستردهای است. مطالعه، بررسی و نظارت بر کلیه امور مدیریت و منابع انسانی و اداری و رفاهی دستگاهای اجرایی، نظارت بر بودجه تفضیلی، جمعآوری اطلاعات مربوط به نظام اداری، اجرای آییننامههای استخدامی، نظارت بر تهیه و تنظیم و اجرای دورههای کوتاه و بلندمدت آموزشی، دریافت گزارش عملکرد از دستگاهی استان، تهیه و تنظیم بودجه پیشنهادی استانداری، فرمانداریها و بخشداریها بخش مهمی از مسئولیتهای این معاونت است.
بامطالعه اجمالی همین سرفصلهای فعالیتی، چند نکته قابلتأمل به چشم میخورد. نخست ضرورت آشنایی ضمنی معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی با دانشهای کلانی چون اقتصاد. حقوق و مدیریت است. اطلاع و آگاهی از نظام بودجه، مقررات استخدام کشوری، نظام بهرهوری، پژوهشهای بنیادین، کاربردی و راهبردی، آموزشهای مهارت، دانش، نگرش و انگیزش محور و جغرافیای سیستمی و سیاسی از دیگر ملزوماتی است که این معاونت میبایست حائز آن باشد.
بایسته شناسی، تحولخواهی و عملکرد محوری نیز از متغیّرهای دیگری است که میبایست در این مسئولیت موردتوجه باشد چراکه از یکسو توسعه منابع مدیریت بهعنوان یک مؤلفه کلان در دستور کار قرار دارد و از سوی دیگر حفظ تعالی و توانمندسازی نیروی انسانی در پایههای مختلف، منظور نظر است.
اگرچه در رویکرد نوین مدیریت، کارشناس محوری یک اصل است و تخصص آنان در امر تصمیمگیری و تصمیم سازی به کار گرفته میشود ولی ضرورت آشنایی و آگاهی مدیر نسبت به حوزه مدیریتی نیز از مبانی موردتوجه است.
در خبرها آمده بود که یکی از بانوان استان که اکنون تصدی مدیریت یکی از ادارات کل منشعب از فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده دارد، نامزد معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری مازندران است. در تبارشناسی مسئولیتهای این معلم جوان، مدیریت آموزشوپرورش کیاکلا و ریاست بخش خواهران دانشگاه فرهنگیان استان دیده میشود.
قطعنظر از تفاوتهای بنیادین مدیریت در عرصه سیاسی با حوزههایی همچون آموزش و فرهنگ و گوناگونی مناسبات سیاسی با سایر عرصهها، این سؤال مطرح است که با توجه به بایستهها و ضرورتهای طرحشده در خصوص معاونت توسعه مدیریت استانداری، آیا این بانوی گرامی، تخصص و تجربه لازم جهت فعالیت در این عرصه را دارد؟ لازم به توجه آنکه، منظور؛ نقد کارنامه مسئولیتی ایشان نیست بلکه موضوع عدم تناسب مسئولیت و رشته تحصیلیشان در گرایش روانشناسی تربیتی با این پست در استانداری مازندران است.
ساختارهای خرد و کلان کشور از دو معضل عمده رنج میبرد، تصمیم سازی و اجرا که بخش مهمی از آن به فقدان یا کمبود دانش و تخصص کارگزاران این دو حوزه برمیگردد.
در ادامه این سؤالهای اساسی مطرح است که نخست این انتخاب بر اساس چه معیارهایی از سوی مسئولین بالادستی اتخاذشده؟ از دیگر سو؛ اصولاً مگر نباید نامزدها از بین کارشناسان مرتبط هر حوزهی تخصص انتخاب شوند؟ دیگر آنکه؛ نیروهایی که به هر دلیل برای مسئولیتهایی اینچنین نامزد میشوند، بهتر نیست مدتی را در حوزهی موردنظر نزد مدیران و کارشناسان صاحب دانش و سابقه، به فعالیت بپردازند و تجربه و دانش کسب نمایند؟
بههرتقدیر امیدواریم مدیریت ارشد استان بهدوراز هرگونه هیجانزدگی و اخذ تصمیم احساسی مبنی بر حضور یکی از بانوان شریف مازندران در پست معاونت استانداری، با چشمانی بازتر و مطالعهی دقیق تر در رزومه عملکردی، دانش و تخصص و البته بررسی پیشینه سیاسی آنان که در چه دولتی و در چه مسندی و با چه منش فکری به فعالیت پرداختهاند، به انتخابی صحیح، سازنده و مؤثر دست بزند.