برگزیده ها
جو ناپایدار آسمان اصلاح طلبان در فصل انتخابات

مازندمجلس:در حالی که اصولگرایان با پیش فرض قطعی مشارکت در انتخابات، راهبردهای انتخاباتی خود را به بحث می‌نشینند، اصلاح طلبان در خَم کوچه نخست مانده اند و هنوز نمی‌دانند باید برای انتخابات فعال شوند

مازندمجلس:رواداری سیاسی یا رویگردانی از مشارکت در انتخابات، صداهای متفاوتی است که از اردوگاه اصلاح طلبی به گوش می رسد. برخی از اصلاحاتی ها می گویند این دوگانه بیش از آنکه نشانه شکاف در این جریان باشد،‌ از پابرجایی بنیان های اصلاح طلبی چون تضارب آرا و تعامل برای تولد خرد جمعی نشان دارد. حاصل این پویایی، ‌تداوم حیات و تقویت اصلاح طلبی در عرصه سیاسی است.

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی،نزدیکترین هنگامه‌ای است که جریان‌های عمده کشور برای رقابت‌های سیاسی و هماوردی انتخاباتی پیش رو دارند. کمتر از ۹ ماه دیگر، فرصت باقی است تا اصولگرایان و اصلاح طلبان سیاست‌های انتخاباتی خود را تعیین و با تمام توان وارد گود رقابت شوند.

در حالی که اصولگرایان این روزها با پیش فرض قطعی مشارکت در انتخابات، راهبردهای انتخاباتی خود را به بحث و بررسی می‌نشینند، اصلاح طلبان در خَم کوچه نخست مانده اند و هنوز همه آنان نمی‌دانند باید برای انتخابات فعال شوند یا نه.

صداهای موافق و مخالف بسیاری که به دنبال انتشار اظهارات اخیر رئیس دولت اصلاحات مبنی بر اینکه «انتخابات نباید تحریم شود» از بدنه اصلاح طلبی شنیده شد، این جریان را با تکانه‌هایی مواجه کرده است؛ تردید و تشکیک‌هایی در مورد مشارکت سیاسی که از دید برخی به افول جریان اصلاح طلبی می‌انجامد و از دید برخی دیگر به تقویت بنیان‌های اندیشه‌ای و سیاسی این جریان منجر خواهد شد.

تضارب آرا بنیان‌های اصلاح طلبی را تقویت می‌کند

کیفیت مشارکت در انتخابات هنوز مورد اجماع اصلاح طلبان قرار نگرفته است. این در حالی است که از دید ناظران تعیین تکلیف در مورد این مساله به مثابه خشت اولی است که اگر درست گذاشته شود، آینده سیاسی روشنی را در پیش روی اصلاح طلبی قرار خواهد داد.

اگرچه بخشی از جار و جنجال‌ها بر سر تحریم یا مشارکت در انتخابات، از نگاه تک بعدی و گزینش محور رسانه‌ها در پوشش اخبار مرتبط ناشی می‌شود، ولی واقعاً بخشی از اصلاح طلبان قائل به تحریم انتخابات پیش رو هستند.

در این میان نحوه پوشش اظهارات رئیس دولت اصلاحات در رسانه‌ها هم در برجسته سازی این دوگانگی نظر بی تأثیر نبود. «سیدمحمد خاتمی» چند روز پیش در دیدار شورای مرکزی حزب پیشرو اصلاحات، در کنار تاکید بر اینکه «انتخابات نباید تحریم شود»، مسائل مهم دیگری را هم مطرح کرده بود که اگرچه به نظر می‌رسد کلید حل مشکلات را در خود داشته باشد، ولی چندان مورد توجه رسانه‌ها قرار نگرفت.

خاتمی در کنار توصیه به ممانعت از تحریم انتخابات، از حاکمیت هم رواداری بیشتر و فراهم کردن زمینه حضور مردم در انتخابات را خواستار شده بود. او همچنین از گروه‌ها و جریان‌های اصلاح طلب، شفافیت با مردم، ارائه گزارش عملکرد و بیان دقیق برنامه‌های آینده و حدود توانمندی‌هایشان را خواستار شده بود.

تسامح حاکمیت با گروه‌های سیاسی همان هدف ارزشمندی است که اصلاح طلبان این روزها از طریق برقراری کانال‌های گفت و گوی چندوجهی با نهادهای نظام به دنبال تحقق آن هستند. گفت و گو با شورای نگهبان برای اتخاذ رویکرد موسع در بررسی صلاحیت‌ها و ممانعت از رد صلاحیت‌های گسترده چهره‌های درجه اول این جریان، راهکاری است که بخشی از اصلاح طلبان ارائه می‌دهند.

از دید اصلاح طلبان، قهر با صندوق آرا، جز خودتحریمی از مشارکتِ هرچند محدود در ساختار قدرت و انزواطلبی حاصل دیگری در بر ندارد. از دید این گروه، خالی کردن میدان رقابت‌ها، نوعی فرصت سوزی است و زمینه‌های تک صدایی در حاکمیت را برای اصولگرایان مهیا خواهد کرد.

«محسن رهامی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب در اظهارات اخیر خود به خوبی این مساله را تشریح کرده است. او با اشاره به اینکه «با انفعال، خانه نشینی و قهر کردن کسی برای ما فرش قرمز پهن نمی‌کند»، گفت: رقیب از خدایش است که ما قهر کنیم بنابراین موافق نیستم که اگر صددرصد خواسته‌های ما محقق نشد، در انتخابات شرکت نکرده و رأی ندهیم.

کاهش نرخ مشارکت در انتخابات، اگرچه همواره پیروزی اصولگرایان در انتخابات را تضمین کرده است و انتخابات پیش رو هم از این قاعده مستثنی نیست، ولی مصالح ملی اقتضا می‌کند، حاکمیت زمینه‌های مشارکت حداکثری مردم در انتخابات را فراهم کند و این ممکن نیست جز با اتخاذ رویکرد متکثر در به رسمیت شناسی حق جریان‌های سیاسی مختلف برای ارائه فهرست حداکثری در انتخابات. چنانکه «محمدرضا عارف» رئیس فراکسیون امید روز جمعه در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: در شرایط فعلی کشور متولیان برگزاری انتخابات باید در نظر داشته باشند که حضور حداکثری مردم در انتخابات پیشِ رو نظام را بیمه می‌کند. به همین دلیل نباید به گونه‌ای عمل شود که یک جریان سیاسی با محدودیت درارائه کاندیدا به دلیل رد صلاحیت روبه‌رو شود.

همچنین تاکید رئیس دولت اصلاحات به اصلاح طلبان مبنی بر «شفاف بودن با مردم»، «ارایه گزارش عملکرد»، «بیان دقیق برنامه‌های آینده» و «ذکر حدود توانمندی هایشان»، همان توصیه‌های راهگشایی است که از سویی به بازنگری درون گفتمانی اصلاح طلبی خواهد انجامید و از سویی دیگر به تقویت پیوند با جامعه مدنی و تقویت سرمایه اجتماعی.

خودداری از انزواطلبی، تلاش برای گفت و گو و چانه زنی با حاکمیت برای تسهیل مسیر مشارکت در ساختار قدرت، گفت و گو با مردم در مورد مقدورات و محذورات، پذیرش سهم مسؤولیت خود از شرایط موجود وارائه برنامه و راهکار برای عبور از شرایط کنونی، تمام آن چیزی است که امروز اصلاح طلبان برای بازتولید و پالایش خود و پیاده سازی ایده‌های توسعه طلبانه و اصلاح گرایانه خود نیاز دارند.

حضور در انتخابات؛ مشروط یا مقید؟

کاهش موانع اصلی در مشارکت حداکثری اصلاح طلبان در انتخابات، هدفی است که در پس ایده‌هایی چون مشارکت مشروط نهفته است. بر این مبنا، «سعید حجاریان» و «مصطفی تاج زاده» با طرح گزاره مشارکت مشروط، نه اهدافی مبتنی بر انسداد سیاسی، بلکه گشایش فضای سیاسی را دنبال می‌کنند.

از دید ناظران، مفروض این ایده، ناظر بر اصلاح روندهای موجود و رفع مضیقه‌ها و موانعی است که در همان مرحله نخست توان رقابتی را از اصلاح طلبان می‌گیرد.

با این حال، به نظر می‌رسد همه اصلاح طلبان چه کسانی که به دنبال مشارکت بدون قید در انتخابات هستند و چه کسانی که از مشارکت مشروط سخن می‌گویند، یک هدف واحد را دنبال می‌کنند و آن چیزی نیست جز گشایش فضای سیاسی برای مشارکت حداکثری در انتخابات.

فقط شاید بهتر باشد به قول «عبدالواحد موسوی لاری» رئیس کشور دوره اصلاحات، در این مسیر به جای تحریم یا مشروط کردن مشارکت در انتخابات، تنها ارائه لیست در آن را به شرایطی «مقید» کنیم.

به گفته موسوی لاری، ما در انتخابات به صورت «مقید» و نه «مشروط» شرکت می‌کنیم. در اینباره شاید بشود تعبیر بهتری به کار برد و آن این است که انتخابات دادن لیست «مقید» است و نه «مشروط». این یعنی اینکه ما مقید به حفظ هویت اصلاح‌طلبی هستیم پس اگر انتخاباتی برگزار شود و هویت اصلاح‌طلبی از بین برود معنا ندارد که ما در آن شرکت کنیم. اگر مردم حق انتخاب نداشته باشند در انتخابات شرکت نمی‌کنیم.

به گفته او، کار شورای نگهبان نظارت بر انتخابات است و نه دخالت در آن. ما مقید به حفظ پاره‌ای از شرایط مرتبط با حق حاکمیت ملی هستیم و اگر در فضایی قرار بگیریم که حاکمیت ملی خدشه‌دار شود و مردم حق انتخاب نداشته باشند ما نمی‌توانیم حضور پیدا کنیم. این به معنای شرط گذاشتن نیست، بلکه نمی‌توانیم شرکت کنیم.

رئیس کشور دولت اصلاحات هم باز نگه داشتن باب دیالوگ و گفت‌وگو با شورای نگهبان را لازم و ضروری دانست و به اصلاح طلبان توصیه کرد نقاط ضعف عملکرد شورای نگهبان را به صورت مصداقی با آنهادرمیان بگذارند.

به گفته این فعال سیاسی، اصلاح‌طلبان نظام را قبول دارند، پس مشارکت در فعالیت‌ها را نیز به تبع آن قبول دارند. برای مشارکت در انتخابات هم حفظ هویت اصلاح‌طلبی برای اصلاح طلبان یک اصل است و برای اینکه این نقطه خدشه‌دار نشود گفت‌وگو با همه جریانات سیاسی و غیرسیاسی به عنوان یک وظیفه برای اصلاح‌طلبان تلقی می‌شود تا بستر انتخابات یک بستر منطبق با قانون اساسی باشد.

این همان مسأله‌ای است که چندی پیش «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاح طلب مورد توجه قرار داد. از دید او از همین شرایط موجود هم می‌توان در راستای اهداف اصلاح طلبی به خوبی بهره برد.

بر این مبنا، اصلاح طلبان باید ضمن تقویت پیوند خود با جامعه مدنی در انتخابات شرکت کنند و فهرست‌های انتخاباتی خود را با رویکرد حداکثری ارائه دهند. در صورت رد صلاحیت گسترده از سوی شورا نگهبان، باز هم اصلاح طلبان باید با مردم سخن بگویند و سهم نهادها و جریان‌های کشور از شرایط موجود را برای مردم تشریح کنند.

به گفته «محمد علی وکیلی» نماینده اصلاح‌طلب مجلس و مدیر مسئول روزنامه «ابتکار» اصلاح طلبی در مسیر حفظ حقوق ملت هیچ روزنه و دریچه کوچکی را نباید ببندد، حتی اگر شرایط مساعد نباشد.

انتخابات مجلس شورای اسلامی نامزد کاندیدا اصولگرایان اصلاح طلبان نمایندگان رای مردم مازندمجلس