اختصاصی مازندمجلس:تفکری که این روزها بر فضای عمومی جامعه غالب هست اینکه؛ مردم بهنوعی از رفتار، گفتار و اعمال برمدار تکرار قرارگرفتهی نمایندگان مجلس خسته شدهاند؛ یعنی آنها به باوری ایمان گونه رسیدهاند که واژههای کلیشه شده و مستعمل منتخبین آنها در مجلس دیگر کارساز نیستند، به همین علت امکان بسیاری وجود دارد همین مردم از نمایندگان فعلی خود که بر صندلی سبز در عمارت بهارستان تکیه زدهاند عبور کنند.
بیپرده باید گفت کیفیت معیشت مردم و شرایط اقتصادی کشور حالوروز خوبی ندارد و وضعیت بیمارگونهای را سپری میکند، همین موضوع موجب میشود مردم عطای این نمایندگانی که اکنون در مجلس هستند را به لقایشان ببخشند و به دنبال چهرههای تازه و گرایشهایی جدید باشند. البته این موضوع به آن معنا نیست مجلسیها بهعنوان ساکنان خانهی ملت که کارشان قانونگذاری است در همهی ابعاد چالش دارند اما در یک معدل کل این اوضاع فعلی غیرقابلقبول است.
در این میان برخی نمایندگان مجلس نیز بجای خدمت به مردم و رفع مشکلات کشور، دنبال منافع شخصی و گروهی و باندبازیهای مذموم هستند. بهطورقطع و یقین این دسته از نمایندگان، دیگر بخت با آنان یار نخواهد بود و اقبال عمومی مردم را ندارند. با این اوصاف درصد قابلملاحظهای از نمایندگان فعلی دیگر عدسی مجلس یازدهم را نخواهند خورد!
در کشور ما تجربه ثابت کرده و معمول و مرسوم این است در انتخابات مجلس، بیشتر از نیمی از نمایندگانی که اکنون در خانه ملت حضور دارند، دوباره شانس رأی ندارند. دلیلش هم این است مردم وقتی عملکرد منتخبشان را طی چهار سال مشاهده میکنند و به ارزیابی میپردازند، در دور آتی به آنها اعتماد نمیکنند و رأی نمیدهند.
با این اوصاف، از یکسو برای انتخابات مجلس یازدهم باید چهرههای متخصص و پاک دست و افرادی که در سلامت مدیریتی و انجام خدمت بیپیرایه به مردم امتحانشان را پس داده باشند و جامعه آنها را بهدرستی بشناسد، خود را در معرض آرای عمومی قرار دهند.
از سوی دیگر نیز فضای جامعه باید آنقدر باز شود که در چهارچوب قانون اساسی و مقررات کشور، افراد با تخصص و تعهد و اخلاقمداری برای خدمترسانی وامانت داری در وکالت مردم به عرصهی انتخابات ورود نمایند.