اختصاصی مازندمجلس:از همان دورههای نخستین مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب، میزان دخالت نمایندگان در نظام اجرایی کشور، دوره به دوره پررنگتر شد تا جایی که در این سالهای اخیر، شدت این دخالتها از حدومرزی معین عبور نموده و اصل تفکیک قوا را با چالش جدی روبرو کرده است.
بدون تردید بسیاری از نمایندگان مجلس در انتصاب استانداران، فرمانداران، مدیران ادارات کل و شهرستانها، برنامهریزی و اجرای طرحها و پروژههای عمرانی، واگذاری قراردادها و هر آن چیزی که در حیطهی اختیارات قوه مجریه است، آشکارا دخالت و اعمالنفوذ میکنند. برخی از این نمایندگان زیادهخواهیشان را آنچنان دست بالاگرفتهاند که حتی در عزل و انتخاب روسای فدراسیونها و هیئتهای ورزشی و تشکلها و اصناف هنری که غیرسیاسی هستند نیز بهصورت مستقیم دست دارند. این رفتار ناصحیح نمایندگان مذکور، دوره به دوره قوام بیشتری یافته و اکنون به یک سنت غیرقابل سلب تبدیلشده و در حال حاضر اکثریتی از نمایندگان مجلس را به مدعیان اختیارات مدیران اجرایی، بدون پذیرش مسئولیتهای ناشی از این اختیار تبدیل کرده است.
اینگونه است که این گروه از نمایندگان مجلس بهواسطهی دست پیدا کردن به اختیارات غیررسمی و سنت شده در حیطهی مأموریتها و مسئولیتهای قوه مجریه و درعینحال به گردن نگرفتن مسئولیتهای ناشی از این اقدامات مداخلهجویانهشان که بههیچعنوان جنبهی نظارتی ندارد، بهمرور یک قدرت افسانهای اغواکنندهای را در خود دیدهاند که همهی خوبیها به پایشان ثبت میشود و از تمام بدیها بری هستند.
در چنین حالتی است که این عده از نمایندگان بیمحابا در ژستی حقبهجانب، تقصیر ایجاد بحران تورم و پیدایش بیماری اقتصادی را گردن دولتها میاندازند، درصورتیکه همین نمایندگان انتقادکننده در مجلس، نقش اصلی و بسیار اساسی در تصویب و تأیید بودجههای تورمزا دارند.
اما دیگر در جامعهی امروز رویکردهای توسعه و تعالی دچار تغییر فراوانی شده است و نمایندگان مجلس باید بپذیرند با مدیریت استراتژیک و تعهد بهنظام برنامهریزی کارآمد، مسیر درست توسعهی پایدار را برای مردم هموار سازند نه دخالت و اعمالنفوذ غیرمسئولانه در قوهای دیگر.
به همین علت است که جایگاه و موقعیت نمایندهی مجلس به خاطر عدول از جایگاه قانونی که بُعد برنامهریزی (تصویب قانون) و نظارت دارد در پیشگاه مردم تنزل یافته و او را قانون گذاری قانون ستیز و نالایق نشان میدهد.
از همین رو، بهکارگیری مشاوران، متخصص، متعهد، آگاه به وضعیت روز جامعه و درعینحال منتقد در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و...برای هر نمایندهی مجلس یک فرصت مطلوب است که باید او را در بزنگاههای مختلف تبشیر و تنذیر نمایند.
لذا برای انتخاب نمایندهای کارآمد ضروری است برای روشن نمودن ذهن مردم که کلید انتخاب را در دست دارند در راستای انتخابی بر پایهی بینش نه دعواها و پیوندهای قومیتی یا جناحی و جریانی، زمینهها و ابزارهای آگاهی بخشی مطلوب شکل بگیرد و ایجاد شود که در این مورد نقش رسانهها بهعنوان آگاهیدهندگان برای مدیریت افکار عمومی در مسیری صحیح اهمیت بسیاری دارد.