برگزیده ها
x+ 6 در انتخابات مجلس مرکز استان

اختصاصی مازندمجلس: مثلث انتخاباتی شامل کاندیدای X-زمانی-شجاعی می تواند دو نفر نهایی انتخابات حوزه ساری و میاندورود را مشخص نماید. البته در شرایطی یوسف نژاد هم می تواند این مثلث را به مربع تبدیل نماید.

اختصاصی مازندمجلس: این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، به دلایل مختلف با انتخابات مجلس در ادوار گذشته فرق‌های اساسی و بنیادین دارد. "مشارکت سیاسی یا تحریم انتخابات؟ مسئله این است". اما رسالت این نوشتار پاسخ به این پرسش بسیار مهم نمی باشد. در هر حال درصدی از مردم بنابر وظیفه و تکلیف شرعی پای صندوق آرا حاضر و نمایندگانی را روانه بهارستان خواهند نمود. ما در این نوشتار می خواهیم حال و روز کاندیداهای حوزه انتخابی ساری و میاندورود را در اتمسفر این روزها بررسی نمائیم.

 

  • محمد دامادی: مرگ زود هنگام یک پدیده

می گویند ایرانیان حافظه تاریخی خوبی ندارند. یا حافظه تاریخی ایرانیان ضعیف است. شاید محمد دامادی هم دل خوش دارد که بنابر این ویژگی روان شناسی اجتماعی ایرانیان بتواند بار دیگر ردای نمایندگی را بر تن نماید. اما این فکری بیهوده و باطل است. با گسترش میدان های رسانه ای نوظهور مانند تلگرام و اینستاگرام، کار برای محمد دامادی و کمپین انتخاباتی او بسیار دشوار شده است.

 

ستاره اقبال محمد دامادی بسیار زود رو به افول گذاشت. دامادی بزرگترین حسرت سیاسی نگارنده این نوشتار است. جوان باهوشی که می توانست سال ها در سپهر سیاسی درخشیدن داشته باشد. اما او دیر زمانی می شود، که به سادگی بازی سیاست را به خودش و به برخی از اطرافیانش باخته است. محمد دامادی در صورتی که بتواند تأئیدیه صلاحیت خود را از مراجع قانونی دریافت نماید؛ نوروزی غمگین پیش رو خواهد داشت.  

 

وی که در اسفند 1390 با استراتژی "کَشه، خاش" و به مدد یکسری عوامل عینی و ذهنی مانند جوان بودن، خوش چهره بودن، شخصیت هیجانی و هیستریک، خوش قلبی ذاتی اش، خوش نامی مرحوم پدرش و اجماع شهر و روستا برای شکستن دایره بسته مدیران شهری، و زمینه هایی که خودش در زمان عضویت در شورای شهر ایجاد نموده بود، توانست با کسب رأی بی سابقه ای خود را به بهارستان برساند. اما در انتخابات سال 1394 کار برای دامادی جوان سخت تر شد. او از طرفی املای نوشته شده بود؛ و مردم از عملکرد او چندان راضی نبودند، و هم از طرفی صلاحیت او با تاخیر به تأئید نهادهای نظارتی و امنیتی رسیده بود. و از دیگر سو تیم عملگرایی هم عرصه را بر او تنگ کرده بود. هرچه بود آقای خوش شانس در آن سال توانست وارد میدان رقابت شود.

دامادی که روزگاری در حلقه یاران ستادی احمدی نژاد بود، و در سال 1390 پیروزی خود را مدیون آرای اصول گرایان بود، و هم در انتخابات ریاست جمهوری 1392 هم در حلقه یاران قالیباف قرار داشت؛ به ناگهان و در چرخشی شدید سر از لیست اصلاح طلبان و لیست امید درآورد. حضور دامادی در لیست اصلاح طلبان ناشی از محاسبه استراتژیک غلط اصلاح طلبان در کل کشور بود. اما این که وی چطور توانست در مازندران از سران اصلاح طلب دلبری کند؛ به رابطه نزدیک وی با مجید حسین زادگان باز می گشت. رابطه ای که می گویند در این روزها بسیار شکرآب شده است. اما حضور دامادی در لیست امید شانس دیگر وی برای جَستن از شکست بود. در اینجا هم به سبب بی تدبیری و ناآگاهی و ناکارآمدی نمایندگان حزب رئیس جمهور در استان و شهر ساری نام محمد دامادی در لیست امید قرار گرفت؛ تا این انتخاب هم اشتباهی دیگر در پازل کلی دولتیان در سطح کشور باشد. چند اتفاق دیگر هم با محمد دامادی یار شدند، تا شانس او برای پیروزی ناپلئونی و با تک ماده اش باشند، و او برای دومین بار راهی بهارستان شود. حذف و رد صلاحیت رقبایی چون سید رمضان شجاعی و فرامرز نقیبی و تائید صلاحیت دیر هنگام کوروش یوسفی و از همه مهم تر حضور مجید حسین زادگان در فرمانداری ساری گوشه ای از این شانس بودند.

 

اما برای انتخابات پیش رو دستان محمد دامادی خالی است. اصلاح طلبان که پشمی به کلاهشان نمانده است، شمشیر را برای او از رو بسته اند. حنای دولتیان هم- اگر در روزهای پیش رو اتفاق خاصی رخ ندهد- دیگر برای مردم رنگی ندارد. نمایندگان حزب سیاسی دولت در مازندران اگر بخواهند بار دیگر از او حمایت کنند؛ فقط خودشان را بی آبرو کرده و از هجمه مخالفان در امان نخواهند بود. نزدیک ترین مشاورانش هم به او پشت کرده اند. تا آن جا که ردپایشان را در سایر ستادها می بینیم. دوستان گرمابه و گلستانش منفعت طلبانه او را تنها گذاشته و رفته اند. اختلاف او با مجید حسین زادگان از پرده برون افتاده است. هرچند که عوامل حاج مجید او را دوره کرده و در محاصره خود دارند. علی حجازی دیگر با او نیست. علی حجازی که این روزها از بستر بیماری برخاسته است، با توجه به حوادث انتخابات شورای شهر سال 1396 از کنار نام محمد دامادی به سادگی عبور نخواهد کرد. بسیاری دیگر هم از او عبور کرده اند. و از همه مهم تر مردم از عملکرد او در این هشت سال ناراضی هستند.

 

پس محمد دامادی چاره را در آن دیده است که از دو استراتژی جدید استفاده کند. او در این روزها تلاش دارد تا با جابجایی مدیران برای خود شانس کسب رأی بخرد. و یا این که دل وابستگان این مدیران را به دست آورد. و در گام دیگر از استراتژی جدید انتخاباتی خود، در دامان تیم عملگرایی و برخی از اعضای شورای شهر نشسته است. او که روزگاری برای ابطال انتخابات شورای شهر و بی آبرو کردن ارباب عملگرایی همه کار می کرد، امروز می خواهد همه تخم مرغ هایش را در سبد برخی از نزدیکان تیم عملگرایی قرار بدهد؛ شاید فرجی شود. تا شاید بتواند با این تاکتیک آرای شهر ساری را به نام خود واریز نماید؛ و دشمنان دیروز، او را از شکستی سخت برهانند.

 

با توجه به گسترش فضای مجازی و سرعت انتقال اطلاعات این دو استراتژی محمد دامادی هم محکوم به شکست هستند. از هم اکنون می بایستی محمد دامادی را حذف شده بزرگ انتخابات اسفند 1398 بدانیم. کاش او بیشتر قدر خود و داشته های واقعی اش را می دانست. و رفیق را از نارفیق تشخیص می داد. در این روزها، تنها راه برای حفظ اعتبار دامادی آن است که او بدون نزدیک شدن به هیچ جناح و گروهی به میدان بیاید؛ و به تنهایی مبارزه کند و شرافتمندانه شکست را پذیرا شود. آیا شانس بار دیگر او را یاری می رساند؟

 

  • علی بابایی کارنامی: انتخاب به هر قیمت

یکی از دلایل شکست دولت حسن روحانی، استفاده از نیروهای مارک دار احمدی نژادی و تندروهای اصول گرا در بدنه دولت می باشد. روزی که شنیدیم پس از پیروزی حسن روحانی در دور اول ریاست جمهوری اش، با خیانت یکی از اعضای ستاد 15 خرداد در مازندران، نام علی بابایی کارنامی در همایش آمل به عنوان فعال ستادی حسن روحانی آورده شده است، و از وی توسط ربیع فلاح تقدیر به عمل آمد، به آن آقایی که حکم برای بابایی کارنامی نوشته بود و امضا کرده بود، و همچنین به سردبیر یکی از نشریات مازندران گفتم که فاتحه این دولت خوانده است. آن روز به حرف من خندیدند. و البته آن آقای نفوذی که از دل یکی از احزاب تندروی اصول گرا می آمد، را امروز ککی هم نمی گزد، چون بار خود را بست و بدبختی اش ماند برای مردم مازندران؛ و البته استاندار اصلاح طلب هم بنا به مصلحت حفظ رضایت دکتر نوبخت، زبان در قفا فرو کشیده است. باری بابایی کارنامی بعد از انتخابات سال 92 دست به دامن یکی از نمایندگان هم شد که در مجموعه مدیریتی دولت امید باقی بماند؛ که آن هم داستانی دگر دارد.

 

بابایی کارنامی تلاش بسیاری دارد که خود را به بهارستان برساند. او هم مانند سایر کاندیداهای اصول گرا خوش بین است که با شکست دولت حسن روحانی و اوج گرفتن احتمالی ستاره اقبال اصول گرایان قرعه فال به نام او زده شود. اما این خیالی بیش نیست.

 

بابایی کارنامی محکوم به شکست است. او که برای خود ستادی پر از ژنرال تدارک دیده، دل خوش است به این که با نام ها راهی مجلس شود. اما واقعیت آن است که بسیاری از ژنرال های سیاسی، ناهار را جایی می خورند و دستشان را برای شام در جای دیگری می شویند. همچنین شنیده ها در شهر از حضور پر رنگ یکی از اعضای اصلاح طلب شورای شهر در رأس ستاد بابایی حکایت دارد. این هم از آن چیزهایی است که فقط در شهر ساری می توانیم ببینیم و بشنویم.  

 

تنها سود حضور در این دوره برای بابایی کارنامی این است که مجموع تعداد آرای دو دوره حضورش در انتخابات شاید از مرز یکصد هزار بگذرد.

 

  • منصورعلی زارعی: آیا وی چتر امنیتی برخی از سیاسیون می شود؟

منصور علی زارعی برای سومین بار در انتخابات شرکت می کند. او که خود را میراث دار گفتمان عدالت خواهی می داند؛ با تجربه سال ها مدیریت امنیتی در سپاه در سال 94 به ساختمان بهارستان بسیار نزدیک شده بود. اما بازی را در دقیقه آخر به فرمانده اصلاح طلبان مرکز استان واگذار کرد. تا اشتباه استراتژیک اصلاح طلبان و بی تدبیری نمایندگان دولت در استان که نام دامادی را در لیست های خود قرار دادند، دستان زارعی را از رسیدن به پیروزی کوتاه و محروم سازند. اگر محمد دامادی تنها در یکی از دو لیست قرار نمی گرفت، امروز زارعی نماینده مجلس بود.

 

این روزها بی تدبیری بهارستان نشین ها و دولتیان، اصول گرایان را برای پیروزی امیدوار کرده است. زارعی هم می پندارد که می تواند سوار بر این موج راهی بهارستان شود. اما جامعه امروز متفاوت از جامعه دیروز است. هرچند گفتمان عدالت خواهی می بایست در سپهر سیاست حضور داشته باشد؛ اما این که حتی اصول گرایان تکلیف گرا هم بخواهند به زارعی اقبال نشان دهند جای تردید دارد.

 

اما منصور علی زارعی می بایست مراقب یک چیز باشد. شنیده ها در شهر حکایت از حضور برخی نام های حاضر در شورای شهر و شهرداری در اتاق فکرش دارد. وی که خود را پرچم دار مبارزه با فساد سیستمی در شهر می داند می بایست به هوش باشد که مبادا برخی از افرادی که مورد انتقاد جریان وی بوده اند، و سیاسیون معلوم الحال، از وی به عنوان چتر امنیتی برای فرار از سر پنجه های عدالت سواستفاده نکنند.

 

 

  • علی اصغر یوسف نژاد: موبایل آقای سناتور روشن است

مشهور است که علی اصغر یوسف نژاد هربار پس از پیروزی موبایلش را خاموش می کند تا چند ماه مانده به انتخابات بعدی که موبایلش را روشن می کند. نمودار پیروزی ها و شکست های یوسف نژاد نموداری سینوسی می باشد. یک دوره پیروزی و یک دوره شکست. بنابر این و با توجه به ریزش فاحش آرای وی که کاملاً مشهود است؛ می توان پیش بینی کرد که آقای سناتور در این دوره بایستی استراحت کند.

 

نبودن متحد استراتژیکش مهدی عبوری، بی تدبیری و سردرگمی اصلاح طلبان، حضور حسین زادگان در استانداری و اختلاف دیرینه این دو با هم و دشمنی عشوری از سوی دیگر می تواند از علل شکست وی باشد. اما از یک نکته هم نباید غافل باشیم. یوسف نژاد از بسیاری از کاندیداهای مطرح در این نوشتار باهوش تر است، و اصول و قواعد بازی سیاست را به خوبی می داند. برای وی بهتر است اشتباه نکند. چون حداقل روی کاغذ شانس برای پیروزی دارد.  

 

  • سید رمضان شجاعی: بازگشت پدرخوانده

سید رمضان شجاعی اگر در دوره پیشین تائید صلاحیت می شد؛ کار بر محمد دامادی و حسین زادگان سخت می گشت. به هر حال یک روی سکه سیاست به گفته ماکیاولی -بزرگترین فیلسوف سیاسی مدرن- شانس می باشد. و محمد دامادی در هشت سال گذشته، دو بار شانس را با خود یار دیده است. اگر رمضان شجاعی در این دوره تأیدیه خود را از شورای نگهبان بگیرد، می تواند یکی از شانس های پیروزی باشد. او که
نمی تواند هژمونی عبوری را تحمل کند؛ امیدوار است بتواند با رسیدن به کرسی بهارستان یک بار دیگر اقتدار خود را احیا نماید. البته شکست برخی افراد در انتخابات شورای شهر به نوعی شکست رمضان شجاعی نیز محسوب می شد. حتی اگر در پشت پرده چیز دیگری باشد. افول قدرت لاریجانی ها هم می تواند برای سید رمضان گران تمام شود. با این وجود او روی سکو قرار دارد.

 

  • عالیه زمانی: امیدوار به جنبش زنان

خانم دکتر می خواهد نامش را به عنوان اولین بانوی مازندرانی که راهی مجلس می شود در تاریخ ثبت کند. او که در دوره پیشین به نسبت سایر رقبا رأی خوبی کسب کرد؛ به نظر می رسد در این دوره به تحولات اجتماعی ناشی از فضای مجازی امیدوار است. زمانی می خواهد جنبش زنان را با خود همراه و همسو کند. به عنوان نگارنده این سطور زمستان گذشته به یکی از نزدیکان ایشان گفتم که شاید وقت آن رسیده باشد که در انتخابات مجلس به یک بانو اعتماد کنیم. و با توجه به تجربه حضور خانم دکتر زمانی در انتخابات گذشته شاید ایشان گزینه مطلوبی باشد.

 

دکتر عالیه زمانی برای رسیدن به جمع سه فینالیست نهایی که دو نفر برتر از میانشان انتخاب خواهد شد مسیر دشواری در پیش دارد. اما اگر زنان شهر و روستای حوزه انتخابیه ساری و میاندورود به خودباوری برسند؛ و زمانی هم چهره ای مستقل و فراجناحی از خود نشان بدهد می تواند تاریخ ساز بشود.

 

سخن پایانی:

مطالعه اتمسفر حوزه انتخابی ساری و میاندورود و شواهد موجود؛ آثار حضور یک کاندیدای دیگر را در عرصه رقابت تأئید می کند، و نشان می دهد. حدس ما این است که این کاندیدا می تواند پدیده رقابت های پیش رو باشد. پس اگر شرایط تغییر خاصی نکند، و اگر عالیه زمانی هم بتواند انسجام ستادی خود را تا دقیقه آخر حفظ نماید، و رمضان شجاعی هم بتواند به مرحله نهایی انتخابات برسد، مثلث انتخاباتی شامل  کاندیدای X-زمانی-شجاعی می تواند دو نفر نهایی انتخابات حوزه ساری و میاندورود را مشخص نماید. البته در شرایطی یوسف نژاد هم می تواند این مثلث را به مربع تبدیل نماید.

مسعود طبری

 

 انتشار یادداشت نویسندگان، الزاما به معنای دیدگاه های  این رسانه نمی باشد.