برگزیده ها
اجتماعی شدن عرصه سیاست؛ افزایش شانس راه‌یابی زنان اجتماعی به مجلس

اختصاصی مازندمجلس: تاکنون تعداد 95 زن به‌عنوان نماینده مجلس از سوي مردم حوزه‌های گوناگون انتخاب‌شده‌اند. از منظر ديگر، در ده دوره مجلس شوراي اسلامي، فقط 65 زن توانسته‌اند به مجلس راه پيدا كنند، زيرا 30 نماينده از 95 نماینده زن، به‌صورت تكراري در مجلس حضورداشته در اين ميان 53 نماينده از حوزه انتخابي تهران بوده‌اند.

اختصاصی مازندمجلس: نگاهي به ادوار مختلف مجلس شوراي اسلامي نشان می‌دهد كه در دوره اول تا سوم مجلس هر بار 4 زن، در دوره چهارم 9 زن، در دوره پنجم 14 زن، در دوره ششم 13 زن، در دوره هفتم 13 زن، در دوره هشتم 8 زن و در دوره نهم 9 زن به‌عنوان نمايندگان مردم در مجلس حضور داشتند. ورود 18 زن به مجلسی با 290 كرسي در انتخابات دهم اگرچه فقط 6 درصد کرسی‌های مجلس شوراي اسلامي را شامل می‌شود، به‌هرحال ركوردي در تاريخ ده دوره مجلس محسوب می‌شود و آینده بهتري را براي مشاركت سياسي بانوان در سطح نخبگان نويد می‌دهد.

تاکنون تعداد 95 زن به‌عنوان نماینده مجلس از سوي مردم حوزه‌های گوناگون انتخاب‌شده‌اند. از منظر ديگر، در ده دوره مجلس شوراي اسلامي، فقط 65 زن توانسته‌اند به مجلس راه پيدا كنند، زيرا 30 نماينده از 95 نماینده زن، به‌صورت تكراري در مجلس حضورداشته در اين ميان 53 نماينده از حوزه انتخابي تهران بوده‌اند.

پراكندگي شهرهاي داراي منتخب زن در نیم غربي (غرب و شمال غرب) كشور بيشتر است، اما اين پراكندگي به‌گونه‌ای است كه در غالب نواحي ديگر كشور نماینده زن داشته‌ایم و محدوديت خاصي براي وقوع اين امكان در ساير مناطق كشور وجود ندارد. از همه نقاط غرب، شرق، شمال و جنوب كشورمان نماینده زن در مجلس داشته‌ایم.

از مجموع 31 استان كشور، 17 استان نماینده زن داشته‌اند كه اين منتخبان از 26 حوزه انتخابي و نيز 10 مركز استان راهي مجلس شده‌اند. طي ده دوره انتخابات مجلس، از استان تهران 53 نفر، از استان كرمانشاه 2 نفر، از اردبيل 2 نفر، از آذربايجان شرقي 6 نفر، از آذربايجان غربي 2 نفر، از خراسان رضوي 7 نفر، از اصفهان 9 نفر، از بوشهر 2 نفر، از همدان 2 نفر، از زنجان 2 نفر، از البرز 2 نفر، از فارس، گيلان، سيستان و بلوچستان، مركزي، قزوين، چهارمحال و بختياري هركدام 1 نفر به‌عنوان نماينده روانه مجلس شده‌اند حضور 586 زن در عرصه رقابت‌های انتخابات مجلس دهم، بيانگر خيز بلند آن‌ها براي كنش گري فعال در نهادهاي تقنيني و نظارتي كشور بوده است.

اين در حالي است كه در دوره نهم فقط 249 زن در ميان مجموع نامزدها حضور داشتند و اكنون آمار گوياي نزديك به 2 برابر شدن تعداد زنان در انتخابات یازدهم است. يكي از نكات تأمل‌برانگیز در انتخابات مجلس دهم، دگرگوني كامل در تركيب زنان نماینده آن نسبت به دوره گذشته است. به‌عبارت‌دیگر، درحالی‌که همه زنان مجلس در دوره نهم (دولت اصول‌گرا) وابسته به فراكسيون اصول‌گرایان بودند، براي دوره دهم همه آن‌ها از گردونه رقابت‌ها خارج شدند و به‌جای آنان، زنان وابسته به ائتلاف اصلاح‌طلبان به خانه ملت راه يافتند. اين امر با نتیجه انتخابات رياست جمهوري در سال 1392 و شكست اصول‌گرایان در آن انتخابات همسويي دارد.

در دهمين انتخابات رياست جمهوري در اكثريت مناطق كشور گزینه موردحمایت اصلاحات، يعني دكتر روحاني، پيشتاز بود. از مجموع 17 بانوي بهارستان نشين در دوره دهم مجلس، 6 نفر به‌طور مستقل در عرصه رقابت‌های انتخاباتي حضور يافته و 11 تن ديگر همگي اصلاح‌طلب‌اند. اين موضوع بيانگر تأثير گرايش به‌سوی يك گرايش سياسي عمومي در كشور بر انتخابات مجلس است كه معمولاً اين «گرایش به‌سوی یک جناح، متناسب با گرايش سياسي عمومي كشور بوده است» همچنین شاهد دیگر این مدعا افزايش چشمگير زنان در مجلس از دوره پنجم تا هفتم است كه اين بازه زماني درواقع هم‌زمان با ظهور و استقبال مردم از اندیشه اصلاحات است. مجدداً همين تأثيرپذيري از جريانات غالب كشور در انتخابات هشتم و نهم، كه كشور درید دولت اصول‌گرا بوده، اتفاق افتاده است.

از دوره اول تا چهارم (1358 تا 1370) هنوز در كشور انشقاق سياسي و ظهور جناح‌ها و گرایش‌های اصول‌گرا و اصلاح‌طلب براي رقابت بر سر كسب کرسی‌های مجلس و رياست جمهوري محقق نشده بود.

دوره پنجم در عموم جامعه نوعي نقد دولت سازندگي و برخي سیاست‌های دولت و برخي نهادهاي ديگر، ميل به تحول و انتقاد از وضع موجود شكل گرفت. در همين دوره است كه تعداد كانديداهاي زن از 86 در دور قبل به 351 نفر رسيد و از 14 زن راه‌یافته به خانه ملت، 6 نفر گرايش سياسي اصلاح‌طلب، 3 نفر اصول‌گرا و 5 نفر نيز مستقل داشتند.

در دوره ششم، از 13 نماينده، 10 نماينده اصلاح‌طلب، 2 نفر اصول‌گرا و 1 نفر مستقل معرفي شدند. دوره ششم دولت دست اصلاح‌طلبان بود و اكثريت مجلس نيز منتسب به اين گرايش عمومي بود.

دوره هفتم باوجود بر سرکار بودن دولت اصلاحات، زنان اصول‌گرا با 11 نفر از 12 نفر اكثريت مطلق را در اختيار داشتند كه علت اين امر را بايد در فضاي خاص سياسي اجتماعي اين دوره و تشديد اختلافات جناحي در كشور و تحريم انتخابات از سوي اكثريت احزاب و گرایش‌های اصلاح‌طلب به دليل رد صلاحيت بخش عمده كانديداهاي اصلاح‌طلب جست‌وجو كرد كه درنتيجه عملاً اين جناح خود را از مشاركت در انتخابات كنار كشيد. به همين دليل شاهد افت مشاركت سياسي بوديم.

دوره هشتم هم سو با دولت اصول‌گرای احمدی‌نژاد، همه نمايندگان زن از طيف اصول‌گرا و دوره نهم نيز اكثريت با اصول‌گرایان حامي دولت اصول‌گرا (5 نفر از 9 نفر) بود. از سوي ديگر، در دوره‌های مختلف مجلس، تعداد نمايندگان وابسته به جریان‌ها و جناح‌های سياسي بسيار بيشتر از تعداد نمايندگاني است كه گرايش سياسي خود را مشخص نکرده‌اند و به‌اصطلاح خود را مستقل نامیده‌اند. همان‌گونه كه مشخص شد زناني كه متناسب با گرايش سياسي عمومي جامعه با حمايت جناح‌ها و گروه‌های سياسي، نامزد انتخاباتم پیشوند، از شانس بيشتري براي نمايندگي مجلس برخوردار می‌شوند.

با توجه به اجتماعی‌تر شدن سیاست و ظهور و بروز چهره‌هایی که نگاه ایدئولوژیک به مقوله سیاست نداشته و اصولگرای صرف و یا اصلاح‌طلب صرف نیستند پیش‌بینی می‌شود ترکیب زنان راه‌یافته به مجلس یازدهم از حیث کیفی منتسب به زنان با کارکردهای اجتماعی بوده و از حیث کمی نیز شاید به تعداد دو برابر شدن تعداد زنان نسبت دوره پیشین بی انجامد

بانوان مجلس سیاست انتخابات