اختصاصی مازندمجلس: جغرافياي انتخابات، بهعنوان گرايشي از جغرافياي سياسي، به مطالعهی الگوهاي فضايي توزيع قدرت در قالب روابط متقابل جغرافيا، فضا، انتخابات و قدرت میپردازد. زنان بهرغم اينكه نيمي از جمعيت جامعه و اكثريت تحصیلکردگان آموزش عالي را به خود اختصاص میدهند، در سطح برگزيدگان سياسي و سطوح عالي مشاركت سياسي سهمي بسيار اندك دارند.
لذا در جوامعي كه نابرابري جنسيتي و نظام مردسالار حاكم است و موانع اجتماعي و فرهنگي فرا راه حضور اجتماعي و فعاليت زنان وجود دارند، مشاركت عمومي از طريق انتخابات فرصت خوبي است كه زنان بتوانند به آن آرمانها و خواستهای حقوقي و سياسي خويش را دست یابند. بانوان و حضورشان در عرصههای تصمیمگیری حكومتي براي ساير عرصههای مشاركت جويانه پشتوانهای مناسب تلقي میشود. مشاركت سياسي در دو سطح توده مانند شركت در انتخابات، احزاب، انجمنها و تجربههای اجتماعي و حضور در مجلس، قوه مجريه و داشتن مناصب عالي معنا مییابد.
چهار دهه است كه نظام سياسي كشور بر معيار اصول و ارزشهای دموكراتيك بناشده است و چندين دوره انتخابات براي گزينش نمايندگان مردم در مجلس و رياست جمهوري برگزارشده است. در همه انتخابات، زنان به گونهی چشمگيري شركت کردهاند و از حق رأیشان استفاده کردهاند؛ اما بهتناسب شركت گستردهشان در انتخابات، سهم خويش را از کرسیها و مناصب سياسي اخذ ننمودهاند و همچنان از سهمي متناسب و همخوان با کارویژههایشان در ساختار قدرت اجتماعي برخوردار نشدهاند و در مواضع تصمیمگیری مشاركت سياسي و مناصب قدرت جمعي، حضوري كمرنگ دارند.
باوجود برگزاري چندين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، زنان هنوز نتوانستهاند کرسیهای زيادى را در مجلس به دست آورند و براي نامزد شدن و رأى آوردن موانع زيادي در مسير آنان وجود دارد. با افزايش رشد حضور زنان در مراكز عالي تحصيلي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مشاركت سياسي زنان نيز مفهوم گستردهتری پیداکرده است و آنها خواهان كسب جایگاههای بهتر و بالاتري در سياست كشورند.
حضور صرف در پاي صندوق رأي سبب از بين رفتن انگیزههای زنان براي حضور در اجتماع و مشاركت سياسي خواهد شد و اين بهخودیخود زمینه انفعال سياسي نيمي از جامعه را فراهم میکند. در حقیقت، وقتي از جايگاه زن، در فرايند مشاركت، رأیدهندگانی تلقي شوند كه قرار است فقط روز رأیگیری پاي صندوقها باشند پيامدهاي نامناسبي ازجمله عدم تلاش براي حضور در انتخابات و دفاع از حقوق خويش در پي خواهد داشت.
انتخابات دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي در روز هفتم اسفند 1394 بالاترين ميزان حضور زنان در خانه ملت و نيز، تغيير كامل گرايش سياسي زنان صاحب کرسیهای بهارستان را ثبت كرد. حضور 18 زن بهعنوان نماينده در دهمين دوره مجلس بالاترين ميزان حضور زنان در تاريخ مجلس است و به معناي ثبت يك ركورد در تاريخ ادوار مجلس شوراي اسلامي ازنظر ميزان حضور زنان است، اما اين نرخ مشاركت ششدرصدی هنوز با ميانگين جهانیاش فاصله زيادي دارد و به لحاظ پراكندگي جغرافيايي نيز وضعيت مساعد و عادلانهای نيست.
ضمن اينكه بسياري از نقاط ايران تاكنون نماینده زني در مجلس قانونگذاری نداشتهاند. آمارهاي جهاني از ميانگين 23 درصدي حضور زنان در مجلسهای قانونگذاری در جهان حكايت میکنند. حال آنکه حضور زنان در مجلس دهم 6 درصد بوده است. بر پایه آمار 2015 از ميزان مشاركت زنان در مجلسهای قانونگذاری، ايران از مجموع 190 كشور جهان در جايگاه 134 قرارگرفته بود. برزيل و لبنان نيز در وضعيتي مشابه قرار داشتند، اما تركيه و عربستان وضعيت بهتري نسبت به ايران داشتند و اين در شرايطي است كه زنان ايران درصد بالايي از جمعيت نخبه كشور را تشكيل میدهند همين امر، اهميت بررسي مشاركت سياسي زنان و ویژگیهای آن را از جنبههای مختلف، ازجمله از ديد جغرافياي انتخابات را نشان میدهد.