مازندمجلس: عبدالرضا داوری، مشاور رسانهای محمود احمدینژاد با بیان اینکه انتخابات دوم اسفندماه مجلس شورای اسلامی، طبق نظرسنجیهای مختلف نرخ مشارکت بسیار پایینی دارد تاکید کرد که مردم از دو جریان به گفته او حاکم، اصلاحطلب و اصولگرا خسته شدهاند.
داوری تنها راه بالا رفتن نرخ مشارکت و تغییر کشور را زمینهسازی حاکمیت برای حضور جریانی متفاوت با ویژگیهای متفاوت میداند و احمدینژاد و جریان بهاری را نیز مصداق آن معرفی میکند.
این کنشگر جریان بهار گفت: اگر به مواضع آقای خاتمی در روزنامه گاردین نگاهی انداخته شود متوجه حاکمیتی بودن آنها میشوید و اگر محدودیتی هم برای او وجود دارد به دلیل کوتاه آمدن خودش است چرا که تلاشهایی برای اعمال این محدودیتها برای احمدینژاد هم بود اما او زیر بار نرفته است.
وی با منفعل خواندن سیاست خارجی ایران در دولت روحانی مدعی است که یکی از دلایلی که آمریکاییها ظریف را تحریم میکنند و آب از آب در کشور تکان نمیخورد برای این است که آنها وضعیت فشل و بیاعتمادی مردم به دولت روحانی و ظریف را فهمیدهاند.
این فعال سیاسی نزدیک به احمدینژاد با بیان اینکه فکر نمیکرده که برخوردهای سخت و بد با زندانیان سیاسی در زندانها صورت بگیرد، میگوید دولت و منتسبان به آن نسبت به زندانیان سیاسی سال 88 قصور داشتهاند.
بخشهایی از مصاحبه وی در ادامه می آید:
آیا آقای احمدینژاد برای شرکت در انتخابات برنامهای دارند؟
ایشان هیچ انگیزهای برای حضور در انتخابات ندارند. برای چه بیایند؟ حاکمیت باید از ایشان بخواهد و ایشان وارد صحنه شود؛ ایشان چهانگیزهای دارد؟!
به نظر شما اگر حاکمیت از احمدینژاد بخواهد که وارد انتخابات شود به این معنا نیست که او دیگر نقش اپوزسیون ندارد؟
حاکمیت باید زمینهسازی و اعلام کند. جریان حاکم بر شورای نگهبان که در دورهای به بهانههای واهی جریان انحرافی و غیره (که الان با ماجرای آملیلاریجانی مشخص شده است که این تهمتها چقدر بی پایه و اساس بوده است)، اطرافیان آقای احمدینژاد را در انتخاباتهای مختلف حذف کرد؛ بیایند بگویند که با این معیارها دیگر کسی را حذف نمیکنیم و همچنین فضا را باز و انتخابات را آزاد کنند، مجموعه آقای احمدینژاد هم این موضوع را بررسی و به انتخابات ورود میکنند.
امروز نهادهای حاکم در جمهوری اسلامی اگر میخواهند مشارکت را افزایش دهند، چارهای ندارند جز اینکه جریان نزدیک به آقای احمدینژاد را در انتخابات وارد کنند، یعنی اجازه بدهند که آنها از فیلترهای شورای نگهبان عبور کنند.
حلقه نزدیک به آقای احمدینژاد با عناوین مختلف دستگیر شدهاند، اما آقای احمدینژاد و جریان نزدیک به ایشان تا زمانی که خودشان گرفتار نشدند، نسبت به زندانی شدن افراد هرگز نگران نشده و واکنشی نشان نمیدادند. این عده بعد از اینکه آقای احمدینژاد در دولت و قدرت نیست، نقش اپوزسیون گرفته و برای زندانیان سیاسی نگران شدهاند، دلیل این برخورد دوگانه چیست؟
این حرف درست است واقعیت این است که وقتی خودم به زندان رفتم و با خیلی از پروندهها از جمله، پروندههای سیاسی امنیتی و مالی آشنا شدم، نمیدانستیم واقعا در زندانها چه میگذرد.
مثلا با برخی از زندانیان یا افرادی که در سال 88 با آنها برخورد شده بود در زندان روبرو شدم و فهمیدم به آنها چه ظلمهایی شده است، ما واقعا اطلاعات نداشتیم و نمیدیدیم. وقتی به زندان رفتیم تازه دیدم به آنها چه ظلمهایی شده است.
نوع اطلاعات ما متفاوت بود؛ ما اکنون به اطلاعات و جمعبندی جدیدی رسیدیم و من اعتقاد دارم در سال 88 کوتاهی کردیم، اما دلیل این کوتاهی نداشتن اطلاعات است.
خیلی عجیب است که آقای احمدینژاد، بقایی و مشایی که در ردههای بالای دولت بودند اطلاعات کافی نداشته باشند و خود شما به عنوان مشاور رسانهای از این مساله بیاطلاع باشید...
اطلاعات از جاهای مختلفی به ما میرسید، اما وقتی خودمان بیواسطه زندان و احکام را دیدیم، متوجه شدیم که ظلمها چقدر است. این را رد نمیکنم که سال 88 قصور کردیم.