برگزیده ها
جامعه خودمانی و گالیورهای سیاسی در انتخابات مازندران

اختصاصی مازندمجلس:آسیب‌هایی که جامعه خودمانی مازندران را تهدید می‌کند، مسئله چند پارگی فرهنگی و وجود شکاف‌های عمده و فعال فرهنگی است.

اختصاصی مازندمجلس:حتماً شده است که بارها از خودمان بپرسیم چگونه می‌شود در مازندران نماینده اصول‌گرا در لیست اصلاحات می‌نشیند. یا چرا دبیر فلان حزب سیاسی که به رئیس‌جمهور متصل است علنی و غیرعلنی سینه‌زن هر کاندیدا و هر آدمی از افراطیون اصول‌گرا می‌شود. یا فلان عضو اصلاح‌طلب شورا برای انتخابات پیش رو در زمین همان اصول‌گرای افراطی خیمه می‌زند؛ یا فلان اصول‌گرا در انتخابات سینه‌چاک فلان کاندیدای اصلاح‌طلب شده است. پاسخ این پرسش‌ها را می‌بایست در ساخت فرهنگی و اجتماعی خودمانی در ایران و به‌خصوص در مازندران جستجو کنیم.

 جامعه مازندران جامعه خودمانی است؛ و مردمان مازندران مردمانی خودمانی؛ با ویژگی‌های خاص و منحصربه‌فرد روحی و خصائل و خصایص ویژه اخلاقی و مرام و مسلکی. خودمانی بودن و خودمانی شدن و غریب‌نوازی و غیر را خود دیدن و با غیر اُنس و الفت گرفتن و اَنیس و مونس شدن سریع و همذات پنداری با غیربومی‌ها، یکی از همین ویژگی‌ها و خصایص یکّه‌ی مازندرانی‌ها محسوب می‌شود؛ و به دلیل داشتن همین روحیات و ویژگی‌ها است که روحیه پهلوانی و مهمان‌نوازی و غریب‌نوازی، عیان‌ترین و بارزترین و برجسته‌ترین شمایل فرهنگ عمومی مازندرانی‌ها محسوب می‌شود. فرهنگی خاص و یکّه و یگانه و ویژه که در هیچ جای ایران به این شکل و شدت و حدّت و رنگ و لعاب و غلظت نیست.

 فرهنگ خودمانی مازندرانی‌ها، از جامعه مازندران، جامعه‌ای خودمانی ساخته است؛ و چون نفوذ این فرهنگ ریشه در ساخت روانی دیگری که ساخت روانی افراطی و تفریطی است، دارد؛ پاشنه آشیل و یکی از دلایل بروز و شیوع انواع مشکلات اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی در استان هم شده است. اگر در سیاست، جامعه باز دشمنانی دارد، جامعه خودمانی هم دشمنانی دارد؛ و آسیب‌هایی جدی آن را تهدید می‌کنند. یکی از جدی‌ترین آسیب‌هایی که جامعه خودمانی مازندران را تهدید می‌کند، مسئله چند پارگی فرهنگی و وجود شکاف‌های عمده و فعال فرهنگی است؛ که اولین نتیجه قطعی و مختوم آن الیناسیون و ازخودبیگانگی محسوب می‌شود؛ آن‌گونه که هر چه خود داشت را فراموش می‌کنند و آن را از غیر خود تمنا دارند.

  ضرورت دارد که جامعه شناسان و روان شناسان و فعالان حوزه‌های فرهنگی و فرهنگ‌سازان و هنرمندان بیشتر به این آسیب جدی توجه نمایند و ضمن توجه به نکات مثبت آن، از زاویه دید آسیب شناسانه مانع بروز برخی مشکلات اجتماعی در این سرزمین با اصالت فرهنگی و تاریخی بشوند. آسیب‌هایی مانند طلاق، زوال زبان مازندرانی، بیکاری، خشونت‌های اجتماعی، اعتیاد و غیره.

 اما یکی از آسیب‌های بسیار جدی جامعه خودمانی در حوزه سیاست، ظهور اَشکال متفاوتی از سیاست خودمانی به شمار می‌رود و از اِشکالات و آسیب‌های بسیار جدی سیاست خودمانی افزایش تعداد سیاسیون خودمانی و بی پرنسیپ و بی‌اصالت است. متأسفانه به دلایل مختلف که بیشترش ریشه در ساخت فرهنگی و نظام تربیتی و فرهنگ عمومی جامعه مازندران دارد، رواج سیاست خودمانی و وجود سیاسیون خودمانی در استان مازندران نسبت به سایر استان‌های کشور بیشتر است؛ و این بنا بر مشاهدات تجربی نویسنده این سطور امری اثبات‌شده قلمداد می‌شود.

 فراوانند سیاسیون خودمانی در مازندران که تهی از هرگونه اندیشه سیاسی و فارغ از آن‌که آبشخور اولیه سیاسی ایشان کدام جریان اصلی بود؛ برای حفظ قدرت و یا به دست آوردن جایگاه و منزلت اجتماعی و مدیریتی، به هر دریوزگی و تکدی گری سیاسی و اجتماعی تن می‌دهند و از آن رنج‌آورتر و دردناک‌تر آن‌که در این استان هرکسی رانده و مانده و از مادر جدا مانده، اگر کمی بلد باشد خودش را با سیاسیون خودمانی قاطى کند و خودمانی بشود، این قهر کرده از آغوش و وامانده و درمانده اجتماعی بال و پری می‌یابد و به قول مازندرانی‌ها، «شوخی، شوخی» می‌شود آقا؛ و می‌شود مدل‌ساز و تصمیم‌ساز در مهم‌ترین و پیچیده‌ترین عرصه زندگی بشر، یعنی عرصه سیاست.

 پس بی‌ربط و بی‌دلیل نیست که در مازندران کوتوله‌های سیاسی فراوانند؛ و به‌راحتی در سرزمین خودمانی و لی‌لی پوتی سیاسیون مازندران به نام و نانی می‌رسند؛ و اگر سیاستمداری با قامتی کمی افراشته‌تر از سایرین پیدا بشود؛ به تعبیر یکی از اساتید مازندرانی نگارنده- در این سرزمین او برای خودش گالیوری می‌شود و این‌یکی از بغرنج‌ترین معضلات جامعه خودمانی مازندران است. به‌خصوص در عصر رسانه‌های دیجیتال؛ و این معضل در سایر شئون اجتماعی مازندران هم دیده می‌شود.

 و چون هر جزیره سیاسی در مازندران برای خودش یک گالیور دارد؛ این گالیورها هر بار در دوران انتخابات برای خودشان کیاوبیایی پیدا می‌کنند؛ و روابط خودمانی و سیاست خودمانی در دوران انتخابات در مازندران شدت و حدت بیشتری می‌گیرد؛ آن‌گونه که کاندیداها برای جلب آرا حاضر هستند با هر گالیوری از هر جناحی بنشینند؛ و متأسفانه بسیاری از نخبگان سیاسی و فکری هم بدون در نظر گرفتن حداقل‌های خطوط فکری خود، حاضر هستند با هر کاندیدایی که شانس بیشتری دارد یا منافع مادی و آنی ایشان را تأمین می‌کند روابط شخصی و خودمانی برقرار کنند. بدون آن‌که در نظر بگیرند نتیجه و مضرات و خطرات آنی و درازمدت چنین حمایت‌های خودمانی و عمدتاً ناشی از روابط خانوادگی، یا جغرافیایی و منطقه‌ای چه می‌تواند باشد.

 و نماینده‌ای که با روابط خودمانی انتخاب می‌شود؛ پس از پیروزی و به دلیل آن‌که نمی‌تواند خواسته‌های حامیان خودمانی خود را که از گروه‌های غیرهمسو با وی بوده‌اند برآورده سازد؛ از همان ابتدای کار به فکر این است که چهار سال بعد را با چه کسانی می‌بایست خودمانی بشود.

 حتی یکی از دلایلی که نمایندگان ما در مجلس شورا نمی‌توانند آن‌گونه که بایسته و شایسته است مدافع و نماینده منافع شهر و استان باشند همین خصلت خودمانی بودن و انتخاب‌های خودمانی و آرای خودمانی ایشان است. بیشتر نمایندگان بنا بر همان ویژگی روان‌شناختی و تربیت در فرهنگ عمومی جامعه خودمانی مازندران، در مجلس هم با سایر نمایندگان و کارگزاران نظام، روابط خودمانی دارند؛ که این روابط خودمانی بیش از آن‌که به سود مازندران باشد به سود سایر مناطق کشور است. خودمانی شدن خوب است؛ اما زیاده از حد که بگذرد شرش بیشتر است.

 

مسعود طبری

مازندران فرهنگ خودمانی کوتوله های سیاسی انتخابات مجلس یازدهم کاندیدا