برگزیده ها
رویکرد تخریبی آفت فعالیت سیاست‌ورزی

مازندمجلس: رسانه‌ها و فعالان سیاسی بارها درباره رویکرد تخریبی احزاب و جریان‌های سیاسی در فضای کشور هشدار داده‌اند اما نه تنها این رویکرد کاهش پیدا نکرده است بلکه هرچه ما به انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم فضای تخریبی نسبت به رقبا شدت بیشتری می‌گیرد.

مازندمجلس: غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه و فعال سیاسی معتقد است: نبود احزاب سیاسی کارآمد و درواقع عدم سیاست‌ورزی درست، زمینه چنین رویکردی را در کشور فراهم کرده است. او این فضا را آفت فعالیت سیاسی می‌داند و می‌گوید که ادامه این روند فرهنگ جامعه را به جای سیاست‌ورزی درست به سمت تخریب همدیگر سوق می‌دهد که ادامه آن چیزی نیست جز ناامیدی مردم از احزاب و در ادامه فعالیت سیاسی. او اشاره می‌کند که یکی از دلایل اصلی کاهش مشارکت سیاسی توسط مردم، وجود چنین رفتارهایی از سوی احزاب و نخبگان سیاسی به جای اثبات خود است.

غلامرضا ظریفیان‌ می‌گوید: این مسئله ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن به فرهنگ عمومی ما در عرصه سیاسی و بخش دیگر آن به حرفه‌ای نشدن سیاست در جامعه ایران برمی‌گردد چرا که زمانی که سیاست متکی بر احزاب واقعی شکل می‌گیرد، طبیعتا زمانی سیاست‌ورزی حرفه‌ای می‌شود و نقش اصلی را احزابی ایفا می‌کنند که درواقع خودشان را برای فعالیت‌های حزبی تربیت کرده‌ و آموزش داده‌اند. در کنار اینها نیروهای‌شان را متکی بر مناسبات حرفه‌ای آموزش داده‌اند. بنابراین در سیاست‌ورزی حرفه‌ای ما با اخلاق سیاست‌ورزی حرفه‌ای هم روبه‌رو می‌شویم. در همین رابطه اگر احزاب سیاسی از اخلاق حرفه‌ای عدول کنند یا با مشکلی روبه‌رو شوند، چون کار حرفه‌ای است در حافظه جامعه؛ جامعه‌ای که تربیت شده است تا کنش سیاسی را از طریق احزاب حرفه‌ای دنبال کند، در آنجا اگر خطایی هم صورت بگیرد ثبت می‌شود و در آنجا به عنوان یک امتیاز و یا پوئن منفی در نظر گرفته می‌شود.

این استاد دانشگاه در ادامه می‌افزاید: با توجه به مباحثی که در بالا اشاره شد، در جامعه ما چون هم سیاست‌ورزی ما حرفه‌ای نشده است و هم احزاب به معنای واقعی نداریم و افراد اساسا متکی بر کنش سیاسی تربیت نمی‌شوند بنابراین می‌بینیم که هر فردی به خودش اجازه می‌دهد وارد عرصه سیاست شود. در ادامه این فرد بدون تکیه بر یک کنش حرفه‌ای سیاسی برای مثال به عنوان وزیر انتخاب می‌شود و یا او را در یک موقعیت سیاسی قرار می‌دهند.

وی می‌گوید: این فرد به دلیل اینکه مسیر اصلی سیاست‌ورزی را طی نکرده است و آموزش لازم را ندیده است، در عین حال سیاست‌ورزان مورد پایش جدی قرار نمی‌گیرند بنابراین طبیعی است که در عرصه سیاست‌ورزی برای اثبات خودمان به جای تکیه بر تونایی‌ها و حافظه تاریخی جامعه و همچنین به جای تکیه بر کارنامه حرفه‌ای خودمان به این سمت حرکت می‌کنیم که برای اثبات خود رقیب‌مان را تخریب کنیم و این آفت جامعه و فضای سیاسی یک کشور است.

ظریفیان خاطرنشان می‌کند: البته در سیاست‌ورزی حرفه‌ای نقد رقیب وجود دارد ولی این نقد متکی بر عملکرد ثبت شده و درواقع پایش شده رقیب است. یعنی آن حزب مورد انتقاد به شکل حرفه‌ای یکسری وعده‌هایی را داده است اما نتوانسته است که به بخشی از آن وعده‌های خود عمل کند. در ادامه آن بخش مورد نقد و پایش توسط رقیب قرار می‌گیرد و در عین حال جامعه نیز دچار سردرگمی نمی‌شود و همچنین دچار بی‌اخلاقی سیاسی هم نمی‌شود.

این فعال سیاسی با اشاره به آسیب‌های چنین رویکردی توسط جریان‌های سیاسی در فضای جامعه می‌گوید: زمانی که در یک فضای سیاسی پایش و ارزیابی حرفه‌ای صورت نمی‌گیرد، بر این اساس حافظه تاریخی هم ضعیف است، طبیعتا جامعه برای انتخاب درست در ابهام قرار می‌گیرد. بنابراین افراد به جای اینکه کارنامه حزب خودشان را ارائه کنند درواقع در تخریب رقیب خود کوشش می‌کنند. در چنین وضعیتی جامعه دچار سردرگمی می‌شود که آیا این ادعاها درست است یا نه؟ بنابراین انتخاب درست خود را از دست می‌دهد. در درجه دوم، به دلیل اینکه افرادی که دست به چنین تخریبی می‌زنند نهایتا افراد شاخصی در جامعه هستند و به معنایی می‌شود گفت سلبریتی سیاسی محسوب می‌شوند، طبیعتا نوع رفتار و کنش و حتی رفتار آنها بر روی فرهنگ عمومی جامعه تاثرگذار خواهد بود. اگر جامعه از سیاستمداران خود فقط نفی و تخریب بشنود مشخص است که روی فرهنگ عمومی آن جامعه تاثیرگذار خواهد بود.

او ادامه می‌دهد: در درجه سوم، زمانی که جامعه احساس می‌کند اخلاق سیاسی ضعیف شده است و رقبا همدیگر را با عبارات و گذاره‌های غیراخلاقی از میدان خارج می‌کنند، طبیعتا در سیاست‌ورزی و حضور مردم در مشارکت سیاسی تاثیرگذار خواهد بود و درواقع چنین رفتارهایی میزان مشارکت مردمی را در عرصه سیاسی کاهش می‌دهد. ما می‌بینیم که این امر در حال حاضر در فضای سیاسی کشور ما کاملا مشهود است یعنی هم تخریب رقیب توسط احزاب سیاسی انجام می‌شود و هم مردم به دلیل چنین رویکردی از جریان‌های سیاسی ناامید شده‌اند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه چنین رفتارهایی متاسفانه در بخشی از جامعه عادت شده است، می‌گوید: متاسفانه در بخشی از جامعه و فرهنگ سیاسی، مشاهده می‌کنیم که به این نوع از رویکرد عادت کرده است و حتی در گروه‌های سیاسی ما می‌بینیم که به سمت خوداصلاحی حرکت نمی‌کنند. درواقع بخشی از جامعه ما در همین هیجانات و نفی و اثبات‌ها که متاسفانه در فضای مجازی هم به راحتی امکان آن فراهم شده است، در همین فضا استنشاق می‌کنند. بنابراین بخشی از جامعه به همین فضا و رویکرد تخریبی عادت کرده است، اما واقعیت این است که در درازمدت جامعه به سمت نوعی دلسردی و ناامید شدن از سیاست‌ورزانی است که بیش از آنکه خودشان را اثبات کنند دیگران را نفی می‌کنند و نوعی فضای ناامیدی در جامعه فراهم می‌شود. بنابراین ادامه چنین روندی در درازمدت باعث می‌شود که جامعه و سیاست‌ورزی آسیب جدی ببیند و حتی مشارکت سیاسی کاهش پیدا کند.

رویکرد تخریبی احزاب و جریان‌های سیاسی غلامرضا ظریفیان فرهنگ عمومی