اختصاصی مازندمجلس: بیش از نه ماه از زمامداری احمد حسین زادگان بهعنوان بیست و سومین استاندار مازندران میگذرد. استانداری بهغایت سیاسی که برای پیشبرد مقاصد و برنامههایش تنها ابزارش عنصر سیاسی است. او البته دانشآموخته علوم سیاسی است.
اگرچه تا قبل از رسیدن به اولین پله زمامداری سیاسیاش در شهرستان نوشهر بهعنوان فرماندار دولت اول اصلاحات دریک مجموعه اجتماعی فعالیت میکرد و جامعه هدف او گروههای آسیبدیده و اقشار نیازمند اجتماعی بودند اما او بهواسطه ارتباط با کانونهای قدرت و اعیان سیاسی به یک فعال سیاسی هوشمند و با برنامه تبدیل شد تا اینکه پس از ناکامی در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی که در لیست موردحمایت جبهه دوم خرداد نگرفت، راهی دیار نوشهر شد و در حلقه انوشیروان محسنی بندپی قرار گرفت. حسین زادگان در آستانه انتخابات مجلس هفتم نیز با چراغ سبز زندهیاد سید مسیح سلیم بهرامی و حسین روزبهی (نمایندگان دوره ششم مرکز استان) بهعنوان فرماندار ساری منصوب و جایگزین علی اسدی زغال چالی شد که به فرمانداری تنکابن کوچ کرد.
احمد حسین زادگان که اصالت شهری دارد دوستانش حاج مجید و خودمانیها مجید میخوانند. او در اردوگاه و جبهه خط امام و طیف چپ دیروز و اصلاحطلبان امروز قرارداد که زمانی با علیاصغر یوسف نژاد نماینده دوره پنجم مردم ساری همکاری میکرد. او پس از انشعاب جریان راست مدرن از راست سنتی و شکلگیری کارگزاران سازندگی در زمره سمپاتی ها و حامیان این تشکل راستگرا قرار گرفت و از جریان چپ قدیم فاصله گرفت و مشی اعتدالی و میانهروی پیشه کرد هرچند دوستانش او را تکنوکرات وعملگرا میدانند.
حسین زادگان علاوه بر سیاست پیشگی دستی در ورزش داشت و در مقام مدیرعامل در ورزش بومی مازندران یعنی کُشتی قدرت گرفت. استاندار بیست و سوم مازندران در دوران اصلاحات صاحب رسانهای به نام قارن نیز شد که به باورش حیات نباتی دارد. حاج مجید برای انتخابات مجلس دوره هشتم به همراه یار نزدیکش اسفندیارعشوری سوادکوهی کاندیدا شد اما شورای نگهبان صلاحیت او و دیگر همپیمان سیاسیاش را تائید نکرد. در آن زمان منصور علی (محسن) زارعی کیاپی فرماندار بود. شاید شکلگیری تقابل مجید با جبهه تندرو اصولگرایان ساری زمانی شکل گرفت که رد صلاحیت او توسط فرماندار احمدینژاد به او ابلاغ شد. بهاینترتیب حسین زادگان برای ماندگاری در ساخت قدرت احتیاط بیشتری کرد و آخرین فرماندار دولت اصلاحات مازندران بود که برکنارش کردند اما با حکم ابوطالب شفقت بهعنوان مشاور استانداردولت اول احمدینژاد منصوب شد.
حسین زادگان پس از تحولات سال 88 از صحنه سیاست کناره رفت و راهی کلاسهای درس دانشگاهی شد. او درروی کار آمدن دولت روحانی رهبری تشکیلات ستادهای مردمی را به عهده گرفت و پس از پیروزی روحانی امیدواریاش دوچندان شد و توانست با توسعهی ارتباطات به ارکان قدرت در بدنه دستگاههای اجرایی دولت راه یابد و با حکم علی ربیعی به ریاست فدراسیون ورزشهای کارگری منصوب شود.
ربیع فلاح جلودار استاندار که شد و علیرضا یونسی رستمی معاون سیاسی، فشارها برای برکناری جواد واحدی فرماندار بازماندهی دولت نهم و دهم دوچندان شد، ناگهان با توصیه و حمایت حلقه حامیان اصلاحی و اعتدالی دولت در تهران و چراغ سبز کانونهای قدرت معنوی شهرستان، حسین زادگان به جایگاه قبلیاش بهعنوان فرماندار دولت تدبیر و امید بازگشت. او طی این مدت از زمامداری فرمانداری بسیار بااحتیاط و دوراندیشی عمل کرد. حاج مجید نقشه راهی را برای خودش طراحی نمود و ساکت و نظارهگر اما مقاومت خاموش داشت.
او در مقابل جبهه عملگرایان جدید (حلقه سیزده رجب ساری) قرار گرفت و اوج این تقابل در انتخابات شورای شهر دوره پنجم ساری شکل گرفت که در مقام فرماندار و رئیس هیئت اجرایی و جلب روی و نظر هیئت نظارت، صحت انتخابات شورای شهر ساری را باطل کرد که بازتاب فرامرزی پیدا کرد اما بانفوذ سرگروه عملگرایان در هیئت مرکزی نظارت، حکم بدوی حاج مجید را نقض و انتخابات را تائید کرد.
با رفتن ربیع فلاح و انتصاب محمد اسلامی (حلقه نزدیک به محمود واعظی) حسین زادگان بهعنوان معاون سیاسی استانداری مازندران منصوب شد. حالا او یک گام با استانداری فاصله داشت. پس از ورود اسلامی به کابینه دوم حسن روحانی، حسین زادگان مدتی سرپرست شد و با اجماع نمایندگان ادوار و استانداران ادوار و گروههای سیاسی و اجتماعی و مطالبه گری استاندار بومی، او هفتم آذر 97 سرانجام سکان استانداری مازندران را در دست گرفت که البته مطالبات و انتظارات جامعه و نخبگان از او نیز بالا گرفت.
در شرایطی که مشکلات اقتصادی و شکافهای اجتماعی مردم را از مطالبات سیاسی دور کرد اما حامیان دولت از او انتظار ویژهای داشتند. حالا حاج مجید بیشتر پیچیدهتر و محتاط تر شد. او شعار اعتدال سیاسی را برگزید. شعاری که کمتر استاندار با پیشینه سیاسی اصلاحطلبی وارد این فضای گفتمانی شد. انتصابات او در هماهنگی با نمایندگان، ائمه جمعه و برخی از کانونهای قدرت اتصال پیدا کرد. او حتی احکامی را صادر کرد که برای یاوران اصلاحی او سخت بود. از ماجرای تن دادن به بخشداری یکی از فعالین ستاد احمدینژاد تا صدور حکم مشاوره برای مدیران دولت احمدینژاد و استفاده از عناصر با صبغهی اجتماعی و غیرسیاسی در دفتر کارش بهعنوان حلقه مشاوران و سفارش راستگرایان برای قرار گرفتن در مناصب و مصادر اجرایی.
حسین زادگان چند صباحی به خاطر این انتصابات موردحمله شدید رسانهها و فعالین سیاسی حامی دولت قرار گرفت اما از کنارش رد شد. اوج انتقاد از حسین زادگان به خاطر برکناری و جابجایی تنی چند از فرمانداران اصلاحطلب و بهکارگیریها نیروهای منسوب به قالیباف و احمدینژاد و رئیسی در بدنه استانداری، فرمانداری و برخی از دانشگاهها و دستگاههای فرهنگی استان بود.
انتخابات دوم اسفند 98 نزدیک است و شاید حسین زادگان نیمنگاهی به انتخابات دوره دوازدهم داشته باشد و درصدد یارگیری و ترمیم شکافها باشد اما به نظر میرسد حمایت سابق بدنه اصلاحطلب را دیگر ندارد. او در کنارش یک معاون سیاسی دارد که محتاط، پیچیده و محافظهکار است و در همگرایی و همراهی کامل با مقام مافوق قرارداد. کارنامه سیاسی حسین زادگان مملو از خوف و رجاست و او میخواهد ماندگاری در قدرت را حفظ کند تا به فرداهای بهتری بیندیشد. او مرارتهای کمی در عرصه سیاست مازندران ندارد و امیدوار است که با حفظ برخی از نمایندگان حامیاش بتواند کرسی استانداری را حفظ کند.
اینک او در میانهی اصلاحطلبی و اصولگرایی قرارگرفته است و مستحضر به حمایت بزرگان و قدیمیهای اصلاحطلب درصدد جلب نظر و همراه کردن جبهه اصولگرایان است. اما او باید بداند که جریان سوم و تحولخواه و جوانان بهراحتی به این سیاست ورزی اعتقادی و اعتنایی ندارند و شفافیت و مرزبندی بیشتری را میخواهند.
احسان سراج تبار