برگزیده ها
 نهادهای انتصابی موازی، نهادهای انتخابی را از خاصیت انداخته است

قائم مقام حزب همبستگی گفت: ایجاد نهادهای انتصابی موازی و متعدد در کشور عملا نهادهای انتخابی را از خاصیت اصلی خود انداخته است.

مازندمجلس: محمد سالاری در ششمین کنگره حزب همبستگی ایران اسلامی با بیان اینکه دوست داشتیم کنگره سراسری حزب را در زمانی برگزار کنیم که حال کشور و مردم بهتر از این باشد، اظهار کرد: آنچنانکه می دانید در روزهایی به سر می‌بریم که سایه سنگین غم و ناامیدی بر فضای جامعه مستولی است، شاید چنین شرایطی چندان زمان مناسبی برای کار سیاسی حزبی به ویژه برای اصلاح‌طلبان نباشد، چراکه بسیاری از انتظارات مردم از نهادهای انتخابی که برخی از نیروهای اصلاح‌طلب هم در آن حضور دارند به دلایل مختلف که مهمترین آنها تضعیف تعمدی نهادهای انتخابی توسط نهادهای غیرانتخابی است، برآورده نشده است.

وی ادامه داد: برجام که مهمترین دستاورد دولت آقای روحانی محسوب می‌شد به خاطر کارشکنی‌های جناح اقتدارگرا و البته عهدشکنی آمریکا بی‌اثر شده و تحریم‌های سنگین دوباره مجاری تنفس اقتصاد ایران را بند آورده‌اند. رشد اقتصادی کشور منفی است و پیش‌بینی‌های سازمان‌های بین‌المللی از رشد سال‌های آینده نیز یا منفی یا نزدیک به صفر است. در حالیکه بحران بیکاری، تورم، محدودیت منابع ارزی، متوقف شدن واردات سرمایه و فن‌آوری، رکود بازار، بحران صندوق‌های بازنشستگی، کسری بودجه دولت، پروژه‌های نیمه‌تمام عمرانی، حاشیه‌نشینی و ده‌ها مشکل و معضل و بحران دیگر وضعیت داخلی را شکننده کرده و تاب‌آوری اجتماع را پایین آورده است. سرمایه اجتماعی حاکمان و امید به تغییر از طریق مسیرهای معمول سیاست‌ورزی به شدت افت کرده است.

این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان کرد: وظیفه فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تزریق امید به کالبد خسته اجتماع است. تن جامعه از زخم فقر، تبعیض و اختناق مجروح و خون‌آلود است. در چنین شرایط ناامیدکننده‌ای که رنجش و ریزش زیادی در بدنه اصلاح‌طلبان به وجود آمده علم اصلاح‌طلبی و کار حزبی را برافراشتن کار سختی است. شعله ضعیف امید را همچنان در دل خود و دیگران، نگه داشتن کار سخت و دشواری است. اما اتفاقا در همین زمانه‌های عسرت است که اگر صبور و امیدوار و سخت‌کوش باشیم دستاوردهای بزرگ را به چنگ خواهیم آورد. در همین زمانه ناامیدی است که وظیفه ما به عنوان فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تزریق امید به کالبد خسته اجتماع است. اما چگونه می‌توان این بارقه امید را از دل این‌همه تاریکی پیدا کرد و آن را بازتاب داد؟

سالاری با بیان اینکه اگر نتوانیم شناختی واقع بینانه از شرایط و امکانات موجود به دست بیاوریم یا به دام خوش‌بینی ساده‌لوحانه و خودفریبی می‌افتیم یا به دام یأس و بی‌عملی، اظهار داشت: از همین رو است که اتفاقا چنین دور هم جمع‌شدن‌هایی که همراه با گفت‌وگو و اندیشه‌ورزی و البته هم‌افزایی و دلگرمی باشد ضرورت پیدا می‌کند. از این زوایه دید، برگزاری کنگره احزاب در این زمان ضروری‌ترین کار است. هدف این کنگره در چنین برهه خطیری باید این باشد که اندیشه‌هایمان را باهم تبادل کنیم تا برای برون رفت از وضع موجود راهکاری بیابیم و با نیرویی که از دیدار یکدیگر می‌گیریم به سمت عمل به راهکارها حرکت کنیم.


عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصریح کرد: واقعیت امروز کشور ما این است که دولت قانونی مستقر به دنبال پاره‌ای از بی‌تدبیری‌ها و البته عمدتا به دلیل رقابت ناسالم دولت پنهان و شکاف‌های سیاسی با دیگر ارکان نظام به استیصال رسیده است. وضعیت اقتصادی مملکت به دنبال دهه‌ها ناکارآمدی ساختاری و عقب‌ماندگی از قافله توسعه جهانی در شرایط وخیمی به سر می‌برد و چشم‌انداز آینده آن نیز تیره و تار است. اقشار مستضعف و به حاشیه‌رانده شده اکنون صدای خرد شدن استخوان‌های خود را زیر بار گرانی و بیکاری می‌شنوند و دره‌های عمیق میان خود و اندک طبقه برخوردار را به چشم می‌بینند. مردمی که علاوه بر درد فقر زخم توهین به کرامت انسانی‌شان را نیز باید تحمل کنند. کرامتی که با نامحرم‌انگاشته شدن توسط تمامیت‌خواهان، غافل‌گیر شدن با تصمیمات معیشتی نیمه‌شبی، قطعی سراسری اینترنت، نشنیده شدن صدای اعتراضشان و دخالت‌های سلیقه‌ای در سبک زندگی‌شان خدشه‌دار شده است. همه این‌ها همزمان شده با سنگین‌ترین تحریم‌های بین‌المللی استکبار جهانی و هم پیمانان او و بحران‌ های منطقه ای.

قائم مقام حزب همبستگی گفت: باید اعتراف کنیم که در این ایام با کاهش شدید سرمایه اجتماعی نیروهای سیاسی با سابقه مواجه هستیم. به دنبال وخامت روزافزون معیشت مردم در سال‌های اخیر و انفعال و کم‌خاصیتی نهادهای انتخابی، امید مردم به ایجاد تغییر از طریق صندوق‌های رأی به کمترین میزان در سال‌های بعد از انقلاب رسیده است. ناامیدی مردم از صندوق‌های رأی در درجه اول معلول عملکرد جناح تمامیت خواه در هسته سخت قدرت است که از یک سو با فیلترهای نظارتی تنگ‌نظرانه به نیروهای زبده سیاسی اجازه ورود به حکمرانی و تصمیم‌گیری را نمی‌دهد و از سوی دیگر با ایجاد نهادهای انتصابی موازی و متعدد در کشور عملا نهادهای انتخابی را از خاصیت اصلی خود انداخته است. کار به جایی رسیده که عده‌ای به این حد از محدودیت هم قانع نیستند و از شورای نگهبان می‌خواهند برای احراز صلاحیت کاندیداها تفتیش عقاید راه بیندازد.

وی ادامه داد: البته باید اذعان کرد که کارنامه ضعیف برخی نیروهای منتسب به اصلاح‌طلبان که در مجلس و دولت مشغول به کار شده‌اند نیز در درجه دوم به سردی تنور انتخابات منجر شده است که البته آن هم معلول عملکرد نهادهای نظارتی است که مانع ورود بسیاری از نیروهای صلاح‌طلب کارآمد به مجلس و دولت شده‌اند.


سالاری با اشاره به اینکه مواضع و عملکرد برخی نیروهای اقتدارطلب این گمان را به ذهن متبادر می‌کند که هدف آن‌ها خشکاندن جمهوریت نظام و حاکم کردن مطلق گفتمان تمامیت خواهانه بر تمامی شؤون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، اظهار داشت: این جریان قلیل اما قدرتمند به خوبی دریافته است که در صورت مشارکت حداکثری و فعال مردم در قدرت، جایی برای آنان و اندیشه‌های واپس‌گرایانه‌شان باقی نمی‌ماند پس عزم خود را جزم کرده است که جمهوریت نظام را آنچنان ضعیف کند که دیگر مجالی برای حضور «اغیار و غیرخودی‌ها» در قدرت ایجاد نشود. به نظر می‌رسد این سناریوی خطرناک اگر عملی شود بدترین نوع براندازی در جمهوری اسلامی رخ داده است و مردم‌سالاری دینی را که محصول چندین دهه مجاهدت‌های بی‌نظیر ملت ایران و خون شهدا و یادگار امام امت و دغدغه مقام معظم رهبری است را از درون استحاله خواهد کرد.

وی تصریح کرد: عده‌ای که به خیال خود از روی دلسوزی برای نظام، می‌خواهند بازار انتخابات را از طریق سخت گیری در تأیید صلاحیت‌ها و فعالیت احزاب و رسانه‌ها و فعالان جامعه مدنی سرد و بی‌رونق کنند، بر سر شاخه نشسته‌اند و بن می‌برند. چراکه اگر جامعه نتواند آزادانه خود را نقد کند و نظرات اصلاحی خود را از طریق فرآیندهای رسمی سیاسی اعمال کند دست به مقاومت‌هایی خارج از حوزه حاکمیت می‌زند که در نتیجه آن نیرویی که می‌توانست با جاری شدن در ساختار سیاسی آن را به پیش ببرد چون سیلی ویرانگر به تخریب ساختار سیاسی خواهد پرداخت.

سالاری افزود: نگاه عمیق به اعتراضات دی‌ ۹۶ و آبان ۹۸ به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهد که چگونه اقشاری از مردم که احساس می‌کردند صدایی در فضای کشور ندارند به خیابان‌ها آمدند تا مگر با فریاد خشم خود اعتراض خود به نابرابری‌ها و ناکارآمدی‌ها را به گوش مسئولان برسانند. در این میان طبیعی است که فرصت برای برخی عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر نیز ایجاد شود که اگر شیوه‌های معمول و مرسوم در دموکراسی‌های جهان برای تشکل، تحزب و اعتراض مدنی در کشور به درستی کار می‌کرد هر از چندگاهی شاهد انفجار خشم توده‌های بی صدای جامعه و به تبع آن ماهیگیری معاندان از آن نمی‌بودیم. نکته حسرت‌برانگیز اینکه تمام این راهکارهای دموکراتیک و مدنی در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده است اما اعمال سلیقه اقلیتی در حاکمیت آنچنان تفسیر و اجرای سخت‌گیرانه‌ای از اصول مترقی قانون اساسی ارائه داده که راه را بر هرگونه سازماندهی جامعه مدنی و اعتراض مسالمت‌آمیز بسته است.

قائم مقام حزب همبستگی بیان کرد: در چنین شرایطی وظیفه فعالان اصلاح‌طلب به عنوان جریان سیاسی درون نظام این است که نارضایتی عمیق و گسترده مردم به خصوص اقشار مستضعف و میانه جامعه را بازتاب دهند و به تصمیم گیران و مسئولان هشدار دهند که هرچه زودتر صدای اعتراضات را بشنوند و عوامل ساختاری‌ که منجر به شکل‌گیری وضعیت نامطلوب فعلی شده‌اند را تغییر دهند. عوامل ساختاری که در اقتصاد موجب اختلاف طبقاتی، ایجاد رانت و فساد، بیکاری و تورم بالا، رشد فعالیت‌های سوداگرانه و رکود فعالیت‌های مولد و صنعتی شده است. در اجتماع و فرهنگ نیز برخورد با آزادی‌های مدنی و حق انتخاب سبک زندگی و همچنین سانسور در عرصه‌های فرهنگی و هنری موجب شکل‌گیری نارضایتی گسترده طبقه متوسط شده است. بنابراین نسبت دادن اعتراضات مردمی صرفا به گروهک‌های خارج‌نشین و سرویس‌های جاسوسی بیگانه یک تحلیل تقلیل‌گرایانه و غلط از اوضاع است.

وی با بیان اینکه با وجود آنکه تهدیدها در شرایط فعلی زیاد و جدی هستند اما باید فرصت‌های موجود در همین شرایط را نیز شناخت، گفت: از جمله این فرصت‌ها وجود شبکه‌های اجتماعی آنلاین است. این شبکه‌ها فرصت بی‌نظیری را برای اطلاع‌رسانی آزاد و مستقل و نقد بدون سانسور فراهم کرده‌اند که در گذشته کمتر وجود داشت. در گذشته به علت مرجعیتی که صداوسیما در جامعه داشت این رسانه می‌توانست در راستای منافع جناح خاصی از قدرت، افکار عمومی را جهت دهی کند اما امروزه دیگر این مرجعیت به شبکه‌های اجتماعی منتقل شده است. امروز در برهه‌ای از تاریخ انقلاب هستیم که بعد از آزمون و خطاهای بسیار جامعه آگاه‌تر و سیاسی‌تر از گذشته شده است و مردم نتیجه برخی شعارها و سیاست‌ها را به خوبی لمس کرده‌اند. بنابراین قدرت تشخیص و انتخاب بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند و عیار جناح‌ها و افراد سیاسی دستشان آمده است.

سالاری خاطرمان کرد: بنابراین اگر اصلاح‌طلبی را منحصر در انتخابات ندانیم و آن را یک گفتمان بدانیم که باید آن را از طریق فعالیت در جامعه مدنی عمق و گسترش داد، بایداز فرصت‌های موجود در فضای مجازی به منظور تولید و نشر اندیشه اصلاح‌طلبی، بازسازی بدنه مردمی و تولید قدرت از کف جامعه استفاده نمود. در مجموع می‌توان چنین گفت که با وجود بد بودن شرایط عینی و مادی جامعه، شرایط ذهنی مردم گشوده‌تر، بیدارتر و مشتاق‌تر از هر زمانی برای اصلاحات واقعی است. این فرصتی است که اصلاح‌طلبان باید قدر بدانند و خود را برای پاسخگویی به این ندای تغییرخواهی آماده کنند. لذا باید علیرغم همه موانعی که بر سر راه اصلاح‌طلبان ایجاد کرده‌اند با تمام قوا در انتخابات مجلس شرکت کرد زیرا ما اعتقاد داریم نابسامانی‌های موجود جز از طریق اصلاح دموکراتیک در چارچوب نظام و قانون اساسی و انتخابات ممکن نیست.


سالاری در پایان تأکید کرد: راه نجات کشور بازگشت به قانون اساسی است نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. در پرتو قانون اساسی و با برگزاری انتخاباتی آزاد و رقابتی روح جدیدی به کالبد نظام دمیده می‌شود و توطئه بدخواهان ایران اسلامی در داخل و خارج کشور خنثی خواهد شد و امنیت ملی به معنای حقیقی آن تضمین می‌گردد. بازسازی اعتماد عمومی و افق‌گشایی در جامعه که لازمه اصلاح امور است نیازمند گرفتن تصمیمات سخت در همه عرصه‌های حکمرانی است که امیدواریم قبل از آنکه دیر شود گرفته شوند.

قائم-مقام-حزب-همبستگی انتصابی-موازی مازندمجلس