اختصاصی مازندمجلس: با توجه به احتمال مشارکت پایینتر مردم در انتخابات و کاهش محبوبیت اجتماعی و لطمه خوردن سالها اعتماد مردم به چهرههای سیاسی و نمایندگانی که کارکرد مجلس را تنزل دادهاند و یا به اعتماد مردم به آنها بیاعتنایی کرده اند همچنین عملکرد ضعیف دولت و بروز مشکلات متعدد معیشتی اینک تنها آورده شخصی کاندیدا از سرمایه اجتماعی و اعتبار شخصی خود بیشترین عامل و تعیینکنندهترین شاخص در اقبال مردم به نامزدها خواهد بود.
از این حیث بسیاری از شهروندانی که دوم اسفند پای صندوق رای میآیند بیش از آنکه فعل انتخاب کردن و تبلیغات نامزدها برایشان اولویت داشته باشد به خاطر شخص کاندیدا متبوع خویش پای صندوق رای خواهند آمد جمله ای که برخی از شهروندان به شکل کاملا صریح و شفاف به کاندیدای مورد علاقه خود میگویند اینکه؛ "قصد شرکت در انتخابات را نداشتم اما به خاطر شما در انتخابات شرکت میکنم و به شما رای میدهم" گویا دیگر احزاب سیاسی و افرادی که سابقه نمایندگی داشتهاند در نزد مردم خاطری ندارند.
اینک نامزدهای انتخابات باید به کارنامه و سوابق مدیریت خود بنگرند که چه خدمت عامالمنفعهای برای مردم انجام داده و چه اعتبار اجتماعی برای خود جذب نمودهاند و هرآنچه که از این حیث در چنته دارند را به میدان بیاورند.
اوضاع اما برای افرادی که با رای منفی فعال مواجهاند، دشوارتر است. کسانی که دیکته نوشته شده سیاسی و مدیریتی دارند و بسیاری از شهروندان نه تنها از آنها روی گردان شدهاند بلکه نسبت به عدم موفقیت او در انتخابات همچون یک ستاد تبلیغاتی فعال گشته و حتی بیش از حامیان این نامزدها فعالیت مینمایند به نحوی که اگر آرای منفی برخی از نامزدها را شمارش کنید از ارای خنثی و مثبت آنها بیشتر است.
رقابت انتخابات مجلس یازدهم مخصوصا در مرکز استان بیش از آنکه متاثر از ستادهای نامزدها باشد متاثر از شخص کاندیدا خواهد بود و عملا جنگ تن تن میباشد.