اختصاصی مازندمجلس: اشاره: معین رضایی کلانتری در پنجمین دوره انتخابات شورای شهر، با کسب بیشترین رأی بهعنوان نفر اول انتخاب شد. او جوانترین عضو شورای شهر کیاسر است. کیاسر بهعنوان تنها شهر بخش چهاردانگه حواشی بسیاری را از سر گذرانده است. این شهر طی دو سال اخیر سه شهردار به خود دیده. شهردار سوم چند ماهی هست که نتوانسته استعلامات لازم برای نشستن بر کرسی شهرداری را به دست بیاورد. رضایی کلانتری ضمن پاسخگویی به سؤالات خبرنگار مازندمجلس پیرامون کیاسر، شورای شهر کیاسر و همینطور چهاردانگه نکات مهمی را در خصوص معضلات این مناطق مطرح کرد. متن این گفتوگو در ادامه میآید:
چرا شورای شهر کیاسر پرحاشیه است؟
به عقیده من به دلیل اینکه اکثر اعضای شورای جدید، بیش از آنکه چهرههایی اجتماعی باشند، سیاسی هستند. وقتی به شورای دورهی گذشته نگاه میکنیم میبینیم صد درصد اعضای شورا اجتماعی بودند و این دوره عموماً شاهد حضور چهرههای سیاسی هستیم. این امر باعث شد بین اعضای شورا و چهرههای اجتماعی و سیاسی شکاف ایجاد شود. شورا بیشتر یکنهاد اجتماعی است تا یکنهاد سیاسی. من عامل اصلی حاشیههای شورا را حضور همین نیروهای سیاسی میدانم.
جو حاکم بر جلسات شورای شهر کیاسر را چگونه ارزیابی میکنید؟
دورهی جاری متأسفانه جلسات مفیدی ندارد. عموماً جلسات شورای ما خروجی ندارد. اصلاً مسائل شهر بررسی نمیشود و نهایتاً نامههای دستگاهها و شهروندان بررسی میشود که به نظر من ریشهای نیستند و صرفاً موارد جاری شهر هستند. متأسفانه تصمیمات بیرون از جلسه شورا گرفته میشود و جلسات بسته هستند. بهطورکلی ادبیات حاکم بر جلسات شورا تهاجمی و پرحاشیه است.
تصویر ذهنی مردم کیاسر از شورای کیاسر چیست؟
شکاف عمیق میان دو طیف اعضا مهمترین تصویری است که مردم از دورهی پنجم شورای شهر کیاسر دارند.
طی ماههای اخیر یک سری فعالیتهای فرهنگی در شهر کیاسر شکلگرفته است. بیشتر در مورد آن توضیح میدهید؟
گروهها و انجمنهایی در زمینههای مختلف در حال شکلگیری هستند. چند جلسه در حوزهی شعر تجربه کردیم که برای حضار و شهروندان دلنشین بود. در زمینههای دیگر چون تئاتر، نقاشی و ... هم قرار است گروههایی شکل گیرد. خود من بیشتر در این فضاها مستمع هستم. شکلگیری این انجمنها هم دغدغهی چندین و چندساله دوستان حوزهی فرهنگی شهر بوده و من هم بهعنوان شهروند هر کمکی که از دستم بربیاید دریغ نخواهم کرد. احساس میکنم مشکل کیاسر و سایر شهرهای کوچک بیشتر نرمافزاری است تا سختافزاری. یعنی مشکل اصلی پل، آسفالت و مسائلی ازایندست نیست. مشکل ما حوزهی فرهنگ است. با یک برنامهریزی بلند و سرمایهگذاری در حوزهی فرهنگ میتوانیم امیدوار باشیم که مشکلات سختافزاری شهر نیز برطرف شود.
نظر شما در مورد مهاجرت از کیاسر چیست؟
در مورد مهاجرت آمار رسمی و دقیقی وجود ندارد. هر 5 سال توسط مرکز آمار سرشماری انجام میشود اما خروجی آن دقیق نیست و شاهد این هستیم که درصد قابلتوجهی از جمعیت کیاسر کم میشود و این معضل عموماً وابسته به مسائل و مشکلات اقتصادی است. عدم وجود بستر مناسب برای اشتغالزایی در کیاسر، نبود برنامهی مناسب برای کشاورزی و دامپروری و ... تنها بخشی از دلایل مهاجرت است. دولت هیچ برنامهریزی خاصی در این زمینه ندارد. میتوان گفت بهجز کارخانهی سیمان و چند کارگاه کوچک، ازنظر صنعتی اتفاق ویژهای در منطقه رخ نمیدهد.
نقش نمایندههای مجلس در حل مشکلات منطقه چیست؟
عملکرد دو نمایندهی دوره جاری مجلس در چهاردانگه باهم متفاوت بود. مجموعاً موضوع چهاردانگه در سطح استان مغفول مانده است. از انتخاب مدیران مستقر در چهاردانگه تا خدماتی که نمایندگان در مورد کاستیهای مردم چهاردانگه میتوانستند ارائه کنند. سرمایهگذارانی که این نمایندهها میتوانستند به منطقه معرفی کنند. با احترامی که برای مدیران چهاردانگه قائل هستم اما باید اشارهکنم که شایستگی مردم چهاردانگه بیش از مدیرانی است که در حال حاضر در منطقه فعالیت میکنند. به مدیران متخصصتر و کارآمدتری نیاز داریم.
چند درصد از مدیران در سطوح مختلف چهاردانگه ساکن این منطقه هستند؟
کمتر از 10 درصد. نقد اصلی من به مدیران ارشد شهرستان و آقای فرماندار این است که چرا این موضوع بررسی نمیشود. علت اینکه مدیران چهاردانگه در چهاردانگه ساکن نیستند چیست؟ برای من مهم است که مدیران چهاردانگه در این منطقه ساکن باشند. مگر میشود خانوادهی رئیس ادارهی برق از برق چهاردانگه استفاده نکند؟ مگر میشود خانوادهی رئیس ادارهی آب چهاردانگه که مسئول سلامت آب آشامیدنی منطقه است، از آن استفاده نکند؟ مگر میشود خانوادهی آقای بخشدار در بخش دیگری ساکن باشند؟ مگر میشود عضو شورای شهر برای شهری تصمیم بگیرد که خانوادهاش در آن حضور نداشته باشند؟ ما در منطقهی چهاردانگه ساکنین تحصیلکرده و توانمندی داریم. حتی مدیرانی را میشناسیم که حاضر هستند در منطقه ساکن باشند و خدمت کنند. اما با سوء مدیریت شاهد اتفاقی هستیم که خروجیاش میشود مدیران غیر ساکن. همین موضوع یکی از عوامل عقبافتادگی چهاردانگه میدانم.
امیدوار هستید که تا اردیبهشت زبالهسوز ساری افتتاح شود و دیگر زباله به چهاردانگه منتقل نشود؟
ما صد درصد امیدواریم. چون ما به قول آقای فرماندار امیدوار هستیم. ایشان به خانوادهی شهید خود در بین مردم چهاردانگه قسمخورده است که اگر اردیبهشت همچنان زباله به چهاردانگه بیاید، از پست مدیریتی خود استعفا میدهد. این کلام برای ما ارزشمند و سند است. شاهد پیگیریهای فرماندار، شورای شهر و شهردار ساری هستیم.
نظرتان در خصوص پروژه جاده ساری کیاسر چیست؟ آیا از آمار جانباختگان این جاده مطلع هستید؟
امروز پس از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی همچنان با مسائل زیرساختی اینچنینی مواجه هستیم. شاید 10 سال قبل مطالبهی مردم چهاردانگه خط ریلی ساری سمنان بود. ما بهروزی دچار شدیم که نهتنها دیگر چنین مطالبهای نداریم، بلکه جادهی ساری _ سمنان ابتدا به ساری _ کیاسر تبدیل شد و امروز نهایت آرزوی ما شده است تکمیل جادهی ساری به تاکام. این عیناً عقبگرد است. نه متأسفانه اطلاع دقیقی از آمار جانباختگان این جاده نداریم. اما میدانیم جزو 10 جادهی خطرناک کشور است. در دیداری که با آقای اسلامی وزیر محترم راه و مسکن و شهرسازی داشتم، قرار بود در حین تکمیل جاده ساری به تاکام، مراحل اولیه تاکام به کیاسر آغاز شود که متأسفانه باسیل سال اخیر، وزارت بر بازسازی راههای آسیبدیده سطح کشور تمرکز کرد. اما تعبیه تابلوهای راهنمایی و رانندگی، خطوط، روشنایی و آینههای سرپیچها آنقدر هزینه بر دوش دولت وارد نمیکند، اما همین خواستههای ابتدایی هم اجابت نمیشود. رانشهای اخیر جاده هم که ترمیم نشده و برخی از نقاط تنها یک خودرو امکان تردد دارد که در طول شب و در صورت ناآشنا بودن میتواند خسارات غیرقابل بازگشتی ایجاد کند. مرگ یک انسان در جاده بسیار دردآور است.
شما در فضای مجازی لغتی به نام «روستاشهر» را مطرح کردید، در این خصوص توضیح دهید
کیاسر روستاست یا شهر؟ اگر شهر است چرا ما قدرت خدماتدهی شهری نداریم. اگر روستاست چرا عوارض شهری از مردم میگیریم. درحالیکه نمیتوانیم خدمات ویژهای به کیاسریها دهیم. کیاسر دو بافت جدید و سنتی دارد. کیاسر در ابتدا هم از جمعیت کافی برای شهر بودن برخوردار نبوده است. حال باید چه کرد؟ قانون برای این موضوع راهکاری مشخص کرده است. میتوان کیاسر را بهعنوان شهری فصلی معرفی کرد. در فصلی که جمعیت بهمنظور کشاورزی یا سایر اتفاقات به سمت کیاسر حرکت میکند، تحت عنوان شهر با قوانین شهری باشد و در فصولی که جمعیت از کیاسر خارج میشود کیاسر با قوانین روستایی اداره شود. در استان مازندران باغ شهر ارطه را میبینیم که بودجههای خوبی از دولت گرفته است. پیشنهاد من واژهای به اسم روستاشهر است. این طرح یعنی ترکیب دو بافت متفاوت در کیاسر به شکل پایلوت در مناطق دیگر اجراشده. با خط فرضی میتوان این دو بافت را جدا کرد. خدمات در این دو بافت هم متفاوت خواهد بود. مطمئناً در بافت سنتی شهر میانگین سنی بالاتر است و خواستهها و نیازهای مردم هم همینطور. میتوان برای بافت سنتی کیاسر، بودجهی متفاوت از دولت دریافت کرد. با همین بودجهها میتوان سروشکل مناسبی به بافت فرسوده داد تا حتی در جذب گردشگر موفق عمل کند.