برگزیده ها
افزایش دو برابری مهاجرت جامعه پزشکی/ سفره درمانی مسئولین با مردم عادی جدا است

تقریبا به پنج قاره دنیا، به جز آفریقا، داریم نیرو صادر می‌کنیم.

مازندمجلس: سخنگوی سازمان نظام پزشکی با اشاره به اینکه میزان مهاجرت جامعه پزشکی نسبت به سال‌های قبل از کرونا تقریبا افزایش دو برابری داشته است، گفت: برای حوزه پزشکی و طبابت در همه دنیا نیاز وجود دارد. یعنی چون حرفه ی گرانی است، تربیت آن گران است و همچنین مورد نیاز هست، خیلی با سایر رشته‌ها فرق می‌کند. بنابراین همه دنیا و مخصوصا کشورهای پیشرفته بخشی از نیروهای سلامت‌شان را دارند از سایر کشورها تأمین می‌کنند؛ و چون نیروهای سلامت ما نیروهای با کیفیتی در دنیا هستند، طبیعتا مقبولیت خاص دارند و از عهده امتحانات لازم بر  می‌آیند و بنابراین نیروهای کیفی ما را خیلی زودتر می‌برند.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با رضا لاری‌پور را در ادامه می‌خوانید:

ما در یک سلسله مصاحبه «ابعاد مختلف مهاجرت در ایران امروز» را بررسی می‌کنیم. چون مسئولیت و حوزه تخصصی شما در خصوص جامعه پزشکی است، این موضوع را از منظر جامعه پزشکی با شما پیگیری می‌کنیم. اولا اگر آماری در خصوص مهاجرت پزشکان و پرستاران دارید، ذکر کنید و دوم ابعاد و دلایل این مهاجرت‌ها را برای ما بفرمایید.

میزان مهاجرت نسبت به سال‌های قبل از کرونا تقریبا افزایش دو برابری داشته است؛ چون در سال‌های کرونا هم کشورها محدودیت ورود داشتند و هم از نظر وسایل حمل و نقل عمومی محدودیت وجود داشته، طبیعتا این مقدار آمار مهاجرت کاهش داشته است. ما نمی‌توانیم آمار قطعی مهاجرت به شما اعلام کنیم و دلیلش این است که ما گواهی عدم سوء پیشینه یا حسن سابقه را به همکاران می‌دهیم و این گواهی تقریبا یکی از آخرین مراحل دریافت مدارک لازم برای رفتن به خارج از کشور است. بنابر این با ضریب  اطمینان صد  درصد نمی‌توان گفت هرکسی گواهی سوء پیشینه یا حسن سابقه دریافت می‌کند، الزاما به خارج از کشور می‌رود.

نکته بعدی و بسیار مهم‌تری که در این زمینه قابل ذکر هست، این است که ما علاوه بر «مهاجرت خارجی» با یک پدیده‌ای به نام «مهاجرت داخلی» روبرو هستیم؛ که به مراتب از مهاجرت خارجی برای ما مهم‌تر و اسم آن «مهاجرت شغلی» است. یعنی ما افرادی داریم که مهاجرت به خارج از کشور می‌کنند و طبیعتا درصد آن در جامعه پزشکی نسبت به درصدهایی که در سایر رشته‌ها مثل مهندسی و دانشگاه‌های برتر ما وجود دارد، خیلی بالا نیست.

یعنی این بخش نگران‌کننده نیست؟

نکته در خصوص درصد خروج جامعه پزشکی از کشور نسبت به ورودی این جامعه است. یعنی مثلا اگر یک ورودی پزشکی 100 نفر است شاید 20 نفر آنها به خارج از کشور می‌روند. اما اگر یک ورودی مهندسی در یک دانشگاه برتر ما مثل دانشگاه شریف یا دانشگاه  تهران 70 نفر است، به یقین می‌شود گفت که بالای 60 نفر از آنها رفته‌اند و شاید هر 70 نفر رفته باشند. پس آمار این موضوع در سایر دانشگاه‌ها، مخصوصا دانشگاه‌های برتر، بسیار بالا است اما این آمار در رشته‌های دانشگاهی حوزه پزشکی ما به مراتب کمتر است.

نکته بعدی و بسیار مهم این هست که برای حوزه پزشکی و طبابت در همه دنیا نیاز وجود دارد. یعنی چون حرفه  یگرانی است، تربیت آن گران است و همچنین مورد نیاز هست، خیلی با سایر رشته‌ها فرق می‌کند. بنابراین، همه دنیا و مخصوصا کشورهای پیشرفته بخشی از نیروهای سلامت‌شان را دارند از سایر کشورها تأمین می‌کنند؛ و چون نیروهای سلامت ما نیروهای با کیفیتی در دنیا هستند، طبیعتا مقبولیت خاص دارند و از عهده امتحانات لازم بر  می‌آیند و بنابراین نیروهای کیفی ما را خیلی زودتر می‌برند. پس جذابیت‌هایی که در خارج از کشور وجود دارد، کیفیت نیروی ایرانی و نیاز کشورهای خارجی سبب شده که نیروی ایرانی به آنجا مهاجرت کند.

تقریبا به پنج قاره دنیا، به جز آفریقا، نیرو صادر می‌کنیم

نکته پر اهمیت دیگر مربوط به این نکته است که فقط پزشکان نیستند که می‌روند؛ یعنی علاوه بر پزشک متخصص، فوق تخصص و پزشکان عمومی، سایر شاغلین حرفه‌های پزشکی نظیر داروساز، ماما، بینایی‌سنج، شنوایی‌سنج، فیزیوتراپ و سایر رشته‌های پزشکی هم الآن در حال مهاجرت به کشورهای خارجی هستند و شاید بخش عمده آن کشورهای حاشیه خلیج فارس، کشورهای آمریکایی مثل کانادا یا کشورهای اروپایی تشکیل می‌دهد و همچنین استرالیا که دارد اضافه می‌شود. یعنی تقریبا به پنج قاره دنیا، به جز آفریقا، داریم نیرو صادر می‌کنیم.

نکته بعدی هم این است که یکی از مهم‌ترین دلایل مهاجرت، مشکلات معیشتی است.

شما دو سال پیش گفته بودید که 30 درصد از پزشکان زیر خط فقر هستند. این آمار درست است؟

اگر بخواهم خیلی واضح و شفاف برای شما این مطلب را روشن کنم، تقریبا 20 هزار نفر هیأت علمی داریم که زیر مجموعه وزارت بهداشت هستند و حقوق کارمندی هیأت علمی دریافت می‌کنند. 15 هزار نفر رزیدنت یا دستیار رشته‌های پزشکی داریم که پزشک عمومی هستند و دوره‌های تخصصی و فوق تخصصی را می‌گذرانند. نزدیک 15 هزار نفر پزشک طرحی داریم که فارغ التحصیل شده‌اند، متعهد به خدمت هستند و در مناطق مختلف از جمله مناطق کمتر برخوردار کشور مشغول گذراندن طرح هستند. از میان جمعیت 90 تا 100 هزار نفری پزشک عمومی، 45 تا 50 هزار نفر پزشک عمومی داریم که اصولا کار پزشک عمومی نمی‌کنند و مابقی دارند کار طبابت پزشک عمومی انجام می‌دهند.

کمتر از یک درصد جامعه پزشکی درآمدهای میلیاردی دارند

اگر این آمار نزدیک به صحت باشد، که هست، 100 هزار نفر از 150 هزار نفر جامعه پزشکی تقریبا درآمدی بین 11 تا 15 میلیون تومان دارند و اینجا کاملا مشخص است که این جماعت زیر خط فقر هستند. تازه ما با یک تقریب نسبی به جای اینکه بگوییم دو سوم زیر خط فقر هستند، گفتیم یک سوم زیر خط فقر هستند. اما مانع این نیست که تقریبا کمتر از یک درصد این جامعه، که عمدتا امکان دریافت‌های خاص را دارند، ممکن است عددی بالغ بر یک میلیارد تومان هم درآمد داشته باشند.

سفره درمانی مسئولین با مردم عادی جدا است

در ماه؟

بله در ماه؛ ولی واقعیت این است که به بهانه یک درصد نمی‌شود 99 درصد بقیه را هم زد. اما چرا این یک درصد در چشم هستند؟ چون بسیاری از افراد، به ویژه مسئولین، سفره درمانی‌شان با سفره درمانی مردم عادی جدا است و بسیاری از افراد هم با تبلیغاتی که در رسانه‌ها و نفس به نفس در خانواده‌ها می‌شود، فکر می‌کنند حتما باید مریض آنها پیش آقای دکتر «الف» یا خانم دکتر «ب» برود. به همین دلیل تعداد افراد مراجعه کننده به آن افراد بالا می‌رود و همین طور ناخودآگاه درآمد آن فرد افزایش پیدا می‌کند.

این امر فقط شامل یک درصد از جامعه پزشکی و شاید هم کمتر است. البته ممکن است بخشی از اینها هم کسانی باشند که دریافت غیر متعارف دارند و دریافت معمولی و مرسوم ندارند و درآمد آنها الزاما از راه سالم به دست نمی‌آید. نکته‌ای که این وسط وجود دارد این است که شما نمی‌توانید به بهانه این یک درصد همه جامعه پزشکی را با این چشم نگاه کنید. ما داریم با این کار افراد سالم جامعه پزشکی را هم زده می‌کنیم؛ که این خودش یکی از علل مهاجرت است.

چیزی به نام «استخدام پزشک» در هیچ نقطه‌ای از کشور نداریم

یعنی وقتی در یک جامعه‌ای هجمه ناروای رسانه‌ای صورت می‌گیرد، افراد آینده خودشان را در معرض خطر می‌بینند و عدم توجه جامعه به خودشان را دلیل مثبتی برای مهاجرت می‌بینند. بسیاری از همکاران بعد از علل معیشتی، اولین و مهم‌ترین چیزی که ذکر کرده‌اند این است که در جامعه کسی تحویل‌شان نمی‌گیرد و اصلا جایگاه مشخصی ندارند. شما مستحضر هستید که تقریبا ما چیزی به نام «استخدام پزشک» در هیچ نقطه‌ای از کشور نداریم و آنچه هست، استخدام‌های محدود درمانی در دانشگاه‌های علوم پزشکی است. یعنی در مناطق محروم هم که امروز به پزشک نیاز داریم، از طریق طرح اجباری این را جبران می‌کنیم. در حالی که ما در سایر مناطق محروم به رشته‌های دیگر هم نیاز داریم و امکانات دیگر از قبیل جاده‌سازی، مخابرات، برق‌کشی و سیم‌کشی نیاز داریم؛ ولی سایر رشته‌ها را به این صورت اجباری برای طرح مناطق محروم ارسال نمی‌کنیم.

نکته بعدی از دلایل مهاجرت، جذابیت‌هایی است که کشورهای خارجی ایجاد کرده‌اند؛ و آن جذابیت‌ها تسهیلات و امکاناتی است که آنها معمولا در نظر می‌گیرند. مثلا اسکانی که به فرد می‌دهند، نوع ویزایی که به او تعلق می‌دهند و نحوه پرداختی که برای او اتفاق می‌افتد. ما در کشور خودمان هم الحمدلله می‌توانیم این کار را انجام بدهیم. به نظر می‌رسد اگر ما بتوانیم برای پزشک جوان‌مان تسهیلاتی نظیر وام‌های کم‌بهره بانکی، اسکان مناسب در شهرهای کمتر برخوردار، امکان ادامه تحصیل با شرایط راحت‌تر، تشکیل خانواده و مسائلی که به هر حال نیازهای کف هرمی یک فرد هست را تأمین کنیم، طبیعتا انگیزه‌های افراد برای ماندگاری در مناطق محروم و خدمت خالصانه و غیر احساس اجباری بیشتر خواهد شد. به نظر من کشور همین الآن آمادگی و توانایی انجام این کار را دارد.

بسیاری از مشکلاتی که مطرح می‌شود اصلا علتش جامعه پزشکی کشور نیست

تبلیغات منفی که اشاره داشتید را رسانه‌ها باید برطرف کنند یا مسئولین باید این کار را انجام بدهند؟ این تبلیغات به چه شکل می‌تواند برطرف شود؟

در روز پزشک که رئیس جمهور سخنران مراسم است، باز هم می‌بینیم رسانه‌ها به تاخت و تاز علیه جامعه پزشکی می‌پردازند. گفتن مطالبی که مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده و مقصرش جامعه پزشکی است، از نظر ما هیچ ایرادی ندارد اما نکته بسیار مهم این است که آیا به طور طبیعی دوستان جای علت و معلول را عوض نکرده‌اند؟ به نظر ما که جای علت و معلول را در خیلی از جاها عوض کرده‌اند. بسیاری از مشکلاتی که مطرح می‌شود اصلا علتش جامعه پزشکی کشور نیست.

پرداخت‌های با تأخیر سبب نارضایتی جامعه پزشکی می‌شود

مثلا نحوه پرداختی که دارد در کشور انجام می‌شود، در بیمه‌ها به دلیل ساختارهای نامناسب بیمه‌ای یا عدم افزایش سرانه در بیمه‌ها، پرداخت به پزشک بعد از 10 تا 15 ماه انجام می‌شود. با توجه به تورمی که در کشور وجود دارد، این پرداخت‌های با تأخیر سبب نارضایتی می‌شود و خیلی واضح هست که ممکن است این نارضایتی به مردم هم انتقال پیدا کند.

مقصر گرانی دارو، داروساز و پزشک نیستند

نکته بعد شرایط دارو در داخل کشور است. مثلا وقتی دارویی گیر نمی‌آید، مقصرش پزشکی نیست که آن دارو را تجویز کرده و یا اگر قیمت دارو به هر دلیلی در داروخانه گران است، مقصرش داروساز و پزشک نیستند. اما متأسفانه مردم همه اینها را با هم جمع می‌بندند و به اسم جامعه پزشکی تمام می‌کنند.

در روز پزشک چند رسانه مطالبی را عنوان می‌کنند که مستقیما اصلا به جامعه پزشکی ارتباطی ندارد و شاید به خاطر کلیک‌خور بیشتر و یا به خاطر اینکه زدن جامعه پزشکی از سایر جوامع بوده و نسبت به مطالبی که گفته شده هیچ واکنشی ندارد، می‌گویند به اینها بگوییم. وگرنه همین الآن اگر در میان معلمان، پلیس‌ها، قضات، وکلا، روحانیت و هر صنف و مجموعه‌ای بگردید، به مراتب شاید خلاف‌های بیشتر از جامعه پزشکی، با توجه به نوع کاری که افراد دارند و میزان اهمیتی که برای کشور دارد، پیدا کنید.

یکی از مهم‌ترین عوامل درمان مناسب «اعتماد بین پزشک و بیمار» است

یکی از مهم‌ترین عوامل درمان مناسب «اعتماد بین پزشک و بیمار» است و این اقدامات فقط اعتماد مردم به جامعه پزشکی را سلب کرده است. البته من باید این طرف قضیه را هم بگویم. از سوی دیگر هم حتما دو دسته هستند که خیلی آبروی جامعه پزشکی را می‌برند. یکی مداخله‌گران غیر مجاز که اصلا طبیب نیستند و متأسفانه با صفحات اینستاگرامی و فضای مجازی به دلیل قانون ناکارآمد و عدم بازدارنده‌ای که وجود دارد و همچنین عدم تنبه لازم، اقدام به کارهای درمانی می‌کنند و بالأخره کارهای درمانی به ویژه حوزه زیبایی جذابیت‌هایی برای ملت دارد و عوارض زیادی هم آنها بر جامعه پزشکی بار می‌کنند و مردم هم خیلی متوجه نیستند که آیا واقعا به یک پزشک مراجعه کرده‌اند و یا به یک شیاد مراجعه کرده‌اند.

99 درصد از پزشکان دارند با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه می‌دارند

نکته دوم هم بخش قلیلی از جامعه پزشکی هستند که روپوش سفید پوشیده‌اند و ممکن است به سوگند پزشکی‌شان وفار نباشند. گرچه 99 درصد از پزشکان دارند با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه می‌دارند، ممکن است این عده با روشی که در حال پیش‌برد هستند آبروی جامعه پزشکی را خدشه‌دار کنند.

این دو دسته به نوعی آسیب‌رسان به جامعه پزشکی هستند و مردم هم گاهی نسبت به این رفتار محق می‌شوند. ولی اینها قابلیت تعمیم‌پذیری ندارند.

شهریور سال گذشته بود که رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور تأکید کرد که «کمبود پزشک سیاه‌نمایی» نیست و همچنین در همان سخنرانی اعلام شد که «جراح قلب اطفال نداریم». این نگرانی از کمبود پزشک متخصص بعد از مهاجرت‌ها، چقدر جدی است؟

 ما در حال حاضر فقط در نقش انذار و تبشیر هستیم. یعنی می‌گوییم این جامعه پزشکی که تا الآن خودکفا بوده، درد مردم را درمان کرده، در همه صحنه‌ها از جنگ گرفته تا کرونا همراه مردم بوده، همین الآن هر بیماری که شما فکر کنید، هر فرآیند درمانی و هر عمل جراحی تقریبا در کشور قابل انجام است، یک خودکفایی واقعی است که نباید آسیب ببیند. از باب انذار و تبشیر به مسئولین گفته می‌شود که با یک نگاه آینده‌نگر به این موضوع توجه کنند.

باید رشته‌های مادر طب مثل داخلی، جراحی زنان و اطفال را جدی بگیریم

اول، باید رشته‌های مادر طب مثل داخلی، جراحی زنان و اطفال را جدی بگیریم. دو، اینکه فرهنگ مردمی نسبت به ارجاع مستقیم به پزشکان سطوح بالاتر را هم جدی بگیریم. ما یک کلمه‌ای به اسم «زیرتخصص» داریم که متأسفانه در جامعه ما «فوق تخصص» معنی شده؛ به گونه‌ای که افراد احساس می‌کنند وقتی فردی فوق تخصص دارد، در تمام علوم جامع و کامل است. در حالی که فوق تخصص یک گرایشی از رشته مادر هست. مثلا جراح عمومی می‌تواند در چند رشته فوق تخصص یا زیرتخصص گرفته باشد.

این فرهنگ غلط که مردم احساس می‌کنند باید به فوق تخصص مراجعه کنند، هزینه درمانی را در کشور بالا برده است. هیچ کشور پیشرفته‌ای این گونه نیست که اینقدر پول داشته باشد که هزینه‌ها را از سطح یک و دو در سطح آخر قرار بدهد. بنابراین ابتدا پیشگیری، بهداشت و اصول اولیه‌ رسیدگی انجام می‌شود و بعد سایر مراحل است.

با وجود مرحله اول، دوم و حتی سوم تکمیل ظرفیت، برخی از رشته‌های مهم ما مثل بیهوشی، اورژانس، اطفال و داخلی خالی می‌ماند

نکته بعدی و بسیار مهم، کمبود پزشکانی است که شاید در آینده به آن دچار شویم و دلیلش عدم جذابیت برخی از رشته‌ها است. در حال حاضر آزمون دستیاری ما برگزار می‌شود و افرادی در آزمون شرکت می‌کنند. حدود سال 90 تخصص‌گرایی در جامعه پزشکی بیش از 94 درصد بود.  یعنی بیش از 94 درصد از پزشکان عمومی فارغ‌التحصیل تمایل به داشتن تخصص داشتند؛ اما الآن این طور نیست. الآن در همین آزمون دستیاری ما با وجود مرحله اول، دوم و حتی سوم تکمیل ظرفیت، برخی از رشته‌های مهم ما مثل بیهوشی، اورژانس، اطفال و داخلی خالی می‌ماند.

اینها نکات مهمی است برای اینکه ممکن است ما در آینده با چالش رو به رو شویم؛ ایضا در رشته‌هایی مثل جراحی قلب و جراحی اطفال. اگر من یک مثال مادی برای شما بزنم، به طور متوسط در همین منطقه یک جراحی باز قلب بالای یک میلیارد تومان و در کشور آلمان این جراحی نزدیک به دو میلیارد تومان هزینه دارد. در بهترین بیمارستان ما و با بیشترین هزینه، این عدد شاید به 100 میلیون تومان هم نرسد. بعضی از رسانه‌ها و پژوهشگاه‌ها با آمارهای بسیار منفی و غلط سعی در دروغ گفتن دارند. هم در تلویزیون و هم در رسانه‌ها این اتفاق رخ می‌دهد و بسیار هم کار ناشایستی است.

میانگین درآمد جامعه پزشکی زیر 20 میلیون تومان است

مثلا اعلام می‌کنند که قدرت خرید پزشکان ایرانی هفت برابر دنیا است. این هم یک دروغ آشکاری بیش نیست؛ چون قیمت‌های آنجا مشخص است. چون قیمت یک آب معدنی در کشور حاشیه خلیج فارس مشخص است و حقوق کارگر هم مشخص است. قیمت یک کیلو گوشت در کشورهای آمریکایی و اروپایی مشخص است و درآمد پزشک و میزان مالیاتی هم که باید پرداخت کند، مشخص است. میانگین درآمد جامعه پزشکی زیر 20 میلیون تومان است. امروز یک راننده، پیک و نگهبان ساختمان با هیچ کدام از سختی‌های متصور برای کار پزشکی اعم از دیه، قصور، شکایت، بی‌خوابی، استرس مریض و خیلی مسائل روحی و مادی را ندارد و عددهای به مراتب بیشتر درآمد دارند. گاهی پزشکان بیمارستان از سایر شاغلین و کارمندان بیمارستان، حتی در بخش غیر درمانی، ممکن است دریافتی کمتری داشته باشند.

اینها غلط سازمان یافته‌ای است که متأسفانه وجود دارد و باید اصلاح شود و طبیعتا مشخص است که چه کسی باید اصلاح آن را انجام بدهد؛ همراهی مجموعه دولت را می‌طلبد. از طرفی قانون بالادستی برای این موضوع وجود دارد. هم سیاست‌های کلی سلامت ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری وجود دارد و هم سایر قوانینی که تقریبا مغفول مانده و حتی انجام آنها، که بعضا ممکن است نصف و نیمه باشند، بسیاری از مشکلات ساختاری بهداشت و درمان حل می‌شود.

تغییر نوع نگاه حکمرانی سلامت خیلی لازم است

یکی دیگر از عللی که سبب مهاجرت می‌شود، مسائل اجتماعی و فرهنگی است. یعنی تغییر نوع نگاه حکمرانی سلامت خیلی لازم است، نحوه پذیرش و استخدام افرادی که از شاغلین حرفه‌های پزشکی هستند، جلوگیری از هرگونه هجمه‌های ناروای رسانه‌ای و امکانات و تسهیلات و مشوق‌های لازمی که می‌شود برای یک ارائه دهنده خدمات سلامت در مناطق کمتر برخوردار برشمرد، سبب ماندگاری و حضور بیشتر آنها در این مناطق می‌شود.

با توجه به مخاطراتی که ممکن است مهاجرت پزشکان و به خصوص پزشکان متخصص برای کشور داشته باشد، سازمان نظام پزشکی چه تلاشی داشته برای اینکه اگر پزشکی مهاجرت کرده به کشور برگردد و یا احیانا مطلع شده‌اید که پزشکی در معرض مهاجرت است، چه اقدامی انجام داده‌اید که از مهاجرت منصرف شود؟

مهاجرت فی نفسه چیز بدی نیست و در قرآن هم به آن توصیه شده و نکته دوم این است که مهاجرت بسیار کار سختی است و اصلا این طور نیست که یک عده از روی خوشی بگویند به سودای درآمد بالا مهاجرت می‌کنیم. بالأخره هرکسی علاقه، ریشه و خانواده دارد، به شهری وابسته است و کندن از آنجا بسیار برای او دشوار است. بسیاری از پدر و مادرها فرزندانشان را تربیت کرده‌اند برای اینکه لذت بهره‌برداری از فرزند را بعد از فارغ‌التحصیلی داشته باشند. بسیاری از فرزندان آمادگی این را دارند که با یک شرایط مناسب‌تری نگهداری پدر و مادر، تشکیل خانواده، داشتن فرزند و امید به آینده را داشته باشند. بنابراین اصلا فی نفسه مهاجرت کردن کار آسانی نیست و کسی که دست به مهاجرت می‌زند یا باید انگیزه بسیار بالای بیرونی یا درونی داشته باشد.

به هیچ عنوان ایجاد راه‌های سلبی نمی‌تواند جلوی مهاجرت را بگیرد

نکته بعد این است که به هیچ عنوان ایجاد راه‌های سلبی مثل ندادن مدرک به فرد و یا مسائلی از این دست نمی‌تواند جلوی مهاجرت را بگیرد؛ یا مثلا هزینه‌های آزادسازی مدرک را افزایش بدهند و از این کارهایی که به طور مرسوم و معمول انجام می‌شود، نمی‌تواند جلوی مهاجرت را بگیرد. بنابراین باید به راه‌های ایجابی بیشتر توجه کرد.

اما نظام پزشکی توانسته در چند ماه گذشته موضوع مهم مهاجرت را به طریق اولی به سمع و نظر همگان برساند. به طوری که شاید امروز یکی از موضوعات درجه یک کشور باشد و رئیس جمهور هم نسبت به آن واکنش نشان داد و فضای داخلی را برای کسانی که می‌خواهند برگردند یک فضای پرامید دانست و ان شاء الله مشکلات برطرف می‌شود و آماده پذیرایی از یک نیروی انسانی بسیار مهم است. این نیرو هم فقط نیروی متخصص نیست.

سازمان نظام پزشکی تمام مطالبی که من بخشی از آنها را خدمت شما عنوان کردم، اعم از کیفیت آموزش پزشکی، ارتقاء نظام سلامت، توجه به قوانین بالادستی و تسهیلات مناسب برای نیروهای جوان را به سمع و نظر مسئولین کشور از جمله رئیس جمهوری، رئیس مجلس، کمیسیون بهداشت و درمان و حتی سازمان برنامه و بودجه رسانده و درخواست‌هایی برای برخی تسهیل‌گری‌ها در برنامه هفتم توسعه شده است. بخشی از این مربوط به ارگان‌های علمی و آموزشی حوزه سلامت مثل فرهنگستان علوم پزشکی و کمیسیون بهداشت و درمان هست و در نهایت تولیت نظام سلامت که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.

به یک پزشک در داخل ایران پروانه نمی‌دهیم و همین فرد به یک کشور خارجی می‌رود و به راحتی او را می‌پذیرند و همه تسهیلات هم برای او فراهم می‌کنند

توجه داشته باشیم که مهاجرت کردن الزاما موضوع معیشتی نیست. مثلا به یک پزشک در داخل ایران پروانه نمی‌دهیم و همین فرد به یک کشور خارجی می‌رود و به راحتی او را می‌پذیرند و همه تسهیلات هم برای او فراهم می‌کنند. نکته بسیار مهم در دانشکده‌های پزشکی است. وقتی ظرفیت آموزش پزشکی را افزایش می‌دهیم و کیفیت آموزش پزشکی ما ممکن است دچار خدشه شود و زیرساخت‌های لازم را برای آموزش نیروی با کیفیت نداریم و برای برخی از دانشجویان از اینکه ممکن است آموزش درستی دریافت نکنند نارضایتی ایجاد می‌شود، در آینده نه تنها پزشکی کشور را با مخاطره رو به رو می‌کنیم، بلکه باز هم فضای تسهیل برای رفتن به خارج از کشور است. در حالی که این افراد می‌توانند بمانند و خدمت با کیفیت ارائه بدهند.

در کشور امکانات این را داریم که به جامعه پزشکی توجه ویژه‌تری داشته باشیم

ما در کشور امکانات این را داریم که به جامعه پزشکی توجه ویژه‌تری داشته باشیم و از آنها خدمت بیشتری بگیریم. هرچه سرمایه‌گذاری در حوزه سلامت و نگهداری و پاسداشت نیروی انسانی شود، هزینه نیست و سرمایه‌گذاری بلندمدت برای آتیه کشور است؛ ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم یکی از بال‌های قدرت و اقتدار کشورها داشتن نیروهای کیفی سلامت است. سلامت زمینه‌ساز بسیاری از اقتدارها است.

رضا لاری‌پور نظام پزشکی مهاجرت پزشکان