برگزیده ها
آن روزها که ما در جبهه بودیم خالص‌سازها ویزای کجا را داشتند؟/ ابزار نفوذ خالص‌سازها پول است

انجمن حجتیه در کشور نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می‌کند

مازندمجلس: دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی با پدیده جدیدی به نام«پیش ثبت نام» همراه شد و همین امر هم برخی چهره های شاخص را برای حضور در انتخابات مردد یا منصرف کرد. با این وجود بنا بر گفته بهروز نعمتی نماینده پیشین مجلس حدود ۴۷۰ تا ۴۸۰ نماینده ادوار مجلس در مرحله پیش ثبت نام حضور داشته اند.

نعمتی که در روزهای دور از پارلمان در دفترش میزبان خبرگزاری خبرآنلاین بود، تاکید می کند برای نظام و کشور باید بدون تعارف وارد میدان شد و باید برای دلسوزان نظام فرش قرمز پهن شود. او درباره هزینه های یک «مجلس فرمایشی» هشدار می دهد و تاکید می کند؛«من عقیده دارم که هم پایداری در انتخابات باشند، هم اصلاح طلبان، اصولگرایان، مستقلین، اعتدالیون و ...

بخش مهمی از این گفتگو به پدیده «خالص سازها» اختصاص یافت. او با طرح این سوال که«آن روزها که ما در جبهه بودیم خالص سازها کجا بودند؟ ویزا و پاستورت کجا را داشتند؟»، می گوید؛« از جمله ابزارهای این جریان خالص ساز پول است» او البته این را هم می گوید که«انجمن حجتیه خیلی در کشور نفوذ و قدرت دارد و به جایی می رسد که یک رئیس مجلس مستقری را رد صلاحیت می کنند. این قدرت خیلی پیچیده است. طرف در شورای نگهبان می نشیند و می گوید یا من یا این. خیلی مهم است.»

مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین، با بهروز نعمتی نماینده پیشین مجلس را در ادامه بخوانید. (بخش دوم این گفتگو فردا منتشر خواهد شد.)

آقای نعمتی! امسال برای اولین بار ثبت نام دوازدهمین دوره انتخابات مجلس را با پیش ثبت نام آغاز کردیم، شما خودتان پیش ثبت نام انجام دادید برای انتخابات مجلس؟

بله ما روز اخر ثبت نام کردیم، روز یکشنبه ساعت حدود ۳ .

۴۸۰ نفر از نمایندگان ادوار پیش ثبت نام انتخابات را انجام داده اند

از دوستان و چهره های نزدیک به طیف خودتان هم اطلاعی دارید که حدودا چند نفر پیش ثبت نام انتخابات را انجام داده اند؟

آن چیزی که من اطلاع دارم حدود ۴۷۰ یا ۴۸۰ نفر از نمایندگان ادوار ثبت نام کرده اند. این عدد به نظر من خوب و قابل ملاحظه است. همه دوستان ما هستند چه آنهایی که نماینده بودند و چه از تعداد کل که ثبت نام کردند، من فکر می کنم حتما اینها آدم های دلسوزی هستند.

آدم هایی هستند که جرات حضور در انتخابات را داشتند چون بالاخره ما مثلا ممکن است بعضا به افراد به عنوان رقیب نگاه کنیم ولی من فکر می کنم در ادوار مختلف و در این دوره مخصوصا با یک شدت و غلظت بیشتری افرادی که ثبت نام کردند حتما کسانی هستند که دغدغه دارند و فکر می کنند می توانند اثرگذار باشند و با توجه به این شرایط سخت معیشتی و اقتصادی و حتی موضوعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به نظر من اینها چهره های قابل اعتمادی هستند و دوستانی هستند که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به دیگران داشتند.

اگر دغدغه نظام و کشور را داریم بدون تعارف باید وسط بیاییم

جرأت از بابت ردصلاحیت ها منظورتان است؟ بهرحال برخی چهره ها به واسطه نظارت استصوابی و نکاتی که در ردصلاحیت هایشان مطرح می شود ممکن است بخاطر ترس یا حفظ آبرو به میدان نیایند؟

یک بار کیسه رد صلاحیت در دوره قبل به تنمان خورده است. ولی در واقعیت من فکر می کنم امروز روز سختی است یعنی اگر دغدغه کشور داریم دغدغه نظام داریم بدون تعارف باید وسط بیابیم. ما آدم هایی هستیم که بالاخره با افرادی رفیق بوده ایم که جانشان را وسط گذاشتند. ما هم اگر یک اندک آبرویی داریم به نظر من زیاد نیست.

قبلا شورای نگهبان در جایگاه نهاد بررسی احراز صلاحیت ها همیشه گلایه داشت که زمان کمی برای بررسی ها وجود دارد. با توجه به اینکه در قانون جدید زمان افزایش پیدا کرده فکر می کنید این می تواند گشایشی در احراز صلاحیت ها باشد؟

یک سری از موضوعات است که به نظر من باید باز شود یعنی شما فرض کنید که یک سری افراد که به عنوان چهره سیاسی، فرهنگی و چهره های مطرح در کشور هستند، نهادهای مختلف نسبت به اینها هم حساسیت دارند هم نظارت بنابراین فکر می کنم خیلی مسائل درباره این افراد روشن است. یعنی مثلا اگر ما بخواهیم در مورد بهروز نعمتی اظهارنظر کنیم به راحتی می شود خیلی زود اظهارنظر کرد.

نعمتی: خالص سازها زمان جنگ ویزای کجا را داشتند؟ / انجمن حجتیه آنقدر نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می کند

برخی دستگاه های نظارتی خودشان را فدای یک جریان خاص کردند

واقعیتش این است که الان دستگاه نظارتی مشخص است، افراد مشخص هستند اما بعضا در مقطعی من فکر می کنم کشور دچار مشکل شد از این منظر که بعضی از دستگاههای نظارتی به نظر من پا را فراتر از گلیم شان گذاشتند و حتی به نوعی این دستگاه ها خودشان را فدای یک جریان خاص کردند و این اتفاقات در بررسی صلاحیت ها افتاد.

شما فرض کنید یکی جانباز ۷۰ درصد است یکی ۴۰ درصد است یکی سردار سپاه است یکی که مثلا برادر ۲ شهید است و هیچ مشکل اقتصادی، اخلاقی و ... ندارد، خب چرا باید رد شود؟ فقط به دلیل اینکه ممکن است با فلان آقا، گروه یا مجموعه همکاری کند آن هم در چاچوب نظام نه خارج از نظام؟

به نظر من این موضوعات است که کمی نگرانی ها را زیاد می کند. ملاحظه کنید در این ۴ سالی که دوستان نماینده هستند افرادی خارج از مجلس نقدهای فراوانی ممکن است به مجلس داشته باشند و دارند. اما اظهارنظر نکردند دلیلش این است که می دانند آن برادرانی که الان در مجلس هستند با چه مصیب هایی مواجه هستند. بالاخره مشکلات متعددی که امروز روی میز است و خیلی از موضوعات را دوستان نتوانند حل کنند یا اگر می خواهند حل کنند، راهکار مناسبی نداشته اند. پس بنابراین من فکر میکنم در بحث احراز صلاحیت ها باید خدا را ببینیم کشور را ببینیم باید موضوعات مختلف مملکتی را ببینیم و این است که اگر خود را قربانی جناح خاصی بکنیم به نظر من اشتباه بزرگ استراتژیک است و نمی توانیم پاسخگوی حتی خودمان باشیم.

و مشکل شفاف سازی هم وجود دارد، مثلا آقای لاریجانی رسما درخواست کرد علت ردصلاحیتش شفاف شود ولی عملا توضیحی واضح و شفاف ارائه نشد.

در آن مقطع دوستان شورای نگهبان اعلام می کردند که از نظر قانونی ما نمی توانیم شفاف اظهارنظر کنیم. سخنگوی شورای نگهبان در تلویزیون موضوع را اینگونه مطرح کرد. اخیرا دوستان می گویند که این قانون اصلاح شده است. من فرصت نکردم قانون انتخابات جدید را خیلی مطالعه کنم ولی ظاهرا این نقیصه حل شده است و به افراد اعلام می کنند و این اتفاق خواهد افتاد.

برای هرکسی که دلسوز کشور است باید فرش قرمز پهن کرد

اما کلیتش اگر ما بخواهیم آن اعتماد آفرینی را در جامعه ایجاد کنیم، باید طیف های مختلف را وسط کار بیاوریم و این تعارف هم ندارد. من نمی گویم حتما ماها باشیم ولی هر آن کسی که در چارچوب نظام و قانون اساسی واقعا دلسوز کشور است و حرفی برای گفتن دارد، به نظر من باید برایشان فرش قرمز پهن کرد که بیایند.

من می گویم اگر فرض کنید در این موضوعات پارلمانی هر چقدر چکش کاری بیشتر شود هر چقدر کارهای قانونی در آن سازمان قوی تر انجام بگیرد حتما و حتما به نفع کشور است. حتی مثلا ایرادی ندارد مشارکت یک سر خط باشد و پایداری سر دیگر خط باشد.

واقعا هرکسی که دلسوز کشور است کاندیدای انتخابات شود، مردم هم رای دهند، بالاخره مردم حتما اشتباه نمی کنند. ما در مجالس مختلف داشتیم که هم اصلاح طلب تند بود و هم اصولگرای تند. اتفاقا دعواهایشان را در صحن انجام دادند و در خیابان بحثی نداشتند.

می گفتند مزه برجام تلخ است اما امروز مزه آن برایشان دلچسب و شیرین شده است

اصلا خاصیت و ذات پارلمان ها این است که چندصدایی وجود داشته باشد و این چند صدایی می تواند برای کشور کمک باشد، مثلا برگردند به برجام شیرین. خیلی ها که آن زمان برجام را تلخ می دانستند الان مزه اش برایشان خیلی دلنشین، شیرین و دلچسب شده است. در برجام فرض کنید آقای زاکانی بود اقای پزشکیان بود اقای کوثری بود اقای تاج گردون بود اقای ابوترابی بود اقای شیخ وحید احمدی بود. یعنی طیف های مختلفی در آن مجموعه حضور داشتند و سوای آن بداخلاقی که اقای زاکانی کرد، ماه ها در مجلس چکش کاری شد، در کمیسیون ویژه برجام حتی قبل از آن در کمیسیون امنیت ملی چکش کاری شد و ماحصل آن ۹ بندی بود که تصویب شد. بنابراین من فکر می کنم برای مجلس طیف های مختلف اگر حضور داشته باشند به نفع کشور است.

مجلس فرمایشی هزینه دارد

بالاخره عقیده هایشان را مطرح می کنند. حتی ممکن است عقیده منی که مطرح می کنم پذیرفته نباشد. طبیعی است بالاخره رای اکثریت است و ممکن است رد کنند. ولی همین که مطرح شود یک پوئن مثبتی برای پایداری دموکراسی است.در مجموع اگر در انتخابات رقابت نباشد معنی ندارد. شما می آیید یک مجلس فرمایشی را می گذارید و بعد هم باید هزینه هایش را پرداخت کنید.

حمایت هایی که از سوی برخی نهادها از طیف های سیاسی مثل پایداری ها می شود چقدر در روند انتخابات اثرگذار است؟

من مخالف اینکه یک جریانی بخواهد مثلا از این جبهه حمایت کند نیستم برعکس موافق هم هستم. بالاخره این جریان وجود دارد و می خواهد افرادش در پارلمان باشد خب چه ایرادی دارد ولی فضا را باید باز کنیم که سایر جریان ها هم حضور داشته باشند و مردم انتخاب کنند. هرآنچه که مردم انتخاب کنند قطعا روی سر همه است. چون بالاخره شما اگر بخواهید معنی دموکراسی را به واقعیت ترسیم کنید، چیزی به غیر از این نیست که حضور جریان های مختلف باشد ولو از یک نفر بخواهند حمایت کنند چه ایرادی دارد.

شک نکنید برنده انتخابات می شویم اگر...

فضا را برای ورود همه سلیقه های سیاسی به انتخابات چطور دیدید؟ پیش بینی خودتان چیست، طیف تان را پیروز انتخابات می بینید؟

من یکبار در اخرین نطقم در مجلس این موضوع را مطرح کردم و گفتم اگر واقعا شرایط فراهم باشد و همه مثل من وارد میدان شوند، شک نکنید که ما برنده انتخابات هستیم. به رغم همه حمایت ها، ما حتما برنده انتخابات می شویم. دلیلش روشن است. ما نمی خواهیم که دروغ به مردم بگوییم. مردم عملکردها و رفتارها و تنگ نظری ها را نگاه می کنند و نوع رفتار خودشان با نمایندگان و دیگر مسئولان کشور را مقایسه می کنند. طیف ما چهره هایی نیستند که گوشه ای بنشینند.

اگر امروز وارد عرصه شدیم بین خود و خدا تکلیفی وارد عمل شدیم. ممکن است عرصه انتخابات آن عرصه مدنظر امروز ما نباشد، ولی ما احساس می کنیم ، مشارکتی که بالای ۵۰ درصد باشد را باید داشته باشیم. همسایه بغل دستی ما برای انتخابات ریاست جمهوری حدود ۸۰ درصد مردم حضور پیدا کردند این میزان برای کشوری که اعتقاد به مردم سالاری دینی دارد نیز باید بالای ۵۰ درصد باشد.

ممکن است که عرصه برای ما امروز خیلی مناسب نباشد. البته من امیدوارم با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که آن ۴ اصل مهم را مطرح کردند، عرصه انتخابات رقابتی باشد ولی هنوز از ارکان اجرایی و سیاست گذاری انتخاباتی این موضوع را حس نکرده ام.

ائتلاف کردن خیلی راحت است اما...

شما و دوستان هم طیف شما به عنوان یاران آقای لاریجانی لیست خواهید داد یا وارد ائتلاف خواهید شد؟

الان برای بحث ائتلاف خیلی زود است. چون خیلی نقاط تاریکی وجود دارد و آن نقاط تاریک به نظرم باید روشن شود.

یعنی نیاز به بررسی بیشتر فضا دارید تا به این نتیجه برسید؟

ببینید من فکر می کنم ائتلاف کردن خیلی راحت است. یعنی واقعا به راحتی می توان انجام داد ولی چه فضایی وجود داشته باشد که این افراد دور هم جمع شوند به نظرم مهم است خیلی نانوشته ها وجود دارد که باید حل شود و اگر حل نشود خیلی نمی شود روی آن برنامه ریزی کرد.

مثلا در ائتلاف قبلی قرار بر این بود که لیست ۳۰ نفره ای باشد یک ردیف اقای عارف سرلیست باشند و ۱۰ نفر، یک ردیف اقای دکتر مطهری و یک ردیف هم آقای دکتر جلالی.

یعنی شرایط در آن زمان آنگونه بود. با توجه به اینکه آن زمان شرایط مساعدتر از امروز بود ولی باز هم خروجی آن لیست چیزی دیگری شد و آن نشد که باید می شد ولی امروز برای ائتلاف به نظرم همان موانع وجود دارد هم نقاط مثبتی ولی الان نمی شود در مورد ان اظهار نظر کرد.

انحصارطلبی مطرود است/ حتما با پایداری ها ائتلاف نمی کنیم

پیش بینی می کنید شما از حضور جریان خالص ساز در انتخابات پیش رو چیست؟ برخی می گویند هدف نهایی این خالص سازی ها تشکیل مجلسی همسو با دولت است

من با دو نگاه به این موضوع نگاه می کنم نه یک نگاه. من می گویم چرا فقط من باشم باید پایدارچی ها هم باشند این حق آنهاست و حق منم هست. من در هر صورت انحصارطلبی را به عنوان یک فرد مطرود می دانم. اما اینکه مثلا شما ممکن است دنبال این سوال باشید که شما ممکن است با پایدارچی ها ائتلاف کنید یا نه؟ حتما اینکار را انجام نمی دهم چون زوایای فکری ما برای اداره کشور با زوایای فکری دوستان خیلی فاصله دارد و این فاصله ها به این سادگی قابل ترمیم نیست.

من عقیده دارم که پایداری هم باشد، مشارکت هم باشد، اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل و معتدل هم باشند. هر کس که دلش به حال کشور می سوزد باشد. ولی برخی می گویند خالص سازی مهم است و دنبال خالص سازی هستند. این زاویه خیلی فراخ و باز است و شما نمی توانید به همین راحتی نسبت به این موضوع کنار بیایید.

نعمتی: خالص سازها زمان جنگ ویزای کجا را داشتند؟ / انجمن حجتیه آنقدر نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می کند

زمانی در اوایل دهه نود برای عبور از بحران هایی که دولت احمدی نژاد و تفکر فکری پشت آن برای کشور ایجاد کرده بود، شورای متشکل از عقلا و بزرگان طیف های مختلف سیاسی تشکیل شدند، الان ضرورت تشکیل چنین شورایی را چقدر ضروری می دانید؟

من با خیلی از دوستان نشست و برخاست هایی داشتم. بعضی ها خیلی نسبت به این موضوع خوشبینن هستند و بعضی ها بدبین. برهمین اساس فک نمی کنم الان فضای تشکیل چنین شورایی باشد اما جلسات و دیدارهای جسته و گریخته وجود دارد. اما اینکه هسته منسجمی تشکیل شود نه اینگونه نیست. البته من در حد اطلاعات خودم می گویم شاید در جایی دیگر اینکار شده باشد.

آن روزها که ما در جبهه بودیم خالص سازها کجا بودند؟ ویزای کجا را داشتند؟

آقای نعمتی! آقای لاریجانی تاکید داشتند جریان خالص ساز از ابتدای انقلاب بوده اند و چیزی مربوط به چند سال اخیر نیست. فکر می کنید چقدر این جریان از تفکر مصباح یزدی خط می گیرند؟

درباره این فضای خالص سازی دو سه تا مطلب بهتر است بگویم. اول اینکه بعضی ها نماد خالص سازی در کشور هستند. زمانیکه امثال بهروز نعمتی ها یا دوستانی که در سنین نوجوانی و جوانی بودند در جبهه ها آرپیچی روی دوششان بود و در حال نبرد با دشمن بودند، آنهم نه یک دشمن بلکه دشمنی که دنیا پشتش بود، این افرادی که خودشان را امروز از ما انقلابی تر می دانند و نماد خالص سازی شده اند آن روزها کجا بودند؟ ویزای کجا را داشتند؟ پاسپورت کجا را داشتند؟

بالاخره اگر قرار است که کسی در مملکتی که بیش از ۲۵۰ هزار نفر شهید داده خودش را انقلابی تر از دیگران بداند باید یک جایی خودش را خرج کرده باشد. حرف زیاد است ولی در روز واقعه که حضرت امام می فرمودند ناقوس های جنگ بین مرد و نامرد داوری و قضاوت خواهد کرد (به این مضمون) این افراد کجا بودند؟ این سوالی است که باید جواب دهند.

یک وقتی هم هست که واقعا ما سکوت می کنیم مثل داستان آن مادری که می خواست طفلش شقه شود و سکوت کرد والا ما خیلی حرف ها برای گفتن داریم. امثال ماها باید یک روزی شهید می شدیم . به اعتقاد خودم بنده بهروز نعمتی بعد از کربلای ۴ هر چه از خدا قول گرفتم اضافه هست. چون همه رفقای ما رفتند. عرض من این است اگر موضوع خالص سازی می خواهد اتفاق بیفتد باید ببینیم آن خالص سازها کجا بوده اند این خیلی مهم است.

خالص سازی از اوایل انقلاب بوده اما امروز شدتش بیشتر شده است

این آدم های خالص ساز را من اسم نمی برم، اما آن آقایی که شما اسم بردید بالاخره در سال ۶۴ حضرت امام چه نهیبی بهشان زد. اینها تاریخ است و دروغ نیست. آنها که زنده هستند و می توانند شهادت دهند. اما من فکر می کنم این موضوع خالص سازی از همان اوائل انقلاب وجود داشته و بوده است ولی امروزه خیلی پررنگ تر شده است، شدتش بیشتر شده است.
خالص سازی شاید چند صباحی برای برخی ها کلاه نمدی شود اما...

عده ای می گویند هر کس با ما نیست برماست. خب این چه تفکری است؟ ما در نظامی زندگی می کنیم که اسلامی است ما نمی توانیم کسی را برتر از خودمان بدانیم مگر نمی گویند ان اکرمکم عند اتقکم. اگر خالص سازی است شما از کجا می دانید که آن آقایی که من اصلا فکر نمی کنم حتی نماز هم بخواند پیش خدا عزیزتر از من نباشد. شاید او دلسوزتر از من برای این مملکت باشد و هست و دیدیم . این موضوع خالص سازی ممکن است که چند صباحی برای کسی کلاهی نمدی شود ولی ادامه پیدا نخواهد کرد.

معیار انقلابی تر بودن شعارهای پوپولیستی است یا زحمت کشیدن برای این نظام؟

و اصرار این خالص سازها بر اینکه ما انقلابی تر هستیم و دیگران باید کنار بنشینند و همه چیز دست ما باشد...

ببینید هر چیزی یک معیاری دارد. می گویند فلانی دیپلم است با یک معیاری می گویند دیپلم است یا فلانی با یک معیاری فوق دیپلم است، لیسانس، فوق لیسانس یا دکترا دارد. می خواهم بگویم معیار انقلابی بودن چیست؟ آن کسی که بیشتر برای نظام زحمت کشیده آن کسی که بیشتر خون برای انقلاب داده آن کس که هنوز از ریه اش خون می آید. اگر معیار انقلابی بودن این است ما سمعا و طاعتا نوکر این انقلابی بودن ها هستیم. اگر نه شعارهای پوپولیستی و کوچه و خیابانی است که خیلی ها می توانند این شعارها را بدهند.

نعمتی: خالص سازها زمان جنگ ویزای کجا را داشتند؟ / انجمن حجتیه آنقدر نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می کند

یکی از ابزارهای نفوذ خالص سازها پول است

گستره نفوذ این خالص ها در حاکمیت را تا کجا می بینید؟ به هر حال باید پشتوانه داشته باشند تا اعمال قدرت بکنند گستره نفوذشان تا کجاست؟

شما فرض کنید که یکی از ابزارهای نفوذ می تواند پول باشد. مثلا شما فرض کنید که اینها وقتی بخواهند یکی را تخریب کنند با این پول می توانند کارهای زیادی بکنند. ممکن است رسانه داشته باشند اجیر کنند و پول دهند اینکار را انجام دهد.

انجمن حجتیه در کشور نفوذ و قدرت دارد که یک رئیس مجلس را ردصلاحیت می کند

ممکن است آدم های مختلفی را اجیر کنند تا این حرف ها زده شود. حتما یکی از ابرازهایش بالاخره قدرت است قدرت بالذات قدرت. من فکر می کنم انجمن حجتیه در خیلی از جاهای کشور نفوذ دارد و قدرت دارد و به جایی می رسد که یک رئیس مجلس مستقری را رد صلاحیت می کنند. این قدرت خیلی پیچیده است. طرف در شورای نگهبان می نشیند و می گوید یا من یا این. خیلی مهم است. آقای مصلحی یک مصاحبه ای را در دوره آقای هاشمی رفسنجانی انجام داد گفتند که اگر آقای هاشمی نباشند بهتر است. شما هر تفسیری می خواهید پشت این حرف بگذارید، این خیلی مهم است.

بهروز نعمتی خالص سازها انتخابات انجمن حجتیه