برگزیده ها
 اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دوازدهم چه خواهند کرد؟

در حال حاضر اصلاح‌طلبان چهار رویکرد متفاوت را در قبال انتخابات در پیش گرفته‌اند:

مازندمجلس:  اسفندماه امسال انتخابات دوازدهمین دوره مجلس برگزار می‌شود. همزمان انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم در آن زمان برگزار خواهد شد. اما برای اولین بار بعد از پیروزی جنبش اصلاحی ایران در دوم خرداد ۱۳۷۶ هنوز مشخص نیست رویکرد اصلاح‌طلبان با انتخابات پیش رو چه خواهد بود؟

اصلاح‌طلبان این روز‌ها از یک‌طرف با ریزش هواداران خود مواجهند و از طرف دیگر، همچنان محافل و گعده‌ها بیشتر از احزاب و جریان‌های رسمی در میان آنها نقش‌آفرینی می‌کنند. میرحسین موسوی و تاجزاده و خاتمی و موسوی خوئینی و عبدالله نوری و عارف و جهانگیری و بسیاری دیگر، هنوز سمپاد‌ها و محافلی دارند که در کنار احزاب رسمی که بالای بیست حزب مختلف هستند، تلاش دارند در عرصه سیاسی ایران اثرگذار باشند. در حال حاضر اصلاح‌طلبان چهار رویکرد متفاوت را در قبال انتخابات در پیش گرفته‌اند:

اصلاحات جامعه محور

یک) گروهی از اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیده‌اند که به دلایل متعدد، امکان پیمودن مسیر‌های گذشته وجود ندارد. آن‌ها دو استدلال را برای این سبک سیاست‌ورزی مطرح می‌کنند. اول اینکه این رویکرد در دهه گذشته، به شدت سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را کاهش داده و دوم اینکه عملا زمینه نامزدی چهره‌های شناخته شده اصلاح‌طلب در انتخابات وجود ندارد. این جریان عملا برنامه جدی برای انتخابات ۱۴۰۲ ندارد.

چهره‌های شاخص این جریان اساسا نامزد انتخابات نشدند و برخورد شورای نگهبان تاثیری در تصمیم آن‌ها نخواهد داشت. هرچند اصلاح‌طلبان حامی این ایده، درباره جزئیات کنش سیاسی خود صحبت نمی‌کنند، اما این سیاست را می‌توان تا حدی شبیه سیاست «صبر و انتظار» جبهه ملی تعبیر کرد؛ تعبیری که بهزاد نبوی هم از آن استفاده کرده است.

او گفته تنها راهی که من برای اصلاح‌طلبان می‌شناسم، در صورت بقای بر اصلاح‌طلبی «سیاست صبر و انتظار» است. سیاست صبر و انتظار یعنی در عرصه سیاسی سکوت پیشه می‌کنیم و تا بازشدن مجدد حداقل فضای سیاسی، روزه سیاسی می‌گیریم. اگر «صبر و انتظار» را قبول نداشته باشیم، باید به دنبال انقلاب جدید برویم که من نتیجه آن را بدتر از صبر و انتظار می‌دانم.»

این سیاست درباره جبهه ملی، سیاست موفقی نبود و در بزنگاه‌های مهم کشور مثل زمان پیروزی انقلاب اسلامی، این جریان نتوانست به اندازه کافی اثرگذاری داشته باشد و حالا معلوم نیست برای اصلاح‌طلبان تا چه اندازه به درد بخور باشد.

مشارکت مشروط در انتخابات

دو) متاثر از گروه اول و ناامیدی سیاسی جامعه، گروهی از اصلاح‌طلبان، با وجود اینکه برای انتخابات نامزد شده‌اند، اما درباره ثبت‌نام خود اظهار نظری نکرده‌اند. چنانچه شورای نگهبان در این انتخابات، کمی آزادتر رفتار کند، باید منتظر حضور این طیف از نیرو‌های سیاسی در انتخابات باشیم که تا حدی ممکن است منتهی به گرم شدن فضای انتخابات مجلس نیز منجر شود. اما اگر شورای نگهبان مثل انتخابات ۱۴۰۲ با رویکرد حذفی به مسئله صلاحیت نامزد‌های انتخابات ورود کند، احتمالا این دسته نیز به دسته اول می‌پیوندند و تحریم انتخابات، صدای اکثریت این جریان سیاسی خواهد شد. در روز‌هایی که نامزد‌ها برای انتخابات ثبت‌نام کرده بودند نام بعضی از این افراد مطرح شد و در روز‌های اخیر نیز نام چند چهره دیگر در جلسات محفلی اصلاح‌طلبان شنیده می‌شود.

حضور در انتخابات برای تشکیل فراکسیون قوی

سه) از گوشه و کنار شنیده می‌شود ایده حضور اصلاح‌طلبان برای تشکیل یک فراکسیون قوی، جدی‌ترین تئوری برای اصلاح‌طلبان حامی حضور در انتخابات است. این گروه اعتقاد دارند هرچند به خاطر رویکرد شورای نگهبان، عملا امکان حضور انتخاباتی با فهرست در شهر‌های بزرگ وجود ندارد، اما در شهر‌های کوچک‌تر و حوزه‌های تک نماینده، برخی چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب توان رای‌آوری بالایی دارند و در نهایت این افراد که چالش‌های کمتری برای گرفتن تایید صلاحیت خود در انتخابات دارند، می‌توانند یک فراکسیون اقلیت قدرتمند در مجلس دوازهم تشکیل دهند.

در حال حاضر تعداد نمایندگان اصلاح‌طلب و میانه‌روی مجلس حدود پانزده نفر است و این افراد اعتقاد دارند می‌توان این عدد را در مجلس آینده به بالای ۴۰ نفر افزایش داد. فعالان سیاسی می‌دانند وجود چنین اقلیتی تا چه اندازه می‌تواند به دولت رئیسی در سال آخر فعالیت آن ضربه بزند.

به یاد بیاوریم اظهار نظر‌های نمایندگانی مثل معین‌الدین سعیدی، رحیمی جهان آباد و ... را که تا چه اندازه، باعث عصبانیت نیرو‌های دولتی شد. تشکیل چنین اقلیتی، یاداور اقلیت قدرتمند نیرو‌های خط امام در مجلس پنجم به رهبری عبدالله نوری است. این یادآوری از این جهت اهمیت دارد که گفته می‌شود این ایده در جلسات محفلی منزل عبدالله نوری طرفداران جدی‌تری دارد.

ائتلاف میانه‌روها برای انتخابات مجلس دوازدهم

چهار) ائتلاف میانه‌روها برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم ایده دیگری است که بر مبنای آن اصلاح‌ طلبان دست به یک ائتلاف سراسری با نیرو‌های میانه‌رو بزنند. نیرو‌هایی که به علی لاریجانی و حسن روحانی نزدیک هستند، اما به خاطر اجتناب این افراد از کار حزبی، به آن صورت سازماندهی شده نیستند.

علی لاریجانی دوازده سال ریاست پارلمان را در ایران بر عهده داشته و احتمالا در نود درصد حوزه‌های انتخابیه دوستانی دارد. روحانی نیز هشت سال رئیس جمهور بوده و قبل از آن هم سال‌ها در کرسی نایب رئیسی مجلس حضور داشته است. این تجربه و سابقه، زمینه آن شده که هر دوی این افراد، ماتریسی از افراد سیاسی که شانس بالایی برای حضور در انتخابات داشته باشند را داشته باشند. اما بسیاری از اصلاح‌طلبان، تجربه ائتلاف با میانه‌رو‌ها را در سال‌های دهه نود، تجربه تلخی می‌دانند که زمینه ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان شد.

چهار ماه و چند روز به انتخابات مجلس زمان باقی مانده است. این زمان زیادی نیست به خصوص برای گرفتن تصمیمات مهمی که هم آینده سیاسی ایران و هم آینده سیاسی اصلاح‌طلبان به آن گره خورده است. هیچکدام از اصلاح‌طلبان تکلیفشان مشخص نیست و نمی‌دانند کدام ایده در این شرایط بهترین ایده است.

از یکسو نیروهای انقلابی طعم یکدستی قدرت به مذاقشان خوش آمده و این احتمال وجود دارد که مجلس دوازدهم نیز مجلسی رادیکال‌تر از مجلس یازدهم بشود. از سوی دیگر بحران‌های اجتماعی به واسطه تک‌قطبی شدن ارکان قدرت به بالاترین سطح خود رسیده است. در چنین شرایطی اینکه کدام راه بهترین راه ورود به مجلس است، برای هیچکس مشخص نیست!

اصلاحات اصلاح طلبان انتخابات