برگزیده ها
حامیان اصولگرایِ رئیسی ریزش داشتند/ تندروها اطراف رئیسی را گرفته و در انتصابات موثرند

ممکن است فقط گروهی از اصول‌گرایان در انتخابات ریاست جمهوری آینده از رئیسی حمایت کنند

مازندمجلس: «اصول‌گرایان به صورت کامل از رئیسی جدا نشده اند.»؛ این ادعای ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا و از چهره‌های حاضر در جریان حامی رئیسی است که می گوید؛«بنده ریزش حامیانِ اصول‌گرای دولت سیزدهم را قبول دارم کما اینکه اصول‌گرایان زمان انتخابات دیدگاه دیگری نسبت به رئیسی داشتند و این نگاه بعد از دو سال با توجه به عملکرد او تعدیل شده »

او معتقد است عملکرد رئیسی و نزدیک شدن چهره‌های رادیکال به او منجر به انتقاد اصولگرایان از رئیسی شده است، آنقدر که شاید در انتخابات سال ۱۴۰۴ از چهره دیگری مثل قالیباف به جای رئیسی حمایت کنند.

ایمانی که تاکید دارد، تندروها اطراف رئیسی هستند به خبرآنلاین می گوید؛«ای کاش رئیسی این دقت را داشت که از افراد رادیکال در سطوح مدیریتی استفاده نمی‌کرد کما اینکه بنده اگر جای رئیسی بودم این کار را انجام نمی‌دادم.»

مشروح گفتگوی ناصر ایمانی، چهره سیاسی اصولگرا با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه می‌خوانید:

آقای ایمانی! اخیرا گلایه هایی از سوی رئیسی نسبت به نقدهای حامیانش مطرح شد. گفته می‌شود تعارضات گفتاری رئیسی درباره نقدپذیری حاکی از آن است که او آستانه تحمل انتقاد را ندارد، تا چه اندازه این قضیه با واقعیت همخوانی دارد؟

اگر چه در حوزه‌های مختلف انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد رئیسی دارم اما در مورد نقدپذیری عملکرد دولت مناسب بوده به این ترتیب که در این دو سالی که از عمر دولت سیزدهم گذشته کسی را سراغ ندارم که دولت از او شکایت کرده باشد و یا تعداد خبرنگاران و مطبوعات پایینی هستند که رئیسی از آنها شکایت کرده باشد، البته اطلاع دارم که دولت از انتقادات ناراحت است اما از موارد محدودی شکایت کرده، لذا از نظر بنده تحمل رئیسی در زمینه نقدپذیری قابل قبول است.

نقد اقتصادی اصولگرایان به دولت رئیسی به خاطر انتخاب مدیران نه چندان قوی است

بسیاری از چهره‌های اصول‌گرا که رئیسی با حمایت آنها روی کار آمد، حالا به منتقدین جدی دولت تبدیل شده اند، اشکال کار رئیسی کجاست و چه اتفاقی افتاده که این فاصله میان این طیف اصولگرایان و دولت سیزدهم صورت گرفته است؟

اصولگرایان با همه معایب و ساختاری که امکان دارد، داشته باشند اما از این جهت کارنامه قابل قبول‌تری نسبت به اصلاح طلبان دارند. به عبارت دیگر اصول‌گرایان در نقد دولت‌های منتسب به خود کوتاهی نمی‌کنند و نمی‌گویند این دولت اصول‌گرا است و چشم خود را بر عملکرد آن دولت ببندند، همانطور که در دولت احمدی‌نژاد منتسب به اصول‌گرایان شاهد انتقادات این جریان نسبت به دولت بودیم تا جایی که اصول‌گرایان در زمینه انتقاد و حتی اقدام علیه دولت احمدی‌نژاد گوی سبقت را از اصلاح‌طلبان ربودند.

همین امر نشان‌دهنده این نکته است که اصول‌گرایان جناحی به دولت‌ها نگاه نمی‌کنند البته این امر صددرصد نیست. نکته بعدی این است که در حال حاضر اصول‌گرایان نسبت به اقدامات دولت در عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انتقاد دارند که ریشه این انتقادات به انتخاب مدیران نه چندان قوی در حوزه‌های مختلف توسط رئیسی، برمی‌گردد.

اصول‌گرایان رادیکال بر انتصابات دولت تأثیرگذار هستند

گفته می‌شود رئیسی مدیران خود را از میان جریان تند اصول‌گرا انتخاب می‌کند، این امر تا چه اندازه بر روی اقدامات و انتقادات وارده به او موثر بوده است؟

اینکه گفته می‌شود اکثر مدیران دولت از جریان تندروی اصول‌گرا هستند، را قبول ندارم اما در مقابل اینکه گفته می‌شود یکسری از جریان‌های تندرو اطراف رئیسی هستند و بر عملکرد او تأثیرگذار هستند را قبول دارم.

به این معنی که تعدادی از گروه‌های حاضر در جریان اصولگرا که رادیکال هم فکر می‌کنند اطراف رئیسی حضور دارند البته ممکن است تعداد آنها زیاد نباشد اما در تصمیم‌سازی‌ها و انتصابات موثر هستند اما وزرا و معاونین آنها از این طیف نیستند.

حامیان اصولگرایِ رئیسی ریزش داشتند

اما گفته می‌شود همین جریان باعث ریزش حامیان رئیسی شدند، نظر شما در این مورد به چه صورت است؟

بنده ریزش حامیانِ اصول‌گرای دولت سیزدهم را قبول دارم کما اینکه اصول‌گرایان زمان انتخابات دیدگاه دیگری نسبت به رئیسی داشتند و این نگاه بعد از دو سال با توجه به عملکرد او تعدیل شده البته اصولگرایان به صورت کلی از رئیسی جدا نشدند.

ممکن است فقط گروهی از اصول‌گرایان در انتخابات ریاست جمهوری آینده از رئیسی حمایت کنند

اگر انتقادات اصول‌گرایان منتقد نسبت به دولت را ریزش محسوب نکنیم، بنابراین این قبیل انتقادات را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ به این معنی که اگر رئیسی مجدداً داوطلب انتخابات ریاست جمهوری شود باز هم حمایت اصول‌گرایان را به دنبال خواهد داشت؟

این سوال سهل ممتنع است چراکه در مورد انتخابات ریاست جمهوری باید شرایط و اینکه چه کسانی داوطلب می‌شوند، را سنجید در حقیقت مردم همیشه در مقایسه رأی داده و می‌دهند. لذا فضای انتخابات بسیار مهم هستند بنابراین هم‌اکنون نمی‌توان پاسخ داد بلکه باید شرایط آن زمان را مورد سنجش قرار داد.

مورد دیگر این است که داوطلبین نیز اهمیت دارند و از الان نمی‌توان نظر داد چراکه ممکن است آن زمان فردی داوطلب شود که اصول‌گرایان از رئیسی حمایت نکنند و حامی آن چهره شوند و یا امکان دارد اصول‌گرایان به دو دسته تقسیم شوند برخی از آن فرد حمایت کنند و تعدادی دیگر از رئیسی.

در مجموع همه این موارد به فضای سیاسی کشور در آن زمان، عملکرد دولت و شرایط کشور در آن زمان توجه کرد و بعد در نظر بگیریم که رئیسی رأی خواهد آورد یا خیر. اما طی ۳۰ سال گذشته همه روسای جمهور ۸ ساله و به عبارتی دو دوره شدند.

شاید در انتخابات ۱۴۰۴ مردم قالیباف را به رئیسی ترجیح دهند

در حال حاضر اظهارات افرادی نظیر قالیباف و نمایندگان مجلسی که پیش از این برای حضور رئیسی دعوتنامه فرستادند، حکایت از آن دارد که آنها هم در رده منتقدین دولت سیزدهم قرار گرفته اند، اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، رئیسی حامیان سابق خود را خواهد داشت؟

این مقایسه است، به این ترتیب که اگر در سال ۱۴۰۴ رئیسی و قالیباف هر دو باهم کاندید شوند مردم در مقایسه با رئیسی تصمیم می‌گیرند به قالیباف رأی بدهند یا خیر، برای مثال امکان دارد مردم در مقایسه قالیباف را ارجح بر رئیسی بدانند.

لذا مردم طبق مقایسه رأی می‌دهند و اگر قرار به پیش‌بینی است از اصول‌گرایان هیچ‌کس نمی‌تواند رییس‌جمهور بعدی شود چراکه هر کدام یک عیب و ایرادی دارند البته وضعیت اصلاح‌طلبان هم به همین ترتیب است.

ای کاش رئیسی افراد رادیکال را در سطوح مدیریتی استفاده نمی کرد

بنابراین ناامیدی مردم از رئیسی به نوعی تأیید و عیان شده است.

ای کاش رئیسی این دقت را داشت که از افراد رادیکال در سطوح مدیریتی استفاده نمی‌کرد کما اینکه بنده اگر جای رئیسی بودم این کار را انجام نمی‌دادم.

ناصر ایمانی اولگرایان رئیسی دولت انتخابات