مازندمجلس: چندی پیش موسسه دین و اقتصاد نشستی درباره سقوط صفویه که سالگرد آن مصادف با اول آبان است، برگزار کرد که یکی از سخنرانان دکتر فرشاد مومنی بود.
قاعده گذاران ایران و عدم درک ابتدایی از تاریخ
استاد دانشگاه علامه طباطبایی سخنان خود را چنین آغاز کرد: متفکران بزرگ توسعه وقتی از منزلت تاریخ برای فهم بایستههای حرکت به سمت توسعه یا مهار روندهای معطوف به اضمحلال سخن می گویند تاکید میکنند که سادهترین و سطحیترین و تنزل یافتهترین سطح مراجعه به تاریخ "نگاه به تاریخ به مثابه آیینه عبرت" است و اگر همه حکومتگران و قاعده گذاران کنونی ایران درکی در این سطح هم از تاریخ داشتند بیش از هفتاد درصد خطاهای سیاستی منتهی به بحرانهای اقتصادی اجتماعی در ایران ، مهار میشد.
40 بار تکرار یک تجربه شکست خورده طی 30 سال
مومنی ادامه داد: فقدان حافظه تاریخی به ویژه در عرصه تصمیم گیری و تخصیص منابع ، به حاشیه رانده شدن توسعه و سلطه غیرمتعارف رانت، ربا و فساد را در ایران به دنبال داشته و از دل این مشکل، بحران یادگیری در نظام تصمیمگیریهای اساسی ایران را مشاهده میکنید. مثلا فرض کنید طی 30 سال گذشته بیش از 40 بار اقدام به تنزل ارزش پول ملی و جهش نرخ ارز شده و در هر چهل بار فاجعههای بزرگ منجر به افزایش نابرابریهای ناموجه و وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج و سقوط بنیه تولید ملی شده ولی تا همین امروز هم حکومتگران گرامی عبرت نگرفتهاند.
البته در چارچوب دستگاه نظری نهادگرایی روشن است که برخی حکومتگران قادر و مایل به عبرت گیری نخواهند بود بودند چرا که بازتولید این مناسبات با وجود این که برای کشور و ملت فلاکت و درجا زدن و پس افتادگی دارد، اما برای مافیاها و اتحاد شومی که میان آنها و بخشهایی از ساختار قدرت و ساختار علم اقتصاد شکل گرفته، منافعی را تامین میکند که ماجرای بسیار مهمی است.
ورود نظامیان به عرصه سیاست و اقتصاد، علت سقوط حکومت صفوی
فرشاد مومنی با اشاره به سخنان سخنران قبلی مراسم (رسول رئیس جعفری) مبنی بر دخالت قزل باشان در حکومت صفوی به عنوان یکی از علل سقوط این امپراطوری گفت: همواره در تاریخ ایران یک ستون بحران و فاجعه، نظامیانی هستند که از جلد خود خارج شده و سراغ بازار و سیاست و اقتصاد میروند و نابرابری در توزیع قدرت و ثروت ایجاد می کنند و در اثر آن نابرابری، همه تعادلها در نظام حیات جمعی ایرانیان را به هم میزنند. شاید این هم یکی از آن درسهای بسیار بزرگی است که ما میتوانیم از تجربه سقوط صفویه داشته باشیم.
این استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: یکی از بزرگان و بنیانگذاران ارائه یک صورتبندی نظری از سازوکارهای صعود و افول کشورها ابن خلدون است و خیلیها که آگوست کنت را پیشتر بنیانگذار دانش جامعه شناسی به مثابه علم تغییر اجتماعی محسوب میکردند بعد از این که آثار ابن خلدون به زبانهای اروپایی منتشر شد در نگاه خود تجدید نظر کردند و گفتند این مرد از جهاتی بسیار با کیفیتتر از آگوست کنت و چند صد سال قبل از او ماجرای فراز و فرود حکومتها و تمدنها را صورت بندی نظری کرده است به طوری که واقعا خارق العاده است و برای امروز ما هم واقعا آموزنده است
سه علت سقوط حکومتها از نگاه فردوسی
همچنان حکیم طوس هم برای ما در این زمینه جایگاه ویژه ای دارد و نکات ارزنده ای در باب حکومت میگوید از جمله این که سقوط حکومت در ایران در بالاترین سطح تابع سه خطای بزرگ است. یکی غفلت از عدالت اجتماعی، پیمودن ره ظلم به شهروندان دومیش را سفله گزینی و چاپلوس پروری حاکمان و حذف شایستگان و سومی هم کاسبی شخصی پیدا کردن حکومتگران. اگر سر و سامانی در توسعه در ایران وجود داشته باشد از آیینه این سه مولفه، حکومت گرانی که صادق و پاکدامن و میهن دوست هستند می توانند دست به دست هم بدهند و خطاهای فاحشی که اوضاع نابسامان کنونی را در ایران ایجاد کرده است را جبران کنند.
معرفی یک کتاب درباره سقوط شوروی
او با بیان این که از دریچه تجربههای بینالمللی در این زمینه من توصیه میکنم که انجمنهای علمی توسعه خواه در ایران در هر رشته و سطحی که هستند کتاب درخشان و ممتاز آندره فونتن (نویسنده و مورخ فرانسوی معاصر) به عنوان یکی بدون دیگری که درباره تجربه سقوط شوروی است را در دستور مطالعه خود قرار دهند. در ادامه گفت: در میان کتاب هایی که در این زمینه منتشر شده است، هیچ کدام شان از نظر بنیه تحلیلی و اتکا به شواهد حیرت انگیز به اندازه این کتاب نیست.
پاشنه آشیل اتحاد جماهیر شوروی، غره شدن به توان سرکوب بود
در بخشی از این کتاب آمده است، پاشنه آشیل اتحاد جماهیر شوروی، غره شدن به توان سرکوب بود. این باعث شد که نظامیان و امنیتیها مردم و خواسته هایشان را به حاشیه برانند و طیفی از مولفهها را ذکر میکند که یکی از مهمترینهای آنها این بود که مسیری که قاعده گذاریهای حکومت طی میکرد یک مسیر نابرابر ساز و ضعیف کش بود اما شعارهای حکومت، عدالت محور بود و آندره فونتن بر این باور است که دوگانگی میان قول و فعل حکومت، ریشه مشروعیت حکومت شوروی را زد.
ردپای بازارگراها در سقوط شوروی!
مومنی در ادامه گفت: حال کسانی با مطامعی برای به ذلت کشاندن ایران این طور ترویج میکنند که فروپاشی اتحاد شوروی به دلیل باورهای سوسیالیستی آنها بوده است ادعایشان یک دروغ بزرگ است به ویژه از این زاویه که آنها در روایت «فونتن» نه تنها تعهدی به سوسیالیسم نداشتند بلکه بزرگترین عاملی که به فروپاشی آنها سرعت داد به تسخیر درآمدن اندیشه آنها توسط بازارگراها بود. یعنی میگوید اندیشه آزادسازی و خصوصیسازی و رهاسازی و تضعیف ارزش پول ملی و سیاستهای تورمزا و اشتغالزدا کمر اتحاد شوروی را شکست.
دستگاه قضایی شوروی پشه را در آسمان نعل میزد، اما نسبت به اقدام غیرقانونی آقازادههای حکومتی سکوت میکرد
یکی از مسائل حیرت انگیز که میگوید این است که حکومت شوروی یک دستگاه قضایی ویژهای درست کرده بود که پشه را در آسمان نعل میزد، اما این دستگاه درباره اقدام غیرقانونی آقازادههای حکومتی در اتحاد شوروی در کاسبی شخصی سکوت میکرد. اگر کسی کوچکترین شعار دم دستی ابتدایی و سیاسی میداد تا سه نسل مجازات میشد اما بزرگترین فسادهای مالی وابستگان به حکومت هیچ عقوبتی نداشت و تیغ دستگاه قضایی نسبت به فساد مالی حکومت گران به غایت کند بود. اما اگر دانشجویی شعار سیاسی خیلی ساده هم می داد داغ و درفش می شد.
علت سقوط صفویه، نقلگرایان جایگزین عقلگرایان
رییس موسسه دین و اقتصاد ادامه داد: در زمینه فروپاشی سلسله صفوی هم یکی از عالیترین تحلیلها را خانم نیکی کدی (خاورشناس آمریکایی معاصر) ارائه کردهاند آنجا دقیقا فراز و فرود سلسله صفوی با نوع جهت گیری های اصحاب معرفت در آن دوره و به ویژه معرفت دینی توضیح میدهند مثلا میگوید شاه عباس توانست کارهای بزرگ کند چون روحانیون و دانشمندان عقلگرا و عدالت محور را در کنار خود قرار داد و میدان نفوذ و عمل به آنها اعطا کرد و یکی از دلایل سقوط سلسله صفویه این است که هر چه به اواخر دوره صفویه نزدیک میشویم بهجای عقلگرایان، نقلگرایان حاکم شدند و بهجای عدالت محورها، صاحبان اندیشههای وهمی و قضا و قدری جایگاه بزرگتری پیدا کردند.
وابستگی ذلتآور به قدرتهای بزرگ علت سقوط پهلوی
او افزود: در مورد سلسله پهلوی روایت مارک گازیوروفسکی را خیلی ممتاز میدانم چون روی مسالهای پافشاری کند که میتواند همیشه پاشنه آشیل باشد و آن هم مساله وابستگی ذلت آور در ساحتهای اندیشه و عمل به قدرتهای بزرگ است. این یک بدبختی بزرگی است که گریبان بخشهایی از صاحبان اندیشه و قدرت و ثروت در ایران را گرفته است که فکر میکنند امنیت شان را در ایران اگر به خارجیها گره بزنند تضمین میشود.
مومنی با انتقاد از برخی افراد که طرفدار گره زدن مملکت به بیگانگان هستند گفت: بعد از جنگ برخی افرادی که به مناصبی رسیدند مهندس موسوی را محکوم میکردند که تحت تاثیر فضای روشنفکری بود و به استقلال ملی اهمیت میداد و در مقابل چون رژیم صدام حسین منافع خود را به صورت موازنه مثبت با همه قدرتهای بزرگ گره زده بود آنها حفظش کردند اما وقتی ماجرای حمله صدام به کویت پیش آمد و با آن وضعیت ساقط شد برای چند نفر از آنها که در زمان مسئولیت مهندس موسوی در این بارهها صحبت کرده بودیم پیام دادم که ببینید فرجام کسی که به مردمش پشت کرد و منافع خود را به خارجیها گره زد چه شد و از آن توهمی که داشتید دست بردارید.
برنامه تعدیل ساختاری میتواند بحران حاد مشروعیت برای حکومت ایجاد کند
او اضافه کرد: برای دوران جمهوری اسلامی در میان کسانی که دغدغه توسعه دارند یکی از برجستهترین متفکران «فرامرز رفیعپور» است که بسیار هوشمند است و با وجود این که نقدهایی به رویکرد او در تبیین مسائل ایران دارم اما از نظر زمان آگاهی و یک روح حساس که دغدغههای محوری زمانه خود را میشناسد من او را در میان جامعه شناسان کنونی ایران بینظیر میدانم.
او اولین کسی است که وقتی برنامه تعدیل ساختاری در ایران به اجرا درآمد بحث توسعه و تضاد را مطرح کرد و به حکومت هشدار داد که برنامه تعدیل ساختاری میتواند بحران حاد مشروعیت برای حکومت ایجاد کند. در سالهای میانی اجرای تعدیل ساختاری فرامرز رفیعپور بر مفهوم آنومی اقتصادی اجتماعی در ایران یعنی آشفتگی متمرکز شد و آثار بسیار ارزشمندی را منتشر کرد و یکی از آخرین آثار او که هوشمندی او را خیلی خوب نشان میدهد کتابی است که حدود 5 سال پیش منتشر کرد تحت عنوان" دریغ است ایران که ویران شود" باز تاکید میکنم که من خود در دانشگاه خوارزمی جلسهای دو ساعته در نقد روش شناختی این کتاب داشتم و از بسیاری جهات این کار را واجد نقدهای جدی میدانم اما آن شاخکهای میهن دوستانه و دین محوری که این فرد دارد خیلی زودتر از دیگران علائم رفتن به سمت اضمحلال و فروپاشی را در بخشهایی از جامعه ایران و از دریچه یک جامعه شناس زمان آگاه دیده است.
قدرتهای بزرگ در وقت منازعه، ایران را مثل یک نعش میخواهند
او نسبت به امتیاز دادنها به قدرتهای بزرگ هشدار داده و گفت: چند نکته به عنوان هشدار از دریچه اندیشهای به اصحاب قدرت و ثروت در ایران مطرح میکنم در ابتدا توصیه میکنم که عزیزان کتاب فروپاشی زنده یاد «هدی صابر» را بخوانند این کتاب یکی از عمیقترین و دست اولترین روایتها از چگونگی دست به دست هم دادن عناصر داخلی و خارجی برای فروپاشی صفویه را روایت کرده است که خیلی ارزشمند است و ارزش آن به ویژه در شرایط کنونی به این است که همواره طی بالغ بر دو قرن گذشته هر زمانی که که یک منازعه هژمونیک بین قدرتهای بزرگ قرار داشتهایم به واسطه ویژگیهای خاص استراتژیک و ژئواستراتژیک ایران، طرفین این منازعه روی این که ایران باید تبدیل به یک نعش شود که نه راهی به پس داشته باشد نه راهی به پیش و نه قدرت ابراز وجود داشته باشد، هم داستان بودند.
هیچ فرقی بین روس، انگلیس، آمریکا، شوروی و چین در شرایط کنونی نیست
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه افزود: تجربه تاریخی میگوید از این دریچه هیچ فرقی بین روس و انگلیس و آمریکا و شوروی و بین آمریکا و چین در شرایط کنونی نیست و آنها که فکر میکنند با عقد اخوت بستن با یکی از قدرتهای بزرگ و برقراری موازنه مثبت یعنی امتیاز دادن به هر دوی آنها راهی برای بقای خود پیدا میکنند، توهم بزرگ دارند و زنده یاد هدی صابر این را خیلی خوب توضیح داده است.
نقطه عزیمتِ نجات، ارتقای بنیه اندیشهای است
او ضمن گرامیداشت یاد علامه طباطبایی و شهید مطهری گفت: نکته دیگر موضوعی است که هم زنده یاد علامه طباطبایی در اثر اصول فلسفه و روش رئالیسم و هم زنده یاد شهید مطهری در مجلد ششم مطرح کردهاند که روی یک پند بزرگ که نقطه عزیمت اصلاح و نجات را صورتبندی میکند پافشاری دارند و این را از نگاه توسعهای هم داگلاس نورث ارائه کرده است. در صفحه 622 جلد ششم مجموعه آثار شهید مطهری آمده است که رفتارهای اختیاری انسان دارای مقدمات ادراکی ناظر بر حوزه اندیشه است یعنی نقطه عزیمت نجات ارتقای بنیه اندیشهای است داگلاس نورث این را این طور میگوید هر کشوری که میخواهد توسعه یابد ابتدا باید بنیانهای اندیشهای شکلدهنده به وضع موجود را خوب بشناسد و دوامهای بنیانهای اندیشهای شکل دهنده وضع مطلوب را شناسایی کند.
من با همه انتقادها به کارهای دکتر رفیع پور این کتاب آخرشان یعنی قرآن و جامعه را از این دریچه واجد صلاحیت میدانم چون باب گفتوگوهای ثمربخش و اعتلا دهنده را در این ز مینه در ایران باز کند.
اگر حکومت، سه مولفهی فروسی را جدی بگیرد ایران نجات پیدا خواهد کرد
مومنی با بیان این که ما در واقع روند انحطاط مان از زمانی آغاز شد که در اسارت برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری و بنیانهای اندیشهای آن برآمدیم. ادامه داد: من در کتاب اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری با جزئیات نشان دادهام که چرا متفکران بزرگ دنیا میگویند اگر اتحاد شوروی سقوط کرد این سقوط ربطی به ایدئولوژی سوسیالیستی شان نداشت بلکه این سقوط ریشه در شیوه حکمرانی آنها داشت که در آن فساد ترویج میشد نابرابری افزایش مییافت و با هر نوع آزادیهای مشروع مدنی با خشنترین شیوههای سرکوب برخورد میشد.
او اضافه کرد: ما همچنان بر این باوریم که اگر حکومت گرامی ما آن سه مولفهای را که فردوسی نقل کرده جدی بگیرد یعنی حساسیتزدایی از نابرابریهای ناموجه را کنار بگذارند برنامه توسعه عادلانه طراحی کنند و از سفله گزینی و متملق پروری و چاپلوس پروری دست بردارند و اجازه دهند اصحاب خرد و دانایی در فرآیندهای تصمیمگیری در تخصیص منابع جایگاه پیدا کنند و از همه مهمتر این که یک برنامه پیشگیرانه مبارزه با فساد را هرچه سریعتر در دستور کار قرار دهند و با اولویت به فاسدان درون ساختار قدرت. ایران نجات پیدا خواهد کرد.
حکومت باید از شیوههای اداره مشکوک ایران دست بردارد
رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد با هشدار به حکومت تاکید کرد: حکومت گرامی باید از شیوههایی که من نام آنها را شیوههای اداره مشکوک ایران گذاشتهام باید دست بردارد دربالاترین سطح رویههای مشکوک برای اداره ایران از زمان احمدینژاد کلید خورد. نه این که قبلتر اشتباهات و خطاهای فاحش نداشتیم ولی بالاخره جسته و گریخته میشد اوضاع را سامان داد اولین شان این است که حکومت بیعدالتی سیاسی را برای خود زینت تلقی کرد. بسیاری از حکومتگران ما از آن دوره به بعد وقتی که به سمت حذف نیروهای کارآمد سیاسی و اجتماعی متمایل شدند به آن افتخار میکردند و این واقعا پدیده شگفت انگیز است.
شصت پله سقوط رتبه ایران در پاکدامنی اقتصادی در زمان احمدینژاد
او در ادامه با انتقاد از یکدست سازی حاکمیت گفت: حکومت یکدست یعنی حکومتی که در آن توزیع قدرت به ناعادلانهترین شکل قابل تصور خود رسیده است. از دل آن حکومت یکدست با انبوهی از تناقضها و تعارضها و واژگونگیها روبرو شدیم یعنی فرض کنید در دوره احمدینژاد که آن همه هارتوپورت ضدامپریالیستی میکرد به گواه گزارشی که به نظر من یک سند تاریخی برای توسعه ایران است و در مهر 1392 مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرد. آنجا نشان داده که به محض این که حکومت به سمت یک دست شدن رفته چطور بیسابقهترین سطوح ناکارآمدی و فساد ظاهر شده و تنها در دوره احمدینژاد است که در یک دوره زمانی کوتاه از نظر پاکدامنی اقتصادی رتبه ایران در دنیا شصت پله سقوط را تجربه کرده است و هرگز چنین چیزی را ما پیش از آن تجربه نکرده بودیم
وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج دقیقا در دورهای اتفاق افتاده است که هارتوپورتهای تو خالی و مشکوک میکردند
او گفت: تکان دهندهترین قسمت کارنامه مشکوک دوره احمدینژاد به گواه آن گزارش مرکز پژوهشها این است که در مقایسه با دوره آقای خاتمی ارزبری هر واحد تولید ناخالص داخلی در ایران 5 برابر افزایش پیدا کرده است یعنی بیسابقهترین و سریعترین تعمیق وابستگیهای ذلت آور به دنیای خارج دقیقا در دورهای اتفاق افتاده است که هارتوپورتهای تو خالی و مشکوک میکردند. مثل کسی که خودش کار خلافی میکند بعد پرچم مبارزه با آن کار خلاف را دست میگیرد و دیگران را متهم میکند واقعا از آن دوره بود که باب این بازیهای کثیف در ابعاد بیسابقهای باز شد.
رانت و ربا و فساد بسترساز فروپاشی است
مومنی با بیان این که «مانوئل کاستلز میگوید هر وقت حکومتی رانت و ربا و فساد و رفتارهای ضد توسعه و ضد تولیدی را جهتگیری اصلی میکند دو اتفاق میافتد که بسترساز انحطاط و فروپاشی است، ادامه داد: اول این که تخریب محیط زیست ابعاد بیسابقه مییابد. دوستانی که بحثهای من را درباره برنامه هفتم دنبال کردند حتما توجه کردهاند که من نشان دادهام که چه در دوره احمدینژاد و چه در دوره کنونی ما سریعترین سقوطها را در کیفیت محیط زیست ایران تجربه کردهایم. میبینیم که نابرابری ناموجه چطور به سرعت آثار خود را در امضمحلال محیط زیست نشان میدهد نکته دوم این است وقتی که شما به سمت سیاستهای اقتصادی نابرابرساز حرکت میکنید انسجام اجتماعی گسسته میشود.
بحران اعتماد مردم به عناصر و اجزای حکومت به شکنندهترین وضعیت تاریخی خود رسیده است
او گفت: کاش جامعهشناسان گرامی ما به این مساله انسجام اجتماعی ایران به روایت گزارش رسمی وزارت کشور در آن مجموعه سه جلدی گزارش وضعیت اجتماعی ایران بپردازند. و به حکومتگران هشدار دهند که بحران اعتماد اجتماعی به ویژه بحران اعتماد مردم به عناصر و اجزای حکومت به شکنندهترین وضعیت تاریخی خود رسیده است و برای این که درک کنیم که این مساله چطور ریشه بنیه تولید را در ایران میسوزاند و سقوط در بنیه تولید هم در داخل ناهنجاریها را افزایش میدهد و هم وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج را افزایش میدهد.
ایران، در یکی از بدترین وضعیتهای تاریخی خود قرار دارد
مومنی ادامه داد: گزارش صندوق بینالمللی پول در بهار 2023 را ببینید در سراسر دنیا فقط 5 کشور هستند که نسبت به دولت ایران تعهد کمتری به زیرساختهای فیزیکی و انسانی و نرم افزاری توسعه دارند یعنی نسبت G به GDP که نشان دهنده میزان اهتمام حکومت به وضعیت تغذیه و آموزش و سلامت و زیرساختهای فیزیکی و مسکن مردم است ایران الان یکی از بدترین وضعیتهای تاریخی خود را دارد چه نسبت به 50 ساله گذشته خود و چه در مقایسه با کشورهای دنیا و با کمال تاسف کسانی با نیت کمک به دولت سعی میکنند فاجعهآمیزی وضعیت شکنندگی مالی دولت را با دستکاریهایی پنهان کنند من به حکومتگران میگویم که دستکاری واقعیت راه نجات نیست و راه نجات این است که شما با مردم صادق باشید و بگویید که اوضاع کشور چقدر خطیر است و به جای بگیر و ببند و تهدید و ارعاب دانشگاهیان، با کمک اصحاب خرد و دانایی، بتوانیم از این ماجرا عبور کنیم.
دانشمندان را به حاشیه میرانید و پرفسادها را گرامی میدارید
او با بیان این که «یکی از افتخارات دوره جمهوی اسلامی این است که بیسابقهترین سرمایهگذاریها را روی آموزش مردم کرده است ادامه داد: کفران نعمت میکنید که آگاهانه یا ناخودآگاه هزینه آزاد اندیشی را بالا میبرید و دانشمندان را به حاشیه میرانید و بیصلاحیتها و کمصلاحیتها و پرفسادها را گرامی میدارید. در همین دو ساله روی کار آمدن این دولت، چندین رتبه سقوط به سمت فاسدترین کشورهای دنیا پیدا کردیم و این خود گواه است که دانایان را کنار زدهاید و تولید فناورانه را به حاشیه میرانید و رانت و ربا و فساد را در این کشور ترویج می کنید.
ارزش ارزی گاز اختصاص یافته از کل عایدی ارزی حاصل از صدور متانول بیشتر بوده است
مومنی اظهار داشت: مثلا اینها در تولید فناورانه، به سمت تشویق رانتی معدنیها رفتهاند که سرمایهبرترین و آببرترین و آلودهسازترین رشته فعالیتهای شناخته شده صنعتی در ایران است و از طریق آن کار به نام صنعت، دادههای مربوط به حسابهای ملی را بزک میکنند ولی شما میبینید که ما چقدر در این زمینه دچار انحطاط شدهایم. من به شرافت یکی از نمایندگان مجلس درود میفرستم که برای افشای ابعاد این فاجعه سازی گزارشی راجع به ماجرای تولید متانول در ایران داده بود مثلا میزان رانت گاز تقدیم شده به متانول سازها در دهههای اخیر را برآورد ارزشی کرده بود و بعد کل صادرات متانول ایران را هم در فاصله 2010 تا 2022 درآورده بود نتیجه این بود که ارزش ارزی گاز اختصاص یافته از کل عایدی ارزی حاصل از صدور متانول بیشتر بوده است. در واقع اگر ما این همه ماشین آلات وارد نمیکردیم و این همه هزینههای مستقیم ارزی و ریالی متحمل نمیشدیم که مثلا آن 17.1 میلیارد دلار عادی ارزی داشته باشیم و همان گاز را که به آنها دادیم صادر میکردیم ارزش صادراتی اش بیشتر بود!
بخشهایی از نظام تصمیمگیری به تسخیر رباخوارها و رانتخوارها درآمده است
فرشاد مومنی در سخنرانی خود در موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد گفت: امروزه میبینیم که بخشهایی از نظام تصمیمگیری به تسخیر رباخوارها و رانت خوارها و فاسدها درآمده است. اینها رانتی معدنیها را با انواع رانتهای آشکار و پنهان چاق کردهاند و از طریق آن، نابود شدن صنایع نساجی در ایران را پنهان کردهاند. وقتی اعتراض هم میشود میگویند اینها برای ما ارز میآورند! درحالیکه گزارش مرکز پژوهشها میگوید به جای صادرات مواد خام اگر نساجی را جدی میگرفتیم و صنایع پوشاک را رونق میدادیم عایدی ارزی مان بین 5 تا 15 برابر عایدی ارزی ناشی از صادرات خام فروشانه این رانتی معدنیها بوده است.
او گفت: آبرو ریزی دیگر اینها این است که اینها به شکل ظالمانهای محصولات خود را در خارج ارزان میفروشند و چند بار به خاطر شدت ارزان فروشی جریمه شدهاند و در مقابل محصولات را گرانتر از قیمت جهانی به داخلیها میفروشند درحالیکه این کار با فلسفه وجودی آنها که ارائه مواد خام ارزان قیمت به تولیدکنندگان داخلی بود منافات دارد. علاوه بر اینها در بازار ارز مداخلاتی میکنند که نرخ ارز جهش یابد.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ماجرایی که درباره فسادهای یکی از رانتی معدنیها برملا شد و به صد تا سایت و حدود 20 روزنامه اینها پول داده بودند ولی به خوبی ماست مالی شد درحالیکه فقط این فساد که چطور اینها مافیای رسانهای ایجاد کردهاند که نقدهای اصولی به این جهتگیری را به حاشیه میرانند و تبلیغات دروغین بر له آنها را با طمطراق مطرح میکنند.
بعضی از دادههای مربوط به نظام مالیات ستانی ایران واقعا حیرت انگیز است
او در ادامه گفت: اگر در دوره صفویه، حکومت از صادرات کالای خام حمایت میکرد امروز هم با همان مناسبات مواجهایم و خام فروشها به اسم تشویق به اصطلاح صادرات غیرنفتی به شکلهای مختلف از مالیات معاف هستند. بعضی از دادههای مربوط به نظام مالیات ستانی ایران واقعا حیرت انگیز است. مثلا میزان مالیات پرداختی مشاوران املاک در ایران تقریبا یک هفتم مزد و حقوق بگیرهاست. یعنی دلال و سوداگران مسکن، یک هفتم کارگران و کارمندان مالیات میدهند و یا موبایل فروشها مالیاتشان یک سوم است نمایشگاهدارها تقریبا نصف مالیات میدهند و اینها در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است.
نظام مالیات ستانی ما از بیخ و بن واژگونه است
او گفت: نظام مالیات ستانی ما به صورت کلی از بیخ و بن واژگونه است. در تمام دنیا ضریب جینی ثروت از درآمد بیشتر بوده است و ضریب جینی درآمد از مصرف بیشتر است. یعنی عادلانهترین الگوی توزیع در مصرف و بعد درآمد و بعد در ثروت است اما در ایران سهمگینترین مالیاتها اول از مصرف کنندهها که هشتاد درصد فرودست هستند گرفته میشود و سهل گیرانهترین مالیات ستانی مربوط به مالیات بر ثروت است. یعنی واژگونگی حیرت انگیز. اینها علائم خیلی نگران کنندهای است که باید عزیزان جدی بگیرند.
رییس موسسه دین و اقتصاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آخرین موضوعی که طرح میکنیم و به نظر من پاشنه آشیل قدرت است همه را دعوت میکنم به این که کتاب از بحران تا فروپاشی نوشته «حسین بشیریه» را با دقت بخوانند. این در واقع روزآمد شده نسخه رساله دکتری اوست. و در آنجا سرآغاز اصلی شدت یافتن نابرابریهای ناموجه در دوره پهلوی را معرفی میکند که نظام قاعدهگذاریهای اساسی کشور به تسخیر کسانی درآمده بود که تعزیه گردانان اصلی بازار پول و سرمایه و سیستم بانکهای خصوصی بودند.
بانکهای خصوصی در ایران بیش از شش برابر بانک مرکزی از هیچ، خلق پول میکنند
او افزود: کمیسیون اقتصادی مجلس گزارشی در دو سال پیش منتشر کرد و در آنجا میگوید بانکهای خصوصی در ایران به ازای هر یک واحد سهمی که بانک مرکزی، خلق نقدینگی دارد آنها بیش از شش برابر بانک مرکزی از هیچ، خلق پول میکنند و شما ببینید آن مافیای رسانهای نقش آفرینیهای بانکهای خصوصی را مطلقا سانسور کرده و همه تمرکزش را روی آن قسمت اولی گذاشته است و حکومت به شکل مشکوکی به دست خودش و از طریق قاعدهگذاریهای پر فساد و بیکیفیت از خود در بازار پول و سرمایه و ارز و به ویژه در بازار کار، حاکمیتزدایی کرده است.
سهم نیروی کار غیررسمی از کل بازار کار ایران چیزی بین 75 تا 89 درصد است
مومنی با بیان این که من صمیمانه و خاضعانه حکومتگران و دلسوزان را دعوت میکنم به این که گزارش 2023 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی را درباره اوضاع و احوال دنیا در زمینه بازار کار با دقت مطالعه کنند افزود: آنجا میگوید شدت حاکمیتزدایی حکومت از بازار کار جزو وحشتناکترین نمونهها در دنیاست و عددی که راجع به وزن و ضریب اهمیت نیروی کار غیررسمی ایران اعلام کرده است حتی اگر درصدی هم صحت داشته باشد لرزه بر اندام همه توسعه خواهان و عدالت خواهان میاندازد. گزارش او ای سی دی (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) میگوید سهم نیروی کار غیررسمی از کل بازار کار ایران چیزی بین 75 تا 89 درصد است البته گزارشهای رسمی اندکی با این داده فاصه دارد به هر حال حتی اگر دادههای رسمی را ملاک قرار دهیم این یک ماجرای به شدت قابل اعتناست و من واقعا امیدوارم حکومتگران گرامی به اندازه اهمیتی که این مساله دارد به آن توجه داشته باشند.
او با بیان این که این گزارش خیلی تکان دهنده است، در پایان افزود: آنجا میگوید دقت داشته باشید که وقتی بازار غیررسمی کار بسط پیدا میکند به معنای این است که نیروی کار مولد کشور از ابتداییترین حقوق انسانیاش محروم میشود و این نشانهای ناگوار و نگرانکننده است. در اقتصاد سیاسی میگویند این مناسبات در بازار کار وقتی با امواج تورم دو رقمی که با مهلکترین جهشها در قیمت مایحتاچ نیروی انسانی ظاهر میشود کارد را به استخوان فقرا میرساند.